• دوشنبه / ۱۳ مهر ۱۳۸۸ / ۱۰:۴۲
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8807-00906.126174
  • خبرنگار : 71021

گفت‌وگوي تفصيلي با بقايي درباره‌ي ثبت جهاني «عاشيق لار» توسط جمهوري آذربايجان «تماميت‌خواهي است كه هيچ كشوري چيزي ثبت نكند چون فقط من بايد ثبت كنم»

گفت‌وگوي تفصيلي با بقايي درباره‌ي ثبت جهاني «عاشيق لار» توسط جمهوري آذربايجان
«تماميت‌خواهي است كه هيچ كشوري چيزي ثبت نكند چون فقط من بايد ثبت كنم»

رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري درباره‌ي اين‌كه چرا نماينده‌ي ايران هنگام ثبت شدن پرونده‌ي «عاشيق لار» توسط جمهوري آذربايجان در فهرست ميراث ناملموس جهاني، واكنشي نشان نداده است؟ گفت: بايد براي بقيه‌ي كشورها اين ارزش را قائل شويم كه آن‌ها هم يكسري مباحث فرهنگي خود را ثبت كنند. اين تماميت‌خواهي است كه هيچ كشوري چيزي ثبت نكند، چون فقط من بايد آن را ثبت كنم.

حميد بقايي پس از ثبت شدن پرونده‌ي عاشيق لار به نام جمهوري آذربايجان در يونسكو، با وجود اين‌كه ايران نيز پرونده‌اي را درباره‌ي عاشيق لار براي ثبت ملي و سپس جهاني تهيه كرده است، در اين‌باره با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت‌وگو كرد و به تشريح ديدگاه‌هاي خود پرداخت.

در شرايطي كه جمهوري آذربايجان در جريان ثبت پرونده‌ي كليساهاي ايران كه قرار بود، با نام كليساهاي آذربايجان ثبت شود، واكنش نشان داد، چرا نمايندگان ايراني حاضر در اجلاس ميراث ناملموس يونسكو نسبت به مشترك بودن پرونده‌ي عاشيق لار با ايران، اعتراضي را مطرح نكردند؟

به نظرم نبايد سؤال‌هاي انحرافي پرسيده شوند. اكنون عيد نوروز ثبت شده است و شما سراغ موضوعي رفته‌ايد كه در برابر اين دو پرونده‌ي ثبت‌شده‌ي ايران، اصلا ارزشي ندارد. البته نمي‌گوييم، ارزش ندارد، اما ارزش اين موضوعي كه مطرح مي‌كنيد، هيچ‌وقت در حد پرونده‌ي موسيقي ايران و عيد نوروز نيست.

اگر پرونده‌ي عيد نوروز در اختيار ديگر كشورها قرار مي‌گرفت، براي ايران خوب نبود. همين كه اين پرونده با محوريت ايران آماده شد، نشان مي‌دهد، كشورهاي ديگر كه در پرونده‌ي نوروز مشاركت دارند، زماني حوزه‌ي تمدني ايران بوده‌اند و بايد به اين موضوع بپردازيم.

آيا ما فرصت ثبت موسيقي عاشيق لار را در فهرست يونسكو از دست داده‌ايم؟

دو موضوع خوب و ارزشمند ثبت شده‌اند، قدر و منزلت آن را پايين نياوريد.

من به رسانه‌هاي داخلي انتقاد دارم. دستاوردهاي فرهنگي كشور كه جنبه‌ي جهاني دارند، معمولا با انتقاد‌هاي بي‌رويه در داخل كشور، تحت شعاع قرار مي‌گيرند. تمام كشورهاي دنيا تلاش مي‌كنند، آثار خود را در فهرست جهاني ثبت كنند، هزينه مي‌كنند و با شركت در اجلاس‌هاي مربوط، موضوع خود را پي‌گيري مي‌كنند و با نمايندگان كشورهاي ديگر لابي و هماهنگي مي‌كنند و اطلاعات مي‌دهند تا اثرشان ثبت شود. وقتي اين اتفاق مي‌افتد، در داخل كشورشان براي آن جشن مي‌گيرند و به آن افتخار مي‌كنند؛ اما ما در چند وقت گذشته، عكس اين موضوع را شاهد بوديم.

براي نمونه، ثبت سازه‌هاي آبي شوشتر در يونسكو؛ اين يازدهمين اثر جهاني ايران است و فكر مي‌كنم، كم‌تر كشوري اين همه عدد ثبت جهاني داشته باشد.

اگر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پس از ثبت آثار در داخل كشور جشن بگيرد، رسانه‌ها حتما با آن هم‌راهي و هم‌ياري مي‌كنند.

شما اصلا اجازه‌ نمي‌دهيد ما به جشن برسيم. وقتي برخي رسانه‌ها به تخريب موضوع مي‌پردازند و اعلام مي‌كنند، اين‌جاي بنا كج است يا آن‌جاي بنا درحال ريزش است يا حتا اعلام مي‌كنند كه آن اثر از فهرست ميراث تاريخي يونسكو خارج شده است، چه مفهومي دارد؟ آيا اين مسائل جايي مي‌گذارد كه اصلا جشن بگيريم و اطلاع‌رساني كنيم؟ شيريني آن را به تلخي تبديل مي‌كنند، نمي‌دانم چه اسمي روي اين رفتار مي‌توان گذاشت. اين رفتار، غيرحرفه‌يي است، درحالي‌كه آن رسانه اصل موضوع را كه ثبت آن اثر است، رها مي‌كند و به حاشيه مي‌پردازد. اين‌كه اشكالات آن اثر را بزرگ كند و بگويد اين اثر درحال خروج از فهرست است، آب به آسياب چه كساني مي‌ريزد؟

هنگامي كه مي‌خواهيم يك اثر تاريخي را در يونسكو ثبت كنيم، خيلي از كشورها مخالفت مي‌كنند و خيلي‌ها ممكن است، در ته دل‌شان راضي نباشند، چون آثار ايران مرتب درحال ثبت جهاني‌اند و با اين كار، هويت‌دار مي‌شود. خيلي از كشورها كه با ما مخالف‌اند، از اين موضوع راضي نيستند. آن‌وقت در چنين فضايي، رسانه يا خبرنگاري موضوع را منفي نگاه مي‌كند. در اين شرايط اصلا نمي‌توان اسم ايران‌دوست يا وطن‌دوست يا علاقه‌مند به ميراث فرهنگي را روي اين افراد گذاشت، چون با اين رفتار خود، آب به آسياب دشمن مي‌ريزند. اگر ضعفي و اشكالي وجود دارد، نبايد مدام به آن پرداخته شود.

ما مطلع شديم كه سازه‌هاي شوشتر با مشكلي مواجه شده است و قرار شد، هيأتي براي مرمت آن برود. آن‌وقت رسانه‌ها مدام به اين موضوع مي‌پردازند. نتيجه اين مي‌شود كه خبر آن رسانه‌ در رسانه‌هاي بيگانه منتشر مي‌شود. با اين كار به كجا آسيب مي‌رسد؟ آيا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري دچار آسيب مي‌شود؟ به نظرم، نه.

اگر سازه‌هاي آبي شوشتر يا هر اثر تاريخي از فهرست جهاني حذف شود، به من يا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري آسيبي وارد نمي‌شود. آسيب آن به ايران وارد مي‌شود. البته براي بنده هم آسيب است؛ اما اصل آن متوجه‌ي ايران مي‌شود.

اين دو موضوع متفاوت است. چرا ايران هنگام ثبت پرونده‌ي «عاشيق لار» توسط جمهوري آذربايجان موضع نداشته است و آيا در واقع، ما به‌خاطر ثبت نوروز از ديگر موضوع فرهنگي مربوط به ايران، يعني موسيقي عاشيق لار گذشتيم؟ آيا قرار است بعدا اقدامي درباره‌ي ثبت موسيقي عاشيق لار ايران در فهرست جهاني انجام دهيم؟

اين نگاه منفي است. وقتي جمهوري آذربايجان موسيقي عاشيق لار را ثبت كند، ايران هم در آن سهيم است، اگرچه وقتي ما عيد نوروز را ثبت كرديم، قزاق‌ها هم در آن سهيم هستند.

پرونده‌ي نوروز كاملا مشاركتي بود و شش كشور ديگر هم در آن بودند. موضوع آن با پرونده‌ي عاشيق لار كه توسط جمهوري آذريايجان در يونسكو ثبت شد، متفاوت است.

اين نگاه، تنگ و كوچك است. عيد نوروز و نت موسيقي ايران در آن فضايي كه خيلي‌ها مي‌توانند با ايران مخالفت كنند، ثبت شدند. حتا كشورهاي آسياي ميانه مي‌توانستند اعتراض كنند كه چرا محوريت پرونده‌ي نوروز با آن‌ها نيست، حالا ما آن‌ها را رها كنيم و بگوييم چرا به فلان كشور كه فلان پرونده را ثبت كرد، اعتراض نكرديد.

ما از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري توقع داريم. مي‌گوييم وقتي نوروز ثبت شد، نبايد از ديگر مباحث فرهنگي مربوط به كشور عبور كنيم.

اين توقع كاملا غيرمنطقي است و مانند اين است كه از شما بخواهم يك‌شبه دومتر به قد خود اضافه كنيد. اين شدني است؟!

اين مسائل با يكديگر بي‌ارتباط هستند.

چرا؟! مثل اين مي‌ماند كه از ايسنا توقع داشته باشيم، سراسر كشور را پوشش خبري دهد، نمي‌شود. اصلا اين‌طور نيست. اين توقع‌ها بي‌جا هستند. وقتي شما توقع‌هايي را مطرح مي‌كنيد، ضربه‌اي به اصل موضوع وارد مي‌شود، يعني ذهن مردم ايران را كه روي اتفاق خوبي متمركز شده است، به موضوع ديگري منحرف مي‌كنيد.

آيا نبايد از نگاه افرادي كه اين نوع موسيقي را در ايران كار كرده‌اند، به موضوع توجه شود؟

شما اين موضوع را ايجاد مي‌كنيد. نت‌هاي موسيقي و عيد نوروز ثبت شده‌اند. اين داستان هم مانند موضوع سازه‌هاي آبي شوشتر مي‌شود، به‌جاي اين‌كه بگوييد اين موضوع خوب است، به‌جاي ديگر آن ايراد مي‌گيريد.

روزي حضرت عيسي (ع) همراه حواريون خود جايي مي‌رفتند. جنازه‌اي را ديدند و هريك از همراهان ايشان ايرادي به آن وارد كردند؛ اما حضرت فرمودند: چه دندان‌هاي زيبايي دارد. به قول آقاي قرائتي، انسان نبايد مانند حشره باشد كه روي زخم بنشيند.

هر كاري يك اشكالي دارد، درحالي‌كه من اين را اشكال نمي‌دانم. اين تماميت‌خواهي است كه هيچ كشوري چيزي ثبت نكند، چون فقط من بايد ثبت كنم. در شرايطي كه دو اتفاق خوب افتاده‌اند، يك رسانه فقط به اين موضوع بپردازد كه چرا ما به پرونده‌ي آذربايجان اعتراض نكرديم.

ما برخورد منفي با اين موضوع نداريم و بلافاصله در روز ثبت دو پرونده‌ي ديگر ايران (نوروز و رديف‌هاي موسيقي سنتي)، به موضوع عاشيق لار نپرداخته‌ايم. ما فقط مي‌گوييم، چرا ايران به اين موضوع واكنشي نشان نداد و از اين فرصت مانند ديگر كشورها در موارد مشابه استفاده نكرد؟

اصلا شش‌روز يا شش‌ماه ديگر، چه فرقي مي‌كند؟

يعني شما مي‌گوييد، اصلا روي اين موضوع (پرونده‌ي عاشيق لار) صحبت نشود؟!

اين حرف اصلا غلط است.

اگر رسانه‌ها به اين موضوع نپردازند، بعد قرار است چه اتفاقي بيفتد؟

بايد براي بقيه‌ي كشورها اين ارزش را قائل شويم كه آن‌ها هم يكسري مباحث فرهنگي خود را ثبت كنند.

اگر سكوت رسانه‌يي در اين‌باره باشد، آيا سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي‌خواهد اقدامي انجام دهد؟

اصلا نبايد (اقدامي) شود. مي‌خواهيد اين را بشنويد؟! قرار نيست همه‌چيز مال من باشد و قرار نيست به جمهوري آذربايجان بگوييم، نفس نكش.

يعني به جمهوري آذربايجان فرجه داده‌ايد؟

بحث فرجه نيست. اين نگاه، تنگ است و من با آن مخالفم. اين نگاه همان كشور عرب است كه مي‌گويد، چون فلان‌جا، اين تعداد عرب دارد، بايد عربي شود. اين نگاه، ايراني نيست. نگاه ايراني باز است و مي‌گويد، آثار تاريخي ما براي همه‌ي دنياست. جمهوري آذربايجان مگر كجاست، اين كشور هر دستاوردي پيدا كند، بالاخره زماني در دايره‌ي تمدني ما (ايران) بوده است. اين كشور با ما هم‌فرهنگ است. مگر فقط مرزهاي سياسي و حكومت‌ها تعيين‌كننده‌اند. اين‌كه رسانه‌اي براي معروف كردن خود، موضوع منفي را بزرگ كند، هنر رسانه نيست. به اعتقاد من و همه، رسانه بايد تهييج‌كننده‌ي عمومي در جهت مثبت باشد. به چه قيمتي بايد بازديد‌كننده‌ي سايت خود را افزايش داد، فقط به‌خاطر اين‌كه يك خبر منفي بفرستيم؟!

شما در اجلاس جهاني نشسته‌ايد و دو پرونده‌ي خوب را ثبت كرده‌ايد. بعد به ديگران بگوييد، هيچ كسي حق ندارد پرونده‌اي را ثبت كند، چون يك گوشه‌ي آن مال من است. اين حرف از ديدگاه حداقل‌هاي ادبيات ديپلماتيك، خام است. اين حرف غيرقابل قبول است. يك كشور پرونده‌اي را تهيه كرده و براي ثبت‌ آورده است و من اين حق را ندهم كه آن را ثبت كند، چون من هستم.

پرونده‌ي عاشيق لار با موضوع هيركاني، متفاوت است. آذري‌ها درباره‌ي هيركاني معتقد بودند، اين پرونده چون بخش عمده‌ي آن در ايران است، بايد مشترك با ايران ثبت شود. اين دو موضوع با هم فرق مي‌كند.

آن‌ها در پرونده‌ي نوروز، محوريت ايران را قبول كردند، مگر اين‌ كم دستاوردي است. بايد به اين نكته توجه شود، دست تقدير و حوادث دست در دست هم مي‌دهند كه عيد نوروز به‌عنوان سمبل ايراني، در كشوري (امارات) ثبت ‌شود كه گاهي با آن چالش داريم و گاهي اعلام مي‌كند كه خليج فلان.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha