فيلم سينمايي «چراغي در مه» اولين تجربه سينمايي پناهبرخدا رضايي بعدازظهر روز گذشته ـ 18 اسفندماه ـ در شرايطي در فرهنگسراي ارسباران به نمايش درآمد كه علاوه بر كارگردان، اصغر شاهوردي (صدابردار) اين فيلم كه در راه بازگشت از صحنه فيلم دچار سانحه شده بود، حضور داشت.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين برنامه، همسر اصغر شاهوردي صدابردار سانحه ديده سينماي ايران در سخناني كوتاه از حضور اصغر شاهوردي در جمع اظهار خرسندي كرد و گفت: اميدوارم كه اين بار اول و آخري نباشد كه او را در چنين جمعهايي ميبينيم. از همه شما دوستان نيز تقاضا دارم كه دعاي خير خود را از ما نگيريد تا اين دعاها اصغر شاهوردي را دوباره به سينماي ايران بازگرداند.
پناهبرخدا رضايي كارگردان اين فيلم هم پيش از نمايش فيلم براي زندهياد بهروز جليلي بازيگر درگذشته اين فيلم، آرزوي غفران كرد و براي حضور اصغر در اين جمع بسيار شادم و براي او آرزوي شادكامي و عمر دراز دارم.
او ادامه داد: بيشك فعاليتهايي كه اصغر شاهوردي در سينماي ما انجام داده و صداهاي ماندگاري كه گرفته نيازي به گفتن من ندارد. به هرحال به شخصه بسيار از اين مسئله و اين حادثه متأثر و متأسفم و اين سانحه تا سالها در ذهن من خواهد ماند. همچنين بسيار خوشحالم كه امروز او را در وضع بهترين ميبينم و اميدوارم كه او روزبهروز بهتر شود و دوباره بتوانيم با او كار كنيم. اين نمايش هم براي من از اهميت ويژهاي برخوردار است چراكه با حضور او برگزار ميشود و اين اولينباري است كه ما اين فيلم را در كنار يكديگر ميبينيم.
به گزارش ايسنا، پس از صحبتهاي رضايي از طرف مسوولان فرهنگسراي ارسباران هدايايي به خانواده زندهياد جليلي و اصغر شاهوردي اهدا شد و پس از نمايش فيلم، جلسه نقد و بررسي آن با حضور پناهبرخدا رضايي (كارگردان)، علي محمدي (طراح صحنه و لباس) و محمد شيرواني (فيلمساز كوتاه و مستند و مجري اين برنامه) برگزار شد.
در ابتداي نشست نقد اين فيلم محمد شيرواني عنوان كرد: 14 ماه بود كه كسي اشك اصغر شاهوردي را نديده بود مثل اينكه در اين مراسم او به گريه افتاده كه با توجه به اينكه پزشك او گفته بود، كه لازم است شوكي به او وارد شود، فكر كنم اين اتفاق، اتفاق خوبي محسوب ميشود.
او ادامه داد: به هرحال هميشه سينما برروي افراد تأثيرگذار بوده است و ما براي شاهوردي بسيار خوشحاليم و اميدواريم كه هرچه زودتر بهبود پيدا كند و دوباره به سينماي ايران بازگردد. همچنين متأسف هستم كه بعد از ساختهشدن اين فيلم اين اتفاق افتاده است. به هرحال از اين اتفاقهاي تلخ در سينماي ايران كم صورت نگرفته و معمولا پس از چنين اتفاقاتي است كه به يكديگر توجه ميكنيم.
او در ادامه درباره فيلم «چراغي در مه» نيز گفت: ساختن فيلم اول در جامعه ما كاري سخت و دشوار است و به نوع خود حركتي قابل احترام محسوب ميشود. /// از طرف ديگر، كارگردان اين اثر، سينمايي شرافتمند را انتخاب كرده و با توجه به ارتباط مستقيم سرمايه با سينما، ميتوان گفت كه قدم در راه پرتلاطمي گذاشته است چراكه معمولا اين نوع فيلمها راه به اكران پيدا نميكنند ودر صورت اكران هم از فروش چنداني بهره نميبرند.
پناهبرخدا رضايي نيز در اين نشست با اشاره به تجربياتش در سينماي كوتاه عنوان كرد: از ابتدا احساس كرديم كه قصه اين فيلم براي سينماي بلند و داستاني مناسبتر است و به همين دليل آن را به شكل سينمايي ساختيم.
طرح اين فيلم نيز مدتها بود كه در ذهن من نقش بسته بود، اما بايد بگوييم كه داستان در اين سينما، براي ما از درجه چندم اهميت برخوردار بود و سعي داشتيم قصه و ساير موارد در سطح حداقل باقي بماند و با چند پلان همهچيز مشخص شود تا بدينترتيب تم انتظار كه به نوعي موضوع اصلي اين فيلم است به تصوير درآيد.
او همچنين اظهار كرد: در لحظه نگارش فيلمنامه اين فيلم در پي آن بوديم كه ميان سينما و نقاشي پيوند برقرار كنيم و به همين دليل از ابتدا به دنبال فيلمبرداري بوديم كه هنرمند باشد و بتواند با دوربين نقاشي كند.
رضايي در بخشي از اين نشست هم در پاسخ به مطلبي كه ريتم اين فيلم را كُند برشمرد و اظهار كرد: شنيدن اين جمله برايم تازگي ندارد. اما اگر ريتم اين فيلم به ريتمي مرده و خنثي تبديل شده بود اين حرف را قبول داشتم، اما درحال حاضر بايد بگويم كه اين قصه و اين نوع فيلم به چنين ريتمي نياز داشت و به نظر من ريتم آن مناسب است.
او ادامه داد: بسيار متأسفم كه سال گذشته عدهاي براي تماشاي اين فيلم در جشنواره فجر با چيپس و پفك وارد سالن شدند و بيش از ده دقيقه هم فيلم را نگاه نكردند. به هرحال اين نوع از مخاطب و سليقه آن از ابتدا قابل تشخيص است. اما «چراغي در مه» فيلمي است كه مخاطب خاص خود را دارد و راه خود را طي ميكند. خود من نيز پس از بارها و بارها ديدن اين فيلم معتقدم كه ريتم آن درست است و تصميمگيري ديدن چنين فيلمي با مخاطب است كه از ابتدا مشخص كند كه تمايلي به ديدن چنين فيلمهايي دارد و يا خير؟
كارگردان فيلم كوتاه «فصل وصل» در بخش ديگري از اين نشست هم گفت: نگاه داشتن مخاطب در سالن كار بسيار سادهاي است و ميتوان با كمي داستان، طنز و بازيگر و ... اين كار را به سادگي انجام داد. اما از ابتدا اين موضوع مدنظر ما نبود.
رضايي در پاسخ به مطلبي هم كه فيلم او را شبيه فيلمهاي كيارستمي خوانده بود اظهار كرد: با نهايت احترامي كه براي كيارستمي قائلم و با وجود آنكه اعتقاد دارم كه در آنسوي مرزها هم سينماي ما را با او ميشناسند، بايد بگويم كه اصلا دوست نداشتم كه اين فيلم نمونهبرداري از كارهاي او باشد. من فيلم خود را ساختهام و معتقدم فيلم خيلي خوبي هم ساختهام و به آن افتخار ميكنم.
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست و در پي مطلبي كه يكي از حاضران در ارتباط مخاطبان چيپس و پفك به دست مطرح كرد، رضايي عنوان كرد: من براي آن مخاطب هم احترام قائلم اما از نظر من سينماي چيپس و پفك خيلي شرافتمند و آبرومند نيست. البته من هم ميدانم كه بايد فيلم فروش كند و هزينههاي توليد خود را جبران كند، اما در ساخت اين فيلم نه من و نه گروهي كه به حمايت از اين فيلم ميپرداختند چنين ديدي نداشتيم و با نگاهي فرهنگي به مسئله نگاه ميكرديم. مركز گسترش سينماي مستند وتجربي و «ضحي فيلم» كه حمايت از اين فيلم را برعهده داشتند، افرادي فهميده بودند و بنابراين نه تيم پشت فيلم و نه خود ما از اهالي سينما چيپس و پفك نبوديم.
علي محمدي مدير توليد اين فيلم هم در اين نشست عنوان كرد: برايم افتخار بزرگي بود كه در اين فيلم در خدمت رضايي كه جايزه فرم و زيباييشناسي ونيز را دارد، كار كنم. در هنگام ساخت فيلم نيز رضايي دقت و وسواس زيادي داشت و ما حتي برگهايي كه ميخواهد در دوردست ديده ميشوند را هم رنگ كرديم و به نوعي همهچيز را ساختيم تا آنگونه باشد كه كارگردان ميخواهد.
انتهاي پيام
نظرات