اشاره:
مطالعهي پيشينهي سياستگذاري از اولين مراحل سياستپژوهي در هر حوزه محسوب ميشود. در اين زمينه، اسنادي چون: سند چشم انداز، سياستهاي كلان، برنامههاي توسعه و اسناد توسعهي بخشي از مهمترين اسناد سياستي براي مطالعهي اين دسته از پژوهشگران محسوب ميشود.
آنچه در پي ميآيد متن كامل سند توسعه بخشي "آموزش و پرورش عمومي" در برنامهي چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي است كه به منظور تسهيل دسترسي خبرنگاران سياستي و سياست پژوهان در حوزهي سياستگذاري آموزش و پرورش و سياستگذاري علم و تكنولوژي منتشر ميشود.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران آشنايي با پيشينهي سياستگذاري و مفاهيم تخصصي را در هر حوزه، مقدمهي ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و استراتژيها و برنامهها در آن حوزه ميداند و اظهار اميدواري ميكند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياستگذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزههاي مختلف شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت (rahbord.isna@gmail.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم در ارائهي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش مقالات منتشرشده، اعلام ميكند.
1. وظايف، ويژگيها و ساختار كلي بخش آموزش و پرورش عمومي
تعليم و تربيت در ا يران، قدمت و پيشينهي طولاني داشته و سابقهي آن به قرنها قبل بازميگردد. وزارت آموزش و پرورش به موجب مفاد مصرحه در قوانين مختلف اعم از قانون اساسي، قوانين موضوعه و عمومي، عهدهدار وظايف مختلف در زمينهي تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم است.
مهمترين اهداف و وظايف وزارت آموزش و پرورش عبارتند از:
* ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي و تقويت و تحكيم مباني اعتقادي و معنوي دانشآموزان
* فراهم ساختن وسايل آموزش و پرورش رايگان براي همهي ملت تا پايان دورهي متوسطه
* شناسايي و شكوفا كردن و پرورش استعدادهاي دانشآموزان و تقويت روح بررسي و تتبع و ابتكار در تمام زمينههاي علمي، فرهنگي و اسلامي
* استفاده از علوم و فنون و تجارب پيشرفته جوامع بشري و تلاش در پيشبرد آنها
ساختار نظام آموزشي بخش آموزش و پرورش كشور شامل دورههاي زير ميباشد:
الف) پيشدبستاني (براي تحت پوشش قرار دادن كودكان 5-4 ساله)
ب) دورهي ابتدايي (براي تحت پوشش قرار دادن افراد لازمالتعليم 10-6 ساله)
ج) دوره راهنمايي تحصيلي (براي تحت پوشش قرار دادن افراد لازمالتعليم 13-11 ساله)
د) دوره متوسطه نظري، فني و حرفهاي و كاردانش (براي تحت پوشش قرار دادن افراد 16-14 ساله)
هـ) دورهي پيشدانشگاهي (براي تحت پوشش قرار دادن افراد لازمالتعليم 17 ساله)
2. تحليل عملكرد بخش آموزش و پرورش عمومي در برنامه سوم توسعه
در اين قسمت عملكرد 5 سال گذشته و وضع موجود آموزش و پرورش در قالب مهمترين شاخصهاي موجود مورد بررسي و تبيين قرار گرفته و ميزان توفيق در دستيابي به اهداف و سياستهاي راهبردي برنامه 5 ساله سوم توسعه بخش و انجام ماموريتهاي مورد انتظار، ارايه ميشود.
2-1. توسعه آموزش و پرورش و كاهش نابرابريها
* به طور كلي، تعداد كل دانشآموزان در بخش آموزش و پرورش عمومي طي برنامه سوم توسعه از روندي نزولي برخوردار بوده است، به طوري كه از 17098 هزار نفر در سال 1379-1378، به 14456 هزار نفر در سال 1384-1383 كاهش يافته است، با اين وجود سهم دورههاي پيشدبستاني، متوسطه و پيشدانشگاهي از كل دانشآموزان داراي افزايش بوده است.
* افزايش سهم دانشآموزان دختر از كل دانشآموزان در دورههاي ابتدايي، راهنمايي و متوسطه و پيشدانشگاهي به ترتيب از 5/47، 3/45 و 8/45 درصد در سالهاي 1379-1378 به 2/48، 4/46 و 5/53 درصد در سال 1384-1383 بيانگر كاهش فاصله جنسيتي در دستيابي به فرصتهاي برابر آموزشي طي برنامه سوم بوده است.
* شاخص پوشش تحصيلي در كليهي دورهها طي برنامه سوم توسعه، روندي صعودي داشته است به طوريكه شاخص پوشش تحصيلي ظاهري دورههاي ابتدايي، راهنمايي، متوسطه و پيشدانشگاهي به ترتيب از 8/106، 2/96، 4/72 و 7/23 درصد در سال 1379-1378 به 5/110، 2/112، 83 و 7/35 درصد در سال 1383-1384 رسيده است (كه البته توسعه مدارس شبانهروزي سهم بهسزايي در اين امر داشته است).
2-2. روند شاخصها در زمينهي ارتقاي كيفيت آموزش و پرورش عمومي
* همانطور كه در بالا نيز اشاره شد، تراكم دانشآموز در كلاس در هر 3 دورهي تحصيلي روندي نزولي داشته است.
* ضريب بهرهبرداري از كلاس براي دورهي راهنمايي تحصيلي طي دورهي برنامه سوم توسعه، بيش از ساير دورهها بوده است، به طوري كه از 143 درصد در سال 1379-1378 به 161 درصد در سال 1384-1383 رسيده است، ولي ضريب بهرهبرداري از كلاس در دورههاي ابتدايي و متوسطه و پيشدانشگاهي به ترتيب از 139 و 143 درصد در سال 1379-1378 به 126 و 140 درصد در سال 1384-1383 رسيده است.
* نرخ قبولي در هر 3 دورهي تحصيلي روندي صعودي داشته است به طوري كه اين نرخ در 3 دوره به ترتيب از 3/95، 1/87 و 9/68 درصد در سال 1379-1378 به 2/97، 9/90 و 0/73 درصد در سال 1382-1381 رسيده است.
2-3. روند تحولات شاخصهاي ساماندهي و كارآيي نيروي انساني
* تعداد معلمان و كلاسهاي داير در دورهي ابتدايي و راهنمايي كاهش داشته است (تعداد معلمان دورههاي ابتدايي و راهنمايي به ترتيب از 312 و 185 هزار نفر در سال 1379-1378 به 285 و 185 هزار نفر در سال 1384-1383 رسيده است) ولي تعداد معلمان در دورهي متوسطه و پيشدانشگاهي از 149 هزار نفر در سال 1379-1378 به 186 هزار نفر در سال 84-1383 افزايش يافته است.
* نسبت دانشآموز به معلم در كليهي دورههاي تحصيلي از 44/26 درصد در سال 1379-1378 به 22 درصد در سال 1384-1383 كاهش يافته است. همچنين نسبت معلم به كلاس داير در كليهي دورههاي تحصيلي از عدد 1 در سال 1379-1378 به 96/0 در سال 1384-1383 كاهش داشته است (بهبود وضعيت).
* در طي سالهاي برنامه سوم، سهم كاركنان اصلي از كل كاركنان آموزش و پرورش از 46/78 درصد در سال 1379-1378 به 80 درصد در سال 1384-1383 افزايش يافته است كه اين امر حاكي از بهبود و اصلاح تركيب و ساختار نيروي انساني آموزش و پرورش طي سالهاي برنامه ميباشد.
* سهم معلمان داراي مدرك تحصيلي ليسانس و بالاتر طي برنامه سوم توسعه همواره رو به افزايش بوده است (از 07/31 درصد در سال 1379-1378 به 2/49 درصد در سال 1384-1383)، در عوض سهم معلمان داراي مدرك تحصيلي ديپلم و كمتر كاهش قابل ملاحظهاي داشته است (از 71/30 درصد در سال 1379-1378 به 9/20 در سال 1384-1383).
2-4. روند تحولات شاخصهاي توسعه مشاركت
* سهم دانشآموزان غيردولتي از كل دانشآموزان از 68/4 درصد در ابتداي برنامه به 73/6 درصد در سال پاياني برنامه افزايش يافته است. (بيشترين سهم دانشآموزان غيردولتي در دورهي متوسط و پيشدانشگاهي بوده است).
* مشاركت مردمي در احداث پروژههاي عمراني روندي رو به رشد داشته است و هر ساله به طور متوسط ، بيش از 30 درصد از پروژههاي اجرا شده با مشاركت مردم احداث شده است.
* درآمد اختصاصي حاصل از كمكهاي مردمي در طول برنامه سوم از 166 ميليارد ريال به 327 ميليارد ريال افزايش داشته است.
2-5. روند تحولات شاخصهاي بهبود مديريت منابع و تجهيز منابع مالي جديد
* بررسي قوانين بودجه سنواتي نشاندهنده اين امر است كه سهم امور اجتماعي از كل بودجه دولت طي برنامه سوم كاهش يافته است. همچنين سهم اعتبارات بخش آموزش و پرورش از اعتبارات فصل امور اجتماعي نيز طي برنامه كاهش داشته است.
* سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه عمومي دولت طي سالهاي برنامه سوم توسعه به طور متوسط حدود 2/16 درصد بوده است.
* سهم بودجهي عمراني آموزش و پرورش از بودجهي عمومي عمراني دولت از 8/4 درصد در سال 1378 به 5/3 درصد در سال 1383 كاهش يافته است، و متوسط اين سهم در طول برنامه سوم حدود 1/4 درصد ميباشد.
* نسبت عملكرد اعتبارات آموزش و پرورش به مصوب، بيانگر وجود متوسط كسري 19 درصدي آموزش و پرورش در طي سالهاي برنامه سوم توسعه است.
* سهم هزينههاي غيرپرسنلي سازمان آموزش و پرورش استانها در طي سالهاي برنامه سوم به طور متوسط حدود 8/7 درصد بوده، كه با توجه به تنوع و حجم گسترده فعاليتهاي آموزشي، اين رقم بسيار ناچيز است.
3. وضعيت بخش آموزش و پرورش عمومي در رابطه با سند چشمانداز، سياستهاي كلي و مضامين دوازدهگانه
جمهوري اسلامي ايران در افق چشمانداز توسعهي بيست ساله خود با ايجاد فرصتهاي برابر يادگيري و دسترسي به آموزش و پرورش براي همه، ارتقاي كيفيت آموزش و پرورش، تقويت هويت ديني و ملي دانشآموزان و توسعه مشاركت بخشهاي غيردولتي در امر آموزش و پرورش، موجبات دستيابي به جامعهاي متكي بر سرمايه انساني را فراهم ميآورد.
4. امكانات، قابليتها، محدوديتها و تنگناهاي بخش آموزش و پرورش عمومي
الف) قابليتها (نقاط قوت)
* وجود سازمانها و نهادهاي غيردولتي و اقبال و حساسيت عامه مردم براي تعليم و تربيت شايسته و بهينه فرزندان خود و پيشگامي آنان در كارهاي خير و اقدامات عامالمنفعه
* امكان فرهنگسازي و تحقق اهداف و برنامههاي فرهنگي از طريق آموزش و پرورش به عنوان گستردهترين و موثرترين بستر ارتباطي با خانوادهها و نهادهاي اجتماعي
* دسترسي به فناوري نسبتا مناسب براي مبادله اطلاعات در فرآيند آموزش
* برخورداري آموزش و پرورش از بيش از 100 مركز آموزش عالي مصوب و دانشكدهها و دانشگاههاي مستقل قابل بهرهبرداري در زمينهي ارتقاي علمي منابع انساني * برخورداري آموزش و پرورش از نيروي انساني با ميانگين سطح تحصيلات نسبتا مطلوب و واجد انگيزه براي ادامه تحصيل و ارتقاي تحصيلات
ب) محدوديتها و تنگناها (نقاط ضعف)
* عدم گسترش دامنه آموختن به حيطههاي آموزش براي زيستن و آموزش شهروندي
* عدم انعطاف در نظام برنامهريزي آموزشي و درسي
* كاهش تدريجي انگيزه ادامه تحصيل در دورههاي بالاتر به سبب شرايط خاص اقتصادي جامعه
* تاثير منفي شيوهي گزينش دانشجو در دانشگاهها بر فرآيند تعليم و تربيت در آموزش و پرورش
* عدم تناسب مهارتهاي حرفهاي و سطح تحصيلات معلمان با نيازهاي شغلي آنان
* كاهش انگيزه لازم در معلمان براي خدمات مورد انتظار
* تاثيرپذيري بيش از حد آموزش و پرورش از قوانين، مصوبات و مقررات عمومي
* عدم تناسب ساختار بخش با اندازه آن، تمركز بيش از حد در تصميمگيري و فقدان اختيار كافي مديران آموزشي
* محدوديت منابع براي پاسخگويي به تقاضاي اجتماعي به آموزش و پرورش با كيفيت مورد نظر
* وجود شرايط اقتصادي و اجتماعي حاكم بر نابرابري در دستيابي به فرصتهاي آموزشي
* تاثير تغيير و تحولات جمعيت دانشآموزي بر نياز به ساير عوامل آموزشي و عدم تناسب منابع و امكانات موجود با اين تغييرات
5. نقش و جايگاه بخش آموزش و پرورش عمومي در تحقق اهداف چشمانداز
جمهوري اسلامي ايران در افق چشمانداز 20 ساله، جامعهاي برخوردار از دانش پيشرفته و توانا در توليد علم و فناوري ترسيم شده است و با ايجاد زمينه براي فرصتهاي برابر يادگيري و دسترسي به آموزش و پرورش براي همه، ارتقاي كيفيت آموزش و پرورش، تقويت هويت ديني و ملي دانشآموزان و توسعهي مشاركت بخش غيردولتي در امر آموزش و پرورش، موجبات دستيابي به جامعهاي متكي بر سرمايه انساني را فراهم ميآورد.
وزارت آموزش و پرورش به موجب مفاد مصرح در قوانين مختلف از جمله قانون اساسي و قوانين موضوعه و عمومي، وظيفهي تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم را بر عهده داشته و در اين زمينه قدمت و پيشينهي طولاني دارد و در اين ميان بخش آموزش و پرورش عمومي در جهت تحقق اهداف و ماموريتهاي وزارت آموزش و پرورش با اقداماتي همچون گسترش دانش و مهارت و ارتقاي بهرهوري سرمايههاي انساني، توسعهي كمي و كيفي آموزش عمومي و بهبود شاخصهاي آموزشي، تلاش در جهت تبيين و استحكام مباني مردمسالاري ديني و نهادينه كردن آزاديهاي مشروع، تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعي و دسترسي به فرصتهاي برابر آموزشي و نيز افزايش هرچه بيشتر مشاركتهاي مردمي و تامين منابع مالي و تجهيز منابع جديد، در راستاي تحقق اهداف چشمانداز 20 ساله كشور انجام وظيفه مينمايد.
6. اهداف كلي و راهبردهاي كلان توسعه بخش آموزش و پرورش عمومي در تحقق چشمانداز بلندمدت توسعه
وزارت آموزش و پرورش طي برنامههاي ميان مدت توسعه با هدف ايجاد فرصتهاي برابر يادگيري براي همه، ارتقاي كيفيت آموزشي، تقويت هويت ديني و ملي دانشآموزان و توسعهي مشاركت بخشهاي غيردولتي، موجبات دستيابي به جامعهاي متكي بر سرمايه انساني و تحقق اهداف چشمانداز را فراهم ميآورد.
از جمله مهمترين اهداف كلي آموزش و پرورش در برنامه چهارم به صورت زير ميباشد:
* توسعهي علمي آموزش و پرورش و ارتقاي كيفيت برنامههاي آموزش و پرورش براي تربيت و رشد همهجانبه و متعادل دانشآموزان
* توسعهي خلاقيت، نوآوري و فرهنگ كارآفريني در ميان دانشآموزان
* آموزش مهارتهاي زندگي در دورههاي تحصيلي
* توسعه شيوههاي آموزش دانشآموزمدار
* توجه ويژه به آموزش رياضي، علوم و زبان انگليسي
* توسعه آموزشهاي پيشدبستاني بهويژه در مناطق روستايي و دو زبانه
* استانداردسازي منابع انساني و فرآيندهاي اداري و آموزشي
* اصلاح ساختار، تمركززدايي و ايجاد تحول در نظام اداري بر مبناي رويكرد مدرسه محوري
* توسعه فناوري اطلاعات (IT) در فرآيندهاي آموزشي و اداري، بهرهگيري از آموزش الكترونيكي (EL) و تهيه برنامههاي درسي متناسب با اين رويكرد
7. اهداف كمي و سياستهاي اجرايي بخش آموزش و پرورش عمومي
7-1. اهداف كمي
مهمترين اهداف كمي بخش آموزش و پرورش عمومي در برنامه چهارم توسعه در جداول پيوست ذكر شده است.
7-2. استراتژيها
* بهبود مديريت و توسعه منابع انساني
* اتخاذ رويكرد پژوهش محوري
* توسعه علمي آموزش و پرورش و ارتقاي كيفيت برنامههاي آموزشي و پرورشي
* استفاده از امكانات و شيوههاي متنوع و منعطف در ارايهي خدمات آموزشي
7-3. سياستهاي اجرايي
* بهبود مديريت آموزشگاهي با رويكرد مدرسه محوري و تقويت نقش هياتهاي امنا در اداره مدرسه
* توسعه فعاليتهاي پژوهشي و همكاري با دانشگاهها
* پژوهشمدارشدن تصميمگيريهاي اصلي آموزش و پرورش در كليهي سطوح
* ارتقاي بهرهوري منابع و افزايش سرمايهگذاري دولتي براي تامين امكانات آموزشي و افزايش پوشش تحصيلي
* توسعه و بهبود وضعيت آموزش و پرورش عمومي و دوره پيشدبستاني بر اساس سند برنامه ملي آموزش براي همه
* تقويت فضايل اخلاقي و روحيهي ايثار و اميد به آينده در دانشآموزان
* تقويت فرهنگ و انگيزهي خلاقيت در دانشآموزان
8. اقدامات مهم و اساسي
* استقرار نظام راهنمايي و مشاوره در كليهي دورههاي تحصيلي
* منعطف ساختن ساعات در برنامههاي درسي براي ايجاد زمينهي تقويت و توسعهي تربيت بدني و مهارتهاي زندگي در برنامههاي فرهنگي و هنري
* ارتقاي سطح تحصيلات كادر آموزشي و پرورشي با سابقهي كمتر از 15 سال به كارشناسي
* ايجاد مراكز سنجش صلاحيت حرفهاي معلمان
* توسعه و حمايت از تشكلهاي علمي و آموزشي معلمان
* تربيت معلمان چند رشتهاي براي مناطق نيازمند
* توسعهي سوادآموزي و كامل شدن باسوادي افراد زير 30 سال با رويكرد كاربردي كردن سوادآموزي
* اصلاح نظام گزينش دانشجو با توجه به سوابق تحصيلي در سنوات دورهي متوسطه
* استانداردسازي و بهبود كيفيت ارزشيابي تحصيلي
* حمايت حقوقي و قضايي كاركنان
* بهبود نظام انتخاب، آموزش و ارزشيابي مديران
* توسعه تربيت بدني، ورزش و سلامت دانشآموزان
* توسعه مشاركتهاي بين بخشي و خريد خدمات آموزشي از بخشهاي غيردولتي
* توسعه مدارس مشاركتي بر مبناي (قيمت تمام شده) و هيات امنايي
* توسعه فناوري اطلاعات در بخشهاي اداري و آموزشي
* تهيه برنامه درسي ملي
* اجراي شيوهي چند تاليفي و روش تلفيق دروس در برنامهريزي درسي
* نوسازي فضاهاي خطرآفرين و مقاومسازي 50 درصد ساختمانهاي غيرمقاوم موجود
* افزايش سرانه فضاهاي آموزشي با تاكيد بر بانشاط سازي مدارس
* اجراي آموزشهاي تلفيقي و فراگير براي دانشآموزان با نيازهاي ويژه
* حمايت از تشكلها و انجمنهاي علمي، فرهنگي و اجتماعي
* ارايهي تسهيلات ارزان قيمت و حمايت مالي از سرمايهگذاري بخشهاي غيردولتي در آموزش و پرورش
* توسعهي آموزش از راه دور و آموزشگاههاي روستا مركزي، شبانهروزي و نمونه دولتي و خوابگاههاي مركزي
* طراحي و اجراي نظام مديريت كيفيت جامع (T.Q.M) و مديريت كنترل جامع (T.C.M)
* توسعه و حمايت از برنامههاي قرآني در دوره ابتدايي و پيشدبستاني
* فراهم نمودن امكانات آموزشي در تمام كانونهاي جمعيتي از روستا تا مركز استان با توجه به كشش جمعيتي و حوزهي عملكردي آنها از دبستان تا مراكز تربيت معلم
* ايجاد مراكز آموزشي با عملكرد محلي و ناحيهاي با هدف تربيت نيروي ماهر مورد نياز بازار كار استان و شهرستانهاي تابعه تا سطح كارداني
* توزيع مناسب منابع انساني در سطح كشور براي دستيابي به عدالت آموزشي
* ساخت، توسعه و تجهيز فضاهاي آموزشي، پرورشي، ورزشي در تمام كانونهاي جمعيتي براي ايجاد فرصتهاي آموزشي برابر با اولويت مناطق كمتر توسعه يافته
8-1. سازوكارهاي اجرايي
8-1-1. تامين و تجهيز منابع مالي جديد
* افزايش سهم بخش آموزش و پرورش از بودجهي عمومي دولت
* افزايش سهم اعتبارات غيرپرسنلي آموزش و پرورش به ميزان سالانه 2 درصد
* فراهم شدن اعتبار لازم براي رسيدن به سرانه فضاهاي آموزشي و پرورشي استاندارد
* وضع عوارض و مالياتهاي خاص براي آموزش و پرورش
* افزايش تسهيلات حمايتي به منظور تشويق بخشهاي غيردولتي براي سرمايهگذاري بيشتر در آموزش و پرورش
8-1-2. تامين و تربيت نيروي انساني
* اجراي دورههاي آموزشي بلندمدت معلمان تا سطح كارشناسي در مراكز تربيت معلم
* مشخص و قانونمند نمودن نحوه رفع كمبودهاي آموزش و پرورش در زمينهي منابع انساني با توجه به خروجي نيروي انساني آموزش و پرورش
* اختصاص 25 درصد ظرفيت دانشكدههاي مرتبط با تعليم و تربيت و رشتههاي مورد نياز آموزش و پرورش در دانشگاههاي دولتي براي ادامه تحصيل فرهنگيان
* فراهم آوردن زمينههاي لازم براي اجراي نظام جامع رفاهي فرهنگيان با تاكيد بر رفع مشكلات آنان در زمينهي مسكن، مصرف و درمان
8-1-3. تدوين و اصلاح قوانين و مقررات
* تسريع در روند تدوين اصلاحيه و تصويب قانون تشكيل شوراهاي آموزش و پرورش در مجلس شوراي اسلامي
* يكپارچه نمودن قوانين و مقررات و آييننامههاي گسترش مشاركتهاي مردمي
* تسريع در روند تصويب قانون مدارس غيرانتفاعي در مجلس شوراي اسلامي
* تدوين قوانين و مقررات لازم براي اجرايي شدن سياستهاي مندرج در سند ملي برنامه آموزش براي همه با تاكيد ويژه بر توسعه كمي و كيفي دوره آمادگي و اجباري شدن اساسنامه مصوب شوراي عالي
* تصويب لايحه نيروي انساني آموزش و پرورش و اصلاح نظام جذب معلمان
* رفع موانع پذيرش مدارك معادل كارشناسي و كارشناس ارشد فرهنگيان براي ادامه تحصيل در مراكز تربيت معلم و دانشگاهها
* بازنگري ضوابط درجهبندي و تشكيلات مدارس استثنايي، متناسب با نيازهاي واقعي دانشآموزان
* تدوين و اصلاح قوانين و مقررات آموزشي و اداري در جهت منعطف نمودن نظام آموزش و پرورش استثنايي
* نظاممند نمودن مشاركتهاي مردمي و سازمانهاي غيردولتي
* تدوين قوانين و مقررات حمايتي براي تاسيس و فعاليت هنرستانهاي مشاركتي
* تدوين قوانين و مقررات لازم براي اجباري شدن آموزش تا پايان دوره راهنمايي
* اصلاح نظام پرداخت حقوق، متناسب با ميزان بهرهوري و كيفيت خدمات معلمان با رويكرد افزايش انگيزه شغلي و تامين جايگاه و منزلت حرفهاي آنان
* تدوين نظام سنجش صلاحيت علمي و رتبهبندي معلمان با رويكرد ارتقاي كيفي سطح آموزش آنان
* وضع قوانين و مقررات لازم براي تامين، جذب و نگهداشت نيروي انساني مورد نياز مناطق كمتر توسعه يافته كشور
8-1-4. زمينهسازي فرهنگي و اصلاح نگرشها
* فرهنگسازي جهت ايجاد عزم ملي براي پيشبرد اهداف آموزش و پرورش
* ايجاد نگرش سرمايهاي به بخش آموزش و پرورش با استفاده از رسانهها و وسايل ارتباط جمعي
8-1-5. پيشبيني و استقرار نظام نظارتي اجراي برنامه
* فعال شدن «كميته نظارت و ارزيابي برنامهها»، پيشبيني شده در نظام برنامهريزي آموزش و پرورش
* بهرهمندي از سيستمهاي نظام جامع انفورماتيك
* تشكيل كميتههاي كاري (كارشناسي) نظارتي، ارزشيابي و ارزيابي عملكرد در سطح استانها
* ايجاد واحد نظارت و ارزيابي عملكرد در سطح مناطق آموزشي
* تعيين مباني، شاخصها، ضوابط و موارد ارزيابي و تعيين سيستم پاداشدهي براي مجريان
انتهاي پيام
نظرات