مجموعه كتب «جنگ ايران و عراق از نگاه مطبوعات جهان»، برگرفته از اسناد مطبوعاتي و بريده جرايد خارجي موجود در مركز ملي اسناد دفاع مقدس است كه پيشينه جمع‌آوري آن به روزهاي آغازين بحران و تشكيل دفتر تبليغات جبهه و جنگ بازمي‌گردد. اين اسناد كه در گذشته تلخيص و ترجمه شده بود با شكل‌گيري مركز ملي اسناد مورد توجه قرار گرفت كه حاصل اقدامات انجام شده بر روي آن ارائه در قالب مجموعه حاضر است. اين مجموعه با بهره‌گيري از نظرات اصلاحي و تكميلي مترجمان توانمند و با تجربه ساماندهي و با محور قرار گرفتن سير تاريخي اخبار و اطلاعات موجود تنظيم شده است. سرويس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) نيز با بهر‌ه‌گيري از اين منبع تاريخي، گريزي به وقايع قبل از آغاز جنگ تحميلي و بعد از آن دارد. گسترش دخالت ديگر كشورها در خليج به بهانه جنگ عراق و ايران زبان اصلي:عربي. شماره:004495 منبع:الازمنه العربيه/ابراهيم احمد 1359/7/2-24-9-1980 مترجم:حيدر بياگويي منبع خبر با وجود افزايش تبليغات،احتمال بروز جنگ ميان عراق و ايران بسيار ضعيف بود زيرا تمامي پيش‌بيني‌ها، با در نظر گرفتن تمامي موارد بدبينانه و خوشبينانه و وقوع چند درگيري و تبعيد بعضي از افراد، بروز اين جنگ بسيار بعيد به نظر مي‌رسيد. از جمله پديده‌هاي قابل توجه نقشه سرزمين عرب، مشكلات مرزهاي آن است كه البته خود آن نيز مشكلات ديگري را به همراه آورد. استعمارگران غربي اين مرزها را با برنامه‌ريزي براي تقسيم امپراتوري عثماني ميان خودشان ايجاد كردند. از آغاز اين قرن، اهميت نفت در منطقه، همزمان با تغيير سوخت ناوگان دريايي انگليس از زغال سنگ به نفت، اهميت منطقه را افزايش داد. تا جايي كه كلمانسو يكي از سياستمداران استعمار مي‌گويد:" يك قطره نفت از يك قطره خون انسان با ارزش‌تر است." با تداوم حضور استعمار در منطقه، ابعاد گسترده‌اي از غارت و چپاول پديد آمد. با فروپاشي امپراتوري‌هاي اروپا در دو جنگ جهاني و ظهور نظام سرمايه‌داري جديد با مركزيت آمريكا، موجي از مبارزه و ناآرامي و غارتگري در جهان عرب پديدار شد. جهان عرب با وجود مبارزات چشمگير، باز هم گرفتار سياست تجزيه و تقسيم شد . اين، سلاح اساسي تضعيف اعراب و كشتار آنها و ايجاد شكاف در مبارزات آنها به شمار مي‌آمد و سياست تفرقه بر تمامي تلاش‌ها براي ايجاد اتحاد ميان اعراب سايه افكند. جهان اسلام كه ذخيره اصلي جهان عرب بود، با سياست تجزيه طلبانه اداره‌هاي استعمارگر از جهان عرب دور مي‌شد. هنگامي كه توافقنامه قسطنطنيه در سال 1913 ، براي تعيين مرز ميان ايران و عراق بسته شد [ در آن زمان عراق جزيي از امپراتوري عثماني بود]، دسيسه‌هاي بين‌المللي نقش قابل توجهي ايفا كرد و از ايجاد مرزهاي مبهم براي سرپوش گذاشتن بر توطئه‌هاي خود بهره‌برداري كرد تا زماني كه توافقنامه‌اي ميان حسين شاه و شاه ايران امضا شد كه نشان‌دهنده شرايط پيچيده آن زمان بود. پس اين مرزها براي جدا كردن قوميت فارسي و عرب و كرد از يكديگر ايجاد شدند. جنگ مرزها ميان عراق و ايران در حال حاضر براي دامن زدن به اختلاف‌ها ايجاد شد. شمار زياد كشته‌ها و خسارت‌هاي فراوان و زمانبندي نامناسب در اين جنگ، اين احتمال را مطرح كرد كه اين جنگ از اختلاف مرزها فراتر رفته و به تصفيه حساب شخصي مبدل شده است. بديهي است كه جنگ وسيله‌اي براي اجراي سياست است و اگر يكي از طرفين، جنگي را آغاز كند، پايان دادن جنگ، ديگر به اراده او نخواهد بود. بنابراين چه سياستي جنگ مرزها را به وجود آورد، و خطرهايي كه از حدود و مرز اين جنگ فراتر خواهد رفت چيست؟ منطقه خليج[ فارس] از زمان سقوط نظام شاهنشاهي حتي يك لحظه هم آرام نماند. نظريه كارتر درباره خليج[ فارس] به معناي ارتباط دادن اين منطقه به مسايل داخلي آمريكا بود، كه به آمريكا اجازه مي‌داد تا منطقه را غارت كند. دليل انتخاب اين موقعيت زماني براي جنگ چيست؟ از سوي ديگر آيا تعيين اين موقعيت زماني براي آغاز اين جنگ، براي توقف جنگ در جنوب لبنان بود تا به اين وسيله مسئله پيوستن قدس به اسراييل را كنار بگذارند و نظاره‌گر صحنه‌هاي خو نين منطقه حاشيه خليج[ فارس] باشند؟ اين جنگ به صورت همزمان با جنگ فرسايشي جنوب لبنان همزمان شد و هدف اسراييلي‌ها از اين جنگ، طبق اظهارات منابع فلسطيني، تخليه منطقه جنوب بوده است. در حال حاضر ذهن ما چيزي جز اظهارات عراقي‌ها براي اعلام آماده باش جهت دفاع در مقابل حملات احتمالي اسراييل به پروژه‌هاي هسته‌اي عراق را به ياد نمي‌آورد. آيا خطرات اين حمله از ميان رفته است؟ ناظران به دنبال يافتن آن عقيده‌اي هستند كه اين جنگ را توجيه مي‌كند و اصول پايمال شده و خطرهاي احتمال آن را مي‌جويند. اگر در اسلام وحدت دو كشور مانع وقوع جنگ نشود، آيا سزاوار است اعراب در حالتي قرار بگيرند كه قوميت آنها را از اسلامي بودنشان جدا كند و آنها را مجبور كند تا ميان عرب بودن و مسلمانان بودنشان يكي را انتخاب كنند. اين مسئله در بيانيه كشور مسلمان عراق كه با ميانجيگري عرب‌ها مخالفت كرده، مشخص است. عراق مي‌خواست از جانبداري كشورهاي عربي در اين جنگ جلوگيري كند. پس علت اين ريسك و برافروختن شعله‌هاي جنگي كه هيچ توجيهي هم ندارد چيست؟ جنگي كه در آن اعراب در مقابل ملت‌هاي مسلمان مي‌ايستند و در حالي كه در احاديث داريم:" عرب بر عجم برتري ندارد." در اين جنگ چه تدابيري براي جلوگيري از دخالت نيروهايي كه به عرب بودن و مسلمان بودن اهميتي نمي‌دهند و فقط به مصالح خويش مي‌انديشند،اتخاذ شد؟ و آيا حقيقتا تضعيف نيروهاي عرب و فراخواني ارتش كشورهاي عربي براي رويارويي سزاوار است؟ زماني كه همپيمانان عرب، در مسائلي قوميتي همان ملت‌هاي اسلامي هستند و انقلاب ايران نيز هيچ تلاشي براي جانبداري از فلسطين نكرد، سقوط نظام شاهنشاهي هم پيمان با اسراييل، شكست محاسبات آمريكا و اسراييل بود، حقيقتا دليل دستيابي به چند كيلومتر از سرزمين هم پيمان عرب كه حتي قرار گرفتن كنترل آن در دست ايران ثابت نشده است، چيست؟ اظهارات آمريكايي‌ها از زمان آغاز جنگ، سايه وسيعي از شك و ترديد را بر آن افكنده است، آمريكا اظهار داشت در قرارداد الجزاير كه شاه آن را امضا كرد، دخالتي نداشته است و توجه مسئولان اين كشور تنها به موضوع گروگان‌ها معطوف است و آنها از رويگرداني ديگران نسبت به مسئله گروگان‌ها احساس نگراني نمي‌كند. [ آيا يكي از اهداف اين جنگ، جلوگيري از فراهم شدن راه حل مسالمت‌آميز و تضعيف نيروهاي ايراني و آماده كردن زمينه براي بازگرداندن اوضاع قبلي ايران نيست.] چنانكه از بيانيه‌هايي كه به نظر بدون جانبداري صادر شده‌اند مشخص مي‌شود، در صورتي كه اين مشكل به مسئله‌اي فراتر از مسئله مرزها تبديل شود اوضاع منطقه خطرناك‌تر خواهد شد. زيرا همه اسلحه در اختيار دارند و ارتش ايران از يك نوع خاص نيست و شاه نيز زرادخانه‌اي براي آنها باقي گذاشته است. آيا به نظر نمي‌آيد كه هدف از اين جنگ منحرف كردن افكار عمومي از مقدمات ايجاد يك فتنه و كودتا در ايران باشد؟ عمليات نافرجام صحراي لوت، اين مسئله را آشكار كرد كه ستون پنجم در ايران فعال است زمينه را براي هرگونه دخالت آمريكايي‌ها فراهم مي‌كند. پيروزي انقلاب ايران، شكست آمريكا و اسراييل بود و همچنين به نظر مي‌آيد كه اين جنگ براي منحرف كردن افكار از جنگ ميان اعراب و اسراييل در جولان و لبنان است . مداخله آمريكا در خليج[فارس]، در سايه جنگ عراق و ايران گسترش مي‌يابد. ابراهيم احمد ادامه دارد...