كار هنر ارتقاي روح معنوي آدمي است و اگر هنرمند فراغت نسبي داشته باشد، به توليد مطبوع هنر هم ميپردازد.
فريدون صديقي - مدرس روزنامهنگاري - در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اين مطلب دربارهي نقش هنر در رسانه اظهار كرد: در واقع هنر خود نيز به دو بخش ساختاري و موضوعي تقسيم ميشود؛ نقاشي، سينما، تئاتر، مجسمهسازي و... هر كدام به نوعي هنر هستند و برحسب ظرفيتي كه در جهت جذب مخاطب دارند، حجم پيامرساني هريك ميتواند در جايگاه رسانه قرار بگيرد.
او ادامه داد: بهطور مثال كسي كه سازي مينوازد يا ميخواند نيز با زبان رسانهيي خود با مخاطب ارتباط برقرار ميكند و همهي اينها نياز به مكان مناسب دارد.
اين استاد ارتباطات تصريح كرد: در گذشته هنر نقالي از وسائل ارتباطي بود، اما امروزه كتاب اين وظيفه را برعهده دارد و انتقال پيام در موجودي داستان و رمان پديدار ميشود.
او همچنين به نقش جدي و مهم راديو و تلويزيون به عنوان انتشار اخبار و پيام اشاره و تصريح كرد: جديت در انتقال خبر با دانشافزايي همراه ميشود و بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه رسانه از ديد ديگري، جنبهي سرگرمي دارد.
صديقي ادامه داد: ما گاهي روزنامه و نشريه ميخوانيم تا سرگرم شويم و گاهي نيز هدفمان اطلاع از اخبار است و جنبهي سوم توجه نيز بالارفتن درك و فهم از طريق تحليلها و گزارشهاست.
وي اظهار كرد: از اين منظر است كه ميتوانيم سهم رسانههاي عمومي را در دانشافزايي و بصيرت مخاطبان نقشي جدي بدانيم.
اين مدرس ارتباطات با بيان مثالي در ادامهي صحبتهاي خود افزود: هنگامي كه به نقد فيلم در روزنامه يا نشريهي تخصصياش مراجعه ميكنيم، به ما كمك ميكند تا تفاوت و تمايز سينما و تصوير بر تلويزيون را بيشتر درك كنيم و بيشترين نقش انتقال هنر نيز، نشريات تخصصي در حوزهي هنر و ادبيات هستند.
او همچنين دربارهي نقش تصاوير همچون عكس، كاريكاتور و... در صفحات هنري و تاثيرگذاري آنها اظهار كرد: نقاشيها، عكس و كاريكاتورها خودشان رسانهاند. برخي از اين تصاوير معمولا دو وجه دارند. يك وجه شخصيت خبري كه به تحليل رويداد و خبر ميپردازد و وجه ديگر، دانشافزايي است. اما اگر از منظر طنز به آن پديده بنگريم، به دانشافزايي ما نيز كمك فراواني ميكند.
اين مدرس روزنامهنگاري تصريح كرد: نقاشي هم نوعي عكس است و رسانه ميان اين دو ارتباط برقرار ميكند كه بايد آن ارتباط به دانشافزايي منجر شود و در چگونگي و چرايي ديدهشدن آن ظرفيتسازي شود.
فريدون صديقي درباره وظيفهي رسانه براي پرداختن به چگونگي و چرايي و فرآيند تاثير هنر، تاكيد كرد: اين فعاليتها وظيفهي رسانه است و در جايي ميتواند اين كار را انجام دهد كه صاحبنظر و منتقد باشد، نه مانند يك گزارشگر صرف عمل كند.
وي با اشاره به كمبودهاي موجود در حوزهي هنر گفت: در حال حاضر غفلتي كه در رسانهي ما حاكم است، اين است كه كساني كه باهنر آشنايي كافي ندارند و بيشتر به حاشيهها ميپردازند، در رسانه مشغول هستند.
صديقي با ابراز تاسف از وجود تعداد كم نشريات تخصصي در اين باره خاطر نشان كرد: متاسفانه به جز نشريات معدود يا برخي خبرگزاريها، حتي ديده نميشود كه به ظرفيتهاي رسانه از طريق رسانهي عمومي پرداخته شود. درواقع با تحليلهايي كه در اين رسانهها صورت ميگيرد، بايد به دانش مخاطب افزوده شود.
وي دربارهي جذب مخاطب بيان كرد: از مهمترين دلايلي كه اين نشريات يا روزنامهها جذب مخاطب ندارند، نداشتن نيروي مجرب و صاحبنظر است. هنگامي كه تخصص و مهارت كافي وجود نداشته باشد، طبيعي است با يك عكس و مطلب سردستي به موضوع پرداخته ميشود.
اما او عامل دوم كه بايد به آن توجه شود را مديريت رسانه دانست و گفت: رسانه بايد نيروي متخصص را در گروه هنري و ادبي خود گردهم آورد تا موفقتر جلوه دهد. همچنين اين رسانه به دنبال افراد صاحب صلاحيت و ظرفيت و قابليتهاي بالا ميرود.
صديقي با ابراز تاسف از كاركرد برخي روزنامهها و خبرگزاريها در حوزهي هنر بيان كرد: گاهي ديده ميشود، سرويس هنر و فرهنگ يك روزنامه يا خبرگزاري با كمترين توجه با يك يا دو خبرنگار فعاليت ميكند و يا شايد همان اطلاعات هم برگرفته از سايتها و خبرگزاريهاي ديگر باشد كه اين بسيار براي جامعهي رسانه و هنر غمانگيز است.
اين مدرس ارتباطات درباره تاثيرگذاري پرداختن به مسائل اجتماعي با رويكرد هنري تصريح كرد: پرداختن به مساله، پيام غيرمستقيم است. در ساختارهاي هنري نيز اين امر بسيار تاثيرگذار است و ما آثاري همچون فيلمها و كتابهايي داريم كه در اين زمينه بسيار موفق بودند.
وي دربارهي نقش رسانههاي جديد و كاربرد و تاثيرگذاري آنها بيان كرد: صحبت كردن درباره هريك از آنها متفاوت است، تاثيرگذاري وبلاگ با خبرگزاري كه با هدف و ساختار منسجم فعاليت ميكند، فرق ميكند.
او افزود: در حال حاضر براي مخاطبان بخش هنر آموزههاي زيادي وجود دارد كه در اين ميان وظيفهي خبرگزاريها كه هر روز به مخاطبانشان افزوده ميشود، بيشتر است.
وي همچنين دربارهي تاثير سياست بر فرهنگ و هنر اظهار كرد: ديده ميشود در اين گرايشها خود هنر وسيلهي دعواهاي سياسي ميشود.
صديقي با اشاره به كاركرد فعاليتهاي هنرمندان بيان كرد: هنرمند بازتابدهندهي مسائل و مشكلات پيرامون خود است؛ در حال حاضر بسياري از فيلمها، سريالها و ادبيات داستاني، طراحيها و عكسها و... بازتابدهندهي موقعيتها و شرايط اجتماعياند.
اين مدرس روزنامهنگاري درباره فرصتها و تهديدهاي حوزهي هنري گفت: هنرمند در عين حال فعاليتهاي خود بحث معيشتي هم دارد؛ هنرمند بايد فضاي مناسب داشته باشد تا بتواند خلاقانه توليد هنر كند و اين بدين معنا نيست كه در جامعهاي كه دغدغههاي مالي و غيره وجود دارد، توليد هنر نميشود، چرا كه اين كار صورت ميپذيرد، اما به سختي و با مشكلات خودش.
صديقي در پايان با اشاره به جشنوارههاي در نظر گرفته شده در تاثيرگذاري هنر در مخاطب بيان كرد: هر جشنوارهاي به نوبهي خود مثبت است و هر جشنواره نيز به تعالي هنر و جلب مخاطب كمك ميكند و همچنين بايد با حفظ چارچوبها، فرصتها و فراغتهاي لازم و محسوس و ملموس را فراهم كنيم.
به گزارش ايسنا، نخستين جشنواره هنر در رسانههاي جهان از سوي معاونت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار ميشود.
مهلت دريافت اصل آثار30 مهرماه 1390 اعلام شده و آدرس دبيرخانه جشنواره بينالمللي هنر در رسانه هم تهران، تقاطع خيابان شهيد بهشتي و ولي عصر (عج)، خيابان شهيد اكبري (مستوفي)، نبش كوچه 21/1 پلاك 24، موسسه مطبوعات نشر آوران، طبقه سوم است.
انتهاي پيام
نظرات