محمود اكراميفر كه سال گذشته، دبيري دومين دورهي جشنوارهي بينالمللي شعر فجر را برعهده داشت، با تأكيد بر تعيين برنامهي بلندمدت براي جشنوارهي شعر فجر گفت: هدفهاي اصلي و مسيرهاي جشنواره نبايد هر سال تغيير كند.
اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ارزيابياش از جشنوارهي شعر فجر و مسير طيشده در آن اظهار كرد: هر جشنوارهاي را بايد متناسب با اهداف، امكانات و زماني كه براي اجرايش تعيين ميشود و نيز با توجه به روشهايي كه برگزاركنندگانش در رسيدن به اهداف مورد نظر دارند، ارزيابي كرد و در آن صورت ميتوان گفت موفق بوده است يا نه.
او در ادامه عنوان كرد: ايراد كلي كه به روش نقد ما ايرانيان دربارهي هر موضوعي وارد است، اين است كه ما بدون اينكه بدانيم، به عنوان مثال اين جشنواره چه بوده و چه مسيري را پيموده، فقط بر اساس ذهنيات خودمان دربارهاش حرف ميزنيم و اين سادهترين و غيرمنطقيترين شكل نقد است.
اكراميفر در توضيح موضوع يادآور شد: هر جشنواره شوراي سياستگذاري دارد كه اهداف و خط مشيها را مشخص ميكند. نه عليرضا قزوه كه دبير اولين دوره بود و نه من كه دبير دورهي دوم بودم و نه علي معلم دامغاني كه دبير دورهي سوم است، ميتوانيم چيزي را غير از مصوباتي كه شوراي سياستگذاري دارد، اجرا كنيم؛ ما دبيرها كارهايي را انجام داديم و ميدهيم كه شوراي سياستگذاري تعيين كرده و ميكند، كه در رأسش، معاونت امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار دارد. اگر در چارچوب مشخصشده براي جشنواره، جشنواره مسير درستي را طي نكرده باشد، قابل نقد است؛ اما در غير اين صورت، انتقاد از دبير معنا ندارد و اين موضوع دامن دبير جشنواره را نميگيرد؛ بلكه به سياستگذاري شورا برميگردد.
اكراميفر با اشاره به دبيرياش در دومين دورهي جشنوارهي بينالمللي شعر فجر عنوان كرد: ما در اين دوره بر اساس هدفهايي كه برايمان تعيين كرده بودند، كار كرديم؛ اما اينكه هر سال، هدفها يا مسيرهاي يك جشنواره تغيير كند، آسيب بزرگي است و مخاطبمان دچار سردرگمي ميشود. براي جشنوارهاي كه قرار است هرسال برگزار شود، بايد يك يا چند هدف كلي درازمدت مثلا براي 10 سال تعيين شود، كه فراتر از شرايط زمان و مكان باشند. اين مشكل در جشنوارهي مثل موسيقي فجر هم وجود دارد.
اين شاعر يادآور شد: سال گذشته، از جمله هدفهاي ما، توجه ويژه به جوانها نسبت به سال قبلتر بود؛ به همين دليل، بخش ويژهي جوانان را با داوري آثارشان توسط پنج داور داشتيم و به هر كدام 10 سكه هم جايزه داديم. اين يك هدف بود و خوب هم از كار درآمد. هدف ديگر، ايجاد جريان شعري و فعال كردن انجمنهاي شعري در سراسر كشور بود. در اين راستا، 30 جشنوارهي استاني را در فاصلهي افتتاحيه و اختتاميه برگزار و برگزيدگانش را هم معرفي كرديم. به نظرم، اين 30 جشنواره به نوعي شرايط جشنوارههاي ملي را داشتند كه جوانها هم در آن معرفي شدند و همهي استانها در زمينهي شعر فعال شدند.
اكراميفر در ادامه گفت: هدف ما اين بود كه ضمن توجه به مفاهيم عالي انساني و آييني بتوانيم اولا از همهي پتانسيل شعري كشور در اين جشنوارهي ملي استفاده كنيم و ديگر اينكه به همهي جريانهاي شعري كشور بها دهيم، و بر اساس چند محور محتوايي كار كرديم؛ چون براي ما شعر، شعر بود؛ فرقي نميكرد قالبش نو باشد يا كلاسيك؛ پس تقسيمبندي محتوايي كرديم.
او همچنين با اشاره به تنوع در هيأت داوران جشنوارهي شعر فجر، افزود: در انتخاب داورهايمان، كل كشور را شريك دانستيم؛ از بندرعباس و مشهد گرفته تا رشت و كرمانشاه. همهي كشور را در حيطهي داوري فعال و از پتانسيلها استفاده كرديم، كه در راستاي بها دادن به همهي شاعران كشور بود و فقط مختص تهران نبود. علاوه بر اينها، انتخابهاي ما نشان داد كه به بحث همهي كشور را ديدن و همهي جريانهاي شعري را لحاظ كردن توجه شده است و برخي از شاعران كه شناختهشده هم بودند؛ اما تا آن زمان به روي سن نرفته بودند، روي سن آمدند. به هر حال، اتفاق خوبي بود كه همهي جريانهاي شعري كشور - هم در شعر و هم در داوري - ديده شدند.
اين شاعر با اشاره به هدفهاي ديگر جشنواره در دورهي دوم برگزاري، توضيح داد: هدف چهارم، آشنا كردن ساير كشورها با شعر انقلاب اسلامي بود كه منجر به برگزاري بخش بينالملل در جشنواره شد كه هماهنگي بيشتري ميطلبيد و چون زمان كم بود، نتوانستيم هماهنگي خوبي داشته باشيم و تعداد مهمانان ما انتظارمان را برآورده نكرد؛ اما با توجه به شرايطمان در حد توان به اين اهداف نزديك شديم.
اكراميفر با رد انتقادهاي صورتگرفته به جشنواره از جمله تعداد زياد برگزيدگان و آثار متذكر شد: سي جشنوارهي استاني داشتيم و در هر استان، يك نفر برگزيده و فكر نمي كنم از هر استان، يك نفر زياد باشد. از سويي، در بخش جوان و غيرجوان با شش حيطهي محتوايي، كه بايد شش نفر معرفي ميشدند، برخي داورها دو نفر را انتخاب ميكردند. در بخش غيرجوان هم اينطور نبوده كه بگوييم زياد است، و حالا زياد هم باشند؛ مگر چه ميشود؟ براي جشنوارهي فيلم فجر، 40 نفر را معرفي ميكنند، زياد نيست؛ اما در شعر فجر زياد است.
او در ادامهي اين موضوع افزود: وقتي ميخواهيد بعد از 28 يا 30 سال، جشنوارهي شعر فجر را راهاندازي كنيد، با اين جامعهاي كه اين همه جريان شعري داشته و دارد، كه بعد از انقلاب هم در زمينهي سرودههاي انقلابي و جنگ فعال بودهاند، انتخاب 22 نفر زياد است؟ به نظرم، متأسفانه ميزان جايزه كم است. براي برگزيدگان جشنوارههاي ديگر، سمند و چه و چه ميدهند، به شاعر كه ميرسد، ميشود 10 سكه. اميدوارم در سالهاي بعد، تعداد برگزيدگان زيادتر شود.
اكراميفر همچنين در توضيحي اظهار كرد: جشنوارهي اول يك اشكال ماهوي داشت و آن اينكه جشنوارهي شعر به جاي اينكه زيرمجموعهي معاونت فرهنگي وزارت ارشاد باشد، در زيرمجموعهي معاونت هنري وزارت ارشاد اجرا شد؛ چون در اين معاونت، شوراي شعر و ترانه داشتيم؛ اما با اين حال، جشنوارهي اول را اجرا كرد كه بعد از نزديك به 30 سال كه از انقلاب گذشته بود، قدم بسيار مثبتي بود. اما در جشنوارهي اول، چون هنوز شوراي سياستگذاري كامل نشده نبود و با نگاه ديگري به شعر مينگريست، تفاوت داشت و نميتوان گفت كه بد بوده يا خوب. در آن جشنواره، از برخي شاعران درگذشته تجليل كرديم و بخش جوان فعال نبود، تعداد معرفيشدهها كم بودند و معاونت فرهنگي خيلي كمك كرد.
دبير دومين دورهي جشنوارهي شعر فجر ادامه داد: جشنوارهي اول با توجه به هدفهايي كه داشت و نوع شكلگيرياش، خوب بود. جشنوارهي سوم با دورههاي اول و دوم تفاوتهايي دارد و ديگر آن تقسيمبندي محتوايي را ندارد. در جشنوارهي سوم، دوستان شوراي سياستگذاري كه خودم هم جزوشان بودم، پيشنهاد دادند جشنواره بر اساس ردهي سني باشد؛ يعني شعر جوان، كودك و نوجوان و بقيهي شعرها، نو و كلاسيك. در بخش غيرجوان، چون سيامين سال پيروزي انقلاب اسلامي بود، يك تجليل معنوي انجام ميشود از شاعراني كه 30 سال در برهههاي مختلف انقلاب زحمت كشيدند و مفاهيم آنرا دروني كردند و در دوران جنگ هم مفاهيم انساني را مطرح كردند.
اكراميفر در پايان با بيان اينكه جشنواره مسير خود را طي ميكند، عنوان كرد كه ارزيابي بيشتر دورهي سوم پس از پايان آن بهتر است.
انتهاي پيام
نظرات