عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان گفت: برخي تصور ميكنند با عشق ميتوان اختلالات شخصيتي را درمان كرد، اين تصور يك توهم محض است و ازدواج هيچ بيماري را درمان نميكند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، منطقه خوزستان، محمدرضا ايزدي در كارگاهي با عنوان "اختلالات شخصيتي و انتخاب همسر" اظهار كرد: اختلالات شخصيتي شامل 2دسته هستند كه دسته نخست اختلالات عجيب و غريبي هستند كه در مساله ازدواج تاثير بسياري دارند و ازدواج با افراد مبتلا به اين اختلالات ريسك بالايي ميطلبد.
وي افزود: اختلال سوءظن يكي از انواع اختلالات شخصيتي است. افراد داراي اين نوع اختلال با سوءظن به محيط نگاه ميكنند و منتظر اين هستند كه به آنها خيانت شده و يا ضربهاي وارد شود. اين افراد ميخواهند كه طرف مقابل به آنها خيانت نكند و چنان با حساسيت برخورد ميكنند كه براي فرد مقابل آزاردهنده است.
ايزدي تصريح كرد: سوءظن از مسائلي است كه معمولا در مشاورههاي پيش از ازدواج مطرح ميشود. در مشاوره استاندارد ازدواج توصيه نميشود كه ازدواج كنيد يا ازدواج نكنيد، بلكه از واژه "ريسك" استفاده ميشود و براي ازدواج با افرادي كه سوءظن دارند، تذكر داده ميشود كه ريسك انجام اين ازدواج بالاست. اعتماد و آزادي روحي و رواني براي حركت از شرايط ضروري هر ازدواجي است كه اين اعتماد و آزادي در ازدواج با يك فرد مبتلا به اختلال "پارانويا" از فرد سلب ميشود.
اين روانشناس خاطرنشان كرد: فرد پارانوييد چنان حساسيتي دارد كه به هر شكلي كه با او رفتار شود، نميتوان او را قانع كرد، بنابراين فرقي نميكند كه طرف مقابل چقدر خوب عمل كند زيرا در هر حال اين فرد قانع نميشود. حسادت يكي از ويژگيهاي افراد پارانوييد است كه اين رفتار آنها محدودهاي بسته و تنگ براي ديگران ايجاد ميكند.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان بيان كرد: متاسفانه بيشترين جملهاي كه در مشاورهها از سوي افراد مراجعهكننده ميشنويم اين است كه " آخه دوستم داره " يا " آخه دوستش دارم". همه مشاوران دنيا بر اين مساله توافق كردهاند كه براي ازدواج، عشق بهتنهايي كافي نيست. دوستداشتن شديد نشانه موفقيت ازدواج نيست، دوستداشتن بايد عميق باشد، نه شديد.
ايزدي گفت: اگر سوءظن از ميزان خفيف بيشتر شود، بايد منتظر يك قفس بود. فرسايش روحي، هدر رفتن وقت و امكانات مالي از عواقب سوءظن است. سوءظن انرژي زيادي را از فرد ميگيرد. اعتماد شرط رابطه خوب است.
وي افزود: بهترين نحوه برخورد با افراد داراي سوءظن اين است كه ابتدا از تكنيك گوشدادن و سپس از تكنيك دوبارهگوي و انعكاس احساسات با آنها برخورد شود. سوابق گذشته فرد، تربيت و محيطهاي خشن پرورنده برخي اختلالات شخصيت است، به همين دليل هنگام ازدواج نبايد تنها به عشق تكيه كرد، بلكه بايد مسايلي مانند تربيت فرزندان در آينده را هم در نظر داشت.
اين روانشناس تصريح كرد: برخي افراد تصور ميكنند با عشق ميتوان اختلالات شخصيتي را درمان كرد كه اين يك توهم محض است. ازدواج هيچ بيماري را درمان نميكند. در فرهنگ ما افرادي وجود دارند كه با توصيه ديگران ازدواج كردهاند، با اين گمان كه اختلالات شخصيتي آنها درمان شود.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان خاطرنشان كرد: اگر ازدواج به درستي و در شرايط مناسب انجام شود، در آن صورت ميتواند تنها تنش جنسي را درمان كند. ازدواج اگر درست انجام شود به انسان جهت ميدهد. اين تصور كه فرد پس از ازدواج درست ميشود، اشتباه است. اگر فرد اختلال شخصيتي پارانوييد، بههمراه اختلال رواني داشته باشد به هيچ وجه با ازدواج درست نميشود.
وي بيان كرد: اختلال"شيفتگي" اختلال ديگري است كه كه موجب ميشود فرد مبتلا، احساس كند ابرقدرت عشق است و ميخواهد با عشق همه مسائل خود را حل كند. اين احساس موقتي و تنها يك توهم است.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان اظهار كرد: توهم "يارافسونگر" توهم ديگري است كه فرد مبتلا به آن منتظر آمدن فردي است كه با آمدن او زندگياش متحول و با جادوي عشق او به بهشت برين رهنمون شود. اين توهم در حالت خفيف براي فرد مشكلي ايجاد نميكند اما در حالت قوي و شديد مشكلساز است. تنها فردي كه ميتواند انسان را سعادتمند كند، خود انسان است.
ايزدي گفت: 2نوع عشق شامل "عشق در نگاه نخست" و "عشق در نگاه دوم" وجود دارد. در عشق در نگاه نخست ابتدا احساسات و شيفتگي، سپس شناخت و پس از آن دلزدگي ايجاد ميشود، اين درحالي است كه عشق در نگاه دوم ابتدا شناخت تدريجي بدون شتاب، سپس ايجاد احساس و پس از آن احتمالا دوام رابطه وجود دارد. ريسك اين نوع رابطه خيلي كمتر است.
وي افزود: افراد مجرد نميتوانند هيچ تصوري از دنياي متاهلي داشته باشند و تصور آنها تنها يك تصور نسبي است. فرد براي ازدواج اين حق را دارد كه چشم و گوش خود را كاملا باز كند و پس از ازدواج چشمان خود را ببندد.
اين روانشناس تصريح كرد: اختلال شخصيتي "اسكيزوئيد" است كه مهمترين ويژگي افراد داراي اين اختلال اين است كه بسيار سرد و گسسته و فاصلهگير از مردم هستند. فرد اسكيزوئيد تمايلي به برقراري ارتباط ندارد و نيازي در خود احساس نميكند. طبق تحقيقات انجام شده، مشخص شده است كه زبان و كانال ارتباطي زنان و مردان بسيار متفاوت است. زنان پيوندجو و مردان مسالهمدار هستند.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان خاطرنشان كرد: زنان دائم مشغول تحليل رفتار ديگران هستند و مردان نميتوانند اين مساله را هضم كنند. بيشتر دعواهاي زناشويي از اين مساله ناشي ميشود كه مردهاي اسكيزوئيد ارتباط را دوست ندارد و بدترين حاصل ازدواج با اين افراد، اين است كه زن احساس تنهايي خواهد كرد كه براي او بسيار آزاردهنده خواهد بود.
وي بيان كرد: اختلال "اسكيزوتايپال" يكي ديگر از اختلالات شخصيتي است كه افراد مبتلا به آن، افكار و عواطف عجيبي دارند و اين افراد اعتقادات خرافي بسياري دارند. از ويژگيهاي افراد مبتلا به اين اختلال اين است كه بسيار با خود خلوت ميكنند و برخي اوقات ارتباط آنها با ديگران ضعيف است، كندي عاطفي دارند و عواطف آنها خيلي هيجانآميز نيست.
ايزدي گفت: دسته دوم اختلالات شخصيتي شامل چهار اختلال است كه احساسات خيلي غليظ و نمايشي جنبه مشترك اين چهار اختلال است. اختلال "ضداجتماعي" نخستين اختلال در دسته دوم است كه معمولا افراد مبتلا به اين اختلال خلافكار هستند و پاي آنها به زندان كشيده ميشود. البته هر خلافكاري ضداجتماعي نيست. بدترين ويژگي افراد مبتلا به اين اختلال، نداشتن احساس گناه است. در كتابهاي روانشناسي بازاري معمولا ذكر شده كه احساس گناه چيز بدي است، ولي اين نظريهها نادرست و مشكلساز هستند.
وي افزود: 2نوع احساس گناه سالم و ناسالم وجود دارد. احساس گناه سالم، خوب است، ولي احساس گناه ناسالم كه بيشتر در مسائل رواني و رفتاري خود را نشان ميدهد و نادرست است و موجب ميشود فرد بيش از حد خود را سرزنش كند.
ايزدي تصريح كرد: افراد ضداجتماعي بسيار دروغ ميگويند، بهسرعت داستان ميسازند، بيپروا هستند و همدلي ندارند. افراد ضداجتماعي اينگونه نشان ميدهند كه همدلي زيادي دارند، ولي همدلي آنها كاذب است و ثبات ندارد.
اين روانشناس خاطرنشان كرد: احساسات غليظ نشانه خطر است. ثبات رفتاري براي ازدواج موفق بسيار اهميت دارد. بدترين حالت در ازدواج زماني است كه بيثباتي رفتاري فرد بروز كند، در اين حالت فرد اعتبار خود را از دست ميدهد و رابطه ادامه نمييابد. مصرف مواد مخدر در افراد ضداجتماعي هم بسيار ديده ميشود، زيرا بيثباتي، مصرف مواد مخدر را افزايش ميدهد.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان اظهار كرد: اختلال "شخصيت نمايشي" اختلال ديگري است كه فرد مبتلا، رفتارهايي اغراقآميز و بسيار نمايشي نشان ميدهد و احساسات او بسيار سطحي اما خيلي پرهياهو است. فرد داراي اختلال شخصيت نمايشي اداي صميمت را درميآورد كه ممكن است آن را خيلي غليظ بروز دهد.
ايزدي گفت: صميمت يكي از شرايط ازدواج است كه شخص را آسيبپذير ميكند، ولي براي ازدواج لازم است. البته شخص ابتدا بايد صميميت با خود را تجربه كند و اگر موفق به اين كار نشود، صميميت با ديگران را هم نميتواند تجربه كند.
وي افزود: اختلال ديگر اختلال "شخصيت خودشيفته" است. بدترين ويژگي اين اختلال اين است كه افراد مبتلا آنقدر خودشيفته و خودمحور هستند كه توانايي همدلي با ديگران را ندارند و نميتوانند احساسات و انديشههاي ديگران را درك كنند. اين افراد عليرغم خودبزرگبيني و خودبزرگ جلوه دادن، در اعماق وجود، عزت نفس پايين و حسادت دارند.
اين روانشناس تصريح كرد: افراد خودشيفته در صورتي كه تاييد شوند، طرف مقابل را دوست خواهند داشت، ولي دوست داشتن آنها واقعي نيست و در واقع او خود را دوست دارد. افراد خودشيفته همدلي نمايشي دارند و طبيعتا در ارتباط با آنها فرد ناكام ميشود.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان خاطرنشان كرد: فرق ازدواج با ديگر روابط عادي در اين است كه در ازدواج واژه انتظارات و توقعات وجود دارد و اين توقعات در ازدواج به صورت بايد و نبايد است. داشتن توقعات كلي قبل از ازدواج بيمعني است، پس، قبل از ازدواج حتما بايد توقعات خود را شناسايي كرد، گرچه برخي توقعات ازدواج را سخت كنند.
وي بيان كرد: اختلال "شخصيت وابسته" اختلال ديگري است كه در برخي افراد ديده ميشود. افراد داراي اين اختلال عشق را از ديگران گدايي ميكنند تا حدي كه شخصيت خود را به بدترين شكل پايين ميآورند. اين چسبندگي، انرژي زيادي از فرد ميگيرد، در صورتي كه رابطه خوب انرژيدهنده است نه انرژيخوار و اين رابطه به دليل اينكه فرد توجه، محبت و نوازش را در حد سيريناپذير ميخواهد، انرژيخوار است.
ايزدي با بيان اينكه رابطه خوب رابطهاي است كه در آن ميان چسبندگي و رهاسازي تعادل وجود داشته باشد، ادامه داد: متاسفانه فرهنگ ما وابستگي را تقويت ميكند. در فرهنگ ما اين تصور وجود دارد كه رابطه خوب رابطهاي است كه خيلي آتشين و داغ باشد. حتي انسانهاي پخته هم به خلوت و فرورفتن در خود نياز دارند. شخصيتهاي وابسته پر از ترس، اضطراب دست دادن هستند.
اين روانشناس گفت: اختلال "شخصيت اجتنابي" اختلال ديگري است كه ميتوان از آن نام برد. در اين اختلال افراد مبتلا از برقراري رابطه اجتناب ميكنند، دلشان ميخواهد رابطه داشته باشند اما ميترسند كه "نه" بشنوند. "خجالتي بودن" اختلال شخصيت نيست، اختلال شخصيت يك مساله جديتري است و كنارهگيري فرد در آن خيلي شديد است.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان افزود: اختلال ديگر، اختلال "شخصيت وسواسي" است. در اين اختلال هم كه به شكل كاملگرايي خود را نشان ميدهد، افراد مبتلا همه چيز را بيعيب و نقص ميخواهند. واژههاي كليدي اين اختلال نظم و كنترل است. اين افراد تحمل كوچكترين بينظمي و بيكنترلي را ندارند و به شدت اذيت هستند. افراد وسواس معمولا در شغل خود موفق هستند، بر جزئيات تمركز زيادي دارند و مشكلات جسماني از قبيل سردرد و كمردرد پيدا ميكنند.
وي با بيان اينكه انتظار افراد وسواس از ديگران زياد است و زود هم جوش ميآورند، تصريح كرد: اگر اين اختلال با تندخويي تركيب شود غيرقابل تحمل ميشود. در ازدواج با اين افراد حالت دوندهاي ايجاد ميشود كه هيچ وقت به نقطه پايان نميرسد، هيچ وقت نميتوان او را راضي كرد و با آرمان او هماهنگ شد. اين افراد اگر چه در شغل خود موفق هستند، اما در روابط صميمانه ناموفق هستند، چون رفتار ناعادلانهاي دارند.
عضو هياتعلمي جهاد دانشگاهي خوزستان خاطرنشان كرد: براي ازدواج موفق بايد كسي را انتخاب كرد كه سوءظن شديد نداشته باشد و دمدميمزاج شديد و متعصب خشك و تندخو نباشد. تعيين مكان زندگي پيش از ازدواج بسيار مهم است. مكان زندگي از مهمترين مسائلي است كه خانوادهها و زوجهاي جوان به آن اهميت زيادي ميدهند. همچنين طبقه اقتصادي و اجتماعي افراد نيز مهم است و بايد به هم نزديك باشد. شغل، نوع پوشش و اعتقادات بايد متناسب با سليقه طرف مقابل باشد.
ايزدي گفت: وقتي 2نفر عليرغم تضادهاي شديد ميل به ازدواج دارند، مساله چيزي غير از كشش جنسي نخواهد بود و بهتر است ازدواج نكنند تا اينكه ازدواج نادرستي داشته باشد.
انتهاي پيام
نظرات