فيلم سينمايي «هيچ» به کارگراني عبدالرضا کاهاني با حضور عوامل و جمعي از منتقدان مورد نقد و بررسي قرار گرفت و کاهاني براي نخستينبار بعد از توليد اين فيلم در نشست بررسي اين فيلم حضور پيدا کرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين نشست با حضور کاهاني، پانتهآ بهرام، احمد مهرانفر و مهران احمدي بازيگران، شيما منفرد تدوينگر، مسعود سلامي فيلمبردار، نويد فرحمرزي طراح گريم و حسين مهکام فيلمنامهنويس از عوامل فيلم سينمايي «هيچ»، سعيد قطبيزاده، علي علايي، بهزاد دوران، اشکان راد، ياشار نورايي و کيوان کثيريان منتقدان به همراه جمعي از نمايندگان رسانهها برگزار شد.
کاهاني در ابتداي جلسه در مورد سوژه فيلم سينمايي «هيچ» که به مردي پرخور اشاره دارد، گفت: روزي به همراه مهران احمدي سوار ماشين بوديم که مهران از مردي حرف زد که داراي سه کليه است و ميتواند اين کليه را بفروشد. اين موضوع بسيار نظرم را جلب کرد و آن را با فردي که مرض «جوع» دارد ترکيب کردم و در نهايت به شخصيتي رسيدم که در فيلم سينمايي «هيچ» شاهد آن هستيم.
او با تاکيد بر دقتنظري که در انتخاب سوژه فيلمهاي سينمايياش دارد، افزود:همواره مايل هستم در فيلمهاي سينماييام سراغ سوژهاي بروم که تازگي دارد اما علاقمند نيستم موضوعات غيرواقعي را صرفاً براي رسيدن به تازگي در فيلمهايم وارد کنم.
اين کارگردان در مورد انتخاب بازيگران فيلم و نگاهي که به نوع کار بازيگران دارد، توضيح داد:به اعتقاد من بازيگر کسي است که بتواند از پس ايفاي نقشهاي مختلف برآيد و براين اساس در فيلمهايم ميبينيم که ظاهر بازيگران تغيير پيدا ميکند و آن را با شکل و شمايلي متفاوت ميبينيم.
او ادامه داد:همانطور که من در کارهايم به دنبال فضايي هستم که بتوانم نکات تازهاي را تجربه کنم، انتظار دارم ديگر عوامل فيلم هم با اين روحيه به کار نگاه کنند و به دنبال رسيدن به فضاهاي تازه و متفاوت باشند.
کارگردان فيلم سينمايي «بيست» درباره تم مشترکي كه در فيلمهاي مختلفش وجود دارد، گفت: من در تمامي فيلمهايم در پي تصوير کردن زندگي هستم. اين زندگي ميتواند به واسطه تصوير کردن نوع حيات قشرهاي مختلف جامعه به نمايش درآيد و صرفاً اصراري به تصور کردن زندگي طبقه پايين جامعه ندارد.
كاهاني ادامه داد: هرچند که معتقدم ويژگيهاي شخصيتي و تصويري که در طبقه پايين جامعه وجود دارد جذابيتهاي بيشتري نسبت به طبقه بالاتر دارد. طبقه پايين جامعه سينماييتر از طبقات بالاي اجتماع است و اين در خود پتانسيلي براي ساخت فيلمي پرکششتر فراهم ميکند.
پانتهآ بهرام، بازيگر در مورد ويژگيهاي فيلم «هيچ» و دلايل جذب شدن او به حضور در اين فيلم، توضيح داد:«هيچ» آنقدر خوب است که حتي نتوان در آن به متوسط ظاهر شد. شايد يکي از دلايلي که اين فيلم را مورد توجه قرار ميدهد اين است که در سينماي ايران فيلمهاي گروتست چنداني وجود ندارد و «هيچ» ترکيبي از اغراق پنهان شده در سادگي است.
او ادامه داد: يعني هر يک از شخصيتها در زير ظاهر ساده خود که هيچ اغراقي در اجراي آن ندارند، شخصيتي داراي اغراق را در خود جاي دادهاند. از زماني که فيلمنامه اين کار را خواندم آرزو کردم که اي کاش حاصل کار هم به اندازه فيلمنامه خوب باشد و در نهايت ديدم که خوشبختانه اين اتفاق افتاد و من فيلم را بسيار ميپسندم.
اين بازيگر در مورد چگونگي رسيدن به شخصيت موجود در فيلم «هيچ» گفت: لال بودن و لکنت داشتن اين شخصيت خيلي متفاوت از ناتواني هر کسي در حرف زدن بود. او براساس دليل لال شدنش، لالي سکسکه گونه دارد که اين را بايد در جريان بازيهايم رعايت ميکردم. براي رسيدن به اين شخصيت و در آوردن ويژگيهاي آن با آقاي کاهاني گفتوگوهاي متعدد داشتيم تا در نهايت به شخصيتي رسيديم که امروز در فيلم ميبينيم.
حسين مهکام، نويسنده فيلمنامه «هيچ» در ادامه اين جلسه در مورد دلايل محدود بودن لوکيشن فيلم گفت: هر شخصيتي آنقدر ظرفيت براي نزديک شدن و پرداخت دارد که لازم نيست براي به تصوير کشيدن آن فقط سراغ لوکيشنهاي مختلف برويم. هرچه ساعت تصوير و صحنه کوتاهتر باشد، درام پختهتر ميشود. اين مساله در مورد مکان هم صدق ميکند. بنابراين ما سراغ فضاي محدود رفتيم و اين تجربه را در فيلمهاي قبلي هم داشتيم تا بتوانيم به عمق شخصيتها هم نزديک شويم.
او در مورد رفتن سراغ طبقه پايين متوسط در هر دو فيلم «بيست» و «هيچ» گفت: طبقه متوسط و زيرمتوسط ابزاري براي پنهان کردن درونيات خود ندارند اما در مقابل طبقه بالاتر شرايط آن را دارند که بسياري از واقعيتها را نشان ندهند. بنابراين وقتي داستاني درباره طبقه زير متوسط بيان ميشود قدرت کشف بيشتري دارد.
مسعود سلامي، فيلمبردار هم دربارهي ويژگي کارکردن در لوکيشن محدود اذعان داشت:همانطور که در «بيست» اين تجربه را پشت سرگذاشته بوديم در «هيچ» نيز تلاش داشتيم تا هيچ زاويه تکراري در فيلم وجود نداشته باشد. براي رسيدن به لوکيشنهاي موجود در فيلم من و کاهاني گفتوگوها و صحبتهاي طولاني داشتيم و در اين زمينه بارها مذاکره ميکرديم تا در نهايت به زوايايي رسيديم که اکنون در فيلم وجود دارد. نميتوان اين نکته را ناديده گرفت که کار کردن در اين موقعيت کاملاً دشوار است و بر اين اساس ميتوانم بگويم کار کردن با کاهاني دشواريها و سختيهاي خاص خودش را دارد که البته در نهايت جذابيت زيادي در آن نهفته است. کشف نکات تازه و اينکه از همه مهمتر ما گروهي هستيم که مدتهاست با يکديگر کار ميکنيم و ديدگاهها نظرات يکديگر را به خوبي ميشناسيم.
کاهاني در ادامه اين جلسه در مورد مسالهاي که در مورد شباهتهاي اندک «هيچ» به «درباره الي» در زمينه کارگرداني مطرح ميشود،گفت: من به اصغر فرهادي و کارهايش علاقه زيادي داريم اما اصلاً اين مساله را نميتوانم بپذيرم که اين دو فيلم به هم شباهت دارند. من و مهکام زماني که ميخواهيم روي فيلمنامه يک فيلم کار کنيم، از دو سه ماه قبل نه فيلم ميبينيم و نه کتاب ميخوانيم که کارمان تحت تاثير آثار ديگر قرار نگيرد. بنابراين اين شباهتها منتفي است.
احمد مهرانفر که تجربه بازي در هر دو فيلم «هيچ» و «درباره الي» را داشته، در اين زمينه گفت: در «درباره الي» از ابتدا ما روي متني کار ميکرديم که در جريان فيلمبرداري هيچ نکتهاي به آن اضافه نشد و اين کار ما را دشوار ميکرد که تازگي بيان را در اجراي چند باره تکرار کنيم. در «هيچ» کارگردان با ما تعامل لازم و کافي را داشت و بعد از پيشنهادهاي متعددي که مطرح ميشد به نکته نهايي ميرسيديم.
مهرانفر همچنين در مورد طبقه اجتماعي که در «هيچ» مورد توجه قرار گرفته، اظهار داشت: «تصور نميکنم هيچ کارگرداني نه اصغر فرهادي در «درباره الي» و نه عبدالرضا کاهاني در «هيچ» ابتدا طبقه خاصي را به دليل جذابيتهايش انتخاب کند بعد قصه را روايت کند. در يک اثر هنري ابتدا اسکلت کلي شکل ميگيرد و بعد صاحب اثر آنرا ويرايش ميکند، پس نميتوانيم بگوييم که صاحب اثر بنا به دلايل خاصي يکي از طبقات اجتماعي را مورد توجه خود قرار داده است.
مهران احمدي، بازي کردن در «هيچ» را دشوارتر از «درباره الي» ارزيابي کرد و گفت:واضح است که هر کسي در موقعيت شخصيتهاي «درباره الي» قرار بگيرد همان واکنشها را نشان دهد اما بازي کردن در «هيچ» براياينکه نيازمند بازي کاملاً طبيعي و شبيه خود است، دشواريهاي خاص خودش را دارد.
نويد فرحمرزي، طراح گريم «هيچ» در مورد اين کار گفت: هدايت خوب کاهاني به همراه نور و تصوير مناسب در کنار همراهي بازيگران موجب شد تا به گريم موجود در «هيچ» برسيم. در «هيچ» ما به سمتي از نوعي از گريم رفتيم که فقط شخصيت بازيگران را تکميل کند و هيچ اغرقي در آن وجود نداشته باشد.
شيما منفرد، تدوينگر فيلم نيز گفت: من ميدانم که شخصيتپردازي در فيلمهاي کاهاني تا چه حد براي او اهميت دارد بنابراين تدوين را به گونهاي انجام ميدهم که خللي در معرفي و شناساندن اين شخصيتها به وجود نيايد. به دليل وجود سکانس پلانهاي طولاني موجود در فيلم من سر صحنه حاضر ميشدم و در مورد ريتم کار و هماهنگي آن با ساير بخشها گفتوگوهايي با کارگردان داشتم.»
کاهاني در پايان اين نشست در مورد صحبتهايي که در گرايشهاي نهيليستي فيلم مطرح ميشود، گفت: نگاه من به فيلم چنين نبوده است. واقعيت اين است که مدتهاست در جامعه شاهد ديالوگها و گفتوگوهايي هستيم که اغلب بيحاصل و بينتيجه هستند و من ميخواستم در بخشي از کار به اين مساله هم اشاره کنم و هيچ نگاه پوچگراياني را در نظر نداشتم.
گفتني است: نشست نقد و بررسي فيلم سينمايي «هيچ» به عنوان نخستين برنامه از بخش فرهنگي کافه خبر در محل سايت خبرآنلاين برگزار شد.
انتهاي پيام
نظرات