گردشگري آسيبهاي اجتماعي را تشديد ميكند؟ بررسي پيامدهاي فرهنگي گردشگري در جامعهي محلي
يك پژوهشگر مستقل در مطالعات گردشگري و جغرافيايي گفت: تراکم بيش از حد گردشگران در بعضي مقاصد گردشگري ممکن است به برانگيختن خشم، ناراحتي و حس دشمني ساکنان محلي نسبت به گردشگران منجر شود؛ ولي اگر منافع گردشگري بهدرستي توزيع شود، ميتواند سطح زندگي مردم را بهبود بخشد و از جريان يافتن سيل روستاييان به سمت شهرها و مراکز صنعتي جلوگيري كند.
مهدي سقايي در گفتوگو با خبرنگار بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اينكه فرهنگ را ميتوان در دو گروه كلي بخشبندي كرد كه از نظر فهم گردشگري، امروزه اهميت بسياري دارد، بيان كرد: از اين نظر، فرهنگ به دو بخش سنتي و مدرن قابل تقسيم است و در اين دو بعد، چشماندازهاي متفاوتي دارد. آنچه در گردشگري بيشتر مد نظر است، پردازش جلوههاي مختلف فرهنگهاي سنتي است. در جهان سنتي، فرهنگ در قالبهاي انديشگي و رفتارهايي شكل ميگيرد كه در هر جامعهاي بنياد زندگي جمعي را تشكيل ميدهند و از نسلي به نسل ديگر انتقال مييابند.
او ادامه داد: هنجارهاي فرهنگ سنتي برگرفته از ميراثي است كه به نسل امروز رسيده است. اين فرهنگ سنتي با توجه به شكلگيري نوستالوژي در جوامع پساصنعتي ميتواند جاذب گردشگراني باشد كه خواهان يافتن مكانهايي با فرهنگ سنتي هستند تا اصالت معنايي را در آن تجربه كنند. از اين رو، فرهنگ سنتي بخصوص پا گرفته از گذشتههاي دور در نواحي مختلف كه هنوز داراي اصالت فرهنگي است، ميتواند گردشگران بسياري را به خود جذب كند. بر اين مبنا است كه برخي نويسندگان بر فرهنگ تأكيد ميكنند و نقش آن را در شكلگيري، رشد و توسعهي گردشگري اساسي ميدانند و فرهنگ را سنگ بناي توسعهي گردشگري در نظر ميگيرند.
سقايي اظهار كرد: در اين ميان، پذيرش گردشگران در يك منطقه از نقطهنظر اجتماعي و فرهنگي، نحوهي كنشپذيري و پويايي فرهنگ جوامع محلي در قالب احياي آداب، رسوم و سنتها شكل ميگيرد و همچنين بازديد گردشگران از اين جوامع به يك تجربهي گردشگري منتهي ميشود.
به گفتهي اين پژوهشگر، نوع و نحوهي برخورد ميزبان و گردشگر را در يك منطقه ميتوان از سه ديدگاه مورد توجه قرار داد؛ نخستين ديدگاه، شيوهي برخورد بين گردشگر و ميزبان را بهصورت پديدهاي قابل شناسايي با شماري از پيامدهاي مثبت و منفي به تصوير ميكشد كه ارزيابي آن به نگرش محقق به مسير صحيح تحقيق و توسعه بستگي خواهد داشت (نگرش تعاملي).
وي ادامه داد: دومين ديدگاه، ديدگاه كاركردي عناصر مختلف جامعه است كه امكان دارد، تغييري را بهعنوان نتيجهي مستقيم گردشگري، مانند رفتار اخلاقي، زبان و بهداشت تجربه كند (نگرش گسستي) و سومين ديدگاه، عمدتاً جنبههاي تغيير فرهنگي را در نظر ميگيرد كه ناشي از نفوذ گردشگران در بازنگري مهارتها و رسوم سنتي، مانند صنايع دستي است (نگرش پيوستي).
او گفت: گردشگري بهعنوان يک امر فرهنگي در دو سويهي جريان گردشگري در يک مکان، تعاملها و تبادلهايي را سبب ميشود و با انسانها و انگيزهها، خواستها، نيازها و آرزويهاي آنها که منبعث از فرهنگ جامعه است، ارتباط دارد.
سقايي اظهار كرد: توسعهي گردشگري بهعنوان يک پديدهي فرهنگي موجب ميشود، فرصت کافي براي تبادل فرهنگي بين گردشگر و جامعهي ميزبان بهوجود آيد. بر اين مبنا، آنها ميتوانند يکديگر را بهتر درک کنند و به فرهنگ هم بيشتر احترام بگذارند.
وي يادآوري كرد: فرهنگ بهعنوان نظام نمادهايي است که يک جامعه ميآفريند و به کار ميبرد تا خود را سامان دهد و بهواسطهي آن، کنش متقابل را تسهيل كند و رفتارها را قاعدهمند سازد و بهواسطهي انطباق و سازگاري با محيط زيست و کنش متقابل با ديگران تحرک مييابد و باز تفسير ميشود. گردشگري در اين ميان يکي از شيوههاي کنش متقابل فرهنگي است که بهواسطهي تفسير تجربههاي گردشگري از فرهنگ محلي، کنشي متقابل را نمايان ميسازد.
او در ادامه به آثار و پيامدهاي مثبت فرهنگي ناشي از گردشگري در جوامع و اجتماعات محلي اشاره كرد و افزود: اگر منافع گردشگري بهدرستي توزيع شود، ميتواند سطح زندگي مردم را بهبود بخشد. توسعهي گردشگري با ايجاد مشاغلي در بخشهاي مختلف اقتصادي و نيز با افزايش درآمد افراد بهواسطهي پديد آوردن مشاغل جديد با دستمزد بهتر بر ساختار اجتماعي تأثير ميگذارد. از طرفي توسعهي گردشگري بخشي از اعتبارات لازم را براي بهبود بخشيدن به خدمات و تسهيلات جوامع محلي تأمين ميکند.
به گفتهي سقايي، گسترش تسهيلات شهري، زيرساختها و تسهيلات اجتماعي ـ فرهنگي بهواسطهي توسعهي گردشگري سبب شتابگيري شهرنشيني در مفهوم مثبت آن و جلوگيري از جريان يافتن سيل روستاييان به سمت شهرها و مراکز صنعتي ميشود.
اين پژوهشگر در مطالعات گردشگري و جغرافيايي در ادامه گفت: با توسعهي گردشگري، اقشار اجتماعي تازهاي پا ميگيرند و مدارس رسمي توسعه مييابند. از طرفي در پي مبادلاتي که ميان مردم محل و گردشگران صورت ميگيرد، ساختار خانواده به نوسازي ميگرايد و زنان و جوانان در چارچوب اين ساختار جديد، آزادي بيشتري بهدست ميآورند. تمام اينها حکايت از افزايش پويايي اجتماعي در اثر توسعهي گردشگري دارد.
وي ادامه داد: گردشگري داخلي ميتواند سبب گسترش يکپارچگي و همگرايي اجتماعي ـ فرهنگي در سطح کشور و تقويت وحدت ملي شود، بويژه در کشورهاي در حال توسعهاي که در آنها گروههاي قومي متعدد و مذاهب مختلف در کنار هم حضور دارند. تحرک اتباع که همايش مردم، مذاهب، اقوام و گروههاي اجتماعي را ممکن ميسازد، ميتواند وحدت ملي را قوام بيشتري بخشد.
او با اعتقاد بر اينكه گردشگري ميتواند ميراث فرهنگي منطقهيي را که در صورت توسعه نيافتن عقلايي گردشگري و در نتيجهي تحقق توسعهي عمومي از دست خواهد رفت، حفظ كند، بيان كرد: گردشگري چنانکه بهخوبي برنامهريزي شود، ميتواند نيروي پرتواني براي حفاظت از ميراث فرهنگي و طبيعي هر منطقه باشد. الگوهاي فرهنگي موجود در زمينهي مذهب، سنتها، جشنها، سبک زندگي، فعاليتهاي اقتصادي و سنتي، سبک معماري محلي، هنر و صنايع دستي، لباس، هنرهاي نمايشي، موسيقي و رقص، جاذبههاي مهمي براي گردشگران محسوب ميشوند و گردشگري کمک ميکند تا حفظ اين يادبودها و الگوها توجيه شود.
وي گفت: در برخي از نقاط، گردشگري ميتواند محرک احياي ارزشهاي محلي و الگوهاي فرهنگي شود که ممکن است از ميان بروند. توسعهي گردشگري هرچند سبب جهشهاي اجتماعي مشابه با جهشهاي ناشي از صنعتي شدن جوامع محلي ميشود؛ ولي گردشگري برخلاف صنعت ميتواند هنرهاي مردمي، سنتها و عادات کهن را از نو زنده کند و نسبت به حفظ ميراث فرهنگي و طبيعي نيز ايجاد علاقه كند.
اين پژوهشگر با بيان اينكه گردشگري ميتواند به توسعه و نگهداري موزهها، سالنهاي تئاتر و ديگر تسهيلات فرهنگي جامعه کمک كند، افزود: اين تسهيلات تاحدودي از پشتيباني گردشگري بهرهمند ميشوند؛ ولي مردم محلي هم از آن منتفع ميشوند.
او اظهار كرد: وقتي مردم محلي مشاهده کنند که گردشگران به فرهنگ آنها با ديدهي تحسين مينگرند، احساس مباهات به فرهنگ خودي در آنها تقويت يا حتا زنده ميشود. اين نکته بويژه در مورد برخي از جوامع سنتي صدق ميکند که دستخوش رشد شتابان و دچار از دست رفتن حس اعتماد به فرهنگ خودي شدهاند.
وي توضيح داد: توسعهي گردشگري ميتواند فرصتهايي را براي برقراري مبادلات فرهنگي ميان گردشگران و مردم محلي فراهم سازد تا به اين ترتيب، دو طرف با فرهنگ يکديگر بيشتر آشنا شوند و بهتدريج به فرهنگ هم احترام گذارند. مبادلات فرهنگي حاصل از گردشگري سبب وسيعتر شدن افق انديشهي طرفين، کاهش پيشداوريها و نزديکتر شدن انسانها به يکديگر ميشود.
سقايي بيان كرد: علاوه بر آن، گردشگري ميتواند در پيرامون کنش فهم ارتباطي و گردشگري اجتماعي مستقل از امر سرمايهداري، فضايي را پديد آورد که در آن، الزامات گردشگري با هدف اخلاقي سازمانهاي جهاني گره بخورد و از گردشگري براي ارتقاي صلح و تفاهم ميان ملتها و حفظ و تکريم هويتهاي فرهنگي استفاده شود.
وي در ادامه به آثار و پيامدهاي منفي فرهنگي ناشي از گردشگري در جوامع و اجتماعات محلي پرداخت و گفت: تراکم بيش از حد گردشگران در بعضي از مقاصد گردشگري ممکن است به برانگيختن خشم، ناراحتي و حس دشمني ساکنان محلي نسبت به گردشگران منجر شود.
او تأكيد كرد: اگر جريان گردشگري به يک منطقه، بسيار زياد باشد، جاذبهها و اماکن تفريحي، رستورانها، تسهيلات خريد و حملونقل توسط گردشگران بيش از اندازه استفاده ميشود و افراد محلي نميتوانند بهراحتي از آنها بهرهبرداري کنند. اگر ساکنان محلي از دسترسي به اماکن تفريحي محروم شوند، رنجش و خشم آنها شديدتر ميشود. علاوه بر آن، اگر ساکنان محلي از مزاياي اقتصادي گردشگري همانگونه که به آن اشاره شد، منتفع نگردند و منافع آنها توسط افراد غيربومي کنترل شود، رنجش و ناراحتي آنها از اين هم بيشتر خواهد شد.
اين پژوهشگر در مطالعات گردشگري و جغرافيايي ادامه داد: با توجه به شکنندگي خاص ميراث فرهنگي ممکن است، توسعهي گردشگري سبب صدمه ديدن اصالت الگوهاي فرهنگي محلي شود. مردم محلي که به شيوهي سنتي زندگي ميکنند، ميتوانند در تماس با گردشگران براي هميشه دچار استحاله شوند.
به اعتقاد او، ممکن است ديدار بيش از حد گردشگران از مکانهاي تاريخي و باستاني مهم سبب ويراني تدريجي آنها شود. اين ويراني ممکن است، ناشي از بيتوجهي به ظرفيتپذيري محل يادشده باشد يا حاصل فعاليتهاي سودجويانهي گردشگران نافرهيخته باشد.
وي گفت: ممکن است بهواسطهي افراط در ايجاد جذابيت گردشگري، برخورد بيش از حد تجارتمآبانهاي که با جلوههاي فرهنگي در مقاصد گردشگري صورت ميگيرد، اعتبار و اصالت مناسک مذهبي، عادات و سنن، جشنها، صنايع دستي، موسيقي، رقص و ديگر الگوهاي فرهنگي بهواسطهي ارائهي نامناسب و ناشايست آنها بهعنوان جاذبههاي گردشگري از دست برود و به عبارتي ارزشهاي محلي مبدل به کالا شود.
سقايي بيان كرد: ممکن است بهواسطهي ايستارهاي مصرفي گردشگري، مردم مقاصد گردشگري، بخصوص جوانان دچار عارضهي تشبه به بيگانگان شوند و از الگوهاي رفتاري و پوشاکي گردشگران تقليد کنند، تقليدي که بدون شناخت تفاوت پيشينههاي فرهنگي و موقعيت اجتماعي ـ اقتصادي گردشگران صورت ميگيرد. همچنين ممکن است بهواسطهي نامتوازن شدن تبادلات ميان گردشگران و مردم محل، رفتارهاي ضد اجتماعي در جوانان بروز کند.
اين پژوهشگر همچنين گفت: ممکن است بهواسطهي تفاوت زبان، عادات و سنن بين ساکنان محلي و گردشگران، سوءتفاهمها و برخوردهايي بروز کند.
او در ادامه اظهار كرد: ممكن است گردشگري موجب تشديد آسيبهاي اجتماعي همچون اعتياد، بزهکاري و ... شود. هرچند پژوهشهاي صورتگرفته نشان ميدهد که بهندرت گردشگري علت اساسي چنين پديدههايي است؛ ولي ميتواند فرصت و زمينهي گسترش آنها را فراهم آورد.
او اضافه كرد: مصداقهاي عيني هريک از آثار مثبت و منفي فرهنگي ناشي از گردشگري در مقاصد گردشگري کشور، بخصوص گردشگري داخلي قابل بحث و بررسي است و عينيت آن چنان قابل مشاهده است که هرگونه شک را برطرف ميکند. در اين زمينه ميتوان به آثار فرهنگي گردشگري داخلي بر جوامع محلي در دو مقصد عمدهي گردشگري داخلي، يعني گردشگري مذهبي و زيارتي و گردشگري تفريحي پرداخت که نمونهي بارز اين مقاصد عمدهي گردشگري، شهر مشهد و سواحل درياي خزر است.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات