• شنبه / ۱۳ آذر ۱۳۸۹ / ۱۲:۴۰
  • دسته‌بندی: مجلس
  • کد خبر: 8909-07533
  • منبع : مطبوعات

/نشست انديشه‌هاي راهبردي الگوي اسلامي ـ ايراني پيشرفت/ ديدگاه سيدحسين ميرمعزي با عنوان پيشرفت و علوم انساني

نشست نخبگان و برجستگان علمي كشور براي بررسي انديشه‌هاي راهبردي حول موضوع «الگوي اسلامي - ايراني پيشرفت» چهارشنبه شب در محضر آيت‌الله خامنه‌اي برگزار شد. در اين نشست كه بيش از چهار ساعت به طول انجاميد، اساتيد و صاحب‌نظران در اين حوزه، به بيان نظرات خود پرداختند. به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، آنچه مي‌خوانيد، مقاله حجت‌الاسلام و المسلمين سيدحسين ميرمعزي است كه در محضر رهبر انقلاب به ارائه‌ آن پرداخت. « مفهوم الگوي اسلامي ايراني پيشرفت اين مفهوم با تبيين چهار مطلب به خوبي روشن مي‌شود: مفهوم پيشرفت، مفهوم الگو، وجه اسلاميت الگو و وجه ايرانيت آن. پيشرفت در تعريفي عام عبارت است از فرآيند حركت از وضعيت موجود به سمت وضعيت مطلوب. اين تعريف در همه مكتب‌ها با بينش‌ها و ارزش‌هاي متفاوت صحيح است و اختلاف مكاتب در چگونگي تحليل وضعيت موجود يا تبيين وضعيت مطلوب يا راهبردهاي تغيير ظاهر مي‌شود. الگو به مجموعه نظام‌مندي از مفاهيم، اصول موضوعه و قوانين اطلاق مي‌شود كه در يك ساختار منطقي براي توضيح و تفسير يك سيستم از موجودات تكويني، پديده‌ها، روش‌ها، فرآيند‌ها، تئوري‌ها و نظريات ارائه مي‌گردد. در يك تقسيم‌بندي كلي الگوها به دو دسته توصيفي و هنجاري تقسيم مي‌شوند. الگوهاي توصيفي به توصيف يك امر موجود مي‌پردازند و الگوهاي هنجاري آنچه كه بايد انجام شود را توضيح مي‌دهند. تدوين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت براساس ظرفيت علمي موجود در كوتاه‌مدت، تنها اقدام عملي ممكن و لازم است. اما بسنده كردن به اين الگو و عدم برنامه‌ريزي ميان‌مدت و بلندمدت براي دستيابي روشمند به الگوي كامل و خالص اسلامي ايراني پيشرفت اشتباه است. بر اين اساس الگوي پيشرفت يك الگوي تئوري است؛ يعني مجموعه نظام‌مندي از مفاهيم، اصول موضوعه، قوانين و راهبردها است كه در ساختاري منطقي وضعيت موجود را تحليل، وضعيت مطلوب را تبيين و راهبرد حركت از وضعيت موجود به مطلوب را ارائه دهد. اين الگو در بخش تحليل وضعيت موجود يك الگوي توصيفي و در بخش ارائه وضعيت مطلوب و راهبردها يك الگوي هنجاري است. الگوهاي پيشرفت لااقل در يكي از اين سه امر (تحليل وضعيت موجود، تبيين وضعيت مطلوب، راهبردهاي تغيير) با يكديگر اختلاف دارند و يكي از مناشئ اصلي اختلاف نيز جهان‌بيني و ارزش‌هاي حاكم بر اين الگوها است. اگر الگو مبتني بر جهان‌بيني و اخلاق و حقوق اسلامي باشد مي‌توان آن را به اسلامي‌ بودن متصف كرد. بنابراين، الگوي اسلامي پيشرفت الگويي است مبتني بر مباني معرفت‌شناختي و هستي‌شناختي اسلامي و در چارچوب حقوق و اخلاق اسلامي. اين الگو ثابت و جهان‌شمول است و قابل تطبيق بر شرايط زماني و مكاني گوناگون مي‌باشد. اتصاف الگوي اسلامي پيشرفت به ايراني بودن به جهت تطبيق اين الگو بر شرايط و ويژگي‌هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ايران است. به همين جهت ممكن است اين الگو براي ساير كشورهاي اسلامي مناسب نباشد. اين بحث (وجه توصيف الگوي پيشرفت به اسلامي و ايراني) با بحث ثابت و متغير در شريعت اسلامي ارتباط وثيقي دارد. بينش‌ها و چارچوب‌هاي اخلاقي و حقوقي اسلامي جزو ثابتات است. با اين وجود اين ثابتات قابل تطبيق بر شرايط مختلف است. نتيجه آنكه: الگوي اسلامي ايراني پيشرفت به مجموعه نظام‌مندي از مفاهيم، اصول موضوعه، قوانين و راهبردها اطلاق مي‌شود كه در ساختاري منطقي و مبتني بر مباني معرفت‌شناختي و هستي‌شناختي اسلام و در چارچوب حقوق و اخلاق اسلامي به تحليل وضعيت موجود ايران و تبيين وضعيت مطلوب آن و ارائه راهبردها براي تغيير وضعيت موجود مي‌پردازد. اسلامي‌سازي علوم انساني و تأسيس علوم انساني اسلامي در يك نگاه كلان و با رَد عقائد پوزيتيويست‌ها، علوم انساني نيز سه وظيفه را بر عهده دارند: 1. تبيين وضعيت مطلوب 2. تحليل وضعيت موجود 3. ارائه راهبرد تغيير علوم انساني در بخش اثباتي به وظيفه دوم و در بخش هنجاري يا دستوري به وظيفه اول و سوم مي‌پردازند. علوم انساني موجود اين سه وظيفه را از طريق تئوري‌هايي انجام مي‌دهند كه غالباً مبتني بر جهان‌بيني و ارزش‌هاي غيراسلامي است. اسلامي‌سازي علوم انساني موجود به مفهوم تخليه اين تئوري‌ها از بينش‌ها و ارزش‌هاي غيراسلامي و وارد كردن بينش‌ها و ارزش‌هاي اسلامي در آنها است. به عبارت ديگر در اسلامي‌سازي اين علوم روش‌ها، ابزارها و قالب‌هاي تئوري‌هاي مزبور حفظ مي‌شود ولي محتواي آنها از مفاهيم و مباني و احكام غيراسلامي پاكسازي شده و به ديل اسلامي جايگزين آن مي‌گردد. مثال روشن اين امر تئوري‌هاي بانكداري است كه با حذف قرض ربوي و بهره و ارائه جايگزين اسلامي، اسلاميزه مي‌شود. لازم به ذكر است تأسيس علوم انساني اسلامي با اسلامي‌سازي علوم انساني موجود متفاوت است. در تأسيس علوم انساني اسلامي روش‌ها و ابزارها و قالب‌هاي تئوري‌هاي علوم انساني موجود نيز اسلامي مي‌شود. به عبارت ديگر در تأسيس علوم انساني اسلامي به دنبال توليد علومي هستيم كه سه وظيفه فوق را مبتني بر مباني معرفت‌شناختي و هستي‌شناختي اسلامي و در چارچوب اخلاق و حقوق اسلامي انجام مي‌دهند و محصور در چهارچوب‌ها و روش‌ها و ابزارهاي علوم انساني موجود نمي‌شويم. با وجود اين اختلاف بين اسلامي‌سازي علوم انساني موجود و تأسيس علوم انساني اسلامي، به نظر مي‌رسد در مرحله عملي اولي مقدمه تحقق دومي است و اسلامي‌سازي علوم انساني موجود معبري براي دستيابي به توانايي علمي جهت تأسيس علوم انساني اسلامي است. در ادامه براي جلوگيري از تطويل عبارت‌ها اسلامي‌سازي را در مفهومي عام كه شامل تأسيس نيز مي‌شود به كار مي‌برم. رابطه الگوي اسلامي ايراني پيشرفت با اسلامي‌سازي علوم انساني براساس آنچه گذشت، الگوي اسلامي ايراني پيشرفت محصول اسلامي‌سازي علوم انساني است و اسلامي‌سازي اين علوم مقدمه لازم تدوين اين الگو است. در حقيقت علوم انساني روش‌ها و تئوري‌هاي لازم براي تحليل وضعيت موجود و تبيين وضعيت مطلوب و ارائه راهبردها را فراهم مي‌كنند. لذا هرچه در اسلامي‌سازي علوم انساني بيشتر پيش‌ برويم مي‌توانيم وجه اسلاميت الگوي پيشرفت را بيشتر تعميق نماييم. البته منظور، همه علوم انساني نيست بلكه رشته‌هايي از علوم انساني موردنظر است كه با بحث پيشرفت در ابعاد فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي و ساير ابعاد آن تناسب دارند. از آنچه گذشت درمي‌يابيم كه راهبرد تدوين چنين الگويي با راهبرد اسلامي‌سازي علوم انساني ارتباط وثيق دارد و اين دو از يكديگر قابل انفكاك نيستند. از طريق تحقيقات بينِ رشته‌اي روشمند و هماهنگ به پرسش‌هاي اساسي فلسفه علم به صورت كلي و به صورت رشته‌اي جواب‌هاي يكسان و مكتب‌گونه خواهيم داد. پس از آن قادر خواهيم بود علوم انساني اسلامي را براساس مباني و ارزش‌هاي اسلامي تأسيس نماييم. راهبردهاي تدوين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت در ادامه با توجه به مطالب پيشين، سه راهبرد كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت جهت تدوين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت همراه با اسلامي‌سازي علوم انساني را پيشنهاد مي‌كنم. اين سه راهبرد در طول هم هستند و نتيجه هر راهبرد يك الگوي پيشرفت است؛ با اين تفاوت كه وجه اسلامي الگويي كه حاصل راهبرد ميان‌مدن است بيشتر و عميق‌تر از الگوي منتج از راهبرد كوتاه مدت، و وجه اسلاميت الگوي حاصل از راهبرد بلندمدت بيشتر و عميق‌تر از الگوي منتج از راهبرد ميان‌مدت است. راهبرد كوتاه مدت: تجميع ذخاير علمي موجود بيش از سي سال از انقلاب شكوهمند اسلامي ايران مي‌گذرد. دراين مدت گرچه فعاليت برنامه‌ريزي شده و گسترده‌اي براي اسلامي‌سازي علوم انساني توسط نظام انجام نشده ولي اقدامات شايسته‌اي توسط برخي مراجع و شخصيت‌هاي علمي حوزه در اين جهت انجام شده است. برخي دانشگاه‌ها و مراكز پژوهشي تأسيس شده‌اند كه بيش از دو دهه به آموزش و پژوهش در موضوعات علوم انساني اسلامي پرداخته‌اند. مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، دانشگاه امام صادق(ع)، دانشگاه مفيد، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، نمونه‌هاي بارز اين حركت آگاهانه است. حاصل اين تلاش تربيت نيروهاي داراي فضل حوزوي و تحصيلات دانشگاهي در علوم انساني است كه توانايي پژوهش در جهت اسلامي‌سازي اين علوم را دارند. همچنين در اين مراكز، تحقيقات متعددي درباره فلسفه علوم انساني و راه‌هاي اسلامي‌سازي علوم انساني و موضوعات علوم انساني اسلامي صورت گرفته است. در دو دهه اخير، تنها در رشته اقتصاد اسلامي در قم بيش از صد كتاب و بيش از 250 مقاله علمي در موضوعات نظام‌هاي مالي اسلامي، توسعه اسلامي، نظام اقتصادي اسلام، سياست‌هاي اقتصادي با نگرش اسلامي، فقه ‌الاقتصاد، اقتصاد در قرآن و سنت، اقتصاد خُرد اسلامي، اقتصاد كلان با رويكرد اسلامي و فلسفه و روش‌شناسي اقتصاد اسلامي منتشر شده است. در ساير رشته‌هاي علوم انساني نيز كمابيش چنين است. در حال حاضر در حوزه علميه 11 انجمن علمي در رشته‌هاي علوم انساني فعاليت مي‌كنند و بيش از ده انجمن نيز در حال تأسيس هستند. اعضاي اين انجمن‌ها تحصيل‌كرده حوزه و دانشگاه و محققيني هستند كه برخي از آنان داراي تأليفات شايسته در موضوع تخصص خود مي‌باشند. در كوتاه‌مدت مي‌توان از ذخاير علمي كه تا كنون در كشور فراهم گشته استفاده كرد و با تجميع پژوهشگران و پژوهش‌هاي آنان درزمينه علوم انساني اسلامي به اسلامي‌سازي علوم انساني به مفهوم پيش گفته و تدوين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت پرداخت. تدوين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت براساس ظرفيت علمي موجود در كوتاه‌مدت، تنها اقدام عملي ممكن و لازم است. اما بسنده كردن به اين الگو و عدم برنامه‌ريزي ميان‌مدت و بلندمدت براي دستيابي روشمند به الگوي كامل و خالص اسلامي ايراني پيشرفت اشتباه است. راهبرد ميان‌مدت: تعريف و برگزاري دوره‌هاي دكترا و فوق‌دكتراي پژوهشي در راهبرد ميان‌مدت براي تعميق اسلامي‌سازي علوم انساني موجود برنامه‌ريزي مي‌شود. در اين راهبرد پس از آسيب‌شناسي پژوهش‌هاي موجود و تشخيص موضوعاتي كه پژوهش در آنها ضعيف يا نادر است، به تعريف و برگزاري دوره‌هاي دكترا و فوق‌دكتراي پژوهشي در آن موضوعات خواهيم پرداخت. بدين‌ترتيب به تدريج حجم پژوهش در موضوعات مزبور متراكم گشته و امكان تعميق اسلامي‌سازي علوم انساني از طريق بازسازي عميق‌تر و گسترده‌تر تئوري‌هاي علوم‌انساني موجود فراهم مي‌شود. براساس تئوري‌هاي بازسازي شده وضعيت مطلوب ترسيم گشته، وضعيت موجود تحليل و راهبردهاي تغيير پيشنهاد مي‌گردند. بدين ترتيب به الگويي از پيشرفت دست مي‌يابيم كه وجه اسلاميت آن قوي‌تر و عميق‌تر است، گرچه كامل نيست. در فرآيند تحقق اين راهبرد ادبيات علمي مرتبط با الگوي پيشرفت اسلامي غني‌تر گشته، نيروهايي كه توانايي توليد نظريات و تئوري‌هاي خالص اسلامي و اجراي آنها را دارند، تربيت شده و زمينه‌هاي لازم براي ايجاد رشته‌هاي علوم انساني اسلامي مرتبط با الگوي پيشرفت و نيز زمينه‌هاي لازم براي تدوين و اجراي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت منتج از اين راهبرد، بيش از پيش فراهم مي‌شود. راهبرد بلندمدت: تشكيل گروه‌هاي پژوهشي فلسفه علوم انساني اسلامي در راهبرد بلندمدت براي تأسيس علوم انساني‌ِ اسلامي و تدوين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت براساس اين علوم برنامه‌ريزي مي‌شود. در اين راهبرد با شناسايي محققان كليدي در هر رشته به تشكيل گروه‌هاي پژوهشي در فلسفه علم مضاف به هر يك از رشته‌هاي علوم انساني و در كنار آن تشكيل گروه پژوهشي فلسفه علم (كه مركب از برترين محققان هر رشته و برترين محققان فلسفه علم است) پرداخته و از طريق تحقيقات بينِ رشته‌اي روشمند و هماهنگ به پرسش‌هاي اساسي فلسفه علم به صورت كلي و به صورت رشته‌اي جواب‌هاي يكسان و مكتب‌گونه خواهيم داد. پس از آن قادر خواهيم بود علوم انساني اسلامي را براساس مباني و ارزش‌هاي اسلامي تأسيس نماييم. بدين‌ترتيب در طول برنامه بلند‌مدت به تعميق وجه اسلامي تئوري‌ها در علوم انساني و به موازات آن تعميق وجه اسلاميت الگوي ايراني پيشرفت پرداخته و به تدريج به نتيجه مطلوب دست‌ مي‌يابيم. افزون بر اين نيروهاي علمي و اجرايي لازم براي تحقق الگوي اسلامي و ايراني پيشرفت تربيت مي‌شوند. در پايان، ذكر اين نكته لازم است كه تدوين برنامه‌هاي كوتاه‌مدت و ميان‌مدت و بلندمدت براساس اين راهبردها و نيز اجراي آنها بدون مشاركت همه نيروهاي نخبه علمي حوزوي و دانشگاهي به ويژه آنان كه صلاحيت‌هاي علمي حوزوي و دانشگاهي را درخود جمع نموده‌اند، امكان‌پذيرنيست. لذا لازم است نهادي متكفل اين امر شود كه توانايي تجميع همه ذخاير علمي مفيد و تقسيم منطقي مسئوليت‌ها را داشته باشد.» انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha