مدیرکل ثبت احوال استان تهران گفته در سال 90، 75 دختر یا پسر که کمتر از 10 سال داشتهاند ازدواج کردهاند، 3929 دختر و پسر 10 تا 14 ساله پای سفره عقد نشستهاند و 19237 عروس و داماد 15 تا 19 سالهها بودند.
همچنین سازمان ثبت احوال اعلام کرده است در سال 85، 33 هزار و 383 دختر زیر 15 سال ازدواج کردند که این میزان در سال 1389 به 43 هزار و 459 مورد رسید.
به گزارش ايسنا، این آمار، ازدواج کودکان و آسیبهای آن بهانه موضوع میزگرد کافه خبر خبرآنلاين بود که با حضور محمد علی اسفنانی سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، امرالله قرایی مقدم رئیس انجمن جامعه شناسی و اکرم پورنگ قاضی بازنشسته دیوان عالی کشور و وکیل دادگستری برگزار شد.
برخي موارد مطرح شده در این میزگرد را می خوانید:
* در زمان پیامبر سن بلوغ دختر 9 و سن بلوغ پسر 15 سال بود که شاید به نظر من مقتضیات آن زمان این طور بود و الان با وضعیت کنونی همخوانی ندارد.البته اینکه فقها به این موضوع ورود نمی کنند، شاید به خاطر این باشد که اگر این سن دست کاری شود فرد به وظایف شرعی خود عمل نکند. شروع بلوغ شرعی به نظر من 9 سالگی است نه اینکه کودک به سن 9 سال رسید بلوغ جسمی و جنسی شده باشد. سن بلوغ برای دختران در 9 سالگی در اسلام، صرفاً برای بیان نوعی علامت است که دختر در این سن نوعاً آمادگی ازدواج دارد. بدیهی است برای ازدواج علاوه بر سن بلوغ، شرایط دیگر روحی، فرهنگی، اجتماعی و... لازم است و سن شرعی بلوغ تنها یکی از شرایط جواز ازدواج است، نه همه آن. بنابراین سن بلوغ دلیل بر رشد جسمی و آمادگی جنسی فرد برای ازدواج است و این با رشد فکری و عقلی متفاوت است و در نظر گرفتن این سن به معنای تکامل فرد در این سن نیست، بلکه در رشد فکری و عقلی و تکامل فرد، شرایط دیگری نیز لازم است.
*در قانون منعی برای ازدواج در سن پایین نداریم و به نظر من باید کمیسیون قضایی به این موضوع بپردازد.اما به نظر من همه دستگاه ها برای حل این معضل باید حرکت منسجمی داشته باشند و سازمان ثبت و احوال باید از ثبت چنین ازدواج هایی خودداری کند. هرچند بسیاری از خانوادهها با وجود خودداری ثبت احوال از ثبت این ازدواجها، باز هم کودکان خردسال خود را مجبور به ازدواج می کنند.بنابراین باید فرهنگ سازی کرد.
*بررسیها حکایت از آن دارد که ازدواج کودکان در سنین پایین بیشتر مربوط به خانوادههایی است که با مشکلاتی همچون فقر و اعتیاد و کم سوادی درگیر هستند و به دلیل اینکه این ازدواجها پیش از رسیدن کودک به بلوغ فکری صورت می پذیرد، کودک را با دنیایی از نیازها و انتظارت برآورده نشده مواجه میکند که به مرور اثرات روحی و روانی در فرد میگذارد.
*در یک تحقیقی که در مرکز پژوهش ها انجام شد سن بلوغ جنسی در استان بوشهر 9 و در کردستان 17 سال بود اما متاسفانه این موضوع در قانون ما دیده نشده است.
* شما تعجب کردید که چرا در استان تهران با وجود این همه به ظاهر ترقی این کار انجام می شود در حالیکه شهرستانهای استان تهران از جمله ورامین، پاکدشت، رباطکریم، شهریار و کرج مناطق مهاجرپذیر هستند و از هر قومیتی در این مناطق سکونت دارند و طبعا همچنان به همان آداب و رسوم و عرفهایی که به آن پایبند بودند عمل میکنند. در شهرستانهای استان تهران خانوادههای بسیاری وجود دارند که فقر مالی بالایی دارند و برای اینکه لااقل از هزینههای دختران خود خلاصی پیدا کنند، به خواستگاران دختران خود در هر سنی پاسخ مثبت میدهند، بدون اینکه حقی را برای فرزند خود قائل باشند.
*دختران کودکی که در سنین پایین مجبور به ازدواج شدهاند به دلیل آنکه نتوانستهاند دوران کودکی و نوجوانی خود را به درستی طی کنند به مرور زمان دچار بیماری روحی و روانی میشوند، از خودکشی، فرار از خانه، روی آوردن به روسپیگری و افزایش کودکان مطلقه در جامعه به عنوان آسیبهای ازدواج کودکان. در برخی از شهرستانها که دختران با مردان پیر و سن بالا ازدواج میکنند، مسلم است که از لحاظ جسمی آسیبپذیر خواهند بود و از سوی دیگر به خاطر ضعف قوای جسمانی در مردان سالخورده، این دختران جوان برای رفع نیاز جنسی خود رو به مردان جوان میآورند که از آن به عنوان روابط فرا زناشویی یاد میشود.
*با وجودی که هر دو جنس پسر و دختر در معرض ازدواج های زودهنگام هستند ولی دختران بیشترین قربانیان این پدیده بشمار می روند. سنت و فقر همچنان به تقویت این عمل ادامه می دهند. مطابق تحقیقی که در 33 شهر کشور و در استان های بوشهر، سیستان و بلوچستان، لرستان، خوزستان و برخی شهرهای شرقی و شمالی کشور صورت گرفته است ازدواج کودکان امری رایج محسوب می شود به طوری که چندی پیش دختری 11 ساله با پسری 12 ساله در یکی از روستاهای جنوبی کشور به عقد هم درآمدند. گاهی دختری را به پیرمردی به جای بدهی می سپارند که مشاهده این موارد تاثیرات مختلفی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در جامعه به جای خواهد گذاشت و بالتبع زمینههای بروز روابط نامشروع و بزهکاری ها را در جامعه فراهم خواهد کرد.
*راهکار برای حل مشکل ازدواج کودکان کوتاه مدت و دراز مدت است.دراز مدت همان تغییر قانون است و کوتاه مدت آن است که در دادسرها بخشنامه ای از سوی قوه قضاییه داده شود که دقت بیشتری بر روی این موضوع داشته باشند و در شرایط خاص اجازه این کار را بدهند.
انتهاي پيام
نظرات