گفتوگو با مجيد جيرانپور گزارشگر راديو در دفاع مقدس؛ گزارشهاي جنگ اسناد بيداري ملت ما هستند
بخش مهمي از كار راديو در طول دوران دفاع مقدس و بخش قابل توجهي از برنامههاي راديو جبهه را گزارشهايي تشكيل ميداد كه گزارشگران از جان گذشته راديو از خطوط مقدم جبههها تهيه ميكردند.
مجيد جيرانپور يكي از فعالترين گزارشگران راديو از بدو پيروزي انقلاب اسلامي تا دهه هفتاد بود. همكاري در تهيه برنامه راديويي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از نخستين فعاليتهاي راديويي او بود.
به گزارش ايسنا، مجيد جيرانپور كه در سال 56 براي تحصيل به آمريكا رفته بود، ضمن همكاري با انجمنهاي اسلامي دانشجويان مسلمان مقيم آمريكا با فعاليتهاي مطبوعاتي و رسانهاي آشنا شد و در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي در تحصني كه مقابل سفارت ايران در آمريكا برگزار شده بود شناسايي و از آمريكا اخراج شد. در بازگشت به ايران فعاليتهاي فرهنگي خود را دنبال كرد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي به فعاليت در روابط عمومي سپاه پاسداران و مجله پيام انقلاب پرداخت و آنگاه به صداوسيما آمد.
وي ميگويد: پيش از شروع رسمي جنگ، حملاتي پراكنده به قصرشيرين ميشد. بعضيها حتي به طور پراكنده اقدام به مينگذاري جادههاي مرزي ميكردند. اولين حضور من در مناطق مرزي غرب در چنين مقطعي بود. در يكي از بعدازظهرهاي مرداد 59 نخستين خمپاره 120 عراقيها در نزديكي من فرود آمد و از ناحيه كتف مجروح و به تهران منتقل شدم. بنابراين در روز شروع جنگ در تهران بودم. دقيقا ساعت 2 بعدازظهر 31 شهريور 59 در رستوران راديو مشغول خوردن ناهار بوديم كه صداي بمباران هوايي بلند شد و بلافاصله براي تهيه گزارش عازم فرودگاه مهرآباد شدم. سپس در اولين اعزام راديو، از طريق پايگاه يكم شكاري و همراه اكيپ تلويزيوني به اهواز اعزام شدم. صداي شليك توپها خبر از نزديك شدن دشمن به شهر ميداد و ما به پيشنهاد دوستان به دانشگاه جندي شاپور كه نزديكترين نقطه به خط تماس با عراقيها بود رفتيم و از آنجا گزارشهايي براي راديو تهيه كرديم.
جيرانپور اظهار كرد:15 تا 20 نفر در گروه گزارش كار ميكردند كه همه آنها علاقهمند به حضور در جبههها بودند و معمولا رقابت سختي ميان آنها وجود داشت. از طرفي با مشكل كمبود نوار هم مواجه بوديم و يكي از عادتهاي عمومي گزارشگران و حتي برنامهسازان، جمعآوري خورده نوارهاي اديتشده براي استفاده مجدد بود. تازه بعد از تهيه نوار و موفقيت در مسابقه اعزام به جبهه،با ممانعتها و احتياطهاي فرماندهان خطوط مواجه ميشديم كه به سختي اجازه حضور در خطوط مقدم را به گزارشگران ميدادند. مشكل بعدي رساندن گزارشها به تهران بود. وسايل ارتباطي امروزي وجود نداشت و استفاده از خط برگشت هم پرهزينه بود؛ لذا گزارشهاي تهيهشده را به مركز صداوسيماي اهواز ميبرديم و يك نوبت از راديو اهواز پخش ميكرديم و بعد با اولين خودرويي كه عازم تهران بود به تهران ميفرستاديم. به تدريج شيوه ارسال تلفني را فرا گرفتيم و براي اين كار فيشهاي مخصوصي درست كرديم كه خروجي دستگاههاي ناگرا را به تلفن وصل ميكرد.
جيرانپور در مورد برنامههاي راديويي سپاه هم گفت: من از گزارشگران اين برنامه بودم كه زمان پخش آن در ابتدا يك ربع در هفته بود و به تدريج تا يك ساعت در روز افزايش يافت. از آن به بعد گروه جنگ در راديو راه افتاد كه مجموعه برنامههاي سپاه،ارتش و كميته زير پوشش آن بود. سپس برنامه «در جبهه چه ميگذرد» با محتواي تحليل گزارشي و برنامه «پيام سلامتي» با هدف برقراري ارتباط ميان رزمندهها و خانوادههايشان راهاندازي شد كه اين دو برنامه هم مورد حمايت گروه جنگ بود. ما براي همه اين برنامهها گزارش تهيه ميكرديم و به علاوه به ساير برنامهها و گروهها هم، به عنوان عضو گروه گزارش، خدمات ميداديم.
وي ادامه داد: تا مدتي،همه افكتهاي جنگي مورد استفاده در برنامهها و نمايشهاي راديو،مربوط به جنگ جهاني بود. بالاخره يك روز در منطقه عملياتي كربلاي پنج به فكر ضبط صداهاي طبيعي جنگ افتاديم. يادم هست كه در فاو مدت زيادي از وقت خود را صرف ضبط صداي سكوت شب،صداي انفجار گلوله و حركت تانك و صداهاي مختلف محيط جنگي كرديم. طبعا گزارشها زماني كه با زيرصداي افكت همراه ميشد، رابطه قويتر ميان شنونده و جبهه برقرار ميكرد و كار به آنجا رسيد كه ديگر علاقهاي به گزارشهاي فاقد زير صدا وجود نداشت.به عنوان مثال برخي گزارشهاي من از شلمچه فقط به دليل آن كه در سكوت تهيه شده بود غيرقابل پخش تشخيص داده شد.
جيرانپور در مورد تعامل روحي گزارشگران با نيروهاي رزمنده نيز توضيح داد: حضور گزارشگران در جبههها به تقويت روحي نيروها كمك ميكرد و حس پيوند با جامعه را در آنها ارتقا ميبخشيد. از طرفي ما پل ارتباطي ثابتي بوديم كه ارتباط رزمندگان با عموم مردم را از طريق گزارشهايمان برقرار ميكرديم و بدينجهت مورد عنايت و لطف هر دو طرف يعني هم رزمندگان و هم عموم مردم بوديم. علاوه بر اين با ايجاد تراكم خبري در يك نقطه، بعضا باعث انحراف ذهن دشمن ميشديم. مثلا بنده مدتي در منطقه چنگوله (ايلام) بودم كه هيچ عملياتي آنجا اجرا نميشد اما كثرت گزارشهاي ارسالي از اين منطقه باعث شد نيروهاي دشمن در اين نقطه تجمع كنند و از محل انجام عمليات ما در آن مقطع غافل شوند.
وي در مورد تهيه گزارش از مناطق عملياتي نيز گفت: كار در اين مقاطع سختيها و ظرافتهاي ويژه خود را داشت. معمولا سختگيري فرماندهان نسبت به گزارشگران در همين مقاطع بيشتر ميشد. در اين شرايط و تا زمان شروع رسمي عمليات بايد طوري گزارش ميگرفتيم كه عمليات لو نرود. به علاوه طراحي و تدارك عمليات، چند مرحله شامل آمادهسازي و احداث بيمارستان و اورژانس صحرايي، سنگرسازي، استقرار قرارگاه عملياتي، استقرار امكانات پدافندي، آموزش و توجيه فرماندهان نيروهاي عملكننده، تكميل تجهيزات، نصب تابلوهاي راهنما و تهييجكننده، تداركات مخابراتي و پستي و ساير جزئيات داشت. از تمام اين كارها گزارش ميگرفتيم ولي از پخش آنها تا زمان عمليات خودداري ميكرديم. سپس هنگامي كه عمليات شروع ميشد، به پخش اينگونه گزارشها ميپرداختيم و خود عمليات را زماني منعكس ميكرديم كه محورهاي مورد نظر فتح شده و نيروها در مناطق فتح شده استقرار يافته بودند.
وي افزود: در طول عمليات هم تقسيم كار با توجه به وسعت محدوده عملياتي صورت ميگرفت و گاهي در طول يك عمليات، چند اكيپ گزارشگر عوض ميشدند. مثل عمليات بيتالمقدس كه مجموعه مراحل آن تا آزادي كامل خرمشهر دو ماه طول كشيد، يا عمليات فتح بستان كه دو هفته طول كشيد.
جيرانپور در مورد راهاندازي راديو جبهه هم اظهار كرد: قبل از راهاندازي راديو جبهه، يكي از كارهاي مهمي كه شد راهاندازي يك راديو عربي در طول خطوط جبههها براي اثرگذاري بر ذهن نيروهاي دشمن بود. اين كار با استفاده از يك واحد فرستنده سيار صورت گرفت. اين تجربه مقدمهاي براي راهاندازي راديو جبهه و پوشش برنامههاي آن در طول خطوط عملياتي شد. با راهاندازي اين راديو، دور تازهاي از فعاليتهاي گزارشگران در جبهه شروع شد كه علاوه بر مسايل دفاعي به مسايل عاطفي، اجتماعي، عقيدتي، بهداشتي و سياسي جنگ هم توجه بيشتري داشت. بنابراين راديو جبهه با استقرار يكي دو واحد فرستنده سيار در جبههها كار خود را شروع كرد كه در گودالهايي مخفي شده بودند اما همواره در معرض خطر بمباران بودند. بيشترين حجم برنامههايي كه از طريق اين فرستندهها پخش ميشد گزارش بود و تا شعاع زيادي از محل استقرار فرستنده را پوشش ميداد. همزمان با اين امر، برنامههاي پيام جبهه، پاسداران و ساير برنامههاي مرتبط با جنگ هم از شبكه سراسري پخش ميشد و نقش بسزايي در انسجام و نشاط فكري و روحي نيروها داشت.
جيرانپور همچنين با اشاره به مشكلات گزارشگري در جبهه گفت: قبلا به محدوديت امكانات و حساسيتهاي فرماندهان اشاره كردم. علاوه بر اين موارد بايد به مشكلات جابهجايي در طول خطوط عملياتي اشاره كنم چرا كه گاهي در يك روز بايد به چند گردان سر ميزديم كه چند كيلومتر با هم فاصله داشتند. اين جابهجاييها در زمان عمليات شكل ديگري به خود ميگرفت و براي بيان آن فقط بايد از قوه تخيل خود استفاده كنيد. فردي را در نظر بگيريد كه ضبطي به وزن چند برابر يك آرپيچي و چندين حلقه نوار و يك ماسك ضدگازهاي شيميايي با خود حمل ميكند و همواره درحال دويدن به اين سو و آن سوست و در عينحال هربار كه ميخواهد گزارشي تهيه كند بايد خستگي و سختي اين دوندگيها را فراموش و به شماره افتادن نفسهاي خود را از رزمندگان پنهان كند كه با هيجان كمتر در زير آتشباران دشمن حرف بزنند.
وي ادامه داد:مهمترين نكته براي همه ما، درك و هضم و انتقال صحيح و عميق فرهنگ ايثار به عنوان فرهنگ حاكم در جبههها به تمام مخاطبان راديو بود. فرهنگي كه تنها در انجام وظايف جنگي تجلي نمييافت؛ بلكه در هر لحظه و هر موقعيت ميشد جلوهاي از آن را مشاهده كرد. گاهي در قالب كفشهاي واكسزده تمام افراد يك گردان كه هيچكس نميدانست چه كسي شبانه همه آنها را واكس زده است. گاهي در قالب لباسهاي شسته تمام افراد يك چادر يا يك سنگر كه معلوم نبود چه كسي همه آنها را شسته است و گاهي در قالب ديگر.
جيرانپور در پايان گفت: گزارشهاي تهيه شده در طول جنگ و ساير يادگاران راديو مخصوصا راديو جبهه از اين مقطع، بخش مهمي از اسناد بيداري و آرمانگرايي ملت ما هستند و حفظ آنها وظيفه همه مسوولان و كاركنان امروز و فرداي صداوسيماست.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات