• شنبه / ۵ آذر ۱۳۹۰ / ۰۹:۴۲
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 9009-01925.186903
  • خبرنگار : 71025

*وبلاگها از آقاي تيتر مي‌گويند* "مي‌باشد، اشتباه مي‌باشد، است درست مي‌باشد"

*وبلاگها از آقاي تيتر مي‌گويند*
"مي‌باشد، اشتباه مي‌باشد، است درست مي‌باشد"
چندي پيش خبر مبتلا شدن استاد حسين قندي به بيماري آلزامير جامعه روزنامه‌نگاري را شوكه كرد. تيتر زدن براي خبري مربوط به آقاي تيتر شايد يكي از سخت‌ترين كارها باشد اما وبلاگهاي فراواني با تيترهاي از جمله«غول تيترزني رسانه در بستر بيماري» يا «حسين قندي ديگر تيتر نمي‌زند» ناراحتي خود را در اين باره اعلام كردند. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي ايسنا، وبلاگي به آدرس http://adamak86.persianblog.ir آورده است: نمي‌شود روزنامه‌نگار باشي و "حسين قندي" را نشناسي، نمي‌شود گزارش‌نويس باشي و بازهم نام "حسين قندي" را نشنيده باشي. نمي‌شود کار خبر را دوست داشته باشي و کتاب روزنامه‌نگاري نوين و تخصصي استاد قندي را نخوانده باشي. آنها که خبرنويسي را با حسين قندي گذرانده‌اند يا آنها که در مطبوعات از تجربياتش استفاده کرده‌اند يا آنها که کتاب‌هاي آموزش روزنامه‌نگاري را خوانده‌اند نام اين روزنامه‌نگار قديمي را با يک چيز مترادف مي‌دانند: استاد تيترنويسي در مطبوعات حسين قندي را من يکي خوب به ياد دارم، دکتر قندي انجمن روزنامه نگاران ايران. او استاد گزارش نويسي است، استاد تيترزني. دانشجويانش مي دانند که چقدر کلاس را دوست دارد، چقدر از خودکار بيک براي نوشتن متنفر است و چقدر دوست دارد خفه‌ات کند وقتي در مطلب از واژه "مي باشد" استفاده مي کني. براي تولدش روي درب کلاس نوشتيم "مي باشد، اشتباه مي باشد، است درست مي باشد". دکتر قندي سخت‌ترين استاد دوران دانشجويي‌ام بود، بالاترين نمره‌اش 17 است و کسي که از استاد نمره 17 بگيرد يعني گزارش نويس است، او هميشه مي گفت: "در روزنامه‌نگاري، همه نبايد همه کار را بدانند. خود من به مدت ده‌سال فقط تيتر مي‌زدم و اصولاً اصراري نيست همه بتوانند تيتر خوب بنويسند. شايد برخي خبر يا گزارش خوب بنويسند. روزنامه‌نگار کافي‌است در يک حوزه خوب عمل کند." با همه اين تفاسير دوست دارد همه روزنامه نگاران گزارش خوب بنويسند، امتحاناتش مانند تيترهايش عجيب است و سخت. براي امتحان از ما يک دايره کشيد و تقسيم بندي بي نظم و سه عدد با نام درصد. خيلي‌ها برگه را سفيد تحويل دادند و خيلي‌ها آرام کناره‌گيري کردند. من اما نوشتم. سرتقي روزهاي جواني بود در مقابل غول گزارش نويسي. بارها بالاي سرم ايستاد تا کمي هول شوم و همين بي توجهي به حرکات او در پايان 5 نمره را نصيبم کرد. او به من نمره 17 داد. با دکتر آخرين بار براي گزارش مادر شهيد جهان آرا صحبت کردم. بعد از اينکه گزارش را خوانده بود با من تماس گرفت و مثلا خواست تشويق کند گفت: بدک نبود اما با تيترت گند زدي و من مي دانستم اين بهترين تعريف دنياست! از دکتر قندي خيلي چيزها ياد گرفتم، اين که " تيتر يک سخن متحول و موزون است، هدايت‌گر خواننده است و خواننده را به سوي هر جذب مي‌کند". " تيتر شعر نغز مطبوعات است و ضرب‌آهنگ از ارکان تيتر بشمار مي رود." حال اين روزها شنيدم دکتر در بستر بيماري گرفتار شده است. نمي دانم دکتر هنوز هم مي نويسد يا نه؟ نمي دانم دکتر قلم را به دست مي گيرد يا نه؟ اما مي دانم خيلي ها بايد دکتر را در اين روزها به ياد بياورند. اما يک چيز را به خوبي مي‌دانم دکتر اين متن را به خوب به ياد مي آورد دکتر مگه نه؟"آنقدر زمين خورده‌ام که بدانم براي برخاستن، نه دستي از برون، که همتي از درون لازم است، حالا اما، نمي خواهم برخيزم، مي خواهم اندکي بياسايم، فردايي برمي خيزم وقتي فهميده باشم، چرا زمين خورده‌ام." همچنين وبلاگ http://ertebatat1387.blogfa.com هم با انتشار بيانيه جمعي از روزنامه‌نگاران و فعالان عرصه رسانه كه به پاس قدرداني از سال‌ها تلاش «حسين قندي» استاد روزنامه‌نگاري که اين روزها با بيماري آلزايمر دست و پنجه نرم مي‌کند، آورده است: سال‌ها تيتر زد، اما حالا خودش موضوع تيتر اين نوشتار تلخ است. امروز همراهان ديرين اش برآنند تا بگويند: «ترا فراموش نمي‌کنيم». قندي ما با بيماري تلخ و مشکوک به «فراموشي» دست و پنجه نرم مي‌کند و ما دست او را هرگز رها نمي‌کنيم. قندي، آن‌قدر نوشت و تيتر زد، تا در فضاي روزنامه‌نگاري ما رشد کند و ببالد، مثل قند مي‌نوشت و روزنامه‌نگاري مي‌کرد. نفس مي‌کشيد و جا براي تنفس روزنامه‌نگاري اين مرز و بوم،‌ مي‌گشود! آموختن و آموزش، دغدغه هميشگي او بود. بسياري در دانشکده‌ها و در کلاس‌هاي پربارش، روزنامه‌نگار شدند، آموختند و برخي از همان‌ها، در صدر نشسته‌اند و پايه‌هاي روزنامه‌نگاري را نگه داشته‌اند. تأليفات ماندگار و کاربردي او در روزنامه‌نگاري، در کنار اثرگذاري‌اش در بسياري از روزنامه‌ها و مجلات،‌ از کيهان هوايي گرفته تا روزنامه‌هاي ابرار، اخبار، جامعه،‌ توس، انتخاب و جام‌جم از او يک روزنامه‌نگار چند وجهي ساخت. امروز با ياد همه آن اثرگذاري‌هاي يگانه،‌ لبخندها و جدي بودن‌ها، تيتر پايان اين نوشتار را تقديم روزنامه‌نگاران، اصحاب رسانه و دانشگاهي مي‌کنيم تا بدانند به زودي نکوداشتي براي او برگزار خواهيم کرد. افزودن بر آن، اميدواريم به اين بهانه، پايه و مبنايي براي جامعه روزنامه‌نگاران بنياد نهيم تا در بزنگاه‌هاي رنج و نياز، ياريگر اهل اين حرفه باشيم، با اين تيتر: «هميشه همراه هم مي‌مانيم» با آرزوي بهبودي و دعا براي سلامتي او انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha