• دوشنبه / ۹ دی ۱۳۸۷ / ۱۳:۵۵
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8710-05219

تحول نظام آموزشي - SWOT در نظام آموزش و پرورش/ وضع مطلوب وموجود تربيت ديني و اخلاقي بررسي پژوهش‌هاي آماري نقصان‌هاي تربيت ديني واخلاقي در آموزش و پرورش

تحول نظام آموزشي - SWOT در نظام آموزش و پرورش/
وضع مطلوب وموجود تربيت ديني و اخلاقي
بررسي پژوهش‌هاي آماري نقصان‌هاي تربيت ديني واخلاقي در آموزش و پرورش

خلاصه تحقيق:
آن چه كه در پي مي‌آيد حاصل پژوهشي است كه توسط دكتر محمود سعيدي رضواني در كميته‌ي مولفه‌هاي اصلي آموزش و پرورش طرح تدوين سند ملي آموزش و پرورش انجام گرفته است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران به دنبال بررسي موضوع تحول و نوسازي نظام آموزشي کشور، جهت تسهيل دسترسي خبرنگاران و سياست‌پژوهان حوزه‌ي آموزش و  پرورش خلاصه ‌اين پژوهش را منتشر مي‌كند.
توجه: براي مشاهده‌ي واضح تصاويرميان متن، در صورتي كه ذخيره‌ تصوير ميان متن ممكن نبود تصاوير مربوطه را از انتهاي پيام ذخيره و مشاهده كنيد.

*********

بررسي وضع مطلوب و موجود تربيت ديني و اخلاقي دانش‌آموزان
و تبيين آن با توجه به عوامل درون‌دادي و فرايندي

مقدمه:
اهداف پژوهشي هر نظام آموزشي، نشان دهنده‌ي فلسفه‌ و اصول آموزش و پرورش آن نظام مي‌باشد. چنانچه اگر فلسفه آموزش و پرورش در يك كشور، پرورش انسان‌هايي كارآمد باشد، مسلماً اصول آموزش و پرورش و اهداف آن نيز جلوه‌گر فلسفه «كارآمدي» خواهد بود.
در نظام آموزشي ما، براساس اعتقادات اسلامي ملت و قوانين و لوايح موجود (مصوّب شوراي عالي آموزش و پرورش)، اولويت و جهت‌گيري كلي تمام برنامه‌ها و فعاليت‌ها، تقويت ارزش‌هاي الهي و معنوي در دانش‌آموزان مي‌باشد.
مثلاً در اصل چهارم از اصول حاكم بر نظام آموزش و پرورش آمده است:
«در آموزش و پرورش نه تنها تعليمات ديني خاص، بلكه همه برنامه‌ها و آموزش‌ها بايد به عنوان اجزاي يك مجموعه هماهنگ اسلامي، برحسب اقتضاء و گنجايش، جنبه و جهت ديني داشته باشد. برنامه‌ريزان و معلمان بايد در همه برنامه‌ها و فعاليت‌ها، بنا بر مقتضيات خاص هر موضوع، به جنبه‌هاي الهي و تقويت بينش دانش‌آموزان توجه كنند» (اصول حاكم بر آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران، مصوّب 1368).
البته بايد توجه داشت كه با توجه به نگرش اسلام نسبت به انسان، در تعيين اهداف نظام آموزشي ايران، به پرورش تمامي ابعاد وجودي انسان، توجه شده است. چنانچه هدف كلي، تربيت انسان معتقد و مسلماني است كه بتواند در ابعاد اجتماعي، سياسي، زيستي، فرهنگي، هنري و علمي رشد يابد، اين ابعاد در كنار بعد ديني و اخلاقي، وجوه مختلف اهداف نظام آموزشي ما را تشكيل مي‌دهد و لذا مي‌توان گفت كه در نظام آموزشي ما، اصطلاحاتي نظير « تربيت سياسي» ، « تربيت اخلاقي» و « تربيت هنري» ناظر بر مجموعه فعاليتها، برنامه‌ها و طرح‌هايي هستند كه به تحقق هر يك از مجموعه‌ي اهداف مصوب كمك مي‌كنند. مثلاً مي‌توان به مجموعه‌ي طرح‌ها، برنامه‌ها و فعاليت‌هاي مرتبط با تحقق اهداف هنري،« تربيت هنري» نام داد و به مجموعه‌ي طرح‌ها، برنامه‌ها و فعاليت‌هاي مرتبط با تحقق اهداف ديني و اخلاقي «تربيت ديني و اخلاقي» اطلاق نمود.
در پي تشكيل دبيرخانه سند ملي آموزش و پرورش و با توجه به رهنمودهاي مربوط به فرآيند تدوين آن و با نظر به اهميت خاص تربيت ديني و تربيت اخلاقي و نيز ارتباط خاص اين دو ساحت تربيتي با يكديگر، مسؤولان سند را بر آن داشت تا ساحت تربيت ديني و تربيت اخلاقي را به عنوان « يك بخش واحد و مستقل » درنظر بگيرند؛ لذا با توجه به ماهيت سند، اهداف زير براي بررسي‌هاي اين بخش مقرر گرديد.

اهداف پژوهش:
1ـ تعيين شاخص‌هاي عملكردي در حيطه‌ي تربيت ديني و اخلاقي بر اساس مرتبه اسلام – ايمان (اعتقاد + عمل به فرائض)
2ـ تحليل وضع موجود تربيت ديني و اخلاقي فارغ‌التحصيلان نظام آموزشي (بر‌اساس شاخص‌ها)
3ـ مشخص كردن نقاط ضعف عملكرد يادگيرنده در حيطه تربيت ديني ـ اخلاقي (به تفكيك هر شاخص)
4ـ تبيين و تحليل عوامل موجد (و مؤثر بر) نقاط ضعف در عملكرد يادگيرندگان (به تفكيك عوامل بيروني و عوامل دروني نظام آموزشي)
5 ـ طبقه‌بندي و تعيين اولويت نقاط قوت و ضعف با توجه به مؤلفه‌هاي اصلي آموزش و پرورش
با توجه به اهداف ذکر شده، سئوالات پژوهشي زير طرح گرديد.
1- وضعيت مطلوب عملكرد دانش‌آموزان (برون داد نظام آموزشي) در ساحت تربيت ديني- اخلاقي چيست؟
2- وضعيت موجود عملكرد دانش‌آموزان (برون‌داد نظام آموزشي) در ساحت تربيت ديني اخلاقي چگونه است؟
3- نقاط قوت و ضعف عملكرد دانش‌آموزان كدامند؟
4- ارتباط نقاط قوت و ضعف با مؤلفه‌هاي اصلي چگونه است؟

روش شناسي تحقيق:
نظام آموزش و پرورش كشور ما داعيه‌ي تربيت ديني و اخلاقي دارد و به همين سبب براي محك زدن ميزان تحقق اين ادعا تحقيقات بسياري در اين زمينه انجام گرفته است، امّا نتايج آن‌ها معمولاً به صورت پراكنده و جدا از هم مورد بررسي قرار گرفته است. لذا بديهي است كه اگر نتايج اين تحقيقات در كنار هم و با يك ديد كلي نگريسته شود مي‌تواند پاسخ‌گوي مسائلي باشد كه هر تحقيق به تنهايي از عهده آن بر نمي‌آيد. بنابراين اين گزارش متكفل آن است كه بر مبناي جمع‌بندي و تحليل اين تحقيقات تصويري از وضع موجود در ساحت تربيت ديني - اخلاقي به دست بدهد و راه‌كارهايي را  ارايه نمايد.
در اين راستا ابتدا اسناد نظام آموزشي و ساير منابع معتبر در ارتباط با اهداف تربيت ديني ـ اخلاقي تحليل شد و فهرستي از شاخص‌هاي عملكردي در حيطه‌ي تربيت ديني ـ اخلاقي تهيه شد. سپس از طريق جمع‌بندي وتحليل پژوهش‌هاي انجام گرفته، در باب عملكرد جوانان در حوزه دين و اخلاق نقاط قوت و ضعف در عملكرد ياد گيرنده در ساحت تربيت ديني ـ اخلاقي بازشناسي و تحليل شد. سپس عوامل نقاط ضعف با نظر دوباره به پژوهش‌ها و با تحليل نظرات صاحب نظران و با نظر به مؤلفه‌هاي پنج‌گانه شامل نظام مديريت و راهبري، نظام تحقيق و توسعه، نظام تأمين منابع انساني، نظام تأمين منابع مالي و مادي و نظام برنامه‌ريزي درسي و آموزشي تحليل گرديد. نكته‌ي قابل توجه آن‌كه در تحليل نقاط ضعف با توجه به تأثير پذيري تربيت ديني از عوامل بيرون نظام آموزشي ـ با پذيرش نگاه سيستمي ـ اين عوامل نيز مورد لحاظ قرار گرفت.
در تعيين شاخص‌هاي عملكردي در حيطه تربيت ديني ـ اخلاقي، در فرآيند مطالعه منابع، پژوهش فقيهي(1384) با عنوان ”مولفه‌هاي دين‌داري از منظر خود دين" به دليل هماهنگي با ديد زيربنايي در پژوهش حاضر و تقسيم تاثير دين بر سه حيطه‌ي شناختي، عاطفي و رفتاري به عنوان الگوي پايه محسوب شده و تلاش شد تا در وهله اول اهداف مصوب نظام آموزش و پرورش (اهداف كلي و اهداف سه دوره ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان در حوزه اعتقادي و اخلاقي)، اهداف مصوب برنامه درس تعليم و تربيت ديني در دوره متوسطه و پيش‌دانشگاهي، اهداف مصوب شوراي عالي جوانان در عرصه‌ي اخلاق ومعنويت تحت عنوان منشور تربيتي نسل جوان و همچنين پژوهش فتحي واجارگاه(1384) با عنوان ويژگي‌هاي انسان مطلوب، به‌ عنوان منابع اصلي تشكيل دهنده محتواي اثرات دين‌داري در سه حوزه مذكور (شناختي، عاطفي و رفتاري) مورد استفاده قرار گيرند .
در ادامه به‌منظور تكميل و قوام الگوي طراحي شده با رجوع به پژوهش‌هاي صورت گرفته در زمينه ملاك‌هاي دين‌داري، تلاش شد تا موارد مغفول يا كمرنگ در منابع اوليه نيز در اين طراحي مورد توجه قرارگيرند. ليست اين پژوهش‌ها به‌اين شرح مي‌باشد:
- العاني، نزار(1384): تدوين ملاك‌هاي ارزيابي رفتار ديني فرد مسلمان و پرسش‌نامه‌هاي پيشنهادي آن؛ همايش مباني نظري و روان‌سنجي مقياس‌هاي ديني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
- خاكي قراملكي، محمدرضا (1384): كاركردهاي دين از منظر مدل تحليل ايمان ديني؛ همايش مباني نظري و روان‌سنجي مقياس‌هاي ديني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
- داوودي، محمد (1384): ساختار اسلام و مولفه‌هاي تدين به آن؛ همايش مباني نظري و روان‌سنجي مقياسهاي ديني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
- فقيهي، علي‌نقي (1384): مولفه‌هاي دين‌داري از منظر خود دين؛ همايش مباني نظري و روان‌سنجي مقياسهاي ديني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
- معنوي‌پور، داوود (1384): ساخت و هنجاريابي مقياس سنجش رشد اعتقادي دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهر تهران؛ همايش مباني نظري و روان‌سنجي مقياسهاي ديني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
لازم به ذكر است كه در بررسي نهايي شاخص‌ها معلوم شد كه بيش از 85 درصد اين شاخص‌ها به‌صورت مستقيم منطبق بر چهار منبع اصلي (مصوبات آموزش و پرورش، اهداف مصوبات برنامه درسي تعليم و تربيت ديني، اهداف مصوب در منشور تربيتي جوانان و پژوهش مربوط به ويژگي‌هاي انسان مطلوب) بوده و 15 درصد ديگر شاخص‌ها نيز با تفسير برخي از اهداف در منابع اصلي قابل برداشت مي‌باشند، اما در منابع ثانوي به‌طور مستقيم به آن‌ها اشاره شده است. به اين ترتيب روايي شاخص‌هاي موجود را مي‌توان در انطباق حداكثري آن با منابع اصلي (منابعي كه در واقع بيان ادعاهاي نظام آموزش و پرورش به عنوان اهداف تعليم و تربيت ديني- اخلاقي و انتظار نظام جمهوري اسلامي ايران به عنوان تحولات لازم در اين حوزه) دانست.
قابل توجه آن كه گزارش حاضر درتحليل وضع موجود ـ بررسي شاخص‌هاي عملكردي ـ با محدوديت‌هايي مواجه شد:
1ـ اكثر پژوهش‌هاي انجام شده با هدف بررسي عملكرد يادگيرندگان نظام آموزشي و پوشش دادن به شاخص‌هاي مرتبط با حيطه‌ي تربيت ديني ـ اخلاقي انجام نشده بودند. لاجرم، اين مرور شامل وزارت ارشاد و سازمان جوانان به عنوان دو سازماني كه كارهاي متنابهي را در زمينه مذكور انجام داده‌اند نيز هست. اين سازمان‌ها جوانان را عمدتاً در بازه سني 29 ـ 15 سال مورد توجه قرار داده‌اند و مقصود اصلي پژوهش‌هاي آن‌ها بررسي تأثير تحصيلات و نظام آموزشي نبوده‌ است بنابراين در اين پژوهش‌ها «يافته‌ها» يا بر اساس گروه‌هاي سني و يا بر اساس مقطع تحصيلي بوده است و لذا يافته‌هاي زيادي مبني بر وضعيت ديپلم‌هاي 18 ساله به عنوان محصولات عمده نظام آموزشي موجود نيست.
2ـ تعداد اندكي از پژوهش‌گران كه جامعه دانش‌آموزان را مد نظر قرار داده‌اند پژوهش خود را در منطقه محدودي مثلاً شهر تهران، مشهد و... انجام داده‌اند و بنابراين با مشكل تعميم نتايج رو به‌رو هستند.
3ـ به لحاظ نظري، مشخص نيست كه براي سنجش تحقق اهداف نظام آموزشي براساس شاخص‌هاي حيطه تربيت ديني ـ اخلاقي بايد به سراغ چه افرادي برويم؟
3ـ1 آيا دانش‌آموز فعلي را مي‌توان محصول نظام آموزشي تصور كرد؟ (با توجه به آن‌كه مراحل آموزش و پرورش را تا پايان نپيموده است).
3ـ2 افراد فارغ‌التحصيل (ديپلم‌ها) تا چه سني محصول نظام محسوب مي‌شوند؟ (مثلاً يك فرد 22 ساله ديپلم محصول نظام است؟ يعني با آن‌كه حدود 4سال در محيط ديگري نظير بازاركار، دوران سربازي، دانشگاه و ... بوده است، مي‌توان با سنجش عقايد و باورها و ارزشهاي وي و امثال او فرآيند تربيت ديني ـ اخلاقي وزارت آموزش و پرورش را مورد ارزيابي قرار داد؟)
3ـ3 آيا دانشجويان سال اول (ورودي‌ها) مي‌توانند ملاك عمل قرار گيرند؟ آيا با توجه به توان علمي و احتمالاً انگيزش تحصيلي بالاتر اينان نسبت به ساير افراد، نمونة موردنظر، معرف فارغ‌التحصيلان آموزش و پرورش محسوب مي‌شوند؟
با توجه به محدوديت‌هاي فوق و در پاسخ به سؤال سوم، در اين گزارش موارد زير مد نظر قرار گرفتند.
1ـ نمونه آماري تحقيقات ملي سازمان جوانان (29 ـ 15 ساله) مورد بررسي قرار گرفت. با توجه به آمار بالاي تعداد ديپلم‌ها در نمونه مذكور (بالاي 50 درصد) و كم بودن نسبت افرادي كه هيچ راهي به آموزش و پرورش نداشته‌اند (كمتر از 10درصد) و با اندكي تساهل مي‌توان نمونه‌هاي سازمان ملي جوانان را برون‌داد نظام آموزش و پرورش دانست. ضمن آن‌كه در حد امكان و اطلاعات موجود سعي شد در مواردي كه تفاوت معناداري وجود داشت، نتايج مقايسه گروه باسواد و بي‌سواد اعلام شود و تلاش شد در مواردي كه اطلاعاتي راجع به دانش‌آموزان يا افراد 15 تا 18 سال (سنين دوره متوسطه) يا 18 تا 24 سال (با فاصله‌ي اندكي از اخذ ديپلم) وجود داشت، گزارش گردد.
2ـ پژوهش‌هاي منطقه‌اي به خصوص در شهرهاي تهران و مشهد، با توجه به امكان دسترسي بيشتر به پژوهش هاي مربوط در هر مقوله بعد از پژوهش‌هاي ملّي گزارش شد.
3ـ در مواردي كه به هر دليلي مثلاً محدوديت‌هاي بالا يا اندك بودن تعداد پژوهش‌هاي مربوط، قضاوت در وضعيت عملكردي با مشكل بيشتري مواجه شد، تحليل‌ها با كمال احتياط علمي انجام پذيرفت (نوع زبان به كار گرفته شده در محتواي گزارش همواره راهنماي كاربرانِ گزارش راجع به ميزان اعتماد به تكافوي ادّله‌ي قضاوت مي‌باشد).
4ـ مقوله‌هايي كه در مورد آن‌ها پژوهشي انجام نشده بود، مشخص گرديد و از انجام تفسير ـ به هر نحو ممكن ـ در مورد آن‌ها خودداري گرديد. اين موارد عمدتاً راجع به شاخص‌هاي تربيت اخلاقي بوده‌اند. متأسفانه در موارد بسياري، هيچ‌گونه اطلاعاتي در گزارش‌ها راجع به بررسي شاخص‌هاي تربيت اخلاقي نظير كظم‌غيظ، شكر، همياري و... موجود نبود.
براي بررسي وضعيت عملكرد دانش‌آموزان در اين پروژه، سعي شد تمامي گزارش‌هاي پژوهشي مقالات، كتاب‌هاي مشتمل بر گزارش‌هاي پژوهشي مرتبط با تربيت ديني اخلاقي از سازمانهاي مختلف جمع‌آوري شود. كليد واژه‌هاي استفاده شده براي جستجوي منابع عبارت بودند از تربيت ديني – تربيت اخلاقي، دينداري – نگرش به دين، نگرش به غرب، بزهكاري ميزان تقيد به نماز و ساير احكام، ديدگاه دانش‌آموزان نسبت به حجاب و ساير مفاهيم ديني و ...
مراكز و سازمان‌هايي كه با مراجعات مكرر اعضاء تيم‌ پژوهشي براي كسب اطلاعات و اسناد مربوط استفاده شد، موارد زير بوده‌اند.

تهران:
1. سازمان ملي جوانان
2. سازمان تبليغات اسلامي
3. دفتر تبليغات اسلامي
4. وزارت ارشاد اسلامي
5. مركز پژوهش‌هاي بنيادي وزارت ارشاد
6. دانشگاه تربيت مدرس
7. دانشكده علوم اجتماعي تهران
8. دانشگاه علامه طباطبايي
9. مركز پژوهش‌هاي صدا و سيما
10. دانشگاه تهران
11. ناجا
12. تربيت معلم
13. دفتر تحقيقات كاربردي معاونت اجتماعي ناجا
14. مركز پژوهشهاي مجلس
15. معاونت پرورشي وزارت آموزش و پرورش
16. دفتر برنامه‌ريزي و تاليف كتب درسي (گروههاي ديني و قرآن)
17. دفتر تحقيقات وزارت آموزش و پرورش
قم:
18. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
19. مؤسسه پژوهشي امام خميني
20. مركز مطالعات تعليم و تربيت اسلامي
21. مركز جهاني علوم‌اسلامي
22. دفتر تبليغات اسلامي
مشهد:
23. كارشناسي تحقيقات آموزش و پرورش
24. مركز منطقه‌اي مطالعات جوانان
25. سازمان ملي جوانان
26. سازمان تبليغات اسلامي
27. دفتر تبليغات اسلامي
28. وزارت ارشاد
29. جهاد دانشگاهي
30. واحد پژوهش‌هاي صدا و سيما
31. سازمان زندان‌ها و اقدامات تربيتي
32. مركز پژوهش‌هاي اجتماعي و خدمات اجتماعي و جوانان آستان قدس رضوي
33. دانشكده ادبيات و علوم‌انساني دانشگاه فردوسي
بعد از مرحله جمع‌آوري اسناد مربوط در قالب كتاب، نشريه، CD و گزارش‌هاي پژوهشي، فيش‌هاي متعددي در هر سند براساس مقوله‌هاي مورد مطالعه (مندرج در شاخص‌ها) تهيه شد. سپس در هر مقوله، يافته‌هاي مربوط، به گونه تلخيص شده از اسناد مختلف ذكر شد و در پايان هر مقوله نتيجه‌گيري كلي به عمل آمد.
در مرحله بعدي پروژه، براساس تحليل يافته‌هاي موجود، نقاط قوت و ضعف در عملكرد دانش‌آموزان در ساحت تربيت ديني – اخلاقي معين شد. سپس براي كشف عوامل مؤثر در پديد‌آيي نقاط ضعف، آراء صاحب‌نظران حوزه تربيت ديني – اخلاقي، بخصوص افرادي كه در مورد آسيب‌شناسي تربيت ديني مقالاتي داشتند جستجو شد. سپس عوامل مندرج در آثار مذكور، براساس پنج مؤلفه دسته‌بندي و تحليل گرديد.

مراحل تحقيق:
به طور خلاصه مراحل اجراي تحقيق به شرح زير بو ده است:
1- بررسي اسناد و تدوين شاخص هاي عملكرد مطلوب در ساحت تربيت ديني و اخلاقي
2- بررسي پژوهش هاي انجام شده راجع به عملكرد دانش آموزان در ساحت تربيت ديني و اخلاقي و مشخص كردن نقاط قوت و ضعف در عملكرد دانش آموزان
3- بررسي نظر صاحبنظران به منظور كشف عوامل موثر بر عملكرد دانش آموزان در ساحت تربيت اخلاقي به تفكيك مولفه هاي پنج گانه
4- جمع بندي و تحليل نهايي و ارائه راهكارها


كارنامه كلي عملكرد دانش آموزان ايراني در دهه گذشته در ساحت تربيت ديني و اخلاقي

نتيجه گيري:
1- بعد شناختي
اكثريت مطلق افراد، از نظر اعتقاد به اصول دين، توحيد، نبوت، امامت و معاد مشكلي ندارند. تقريباً مي‌توان چنين استنباط كرد كه بين 85 درصد تا 95 درصد افراد به نحو كلي از معتقدان به دين به‌شمار مي‌روند. در مواردي نظير اعتقاد به مهدويت و اعتقاد به وحي الهي و اعتقاد به وجود شيطان به عنوان عامل وسوسه‌گر، يافته‌هايي كه مستقيماً به اين امور مربوط ‌باشند، وجود ندارد، ولي به طور كلي مي‌توان چنين استنباط كرد كه از نظر اعتقاد به اصول دين و مؤلفه‌هاي كلي و جزئي آن، در آن‌چه به خود خدا مربوط است توافق بيشتري وجود دارد و در ساير موارد تا حدي از اجماع افراد كاسته مي‌شود.
از نظر معرفت ( ادراك) اثرات دين، بررسي پژوهش‌ها نشان‌دهنده بي‌توجهي پژوهشگران به اين مقوله ارزشمند است. ولي تعداد اندك پژوهش‌هاي انجام شده به ويژه در مورد " ادراك تأثير ارزش‌هاي معنوي و اخلاقي بر رفتار انسان" نشان‌دهندة، وجود اين معرفت (ادراك) در اكثريت افراد (بيش از 85درصد) است.
اگر چه به طور كلي اكثريت بالايي از جوانان از نظر اعتقادي و معرفتي در بعد شناختي با كمتر مشكلي روبه‌رو هستند، بايد اذعان داشت كه گروه اقليت( غير معتقدان يا ملحدان) به ويژه در زمينه نفي معاد و ناظر دانستن خدا، جمعيت بزرگي حدود 3 ميليون 500 هزار نفر را تشكيل مي‌دهند. اين جمعيت تربيت نيافته به لحاظ ديني، به احتمال زياد، با توجه به مقرون بودن تربيت ديني و تربيت اخلاقي در ايران، از لحاظ وجدان اخلاقي نيز در ضعف كامل به سر مي‌برند و مي‌توانند در بزه‌آفريني و ساير مشكلات ، موجد مسائل زيادي باشند.

2- بعد عاطفي، انگيزشي، نگرشي
با توجه به يافته‌ها و تحليل‌هاي پژوهش‌هاي مذكور، كمتر موردي را مي‌توان جست كه مستقيماً راجع ‌به ُبعد عاطفي و انگيزشي نسبت به خدا و پيامبران و امامان، پژوهشي انجام شده باشد تا بتوان قضاوت دقيق و جامعي را در باب مذكور ابراز داشت. اما با توجه به پژوهش‌هايي كه در مورد هويت ديني به طور كلي و بعد عاطفي آن به طور خاص انجام شده است مي‌توان گفت كه وضعيت اكثريت جوانان در اين مؤلفه از بعد عاطفي مشابه عملكرد آن‌ها در بعد شناختي است (برخي تحقيقات، بعد شناختي هويت ديني و برخي بعد عاطفي آن را در جوانان ايراني قوي‌تر دانسته‌اند).
به طور كلي در مؤلفه‌ نگرش نسبت به دستورات و مؤلفه‌هاي ديني نيز پژوهش‌هاي اندكي شده است و متأسفانه، در باب مواردي نظير وجدان كاري، انضباط اجتماعي، روحيه كار و تلاش و كرامت اخلاقي، كاوش به سزايي صورت نپذيرفته است. اما با نظر به انجام برخي پژوهش‌ها در ريز مؤلفه بسيار با اهميتي تحت عنوان اولويت‌دهي به ارزش‌هاي ديني و اخلاقي، مي‌توان براي اين مؤلفه‌ نيز تصويري كلي به دست آورد.
براساس يافته‌ها و تحليل‌هاي مربوط، وضعيت عملكرد جوانان از نظر اولويت دهي به ارزش‌هاي ديني و اخلاقي چندان رضايت‌بخش نيست و به طور كلي ارزش اقتصادي نوعي ارجحيت بر ارزش‌هاي مذهبي دارد. در عين حال بايد اشاره كرد كه نشانه‌هايي از تلقي‌هاي مثبت به ارزش‌هاي ديني و اخلاقي نظير علم‌آموزي، خدمت به مردم، مناسك ديني، جهادگري و حتي شهادت در راه خدا در جوانان وجود دارد و برخي يافته‌هاي غيرمستقيم نشان‌دهنده تلقي مثبت جوانان نسبت به صفات اخلاقي نظير گذشت، ايثار، بردباري، درستكاري، صداقت و اخلاص و بيزاري از دروغ و نيرنگ بوده است.
آنچه در اين مؤلفه، پيش از هر چيز جاي نگراني دارد، نگرش جوانان به برخي حرام‌ها ( حرامهاي مربوط به لذت‌طلبي) است. به نظر مي‌رسد تعداد زيادي از جوانان علاوه بر آن كه مرتكب اين حرام‌ها مي‌شوند به نوعي،‌ خود را - با توجه به فردي و شخصي بودن اين‌گونه گناهان و عدم اضرار اين گناهان به اجتماع و عدم وجود امكان ازدواج و مشكلات اقتصادي اجتماعي ديگر- چندان گناهكار احساس نمي‌كنند.
پژوهش‌هاي مربوط به مؤلفه‌ نگرش نسبت به جامعه و انسان‌ها عمدتاً در دو ريز مؤلفه: دارا بودن روحيه اميد به آينده و سلامت رواني بوده است. به طور كلي در دو ريز مؤلفه سلامت رواني و اميدواري نسبت به آينده جاي نگراني زيادي وجود دارد. در مورد اميدواري نسبت به آينده جامعه ايران، ميزان نااميدي به اصلاح مسائل مربوط به ازدواج، اشتغال و امثال آن آنقدر زياد است كه مي‌تواند زمينه‌ساز انواع بزه‌ها و نابهنجاري‌ها را فراهم آورد.
از آنچه بيان شد مي‌توان چنين استنباط كرد كه در بعد عاطفي، انگيزشي و نگرشي، وضعيت در مؤلفه‌ها متفاوت است. به‌گونه‌اي كه در مؤلفه مربوط به خدا و پيامبران و امامان وضع به مراتب بهتر از نگرش نسبت به دستورات و مؤلفه‌هاي ديني و اخلاقي و به ويژه نگرش نسبت به جامعه و انسان‌ها مي‌باشد. شايد بتوان چنين استنباط كرد كه در مواردي كه نگرش‌ها بيشتر صبغه شناختي دارند ( در‌ آنها عنصر شناختي غالب است) وضعيت بيشتر شبيه بعد شناختي و بالتبع مناسب‌تر است و در مواردي كه نگرش‌ها بيشتر صبغه آمادگي براي عمل دارند، وضعيت چندان مناسب نيست.

3- بعد رفتاري و عملكردي:
بعد رفتاري و عملكردي در حوزه تربيت ديني-اخلاقي با توجه به وسعت شرع و اخلاق در مصاديق، تقريباً مشتمل بر تمامي رفتارهاي انسان در خلوت و جلوت مي‌شود. اگر چه پژوهش‌هاي انجام شده تمام جنبه‌هاي مختلف اين بعد را مورد كاوش قرار نداده‌اند ولي بايد اذعان داشت كه مسائل اساسي نظير نماز و پرهيز از برخي گناهان و بزهكاري به دفعات و به نحو تقريباً اطمينان‌آوري مورد پژوهش قرار گرفته‌اند.
اكثر جوانان، در انجام واجبات نظير نماز و روزه كوتاهي نمي‌كنند، اگر چه چيزي در حدود 10تا 15 درصد افرادي كه معتقد به خدا هستند، به هر دليلي در نماز‌ خواندن كوتاهي مي‌نمايند. در مجموع به نظر مي‌رسد حدود 20 تا 25 درصد جوانان به نماز توجه چنداني ندارند. اين واقعيت به معناي آن است كه حدود 5 ميليون نفر از جمعيت جوان كشور گروه بي‌نماز هستند. وضعيت در نمازهاي جماعت و به ويژه جمعه نامناسب‌تر است.
بدترين وضعيت بعد رفتاري در حوزه محرمات و در بعد عملكرد فردي است به گونه‌اي كه وضعيت در موارد گناهان جنسي و موسيقي بسيار ضعيف ارزيابي مي‌شود. در حوزه رفتارهاي اجتماعي و اخلاقي پسنديده‌ نيز پژوهش‌ها نشان‌دهنده ضعف عملكردي شديد در جوانان در زير مؤلفه الگو‌گيري و استفاده از زندگي انبياء، اولياي الهي و اسوه‌هاي ديني در زندگي فردي هستند.
نكته قابل توجه آن‌كه در اكثريت قريب به اتفاق موارد، نتيجه تحقيقات نشان مي دهد كه تاثير سواد و آموزش و پرورش بر عملكرد در ساحت تربيت ديني و اخلاقي افراد خنثي و حتي منفي است. به بيان ديگر در پژوهش‌هاي مرتبط، بارها مشاهده شد كه افراد داراي تحصيلات بيشتر (و يا داراي پدر و مادر با تحصيلات بالاتر) از نظر عملكرد در تربيت ديني و اخلاقي به طور معنا داري پايين تر بوده‌اند (اگر چه در اندك مواردي خلاف آن هم مشاهده شده است).

ارزيابي نهايي:
قضاوت در مورد وضعيت عملكرد دانش آموزان در ساحت تربيت ديني و اخلاقي قضاوتي توام با نگاه ارزشي است. براي توضيح بيشتر، مواردي را به عنوان مثال متذكر مي شود. اعتقاد به خدا در بين دانش آموزان بهترين وضعيت را دارد. يعني حداقل 95درصد دانش آموزان خداوند را قبول دارند. نقطه مطلوب آن است كه تمام دانش آموزان خداشناس باشند. اما اهميت گروه پنج درصدي، كه عملكرد مطلوب ندارند تا چه حدي است؟ جمعيت اين افراد در كل جامعه 29-14 سال بيش از 1 ميليون نفر مي شود. آيا وجود يك ميليون نفر كافر قابل تحمل است؛ يعني جامعه اسلامي وجود اين افراد را (عليرغم در صد بسيار اندك آنان نسبت به كل جمعيت جوانان) نشانه ضعف نظام آموزشي نمي داند؟ يا اين كه بيش از5 ميليون نفر از جمعيت جوان كشور نماز نمي خوانند (اگر چه حدود 15 ميليون نفر نماز مي خوانند) نشانه ضعف نيست؟
يا در باب دوستي‌هاي خلاف شرع پسر و دختر بر اساس يافته هاي پژوهش ها ، آمار مرتكبان به حرام حدود 50 درصد (يعني بيش از 10 ميليون نفر) است. اگر اين گونه دوستي ها را رويدادي طبيعي با توجه به بالا رفتن سن ازدواج و به تعبير برخي روشنفكران پاسخ به نيازهاي ضروري قلمداد كنيم، مي توانيم آمار بالا را حمل بر ضعف ننماييم؟ آيا چنين قضاوتي داراي بار ارزشي نيست؟ ملاحظه مي شود كه به سادگي و فارغ از قضاوت هاي ارزشي نمي توان يافته هاي مربوط به عملكرد تربيت ديني و اخلاقي دانش آموزان را نشانه هايي از نقاط قوت يا ضعف تلقي نمود. در عين حال بايد توجه داشت كه فارغ از هر قضاوت ارزشي، نتيجه بسياري از تحقيقات، هيچ برتري و تفوقي را در گروه تحصيل‌كرده نسبت به گروه با تحصيلات پايين تر يا بي سواد در عملكرد ديني و اخلاقي نشان نمي دهد. حتي در برخي از موارد، عملكرد پايين تري را نشان مي دهد. به بيان ديگر، حداقل مي توان پذيرفت كه عملكرد نظام آموزشي در ساحت تربيت ديني و اخلاقي نقطه قوت بر جسته اي ندارد و شايد بتوان نتيجه گرفت كه عملكرد آن ضعيف يا نسبتا ضعيف است. از سوي ديگر اگر از مقايسه افراد تحصيل‌كرده با افراد ديگر صرف نظر كنيم و آنچه در جوانان روي داده است را تماما متوجه نظام آموزش و پرورش بدانيم و از قضاوت ارزشي در مورد مقايسه ميزان اهميت نماز نخواندن با عدم اعتقاد به ارسال پيامبران و گوش دادن موسيقي صرف نظر كنيم، مي توان با اطمينان اذعان كرد كه عملكرد دانش آموزان و فارغ التحصيلان نظام آموزش و پرورش در ابعاد عملكردي- رفتاري بسيار پايين تر از ابعاد شناختي (معرفتي) است. بنابراين، فارغ از هر گونه قضاوت ارزشي مي توان به تحليل و تبيين اين مساله همت گماشت. در قسمت بعدي با اتكا به نظر صاحبنظران صرف نظر از آن كه تا چه حد عملكرد دانش آموزان را داراي فاصله از وضع مطلوب بدانيم، با پذيرش كلي اين امر، كه نظام آموزشي در ساحت تربيت ديني و اخلاقي چندان موفق نبوده است، عوامل زير را تحليل كرده ايم.

نظرپرسي از صاحبنظران:
اين بخش از دو قسمت عمده تشكيل شده است. در قسمت اول، به عوامل عمده تاثيرگذار در تربيت ديني و اخلاقي دانش آموزان پرداخته شده است و در قسمت دوم، ديدگاه صاحب‌نظران راجع به نقاط قوت و ضعف در مؤلفه هاي پنج گانه نظام تربيت ديني و اخلاقي مورد بررسي قرار گرفته و در نهايت، راهکارهاي اصلاحي مربوط به هر يك از مؤلفه ها ارائه گرديده است.
در جمع بندي از نظام برنامه‌ريزي درسي و آموزش تربيت ديني و اخلاقي، همانطور كه مشاهده مي‌شود، نظرات صاحبنظران در زمينه‌ي نقاط ضعف آموزش و پرورش در حيطه‌ي نظام برنامه‌ريزي درسي و آموزش تربيت ديني، در بيست زير نظام، شناسايي و طبقه بندي شده‌اند، كه عبارتند از:
1- ظاهرگرايي و نقل گرايي، تسلط صبغه‌ي احکامي و آدابي بر ساير وجوه در تربيت دين؛
2- بي‌توجهي به قرآن و مفاهيم معنوي دعا در تعليم و تربيت؛
3- همراهي بيش از اندازه تربيت ديني با غم؛
4- انتظارات نادرست نظام تعليم و تربيت ديني از مخاطبان؛
5- ناکارآمدي (نسبتاً ذاتي) نظام آموزش و پرورش رسمي متمرکز در امر تربيت ديني (عدم تناسب نظام آموزش و پرورش رسمي متمرکز با تربيت ديني)؛
6- ترجيح دين‌يابي به دين‌دهي؛
7- مستقيم‌ بودن آموزش در تربيت ديني (و ضرورت اتخاذ رويکردهاي غيرمستقيم)،
8- تسلط وجه عاطفي در تربيت ديني و لزوم توجه به گفتمان عقلي؛
9- تسلط حيطه‌شناختي (دانش) در تربيت ديني و غفلت از حيطه عاطفي و عملي؛
10- خلط دين و انقلاب در تربيت ديني؛
11-  الگوپردازي نامناسب در تربيت ديني؛
12- تأثيرپذيري تربيت دين از فهم برنامه‌ريزان از دين؛
13- عدم امکان تربيت ديني به مفهوم سنتي آن در جهان امروز؛
14- عدم همراهي دعوت عملي با دعوت کلامي در تربيت ديني؛
15و 16- عدم توجه به نيازسنجي آموزشي و ساير اصول علمي در تدوين اهداف و ساير عناصر برنامه‌هاي درسي حوزه‌ي تربيت دين؛
17- فقدان يا کمبود روحيه پرسشگري در جوانان؛
18- عدم توجه به زبان روز و تحوّلات دنياي جديد و ضرورت به کارگيري قالب‌ها و روش‌هاي جديد و محتواي کتابهاي تعليمات ديني؛
19- تأثير خانواده، محيط و رسانه‌هاي مختلف بر تربيت ديني (ضرورت ارزشيابي و اصلاح عوامل دخيل در تربيت دين)؛
20- و در نهايت، فقدان نظام ارزش‌يابي مناسب تربيت ديني.

تمامي نقاط ضعف مطرح شده در اين زير نظام از اهميت بالايي برخوردار است که بايستي مطمع نظر دست اندرکاران ، سياست‌گذاران و طراحان نظام آموزشي قرار گيرد. به عنوان مثال، از آسيب‌هاي جدي در حوزه تربيت ديني، مشخص نبودن و ابهام در اهداف اساسي و انتظارات تربيت ديني است. به اعتقاد برخي صاحبنظران، اهداف و انتظارات، نقطه‌ي آغازين و عزيمت تربيت ديني به شمار مي‌آيد كه در بحث تربيت ديني كشورمان مغفول مانده است. از اين‌رو بايستي انتظارات ما  از حوزه تربيت ديني در آموزش و پرورش كشورمان مشخص گردد.
همين‌طور، نيازسنجي در آموزش و پرورش از اهميت والايي برخوردار است. اگر نيازسنجي صورت نپذيرد، بناي تربيت يك بناي نامستحكم و لرزان خواهد بود. به اعتقاد صاحبنظران كشورمان، حوزه تربيت ديني از نبود نيازسنجي در اين حوزه به شدت رنج مي‌برد، و بايستي سازوكارهاي لازم براي انجام نيازسنجي در تربيت ديني صورت پذيرد. در غير اين‌ صورت، روش‌ها، اهداف و محتواي تربيت ديني با نيازها و شرايط اجتماعي جامعه و دنيا با مشكلات جدي مواجه خواهند بود.
يا اين‌که، نظام ارزش‌يابي تربيت ديني از نقاط ضعفي نظير ارزش‌يابي كليشه‌اي امتحان ـ نمره، ارزش‌يابي پاياني‌نگر و محصول محور رنج مي‌برد و نظر بر آن است كه با توجه به پويايي‌هاي موجود در حوزه تربيت ديني مي‌توان با اتخاذ راه‌كارهايي نظير اتخاذ  ارزش‌يابي‌هاي فرايند محور، حذف سيستم نمره ـ كارنامه‌، در جهت تعديل و حذف نقاط ضعف سيستم ارزش‌يابي حوزه تربيت ديني اقدام كرد.
از نقاط ضعف اساسي ديگر نظام آموزش و پرورش در حوزه تربيت ديني، تسلط رويكرد دين‌دهي به جاي رويكرد دين‌يابي است. از اين‌رو نظام آموزش و پرورش بايستي از اتخاذ روش‌هاي تزريقي و تلقيني محض پرهيز كرده و پتانسيل و توان فرايند گزينش و انتخاب را در دانش‌آموزان نهادينه نمايد.
در برخي جاها نيز به نظر مي‌رسد كه بين محورهايي تناقضاتي وجود دارد. به عنوان مثال، بين محور5-8 (تسلط وجه عاطفي در تربيت ديني و لزوم توجه به گفتمان عقلي) با محور 5-9 تسلط حيطه‌ي شناختي در تربيت ديني و غفلت از حيطه‌ي عاطفي و عملي، ناهمخواني و ناسازگاري وجود دارد.
اين تناقض‌نمايي يا پارادوكس را مي‌توان از دو منظر مطمع نظر قرار داد.
نخست آن‌كه آن را به عنوان دو نگاه متفاوت و متمايز در نگاه به نقاط ضعف تربيت ديني تلقي كرد. ديگري آن‌كه، اين‌دو متناقض نيستند؛ به اين معنا كه دسته دوم (تسلط حيطه‌ي شناختي در تربيت ديني و غفلت از حيطه‌ي عاطفي) بر اين نقطه ضعف تأكيد دارد كه اساساً آن‌چه در تربيت ديني كشورمان اتفاق مي‌افتد سيطره سطوح اوليه‌ي شناختي نظير حفظ كردن و از بر كردن (سطح دانش) است و به سطوح بالاي شناختي توجهي نمي‌شود و حيطه‌ي عاطفي تربيت ديني نيز بسيار صوري و ظاهري است. طرفداران دسته اول (تسلط وجه عاطفي و غفلت از گفتمان عقلي) نيز معتقدند كه اساساً به وجه شناختي تربيت ديني (همانند دسته اول) توجهي نمي‌شود و فقط مجموعه‌اي اعمال و رفتار ظاهري و احساسي در نظام آموزشي صورت مي‌پذيرد. بنابراين، تناقضي بين دو دسته نگاه ديده نمي شود.
به طور کلي، زير نظام برنامه‌ريزي درسي و آموزش تربيت ديني و اخلاقي از يک زاويه تا حدود بسيار زيادي، سطح عملياتي نظام آموزش و پرورش در حيطه‌ تربيت ديني و اخلاقي است که بايستي توجه اساسي به اين نقاط ضعف به منظور رفع يا بهبود آن‌ها صورت پذيرد.

نتيجه گيري نهايي:
همان‌طور كه قبلا بيان شد، ديدگاه صاحب نظران در تحليل عوامل نقاط ضعف موجود در عملكرد دانش آموزان، مبتني بر درك اجمالي آنان از وضعيت موجود عملكردي بوده است.
بنابراين آن‌چه در فصل چهارم اين پروژه و به طور خلاصه در فصل پنجم آمده است، تبيين كننده جامع عوامل موثر بر وضعيت موجود عملكردي است كه در اين پروژه، در فصل سوم ترسيم ولي به اين سؤال پاسخ داده نشد كه:
چرا وضعيت عملكردي دانش آموزان در ساحت تربيت ديني و اخلاقي در ابعاد مختلف، يكسان و مشابه نيست؟ (چرا در بعد اعتقادي، اكثريت افراد مشكلي ندارند ولي هر چه به ابعاد عملي و رفتاري نزديك مي شويم، وضعيت به نسبت نامطلوب تر مي شود؟)
البته براي پاسخ به اين سوال از ديدگاه صاحب نظران (مندرج در همين پروژه)كمك گرفته شد و آن پاسخ اين بود كه:
تجلي يافتن اعتقادات مذهبي در عمل افراد مستلزم تعميق باورها و ارزش‌ها و به بيان ديگر رسيدن فرد به مراحل بالاي حيطه عاطفي، يعني اتصاف به ارزش‌ها و سازماندهي آن‌ها مي باشد.
در اين راستا، اصول تربيت اسلامي، نقش اساسي الگوها را در پيمودن نردبان ارتقاء به سطوح بالاي حيطه عاطفي ياد آور شده‌اند. در عرفان اسلامي- شيعي، نقش استادي كه متربي خويش و نقاط ضعف را بشناسد و راه درمان را ياد آور شود، مطلبي مورد اتفاق است؛ حتي در تربيت اسلامي از نقش قلب (دل)ياد مي شود. به عبارت ديگر، حديث مشهور" القلب يهدي الي قلب" دلالت بر آن دارد كه به اصطلاح ضرب المثل فارسي سخني كه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند. در همين رابطه است كه از نفس حق در تربيت ياد مي شود. با نظر به آن‌چه بيان شد، نقش معلم به عنوان الگو در تربيت اسلامي بسيار اساسي است. اما چنان‌كه بررسي نظرات صاحب نظران نشان داد و پژوهش‌ها نيز نشان مي دهد (و درك حضوري مجري، حاصل از تدريس به دبيران ديني ،قران و پرورشي در مراكز آموزش عالي ضمن خدمت نيز آن را تاييد مي‌كند) بايد اذعان داشت كه نيروي انساني دست اندركار در تربيت ديني و اخلاقي از وضعيت و جايگاه مطلوب خود، فاصله بسيار زيادي دارند. چنين معلماني چه بسا بتوانند دانش آموزان را به حفظ و يا بالاتر، فهم دلايل اثبات وجود خداوند وا دارند ولي قطعا نمي‌توانند در تقويت رفتارهاي ديني و خلاقي تاثير به سزايي داشته باشند. ناهمگوني ساير الگوهاي تربيتي پدر و مادر و دست اندركاران مختلف مدارس نيز در عدم تاثير آموزش‌ها در حيطه رفتاري موثر بوده‌ اند.
جنبه رسمي داشتن نظام آموزشي و تلقي رسمي و فاقد بار تربيتي از سوي دانش آموزان بخصوص در مقاطع بالاتر از تحصيلات و مدرسه، نظام ارزشيابي پيشرفت تحصيلي و به كارگيري الگوي موضوعات مجزا نيز از مواردي است كه از ديدگاه صاحب نظران، در عدم تقويت و توسعه رفتار ديني و اخلاقي در دانش‌آموزان و محدوديت موجود در بهره‌گيري از انبوه فعاليت‌هاي تربيت ديني و اخلاقي موجود تاثير مي‌پذيرد.
در اين راستا، ملاحظه مي‌شود كه به دليل وجود آزمون‌هاي سراسري و  رقابت‌هاي تحصيلي ، كتاب‌هاي دين و زندگي كه انتظار مي‌رفت در جهت اصلاح وضع موجود و سوق دادن دين در زندگي فردي و اجتماعي افراد موثر باشند نيز به ابزاري براي آزمون تبديل شدند و در تبليغات صدا و سيما به كتابهاي سبز و...(حاوي تست)مبدل شدند.
محتواي يكسان آموزش‌هاي ديني و اخلاقي براي تمامي دانش‌آموزان مسلمان ايران، عامل ديگري است كه آموزش‌هاي ديني را عمدتا در تقويت بعد شناختي محدود نمايد. بسياري از وقايع بزرگ تاريخ اسلامي نظير واقعه مربوط به جناب زبير، جناب حر و بشر حافي و... وجود دارد و نيز استنكاف ائمه اطهار(ع) از دادن اطلاعات مذهبي به بعضي افراد نشان مي‌دهد كه اصولاً در تربيت اسلامي نگاهي فردي و به اصطلاح طبابتي وجود دارد.
"طبيب دوار يدور بطبه" واقعاً نمي‌توان از يك محتواي مشابه براي تمام دانش‌آموزان انتظار داشت كه مشكلات به منصه ظهور و بروز نرسيدن باورها را حل نمايد. به بيان ديگر، اين گونه محتواها هر چه‌قدر هم با دقت تنظيم شده باشند، معمولاً فقط مي‌توانند براي تقويت شناخت و تا حدي برانگيزاننده عواطف موثر باشند.
علاوه بر موارد فوق، كه مربوط به درون نظام آموزشي بوده است، نبايد از تاثير عوامل اجتماعي غافل بود.
يافته‌هاي تحقيق طالبي (1380) نشان مي‌دهد كه نوجوانان ارزش‌هاي اخلاقي را مي‌شناسند و مي‌پذيرند. اما تعارض بين نگرش و عمل آن‌ها تحت تاثير عوامل اجتماعي نظير گروه‌هاي مرجع، رسانه‌ها و غيره قرار دارد و تا زماني كه كار تربيت در كليه سطوح و در جميع جهات صورت نگيرد، امكان موفقيت كامل وجود نخواهد داشت.

پيشنهادات پژوهشي:
1) پژوهش در حوزه عملكرد فارغ التحصيلان نظام آموزشي در بازه سني (17-20)در ساحت تربيت ديني و اخلاقي.
2)پژوهش در حوزه عملكرد فارغ التحصيلان و دانش آموزان در موارد مغفول در پژوهش هاي گذشته (نظير اعتقادات تفصيلي و رفتار هاي اخلاقي).
3)پژوهش راجع به عوامل نا كافي آموزش و پرورش در حوزه تربيت ديني و اخلاقي(با توجه به نتايج پروژه حاضر و تفاوت هاي عملكردي در بعد شناختي، عاطفي و رفتاري).
4)نيازسنجي پژوهشي در حوزه تربيت ديني و اخلاقي.
5)بررسي وضعيت كمي و كيفي معلمان و دبيران قران و پرورشي.
6)امكان سنجي چگونگي پيوند عوامل موثر در تربيت ديني(خانواده، رسانه، نهادها و...)
7)انجام پژوهش راجع به ميزان اثر بخشي بر نامه‌هاي جديد ديني و قرآن و پرورشي و مقايسه با برنامه‌هاي پيشين.

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha