کارگردان مستند «از پاريز تا پاريس» معتقد است: توليد آثار مستند خوب است اما بهتر است در زمينهي تبليغات مناسب، مخاطب پروري و توزيع درست فيلمها نيز دقت شود.
سيد جواد ميرهاشمي در گفتوگويي با خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در پاسخ به پرسشي درباره کيفيت توزيع فيلمهاي مستند در شبکه نمايش خانگي، صبر را مهمترين عامل رونق اين بازار دانست و اظهار کرد: مايلم وضعيت پخش مستند در شبکه نمايش خانگي را با مثالي بهتر توضيح دهم. در دهه هفتاد تمامي درختان شمال کشور قطع شده و به جاي آن درختاني کيوي کاشته شد تا با وفور اين ميوه در بازار، مردم از آن استفاده کنند. در آن سالها شايد کسي نميدانست کيوي هم ميوه است، اما ميبينيد که امروز به يکي از ميوههاي روتين جامعه تبديل شده است.
وي ادامه داد: وضعيت پخش مستند در شبکه نمايش خانگي نيز دقيقاً مانند کاشتن درخت کيوي است. اگر کسي ميوه را زود بچيند يا آن را کال استفاده کند، مطمئناً از آن خوشش نخواهد آمد. در واقع براي رسيده شدن مستند نيز بايد صبر و تحمل بسياري داشت و نبايد انتظار داشته باشيم که پخش آثار مستند در شبکه نمايش خانگي، امروز يا فردا جواب بدهد.
اين مستندساز سپس مکان عرضه مستندها را مورد بررسي قرار داد و گفت: مرکزگسترش تلاش خودش را انجام ميدهد، اما اي کاش يک عرضهکننده قدرتمندتر در پخش فيلمهاي مستند داشتيم؛ چرا که فيلم مستند نياز به معرفي دارد. به قول مرحوم علي حاتمي: «هنر مزرعه ذرت نيست که هر سال خود به خود محصولش بهتر و بيشتر شود!» بايد مسئولان در اين بخش استمرار تبليغ داشته باشند تا مخاطب با محصولات مستندي که در شبکه نمايش خانگي عرضه ميشود، آشنا شود.
ميرهاشمي ادامه داد: به نظرم بايد اين سؤال را پرسيد که «آيا با تمام قوتها و کاستيهايي که اکنون در توزيع فيلمهاي مستند داريم، محل عرضه اين آثار مناسب است؟» واقعاً فکر ميکنم که توزيع فيلمهاي مستند در کنار فيلمهاي طنز سوپرمارکتي کار درستي نيست. حتي به نظرم دکههاي روزنامه فروشي که محل عرضه محصولات فرهنگي است نيز کاملاً براي اين کار مناسب نيستند.
کارگردان مستند «از پاريز تا پاريس» سپس يکي از خاطراتش درباره عرضه مستندش را يادآوري و بيان کرد: در هنگام توزيع مستند «از پاريز تا پاريس»، ما کتاب فروشيهاي ميدان انقلاب را براي محل اصلي توزيع پيشنهاد داده بوديم، چرا که کتابهاي دکتر باستاني پاريزي که اين مستند درباره ايشان ساخته شده است، در آن کتاب فروشيها آمار فروش خوبي دارد اما مشکلاتي براي اين کار پيش آمد که تنها توانستيم پوستر تبليغاتياش را در چند فروشگاه نصب کنيم. جالب است که مخاطب از طريق همان پوسترها نظرش به اين مستند جلب شد. حال فکر کنيد که اگر اين مستند در آن کتاب فروشيها عرضه ميشد، ميتوانست چقدر مخاطب داشته باشد.
ميرهاشمي در ادامه اين گفتوگو بار ديگر مکان توزيع فيلمهاي مستند را مورد پرسش جدي قرار داد و گفت: اگر من به عنوان صاحب يک اثر با موبايل شخصي به دوستانم پيامک بزنم و فيلمم را تبليغ کنم، هيچ اشکالي ندارد؛ اما وقتي دوستانم بپرسند که اين مستند در چه فروشگاههايي عرضه ميشود و من به عنوان کارگردان فيلم ندانم، خيلي شرم آور است!
وي ادامه داد: چند پرسش جدي پس از توزيع مستند «از پاريز تا پاريس» براي من پيش آمد که جواب آنها را نميدانم. آيا «از پاريز تا پاريس» در کرمان که محل تولد دکتر باستاني پاريزي است، توزيع شد؟، آيا فيلم براي رايزن فرهنگي فرانسه در تهران که بخشي در کشور آنها ساخته شده است، ارسال شد؟، آيا فيلم براي موزه پانتائون در پاريس که قسمتهايي از «از پاريز تا پاريس» در آنجا فيلمبرداري شد، ارسال شده است؟ آيا «از پاريز تا پاريس» و «سبز، سپيد، سرخ» که جزو ميراث فرهنگي کشور است در کتابخانه ملي ثبت شد يا به عنوان يک محصول فرهنگي به آنجا ارائه گرديد؟ پاسخ همه اين سؤالها را نميدانم!
کارگردان مستند «از پاريز تا پاريس» تصريح کرد: واقعاً بايد دوستان توجه داشته باشند که من نميتوانم هم فيلم بسازم و هم فيلمم را در چمدان گذاشته و به همه مکانهايي که لازم است ارائه دهم. متأسفانه برخي از فعاليتها اگر قصدمان خير هم باشد، شبيه گل به خودي است! مطمئناً هنگامي که تکليفمان با خودمان مشخص نباشد از اين گل به خوديها زياد ميبينيم!
ميرهاشمي در ادامه اين گفتوگو، نداشتن برنامهريزي کلان از سوي مديران را يکي از مشکلات اساسي پخش آثار مستند در شبکه نمايش خانگي دانست و به ايسنا گفت: وقتي با برخي مديران صحبت ميکنيم، آنها ميگويند مردم در حال حاضر از مستند استقبال نميکنند و نميتوان کار زيادي کرد! اينکه بنشينيم پشت ميز و بگويم استقبال نميشود که درست نيست. متأسفانه مديريتهاي ما به اندازه طول و عرض ميزها کار ميکنند و به فکر آينده فعاليتهايشان نيستند. اين جملهام خطاب به فرد خاصي نيست. يک مدير هم که ميخواهد کار کند ديگران نشستهاند تا ايراد بگيرند. ميدانيم که ديکتهي ننوشته غلط ندارد و حال که قطار عرضهي فيلم مستند راه افتاده است سنگ اندازي آسان است.
وي خاطرنشان کرد: در حال حاضر بسياري از فيلمسازان کوتاه و مستندسازان از دوره مديريت آقاي محمد آفريده در مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي و انجمن سينماي جوانان ايران به نيکي ياد ميکنند. آنها معتقدند فيلمهاي مستند و کوتاه در دوره مديريت ايشان قوام گرفته و پايدار ماند. اين تعريف کردن، حاصل کار آقاي آفريده و ديگر مديران است، چرا که ايشان در مدت مديريت خود آينده را نيز مدنظر داشت و تنها نميخواست که براي گزارش دادن به مدير بالادستي خود کار کند و در مقاطع مختلف فقط بيلان کاري و آمار و ارقام داشتيم و بس.
اين مستندساز در بخش ديگري از سخنانش، از صدا و سيما به دليل تبليغ نکردن آثار مستند نيز گلايه کرد و گفت: صدا و سيما شبکهاي تخصصي به نام شبکه «مستند» دارد که قاعدتاً بايد براي ارتقاء جايگاه مستند در ميان مردم تلاش کند، اما آيا اين شبکه تخصصي کوچکترين زمان پخشي براي تيزر تبليغاتي فيلمهاي مستند ارائه شده در شبکه نمايش خانگي به صورت رايگان در اختيار دارد؟ خير. يا شبکه «چهار» که مستندهاي بسياري را نمايش ميدهد، يک بار از توزيع آثار مستند در شبکه نمايش خانگي صحبت کرده است؟ بازهم خير.
وي ادامه داد: ما حتي در اخبار فرهنگيمان هم به مستند توجهاي نميکنيم. در حال حاضر ببينيد اگر قيمت مرغ 10 تومان کاهش يابد، شبکه «خبر» اين موضوع را در هنگام سخنراني رئيس جمهور زيرنويس ميکند، اما آيا خبر انتشار چنين آثار فرهنگي در هنگام سخناني وزير ارشاد زيرنويس خواهد شد؟ حداقل تاکنون اين کار انجام نشده است. پس ما به مستند بيتوجه بودهايم اما از آن انتظارات بالايي داريم.
سيد جواد ميرهاشمي در پايان اين گفتوگو تصريح كرد:اگر چه انتقادها در اين بخش زياد است، اما بايد توجه کرد که نبايد با چند ايراد و انتقاد کل صورت مسئله را پاک کرد. به نظرم مهمترين کار در زمينه پخش آثار مستند در شبکه نمايش خانگي بستر سازي، مخاطب پروري و تبليغات مناسب است که بايد به صورت مستمر و مداوم از سوي متوليان آن پيگيري شود.
وي در عين حال گفت:اين مهم به تنهايي از عهدهي مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي و جناب شفيع آقا محمديان بر نميآيد و نبايد توقع داشته باشيم ايشان به تنهايي همهي مشکلات سينماي مستند را حل کند. آهسته و پيوسته به مقصد رسيدن بهتر از هرگز نرسيدن است.
انتهاي پيام
نظرات