خبرنگاران و كارشناسان سياسي طي هفته‌هاي اخير با انجام مصاحبه‌هاي گوناگون با ولاديمير پوتين، به دنبال يافتن سرنخي براي يك راز ارزشمند در فضاي سياسي روسيه بودند. آيا پوتين در انتخابات رياست جمهوري 2012 شركت خواهد كرد و يا اجازه مي‌دهد دست نشانده‌اش ديميتري مدودف، يك دوره ديگر رياست جمهوري روسيه را عهده‌دار باشد؟ به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مركز مطالعات روسيه طي تحليلي در اين زمينه آورده است: «هنوز هيچ سر نخ روشني در اين رابطه يافت نشده است (پوتين زرنگ‌تر از اين حرف‌هاست كه دم به تله دهد)، اما نخست وزير روسيه به طور علني و افتخارآميز در خصوص دستور كار استراتژيك كشورش صحبت كرده است. پوتين در سخنان خود به تكذيب مورد به مورد عناصر اصلي طرح مدرنيزاسيون اعلام شده از سوي ديميتري مدودف، رئيس جمهور روسيه پرداخته كه شامل ازسرگيري روابط با آمريكا نيز مي‌باشد. مدودف اقتصاد كشور را "عقب افتاده"، "ابتدايي" و وابسته به مواد خام توصيف كرده كه احتياجات مردم را ناديده مي‌گيرد. البته به نظر پوتين، روسيه شاهد پيشرفت پايدار است و مشكلات بزرگي وجود ندارد. پوتين اظهار داشته بحران اقتصادي چند سال اخير ارتباطي با اقتصاد روسيه نداشته و از خارج به داخل كشور سرايت كرده كه مانع توسعه روسيه نشده، بلكه تنها تاثير اندكي بر آن گذاشته و هم اكنون اقتصاد ملي در مسير صحيح خود است. از سوي ديگر، مدودف از "فساد‌ مالي هميشگي" در روسيه انتقاد كرده و در سخنراني‌هاي خود موضع قاطعي براي مبارزه با آن اتخاذ كرده است. در روسيه اختلاس و رشوه تبديل به محور پوتينيسم و يك مانع ساختاري بر سر راه پيشرفت اقتصادي شده است. از طرف ديگر، به خاطر كنترل رسانه‌ها و روزنامه‌ها توسط دولت، اين مسائل در اين كشور پنهان مي‌مانند. پوتين پذيرفته كه در روسيه فساد مالي وجود دارد، اما بسياري از كشورها نيز با آن دست و پنجه نرم مي‌كنند. مدودف در خصوص مسلمانان روسيه كه در قفقاز شمالي ساكن هستند، ابراز نگراني عميق كرده است. ‌در حال حاضر مردم اين منطقه در فقر بسر مي‌برند و داراي نرخ بالاي بيكاري است. رئيس جمهور روسيه هم‌چنين شرايط مناطق داغستان و اينگوشتيا را جدي‌ترين مشكل سياسي داخلي كشور معرفي كرد. در اين مناطق روزانه در حملات تروريستي، افسران پليس، قاضي‌ها، دادستانان و مقامات محلي كشته مي‌شوند. تابستان گذشته، هيات روسيه در مجمع پارلماني شوراي اروپا به لايحه محكوميت نقض حقوق بشر در چچن و محكوميت رمضان قادروف، رئيس بدنام اين منطقه كه دست نشانده پوتين است، راي مثبت داد. پوتين مي‌گويد: حوادثي كه در قفقاز شمالي رخ مي‌دهد، به معناي واقعي كلمه تروريسم نيست و تنها كشمكش‌هايي ميان چند طايفه‌ براي تقسيم مجدد دارايي‌هاي منطقه است و قادروف نه تنها يك جنگجوي قاطع است، بلكه يك رهبر اقتصادي بسيار تواناست. مدودف نگران آن است كه مردم روسيه در مقابل خودسري مقامات روسيه بي‌دفاع باشند و نبود آزادي را تحمل كنند. مدودف خواستار فرهنگ سياسي آزاد شده است. پوتين هم‌چنين از حملات پليس مسكو به صدها تن از راهپيمايان طرفدار دموكراسي حمايت كرده و گفته است: اگر معترضان بي‌توجهي به ممنوعيت تظاهرات در يكي از مناطق مسكو را انتخاب كنند، سزاوار برخورد هستند. پوتين درباره ازسرگيري روابط با آمريكا كه مدودف در سه نشست با اوباما قول آن را داده، مي‌گويد كه مايل است به ازسرگيري روابط معتقد باشد، اما اين آمريكا بود كه دو سال پيش گرجستان را براي جنگ با روسيه تجهيز كرد و همين آمريكاست كه به دنبال استقرار سامانه سپر موشكي در ساير كشورهاي اروپايي است. پس ازسرگيري روابط بي‌معناست. اين اظهارات از سوي مدودف و پوتين نشان مي‌دهد كه ميان آن دو اختلاف و شكاف عميقي در خصوص آينده روسيه وجود دارد و به همين دليل مي‌توان گفت كه عدم حضور پوتين در انتخابات رياست جمهوري 2012 غير ممكن است. پوتين فردي نيست كه صبورانه بنشيند و نظاره‌گر دور دوم رياست جمهوري مدودف و دور شدن روسيه از پوتينيسم باشد. مدودف چه اقدامي مي‌تواند انجام دهد؟ وي مي‌تواند مانند نيكيتا خروشچف، اصلاحات را درون نظام دنبال كند و با مخالفت‌هاي بسيار مانند خروشچف مواجه شود و يا اين كه نسبت به مشكلات موجود بي‌تفاوت باشد كه البته گزينه دوم به بدنامي او در انتخابات 2012 و بازنشستگي‌اش خواهد انجاميد و يا اين كه مانند ميخائيل گورباچف، فضاي بيشتري براي اپوزيسيون طرفدار دموكراسي ايجاد كند و توجه بيشتري به معترضان طبقه متوسط داشته باشد؛ معترضاني كه در سال جاري ميلادي خواستار آزادي سياسي و اقتصادي و استعفاي پوتين بودند. مهمترين اقدام در اين جا مي‌تواند اطمينان يافتن از كناره‌گيري بدون مزاحمت احزاب اپوزيسيون و جنبش‌ها در دور دوم انتخابات دوما در سال آينده و ارايه نتايج صادقانه انتخابات باشد. البته گزينه سومي هم وجود دارد: مدودف همانند لئونيد برژنف باشد؛ فردي كه به مدت 18 سال در كنار فساد فزاينده و سقوط اقتصادي و اجتماعي كشور حكومت كرد. البته گزينه برژنف قبلا انتخاب شده است. اگر پوتين در سال 2012 دوباره قدرت را در دست گيرد و دو دوره شش ساله ديگر حكومت كند، تا سال 2024، 20 سال بر روسيه حكومت كرده يعني دو سال بيشتر از برژنف و نتايج بسيار مشابه با دوران وي.» انتهاي پيام