مروري بر نقش هوانيروز و پدافند هوايي ارتش در «عمليات والفجر8»
در «عمليات والفجر8» وحشت در خلبانان عراقي آنقدر افزايش يافته بود كه حتي يكبار، پس از شليك موشك و اصابت آن به يك هواپيما،خلبان هواپيماي ديگر دشمن به خيال اينكه او هم مورد اصابت قرار خواهد گرفته است، هواپيما را رها كرده و به بيرون پريد.
به گزارش سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در تاريخ هشت ساله دفاع مقدس، يكي از گستردهترين و موفقترين عملياتهاي اين دوران پرحماسه كه انعكاس وسيعي نيز در سطح رسانههاي گروهي جهان داشت، عمليات غرورآفرين والفجر 8 بود كه در آن نقش ايمان و توكل به خداوند متعال و استفاده صحيح از تمامي امكانات موجود مؤثر در تعيين سرنوشت عمليات به خوبي نمايان است. حضور نيروهاي مخلص بسيجي،پاسدار و ارتشي و فداكاري آنان در اين عمليات صحنههايي مانند عبور از رودخانه اروند كه نمونهاي از آنها است را خلق كرد كه در طول تاريخ بينظير بوده و هست.
حضور پررنگ هوانيروز و پدافند هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در صحنههاي اين نبرد، ما را برآن داشت تا در كنار ديگر حماسههاي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران اعم از بسيجيان جان بركف، پاسداران غيور و ارتشيان سرافراز، گوشهاي از نقش هوانيروز و پدافند هوايي را به تصوير بكشيم.
در عمليات والفجر 8 كه به آزادسازي شهر «فاو» عراق منجر شد،به جرأت ميتوان گفت كه دستاوردهاي نيروهاي مسلح ايران،كمر سردمداران عراق و سردار دروغين قادسيه (صدام) و فرماندهان ارشد ارتش عراق را شكست چرا كه پيروزيهاي پي در پي رزمندگان اسلام و بازتاب گسترده عملكرد آنها در اين عمليات چنان مشهود بود كه جاي هيچگونه انكار و تكذيب را براي عراق و دشمنان جمهوري اسلامي ايران باقي نگذاشت و به اجبار به آن اعتراف كردند كه ايران با تصرف شهر «فاو» وارد مرحلة جديدي از پيروزيهاي خود عليه عراق شده است.
در اين عمليات، اصل غافلگيري به معناي واقعي كلمه به وسيله رزمندگان ايران اجرا شد به طوري كه فرماندهان نيروهاي ارتش عراق پس از شنيدن تصرف فاو توسط نيروهاي ايراني بهت زده شده و اين خبر براي آنها غيرقابل باور بود چرا كه آنها عبور از موانع (مين- سيم خاردار- تلههاي انفجاري) بسيار پيچيده را سخت و نفوذ به خط را غيرقابل اجرا ميدانستند. يكي از اين موانع عبور از اروند بود كه عبور از آن بسيار عالي انجام شد. همچنين رعايت اصل تأمين و حفاظت اطلاعات از لحظه آغاز طرحريزي و اجراي عمليات فريب، از ديگر عوامل اساسي پيروزي در عمليات والفجر 8 بود.
اهداف علميات:
1-تك در منطقه فاو، رأس البيشه، انهدام دشمن، تصرف و تأمين اسكلههاي البكر و الاميه و تصرف شهر فاو
2- تك در منطقه كوشك و شلمچه بنا به دستور و ادامه تك به منظور تأمين سواحل شرقي اروندرود و تأمين شهر بصره
منطقة عمليات:
خوزستان (كوشك تا دهانه فاو)
1-محور منطقه اروندكنار به سمت شهر فاو
2-عراق محور كوشك به سمت شرق بصره
3-محور شلمچه به سمت مرز
سازمان رزم شامل قرارگاه خاتم الانبياء(ص)، قرارگاه عملياتي نجف، نوح (ع)، كربلا و يونس(ع)، نيروي زميني و توپخانه ارتش جمهوري اسلامي ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بسيج مردمي و يگانهاي توپخانه، هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي ايران،نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران و قرارگاه پدافندهوايي رعد ارتش جمهوري اسلامي ايران بود.
شرح عمليات:
پس از طرحريزي دقيق، شناسائي لازم به وسيله نيروهاي شركت كننده، توجيه و هماهنگيهاي ضروري بين يگانهاي شركت كننده در عمليات و بررسي تمام اطلاعات به دست آمده از دشمن و همچنين آخرين پيشبينيهاي دقيق جوي،عمليات والفجر 8 در ساعت 22:30 مورخه 20 بهمن ماه سال 1364 با رمز مقدس «لا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم و قاتلوا هم حتي لا تكون فتنه» «يا فاطمه الزهرا (س)، يا فاطمه الزهرا (س)، يا فاطمه الزهرا (س)» آغاز شد.
رزمندگان اسلام حمله خود را با پشتيباني آتش توپخانه در محورهاي تعيين شده شروع كردند 50 گردان توپخانه از ارتش و سپاه (نزديك 1000 قبضه توپ) در آتش تهيه شركت داشت (اين آتش تهيه به حدي شديد بود كه در طول هشت سال دفاع مقدس بي سابقه بوده است).
محور اصلي جاده آبادان- اروند كنار و عبور از رودخانه بزرگ اروند به سمت شهر«فاو» به منظور تصرف آن و ادامه حركت از جاده «ابوالخصيب» به طرف بصره در نظر گرفته شده بود و دو محور ديگر به منظور اجراي تك پشتيباني (فريب) در منطقه كوشك و شلمچه در شرق بصره طراحي شده بود. نيروهاي سپاه پاسداران براي اجراي عمليات در تك اصلي و تصرف شهر فاو و ادامه عمليات به سمت بصره انتخاب شده بودند و در دو محور تك پشتيباني از نيروي زميني ارتش استفاده شد.
در ساعات اوليه حمله و در تك اصلي، نيروهاي غواص و قايق سوار خط شكن، با دلاوري و شجاعتي بينظير از اروندرود عبور كرده و در ساحل غربي هجوم خود را به مواضع پدافندي دشمن شروع كردند و ضمن درگيري با نيروهاي دشمن، تيمهاي تخصصي مشغول بازكردن معبرها از ميان موانع انبوه (مين- سيم خاردار- رادار- تلههاي انفجاري) به منظور ورود نيروهاي بعدي به منطقه شدند. پس از عبور شبانه نيروها از رودخانه و روشن شدن هوا، عمليات وارد مرحله تازهاي شد و براي ادامه كار نيروهاي خط شكن با پشتيباني آتش، نيروهاي تقويتي و از همه مهمتر تجهيزات سنگين مانند توپهاي 106، توپهاي پدافندي، سكوهاي پرتاب موشك و . . . در نطر گرفته شد.
بنابراين بالگردهاي هوانيروز ترابري نيروها و انتقال تجهيزات سنگين از اروندرود به منطقه فاو را شروع كرده و همزمان تيمهاي آتش (بالگردهاي كبرا) نيروهاي دشمن را كه سرسختانه مقاومت ميكردند در هم ميكوبيدند. لازم به ذكر است در روزهاي اول كه هنوز پلي بر روي رودخانه اروند ساخته نشده بود كليه تجهيزات سنگين، مهمات و نيروها، به وسيله بالگردهاي هوانيروز به آن طرف رودخانه منتقل ميشد.
در همان چند ساعت اول دشمن طوري غافلگير شده بود كه يكي از فرماندهان عراقي، وضعيت نبرد را به رده بالاتر چنين گزارش ميدهد: «دشمن (ايران) مانند سيل به وسيله قايق و بالگرد نيرو پياده ميكند و بازميگردد. اگر چارهاي نكنيد، ميروند ام القصر را هم ميگيرند. وضعيت ما بسيار بد است».
تاكتيك هوانيروز در عمليات والفجر8 طوري بود كه بالگردهاي كبرا به سه تيم آتش تقسيم شده بودند. هميشه يك تيم در پرواز و درگيري مستقيم با دشمن، يك تيم در حال بازگشت از منطقه عمليات جهت بارگيري مجدد مهمات و يك تيم در حال رفت به سمت منطقه و اجراي آتش بر روي دشمن بود. اين تيمها با استفاده از انواع راكت، موشك «تاو»، موشك «ماوريك» و توپهاي 20 ميليمتري آنچنان آتشي در منطقه عمليات بر روي دشمن گشودند كه فرصت هرگونه حركتي را از دشمن گرفته و هر پاتك عراق در همان آغاز با شكست قطعي روبرو ميگشت.
دشمن فكر نميكرد نيروهاي ايراني،از منطقه فاو،عمليات والفجر 8 را با آن سطح بالا شروع كنند و حتي تا چند ساعت اول فرماندهان ارتش عراق گمان ميكردند كه تك اصلي از منطقه هورالهويزه انجام خواهد شد و حمله به فاو، حمله فريبنده و ايذايي نيروهاي ايراني است. در نهايت با مطلع شدن دشمن از منطقه اصلي عمليات و تصرف شهر فاو به وسيله رزمندگان ايراني، نيروهاي ارتش عراق درصدد مقابله با نيروهاي اسلام برآمده و اقدام به اجراي پاتكهاي شديد كردند كه با آتش انبوه دلاوران هوانيروز، نيروي هوايي و رزمندگان هر بار با شكست مواجه ميشدند.
در نهايت، فرماندهان عراق به فكر استفاده از قويترين نيروهاي خود يعني لشكر گارد رياست جمهوري افتادند و آنها را وارد نبرد كردند. ارتش بعثي در محور جاده كارخانه نمك در يك منطقه مانوري بسيار كوچك يك تيپ را گسترش داده و روزانه دهها پاتك سنگين را با كمك مدرنترين تانكهاي زرهي و زبدهترين نيروهاي رزمي همراه با پشتيباني نيروي هوايي و بالگردهاي رزمي در سطح وسيع انجام ميداد كه هر بار توسط رزمندگان اسلام در هم شكسته ميشد.
در نهايت، دشمن سرخورده و نااميد از كليه راهها و شگردهاي رزمي خود در مقابله با نيروهاي ايران تنها راه باقي مانده در ضربه زدن به رزمندگان اسلام را بمباران شيميايي به وسيله هواپيماهاي جنگنده خود ديد. لذا با بهرهگيري از نيروي هوايي خود اقدام به بمباران شيميايي منطقه كرد. از آنجا كه فاصله درگيري بين يگانهاي دشمن و خودي بسيار نزديك بود، در اين بمبارانها بسياري از نيروهاي دشمن بعثي نيز آسيب ميديده و گاهي به هلاكت ميرسيدند.
از نكات ديگر اين عمليات بهرهگيري عراق از نيروي هوايي خود با انواع هواپيماهاي شكاري و بمبافكن در سطح بسيار گسترده و با تمام توان بود. از سوي ديگر در مقابل آنها،پدافندهوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران تحت كنترل «قرارگاه رعد» به فرماندهي «شهيد سرلشكر عباس بابائي» چنان ضرباتي به هواپيماهاي دشمن وارد كرد كه نيروي هوايي عراق تا مدتها پس از عمليات فاو، توان عملياتي خود را از دست داده بود.
پدافند رعد به فرماندهي سرلشكر شهيد ستاري و هواپيماهاي جنگنده ارتش جمهوري اسلامي ايران روزانه به طور ميانگين سه تا چهار فروند هواپيماي جنگنده عراق را ساقط ميكردند كه تا پايان عمليات آمار هواپيماها و بالگردهاي ساقط شده به وسيله پدافند رعد و جنگندههاي نيروي هوايي و هوانيروز به 70 فروند هواپيما و 10 فروند بالگرد رسيد كه از اين تعداد يك فروند «هواپيماي شكاري ميگ» و پنج فروند بالگرد به وسيله هوانيروز ساقط شد.
پيدايش چنين وضعيتي، رعب و وحشت زيادي را در دل خلبانان عراقي ايجاد كرد به گونه اي كه وقتي وارد آسمان منطقه ميشدند برخي از آنها تنها در صدد خالي كردن بمبها و مهمات خود در بيابان و فرار از تيررس ضد هوايي و موشكهاي زمين به هوا بودند. اين وحشت آنقدر افزايش يافته بود كه حتي يكبار، پس از شليك موشك و اصابت آن به يك هواپيما، خلبان هواپيماي ديگر دشمن به خيال اينكه او هم مورد اصابت قرار خواهد گرفته هواپيما را رها كرده و به بيرون پريد.
پدافند هوايي با اختصاص انواع سامانههاي دفاعي از جمله توپهاي ضدهوايي، سكوي پرتاب موشك و تجهيزات راداري نقش بارزي را در دفع حملات هوايي در صحنه عمليات داشت. پرسنل قرارگاه پدافند هوايي رعد با پوشش كامل منطقه عملياتي و هدف قرار دادن هواپيماهاي دشمن بعثي موازنه درگيري هوايي را برهم زده و خيال رزمندگان را از سوي آسمان راحت كردند.
يكي از خصوصيات بارز اين عمليات رعايت اصل غافلگيري در آن از طرف نيروهاي ايراني بود به صورتي كه تا شب عمليات بيشتر نيروهاي خودي نيز از زمان آغاز عمليات بياطلاع بودند.
سرهنگ حسين وكيلي (يكي از خلبانان كبرا) ميگويد: قبل از آغاز عمليات، خلبانان از راه زمين و با حضور در ديدگاهها، مناطق عملياتي (فاو) را شناسايي و محورهاي پروازي را مشخص كردند و در يكي از اين شناساييها كه با حضور برادر رحيم صفوي( سرلشكر رحيم صفوي) انجام ميگرفت،پس از بازديد از منطقه عملياتي جهت توجيه نقشه به سولهاي وارد شديم و پس از توجيه كامل، زماني كه از آن محل بيرون آمديم، تقريباً هوا تاريك شده بود و در اين لحظه، برادر رحيم صفوي من را آهسته صدا كرده و گفت كه وقتي به مقر هوانيروز رسيديد به سرهنگ محمد انصاري (فرمانده پايگاه) بگو كه خلبانان كبرا فردا صبح جهت مقابله با پاتكهاي دشمن آماده باشند.
ما كه فكر مي كرديم اين عمليات حداقل در چند روز آينده انجام گيرد از اين خبر بسيار شوكه و مجبور شديم آن شب به كمك پرسنل فني برويم و تا صبح بالگردهاي كبرا را مهماتگيري كنيم تا اول صبح آنها آماده پرواز باشند.
با روشنايي صبح تيمهاي آتش هوانيروز وارد صحنه عمليات شده و به كمك نيروهاي زميني شتافته و با هدف قرار دادن تانكهاي دشمن، پاتكهاي سنگين آنها را متوقف ميكردند. خلبانان كبرا در طول عمليات با حضور در بالاي سر نيروهاي رزمنده ضمن تقويت روحيه آنها نقش بسزايي را در توقف و انهدام نيروهاي دشمن داشتند. نبرد با تانكهاي گارد رياست جمهوري عراق و در اطراف كارخانه نمك كه با هدايت شخص صدام انجام ميگرفت واقعاً نبردي نفسگير و در جلوگيري از پيشروي دشمن بسيار مؤثر بود.
استفاده از موشكهاي ماوريك كه توسط بالگردهاي كبرا شليك ميشدند، يكي ديگر از نكات بارز هوانيروز در اين عمليات بود. خلبانان كبرا بارها با شليك اين موشك به اهداف و مراكز تجمع نيروهاي دشمن در مسير جاده فاو تا درياچه نمك باعث انهدام و سردرگمي دشمن و سهولت در امر پيشروي نيروهاي خودي ميشدند.
از طرفي، دشمن با استقرار شناورهاي خود در آبهاي خورعبدالله و متكي به جزيره بوبيان كويت سعي ميكرد همواره جناح غربي نيروهاي اسلام را مورد تهديد قرار دهد و با شليك از راه دور ضرباتي را به نيروهاي ايراني وارد كند لذا يكي از مأموريتهاي هوانيروز مقابله با اين شناورها بود كه به محض رؤيت آنها بالگردهاي كبرا با پرواز بر روي آبهاي خورعبدالله با شليكهاي خود، آنها را هدف قرار ميدادند.
سرهنگ بازنشسته خلبان «اژدر نظري: نيز در اين رابطه ميگويد: سه روز متوالي گوش به زنگ و منتظر فرصت بوديم تا اينكه در روز چهارم هيكل غول آساي شناور بزرگي را در اطراف جزيره بوبيان مشاهده كرديم و با پرواز به سمت آن و شليك يك موشك ماوريك، پس از چند ثانيه كوهي از آتش و دود و آب و تكههاي شناور به آسمان پرتاب شد و دنبال آن انفجارهاي پي در پي و شديدي به گوش رسيد.
از مواردي كه پرواز بالگردهاي 214 را با مشكل مواجه ساخته بود «اسلينگ» و حمل تجهيزات به صورت بار خارجي بود زيرا حجم زياد بعضي از اين تجهيزات مثل (جيپ و تفنگ 106 مربوطه) باعث بر هم خوردن تعادل بالگرد در حين پرواز ميشد و چنانچه پرواز دقيقي انجام نميگرفت سقوط بالگرد حتمي بود. آتش سنگين توپخانه و حضور هواپيماهاي دشمن در اين لحظات هم مزيد بر علت شده و كار را براي خلبانان مشكل ميساخت اما حضور مسئولان به ويژه فرمانده گردان بالگردهاي 214 (امير سرتيپ دوم بازنشسته خلبان عليرضا فيروزان) در بين خلبانان جمعي خود و پرواز با آنها در اين لحظات حساس باعث تقويت روحيه و افزايش جسارت آنها براي انجام اين پروازهاي سخت شده بود به صورتي كه آنها بدون هيچ مشكلي به خوبي اين تجهيزات را اسلينگ و در منطقه فاو پياده ميكردند.
از ديگر اتفاقات مهم اين عمليات سقوط يك فروند هواپيماي جنگي دشمن توسط خلبانان هوانيروز بود هرچند بالگرد كبرا با توجه به مأموريتي كه براي اين وسيله تعريف شده نبايد با هواپيماهاي جنگي به مقابله بپردازد، ولي در ارتش جمهوري اسلامي ايران، هدايت اين وسيله در طول هشت سال دفاع مقدس را خلباناني بر عهده داشتند كه خيلي از معيارها و معادلات جهاني پرواز را بر هم زده بودند و با شهامت و جسارتي كه از خود نشان ميدادند هيچ سلاحي حتي هواپيماهاي جنگي دشمن در منطقه از خشم آنها در امان نبود.
سرهنگ بازنشسته خلبان جهانگير كاووسي ميگويد: من در اين عمليات افسر رابط و در كنار درياچه نمك بودم و صحنه هدف قرار گرفتن و سرنگوني آن هواپيما را به اتفاق درجه دار مخابراتم از روي زمين كاملاً مشاهده ميكردم. در آن لحظه نيروهاي ديگر هم شاهد اين اتفاق بودند. هواپيما بوسيله آتش پرحجم سه فروند بالگرد كبراي هوانيروز كه در حال عمليات بودند مورد اصابت قرار گرفته و سرنگون شد. در آن عمليات من شاهد سرنگوني دو فروند از بالگردهاي عراق هم بودم. انجام 3938 ساعت پرواز و هليبرن 1624 نفر از نيروهاي خودي به منطقه و تخليه 2038 نفر مجروح از سراسر منطقه به پشت جبهه و حمل 330 تن از تجهيزات سبك و سنگين از فعاليتهاي هوانيروز در اين عمليات بوده است.
هوانيروز با مصرف 67 فروند موشك ضد تانك تاو، چهار فروند موشك سنگين ماوريك،841 تير راكت و 5280 گلوله توپ 20 ميليمتري به وسيله بالگردهاي شكاري كبرا تعداد زيادي از تانكها،نفربرها، خودروها، سايتهاي موشكي و نفرات ارتش عراق مورد هدف قرار داد و خسارت و تلفات جبرانناپذيري بر دشمن وارد آورد.
در اين عمليات دو نفر از خلبانان كبرا به نام هاي (سرلشكرحسين راستگو و سرلشكر محمد شفيعي هدف) مورد اصابت گلوله مستقيم دشمن قرار گرفته و به درجه رفيع شهادت رسيدند. تعداد 15 نفر نيز با نثار جان خود در اين عمليات به درجه جانبازي نائل شدند.
*بازتاب «عمليات والفجر8» در رسانههاي جهاني:
بازتاب عمليات نيروهاي مسلح ايران و پيروزيهاي چشمگير آنها در منطقه وسيع خاك عراق (فاو) براي هيچ يك از كشورهاي متخاصم با جمهوري اسلامي ايران به خصوص ابرقدرتها و به ويژه آمريكا قابل قبول نبود، به طوري كه آمريكا و ديگر اقمارش از اين پيروزي درخشان به هراس افتادند. از سويي، اسناد و مدارك اين پيرزي آنچنان انكارناپذير بود كه تحت هيچ شرايطي قادر به كتمان آن نبودند و به خاطر اينكه از قافله عقب نمانند پيروزيهاي ايران را در منطقة فاو تأييد كردند و خبر آن را سر تيتر روزنامه و مهمترين عنوان خبري رسانهها و شبكههاي راديو و تلويزيوني خود قرار دادند.
*راديو بي بي سي: 1364/12/1
«ايران به خوبي در زمين از عهده نيروهاي عراق برآمد و با تصرف اين همه از اراضي عراق، ضربه اي تحقير آميز به عراق وارد كرده است».
*خبرگزاري آسيوشيتدپرس: 1364/11/22
تنها يك نبرد تن به تن ميتواند ايرانيها را از منطقه فاو خارج كند. تانكها در نخلستانها قادر به فعاليت نيستند و نيروهاي هوايي عراق نيز نميتوانند نيروهاي استتار شده ايراني را در منطقه شناسايي كنند و بيرون راندن آنها كار بسيار دشواري است.
*راديو آمريكا: 1364/11/30
تحليلگران نظامي غرب معتقدند كه ايران براي عبور از شط العرب (اروندرود)، نياز به داشتن تجهيزات كافي داشتند و متعجب از اين موضوع هستند كه چگونه با اندك تجهيزات قديمي توانستند از اين آبراه عبور كرده و به مواضع عراقيها دست يابند.
*خبرگزاري فرانسه:
استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي در جنگ فاو نشانه موفقيت نيروهاي ايراني است.
*روزنامه حريت تركيه:
رسيدن ايران به سواحل غربي اروندرود، كابوس كويت و ديگر حكومتهاي خليج فارس است.
*راديو و تلويزيون سوئد:
عكس ماهوارهاي از جبههها حاكي از تسلط ايران بر فاو است. دست يافتن ايران به فاو باختي سياسي براي عراق و (ناچاري او در) استفاده از سلاحهاي شيميايي است.
از همه مهمتر، تأييد پيروزي رزمندگان ايران در تصرف منطقه فاو به وسيله صدام رئيس جمهور وقت عراق و پذيرفتن شكست نيروهاي ارتش عراق در عمليات والفجر 8 از جانب وي بود. برابر نامهاي كه توسط خبرگزاري آلمان غربي در مورخه 1364/11/8 افشا شد، صدام در بازديد از جبهه فاو و مشاهده پيروزيهاي درخشان رزمندگان اسلام در بازگشت به بغداد طي نامهاي به نيروهاي گارد رياست جمهوري كه مورد اعتمادترين نيروهاي او بودند با لحني حزن آميز به موفقيت و پيروزيهاي ايران اعتراف كرد و اينگونه نوشت: «ايرانيها با عبور از روي سينه و پهلوي شما، خاك ما را اشغال كردند.»
سرانجام، اين عمليات غرورآفرين پس از هفت روز تلاش اصلي و تصرف فاو پايان يافت ولي ادامه عمليات و دفع پاتكهاي مكرر عراق تا 78 روز ادامه داشت و سلحشوران هوانيروز در طول اين زمان در منطقه حضور فعال داشتند.
نتيجه عمليات:
1-30 كيلومتر از خاك ميهن اسلامي و حدود 770 كيلومتر از خاك عراق آزاد و ارتباط عراق با آب هاي آزاد قطع شد.
2-شهر فاو آزاد شد و اسكلههاي فاو به تصرف درآمدند و نيروهاي ايراني در 20 كيلومتري بندر امالقصر مستقر شدند.
3-تلفات انساني ارتش عراق بالغ بر 17000 كشته و 25000 زخمي ميشد.
4-ضايعات هوايي عراق شامل 70 فروند هواپيما و 10 فروند بالگرد.
5-400 دستگاه تانك، 200 دستگاه نفربر،200 موضع توپخانه و 500 خودرو منهدم شد.
6-80 دستگاه تانك، 40 دستگاه نفربر، 190 قبضه توپ و تعداد زيادي خودرو به غنيمت گرفته شدند.
7-يك فروند ناوچه مورد هدف قرار گرفت و منهدم شد.
تعداد بالگردهاي شركت كننده هوانيروز:
بالگرد كبرا: 22 فروند
بالگرد 214: 41 فروند
بالگرد شنوك: 10 فروند
بالگرد 206: چهار فروند
بالگرد 205: سه فروند
تعداد بالگردهاي شركت كننده در عمليات والفجر 8 در مجموع 80 فروند.
پايگاههاي شركت كننده:پايگاه پشتيباني عمومي اصفهان،پايگاه مسجد سليمان،پايگاه كرمانف، پايگاه تهران.
ساعت پرواز انجام شده: 3938 ساعت.
تعداد مجروحين حمل شده: 2038 نفر
تعداد نيروهاي رزمنده ترابري شده در قالب هلي برن: 1624 نفر
مقدار بار (مهمات و تداركات) مورد نياز حمل شده: 330 تن
يگانهاي شركت كننده از قرارگاه پدافند هوايي رعد ارتش جمهوري اسلامي ايران:
سه سايت موشك هاگ از بوشهر ، اميديه،دزفول.
پنجاه عدد جنگافزار توپ 23 ميليمتري.
پنجاه عدد جنگ افزار توپ 35 ميليمتري.
گروههاي پدافندي تهران،اصفهان، اهواز، تبريز.
يگانهاي سامانه اسكايگارد براي دفاع سطحي مناطق آسيب پذير.
پوشش راداري توسط رادار بندر حضرت امام (ره).
تعداد پرسنل درگير در انجام عمليات 5000 نفر.
منابع: اطلس نبردهاي ماندگار هوانيروز
نوشته: سيدبهزاد ميراحمدي
سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس ارتش جمهوري اسلامي ايران، بخش انتشارات و رسانه.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات