تاكنون تغييرات مديريتي در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در مركز و استانها با دو رويكرد متفاوت رقم خوردهاند، ولي ابهامهايي دربارهي ملاكها و شاخصهاي تعيين مديران در اين سازمان وجود دارند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تا به امروز در برخي تغييرات مديريتي، بسياري را به تعجب واداشته است، البته اينگونه تغييرات بيشتر در مركز رخ دادهاند و تغييرات در استانها، معقولتر و منطقيتر بوده و سمتها ميان رؤساي سازمانها و برخي معاونان آنها جابهجا شدهاند.
ماجراي تغيير ناگهاني مديران و تصميمهاي كارشناسينشده، در دور جديد فعاليت سازمان، در معاونت گردشگري و انتخاب جايگزين محمدشريف ملكزاده ديده شد و اين معاونت در مدت دو هفته، دو مدير را به خود ديد.
وقتي ملكزاده از معاونت گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري رفت، حسين فاضلي ـ معاون سرمايهگذاري سازمان ـ با حفظ سمت بهعنوان سرپرست معاونت گردشگري منصوب شد. حميد بقايي ـ رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ـ از او خواست تا براي چهارسال برنامهريزي كند و اصلا حضور خود را در اين سمت موقتي نداند.
در اين بين، سيدرضا موسوي ـ مدير كل پيشين روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ـ پس از كشوقوسهاي فراوان با اصحاب رسانه، بهعنوان معاون فرهنگي و ارتباطات سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري معرفي شد و برنامهريزي براي روشن كردن چراغ هميشه خاموش اين معاونت را در دستور كار خود قرار داد.
همهچيز روال معمول را ميگذراند كه فرارسيدن روز جهاني جهانگردي و گراميداشت هفتهي گردشگري، كه هر سال با مديريت معاونت گردشگري برنامهريزي ميشد، به يكباره با ابتكار و خلاقيت معاون فرهنگي از حوزهي كاري معاونت گردشگري حذف شد و موسوي برگزاري اين هفته را برعهده گرفت.
هرچند هفتهي گردشگري با برگزاري چند برنامهي سطحي به پايان رسيد، اما گويا ورود ناخواندهي معاونت فرهنگي به حوزهي فعاليتي معاونت گردشگري، چندان به مذاق سرپرست جديد معاونت گردشگري خوش نيامد و درحاليكه هفتهي گردشگري هنوز به پايان نرسيده بود، اعلام شد كه سيدرضا موسوي از معاونت فرهنگي به معاونت گردشگري كوچ ميكند!
علاوه بر پرسشهايي كه دربارهي ملاك انتخاب معاونان در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و لزوم سوابق اجرايي آنها در پستهاي كلان مديريتي وجود داشتند، پرسشهاي ديگري نيز مطرح شدند، از جمله اينكه بر چه اساسي موسوي فقط در مدت دوهفته براي معاونت گردشگري گزينهي بهتري دانسته شد و چرا از ابتدا براي اين معاونت انتخاب نشد؟ آيا وجود يك سرپرست دوهفتهيي براي معاونت گردشگري كه حتا نشست اداري و داخلي (مراسم توديع و معارفه) نيز براي آن برگزار شد، واقعا ضروري بود؟ آيا با وجود مشكلات ساختاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و لزوم حذف يك معاونت، چنين تغيير ناگهاني از روي اجبار و بيبهره ماندن يكي از اين دو گزينه براي معاون شدن اتفاق افتاد؟
به گزارش ايسنا، ديگر تغيير مديريتي جالب توجه در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، حضور تهمينه دانيالي در معاونت صنايع دستي بود.
او كه پيش از اين در سمت مشاور امور زنان جهاد كشاورزي فعاليت ميكرد، جايگزين حسين هاتفي فارمد در معاونت صنايع دستي شد. البته ارتباط حوزهي كاري او با صنايع دستي و ميزان اطلاعاش از مشكلات و مصائبي كه در اين حوزه وجود داشته و دارد، جاي تأمل است.
در شرايطي كه صنايع دستي در وضعيت وخيمي است، بهصرف حضور يك مدير زن در معاونت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري امتياز محسوب نميشود. هرچند ممكن است، دانيالي از توان اجرايي كافي برخوردار باشد، اما در هر صورت، مدت زماني براي آشنايي او با اين حوزه با هدف توسعه، شكوفايي و اجراي طرحهاي بر زمين مانده بايد صرف شود.
شايد مقايسهي حضور مشاور پيشين امور زنان جهاد كشاورزي در سمت معاونت صنايع دستي، با انتخاب مسعود علويانصدر ـ رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان اردبيل ـ بهعنوان معاون ميراث فرهنگي سازمان، نامرتبط بودن فعاليت دانيالي را با حوزهي كارياش بيشتر مشخص كند.
متأسفانه تغييرات آني و پيدرپي مديران در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در دولت دهم مانند دولت نهم، چنان سريع و يكباره رخ ميدهند كه امكان كارشناسي را از اهالي فن ميگيرد.
جستوجو و بازنگري در اخبار سالهاي گذشته نيز نشان ميدهد، بسياري از مديران سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پس از طرح گزينهها و سمتهاي مختلف و جابهجاييهاي فراوان، سرانجام در يك پست مديريتي فعاليت مستمر داشتند و شايد در اين زمينه، از حسين هاتفي فارمد كه ابتدا رييس ستاد تبليغات و نمايشگاههاي سازمان بود و پس از آن، معاون صنايع دستي شد، بتوان ياد كرد.
همچنين به ياد داريم كه پس از حسين طريقت تهران كه رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران را برعهده داشت، سيدمهدي ناظمرضوي كه كاملا با اين حوزه غيرمرتبط بود، جايگزين او شد. ناظمرضوي نيز پس از مدتي جاي خود را به سعيد بكتاش ـ رييس پيشين سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان اصفهان ـ داد و در مدتي كوتاه، محمد بهرامزاده از رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان قزوين برداشته شد و بهعنوان چهارمين رييس به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران آمد.
به ياد داريم، صالحي و عبدالعليپور پس از سالها مديريت در كاخهاي نياوران و سعدآباد جاي خود را به مهناز امامدادي و افشين كرمي دادند. در اين بين، كرمي ـ مدير مجموعهي فرهنگي تاريخي سعدآباد ـ پس از چندي، جاي خود را به عشرت شايق ـ نمايندهي مجلس هفتم ـ داد.
به ياد داريم، در حوزهي انتخاب مديران مراكز فرهنگي و موزهها، محمدرضا كارگر پس از حدود 11سال فعاليت در موزهي ملي ايران، بركنار شد و محمدرضا مهرانديش كه او نيز مدير كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بود، بر صندلي او نشست.
به ياد داريم، سمت مدير كل امور مراكز، خدمات و استانداردسازي معاونت گردشگري نيز پس از تغييرات چندباره و حضور پنج مدير، به جمشيد حمزهزاده رسيد كه البته او نيز دوامي نداشت و علي شعباني از جهاد كشاورزي استان خراسان رضوي جايگزين حمزهزاده شد.
به گزارش ايسنا، آشفتهبازار مديريتي در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و ريشهي اين تغييرات ناگهاني مديران و تصميمهاي يكباره، نيازمند بررسي و آسيبشناسي است و بايد مشخص شود كه سازمان با كمبود كارشناس در حوزههاي كاري خود مواجه است يا شايستهسالاري جزو اولويتهاي اين سازمان براي انتخاب مديران نيست.
حميد بقايي چندي پيش در گفتوگو با خبرنگار ايسنا تأكيد كرد: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در بعضي بخشها به كسي با توانايي مديريتي بالا نياز دارد و تخصص جزيي در هريك از حوزهها، گاهي چندان بهكار نميآيد و برعكس، داشتن تخصص جزيي در هر حوزه، مشكلآفرين ميشود. مثلا اگر رشتهي يك مدير، مرمت يا باستانشناسي باشد، تمام تلاش او توجه به همين حوزهها خواهد شد.
حال پرسش اصلي از معاون رييسجمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين است كه بر فرض پذيرش معيار ضروري نبودن تخصص مرتبط مديران، موضوع دوام مديريتي و انتخابهاي متقن چقدر در اين سازمان ظهور يافته است؟ چقدر شايستهسالاري و داشتن بخشي از ملاكهاي مديريتي در گزينش افراد، مورد نظر قرار ميگيرد و آيا مسؤولان ردهبالاي سازمان به دوام مديريتي با انتخاب يك مدير مطلوب از ابتداي كار تا پايان اعتقادي دارند؟
انتهاي پيام
نظرات