اشاره:
آنچه درپي ميآيد مقالهي «آشنايي با مفاهيم اگرواكولوژي» از متون آموزشي «مفاهيم مهندسي كشاورزي - زراعت» ويژهي خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان بخش كشاورزي است كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.
در اين مقاله به بيان تاريخچه و مباني اگرواكولوژي( كشاورزي اكولوژي)، اهميت و ضرورت اجراي كشاورزي اكولوژيك به عنوان شاخهاي از نظام كشاورزي پايدار ميپردازد و به اين نكته تاكيد دارد كه در اين نوع از كشاورزي از نهادههاي خارجي همانند كود و مواد شيميايي استفاده نشده، زيرا اين مواد به عنوان تهديد جدي براي سلامت انسانها و تاثيرگذار بر تنوع زيستي موجودات زنده بوده، خوشبختانه با تحقيقات و مشاهدهي عوارض ناشي از مصرف اين مواد اين نتيجه حاصل شد كه مصرف برخي از سموم شيميايي همانند تركيبات آرسنيك و جيوهدار به ميزان قابل توجهي محدود شود، اميد است مسوولان و سياستگذاران بخش كشاورزي كشورما نيز با بهرهگيري از تحقيقات اساتيد و محققين، ترويج اجراي كشاورزي ارگانيك و اكولوژي و برخورد و كنترل توليدكنندگان و مصرف كنندگان سموم غيرمجاز شيميايي در عرصهي كشاورزي در تحقق آرمان توليد محصول غذايي سالم، ايمني و امنيت غذايي گامهاي موثرتري بردارند.
مقالات «مفاهيم مهندسي كشاورزي» با ادبياتي ساده مفاهيمي تخصصي را براي خواننده توضيح ميدهند كه با استفاده از آنها تا حدودي ميتوان به ارزيابي سياستگذاري كشاورزي پرداخت. سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي و فني در هر حوزه را مقدمهي ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و استراتژيها و برنامهها در آن حوزه ميداند و اظهار اميدواري ميكند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياستگذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزههاي مختلف شود. سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت (rahbord.isna@gmail.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم در ارائهي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش آنها اعلام ميكند.
در ادامه متن كامل اين مقاله به حضور خوانندگان تقديم ميشود.
واژگان
سيستم: مجموعهايست که در آن تمام اجزاي تشکيل دهندهي آن با هم در ارتباط هستند و بهصورت يکپارچه عمل ميکنند و اجزاء به صورت مجزا ومنفک از هم نيستند.
سيستم کشاورزي: منظور از سيستم کشاورزي اجزاي تشکيل دهنده آن اعم از خاک، گياه، ميکروارگانيسم ها، انسان، حشرات و... با هم در ارتباط نزديکي هستند که به صورت يکپارچه با هم عمل مي کنند و هيچ يک از اين اجزاء را نبايد بهصورت مجزا درنظر گرفت که برخلاف کشاورزي مدرن و صنعتي درکشاورزي اکولوژيک کشاورزي بهعنوان يک سيستم درنظرگرفته ميشود.
فناوريهاي بوم سازگار: فناوريهايي که با محيط زيست سازگار بوده و استفاده از روشها و عملياتي که بر خلاف جهت محيط نباشند، براي بارور و حاصلخيز کردن خاک کشاورزي از کودهاي بيولوژيک (کودهاي زيستي) که منشا زيستي و طبيعي دارند استفاه ميكنيم بنابراين بوم سازگار بوده و تکنولوژيي است که با محيط و کشت بوم هم خواني دارد، اين درحاليست که کاربرد کود شيميايي براي حاصلخيز کردن خاک بوم سازگار نيست چراكه از مواد غيرطبيعي و برون مزرعهاي استفاده
ميشود و با کشت بوم و مزرعه همخواني ندارد.
اکولوژي: اکولوژي از دو واژهي (Okios) بهمعناي مسکن، بستر زيست، خانه يا محل زندگي و (Logos) به معناي شناخت، علم يا دانش تشکيل شده و معناي رايج آن عبارتست از، مطالعهي موجودات زنده در بستر زيستشان. به عبارت ديگر اکولوژي عبارت است از، علم بررسي روابط متقابل موجودات زنده با يکديگر و با محيط اطرافشان، که معادل فارسي واژهي بوم شناسي، محيط شناسي و کد شناسي است.
اکوسيستم: از دو واژهي اکولوژيکي(Ecological) و سيستم(system) تشکيل شده است و به مجموعهي موجودات زنده و محيط اطراف آنها، اکوسيستم گفته ميشود.
آشيان اکولوژيکي يا نيچ اکولوژيکي: محدودهي اطراف موجود زنده که فعاليتهاي حياتي خود را انجام داده و نيازهايش را تامين ميکند؛ از سويي در نظرگرفتن نقش موجود در آن محدوده را نيچ اکولوژيکي گويند، براي نمونه نيچ اکولوژيکي تمساح، برکه و قسمتي از خشکي اطراف آن است.
اکوسيستم کشاورزي: از نظر اکولوژيکي، کشاورزي نوعي همزيستي ميان انسان، گياه، ميکروارگانيسمها و حيوانات است.
کشاورزي پايدار: نوعي ازسيستم کشاورزي که در آن با بهکارگيري حداقل نهادهها وعوامل مصنوعي و شيميائي خارجي، بتوان عملکرد مطلوبي بدست آورد؛ به شيوهاي که حداقل تاثير سوء بر محيط زيست گذاشته شود، کشاورزي پايدار در دراز مدت کيفيت محيط و منابع طبيعي را ارتقاء ميدهد.
کشاورزي اکولوژيک: شاخهاي از کشاورزي پايدار که در کاربرد مفاهيم و اصول اکولوژي براي طراحي و مديريت اکوسيستمهاي زراعي را شامل ميشود، در کشاورزي اکولوژيک بهجاي استفادهي زياد از نهادههاي خارجي، به مديريت و کنترل اکوسيستم مزرعه بيشتر توجه ميشود؛ که با نامهاي کشاورزي بوم شناختي و اگرو اکولوژي نيز بيان ميشود.
کشاورزي ارگانيک(کشاورزي زيستي): شاخهاي از کشاورزي پايدار که در آن کاربرد مواد شيميايي مصنوعي ممنوع است و تمام مراحل توليد، فرآوري و بازاريابي محصولات اين سيستم کشاورزي داراي استانداردهاي خاصي ميباشد که توسط يک موسسهي گواهي کننده، نظارت ميشود و محصول توليدي از سيستم کشاورزي ارگانيک داراي برچسب ارگانيک يا زيستي است.
در کشاورزي ارگانيک تاکيد بيشتري به استفاده از نهادههاي درون مزرعهاي و طبيعي همانند کود سبز، کود دامي، بقاياي گياهي، تناوب زراعي، کشت مخلوط و... دارد و محصول سالم با کيفيت مطلوب و طبيعي را اختيار مصرف کنندگان قرار مي دهد.
*تاريخچهي اگرواکولوژي*
دو شاخهي علمي (بوم شناسي و زراعت) که اگرواكولوژي از آن منشاء گرفته است، در طي قرن بيستم رابطهي نه چندان پيچيدهاي با يکديگر داشتند؛ بوم شناسي به مطالعهي نظامهاي طبيعي مربوط ميشود، اين درحاليست که زراعت کاربرد روشهاي علمي براي عمليات کشاورزي را مورد بحث قرار ميدهد.
اولين برخورد مثبت ميان بوم شناسي و زراعت در اواخر دههي 1920 با توسعهي زمين اكولوژي محصولات زراعي صورت گرفت.
متخصصان اكولوژي محصولات زراعي با مكان رويش گياه و شرايط اكولوژيكي كه اين محصولات در آن بيشتر رشد ميكنند ارتباط دارند، در دههي 1930 متخصصان اكولوژي محصولات زراعي، اصطلاح اكولوژي كشاورزي را بهعنوان اكولوژي كاربردي كشاورزي بهكار بردند، اما پس از آن چون اكولوژي، علمي تجربي و مربوط به سيستمهاي طبيعي بود، اكولوژيستها جنبههاي كاربردي اكولوژي را به متخصصان زراعت واگذار كردند و توجه خود را بيشتر به محيط طبيعي معطوف كردند.
پس از جنگ جهاني دوم بهعلت رشد مكانيزاسيون و استفاده زيادتر از مواد شيميائي، فاصله ميان اكولوژي و زراعت بيشتر شد و محققان به زمينههاي مشترك آنها توجه كمتري مبذول داشتند.
در اواخر دههي 1950، با تكامل مفهوم اكوسيستم علاقمندي در ارتباط با اكولوژي محصولات زراعي بيشتر شد و براي اولينبار مفهوم اكوسيستم چارچوب همه جانبهاي براي كشاورزي تجربي فراهم كرد.
در دهههاي 1960 و 1970 توجه به كاربرد اكولوژي در كشاورزي بهتدريج با گسترش پژوهشهايي بر اكولوژي جمعيتها و جوامع توسعه يافته و رهيافت سيستمي و افزايش آگاهي از مسائل زيست محيطي قوت گرفت و اولين بار در سال 1974 در اولين كنگرهي بين المللي اكولوژي، يك گروه كاري گزارشي تحتعنوان تجزيه و تحليل اكوسيستمهاي كشاورزي ارائه كرد.
در دههي 1970 تعداد بيشتري از اكولوژيستها به كشاورزي بهعنوان يك سيستم مينگرند و جمع بيشتري از متخصصان زراعت به اهميت و ارزش ديدگاههاي اكولوژيكي پي بردند و در نتيجه پايههاي اكولوژي كشاورزي شكل گرفت.
از آغاز دههي1980 اكولوژي كشاورزي بهعنوان يك روش شناخته شده و چارچوبي نظري براي مطالعهي اكوسيستمهاي كشاورزي در كمك به توسعهي ديدگاه پايداري در كشاورزي سهيم شد و امروزه اكولوژي كشاورزي همچنان سهم قابل توجهي در اين زمينه داراست.
در بسياري از منابع به اكولوژي كشاورزي تنها از ابعاد بيولوژيك نگاه نمي شود، بلكه به جنبههاي اقتصادي و اجتماعي نيز توجه خاصي ميشود؛ جنبههاي اخلاقي و احساس مسووليت در ارتباط با محيط زيست و استفاده از منابع موارد ديگريست كه در چارچوب اكولوژي كشاروزي مورد توجه قرار ميگيرد.
فناوريهاي بوم سازگار و نقش دانش بومي در توسعهي اكوسيستمهاي كشاورزي و چگونگي استفاده از آنها در طراحي نظامهاي پايدار كشاورزي نيز از ديگر مفاهيم مطرح در كشاورزي اكولوژيك است.
ارتقاي مقياس رد رابطه با پژوهشهاي مربوط به كشاورزي از سطح كرتهاي آزمايشي (واحدهاي آزمايشي) به مزارع كشاورزان و نقش مشاركت آنها در اين فرآيند از موارد مهم در اكولوژي كشاورزي است.
بنابراين كشاورزي اكولوژيك، علمي همه جانبه، كلي نگر، جامع و ميان رشتهايست و در اين مورد جنبههاي گوناگوني از علوم متفاوت (بيولوژي تا اقتصاد و علوم اجتماعي) را در بردارد.
اين رشته امروزه در دانشگاههاي گوناگون جهان تدريس ميشود و داراي مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا است؛ با توجه به آنكه اين اگرواكولوژي ميان رشتهاي است در بسياري از دانشگاهها، دانشكدههاي كشاورزي و در برخي موارد در دانشكدههاي محيط زيست (دانشگاه كاليفرنيا در سانتاكروز) تدريس ميشود.
در ايران مفهوم بوم شناسي كشاورزي در قالب كشاورزي پايدار، 15 سال پيش در اولين كنگرهي علوم زراعي ايران در مشهد ارائه و پس از آن كتابهاي زيادي در اين زمينه از منابع خارجي ترجمه شد و امروزه تعداد قابل توجهي كتاب تحت عناوين كشاورزي پايدار، كشاورزي اكولوژيك، اگرو اكولوژي، كشاورزي ارگانيك و نظير آنها در دسترس است.
گرچه در ايران اين رشته از سابقهي چنداني برخوردار نيست اما خوشبختانه دامنهي توجه به آن در حال گسترش است و دو دانشگاه شهيد بهشتي و فردوسي مشهد در مقطع كارشناسي ارشد پذيرش دانشجو دارد.
*ضرورت نگرش به کشاورزي اکولوژيک*
وقوع دو جنگ جهاني در قرن بيستم منجر به توليد مواد شيميايي همانند کود و آفت کش شد؛ سادگي توليد و دسترسي فراوان به نيتروژن و همچنين افزايش توليد اسيدها و توليد نسبتاً ارزان سوپر فسفاتهاي غني از نتايج جنگ جهاني دوم است، تجهيزات و ماشينهايي كه بهمنظور مصارف نظامي استفاده ميشد با تغييراتي تبديل به تجهيزات توليد حشره کشهاي آلي فسفات دار شد که د.د.ت و تو. فور. دي از جمله شناختهترين اين آفتکشها بودند.
توسعهي ماشينهاي کشاورزي و ادوات آن در مقياس کلان و سودمند اقتصادي، با آزاد شدن سطح قابل توجه از زمينهايي صورت گرفت که پيش از آن براي تغذيه دامهايي اختصاص داشت که در فعاليتهاي مزرعه شرکت داشتند كه اين موضوع منجر به گسترش بي رويه کشاورزي تک کشتي شد، زيرا نميتوان از ماشينهاي بزرگ با هزينههاي در مزارعي که محصولات متنوعي در آنها کشت ميشود استفاده کرد و تمام اين تکنولوژيها در راستاي توسعهي سيستم تک کشتي به کارگرفته شدند.
بخش عمدهاي از توليد نيز وابسته به گسترش سامانههاي آبياري بود که بهشکل بي رويه از منابع آب براي افزايش توليد استفاده مي کرد، افزايش چشمگير توليد غذا همراه با افزايش هزينه بود و در اين راستا برخي از مشکلات بهتدريج آشکار شد؛ استفاده از ماشين آلات در مقياس وسيع و زمينهاي بزرگ بههمراه حذف پرچينها و علفزارهاي تامين کننده علوفه دامهاي کارگر باعث تشديد قابل ملاحظه فرسايش آبي و بادي شد.
فاجعهي طوفان گرد وغبار در دههي 1930 را که ناشي از خشکسالي شديد ناشي از خاک ورزيهاي فشرده و شديد زمينهاي حاشيهاي و حذف پوشش چمني و درختان بهوقوع پيوست؛ سامانههاي تک کشتي عموماً ثبات کمتري دارند، زيرا كشت يک محصول، آسيب پذيري نظام را در برابر نوسانات بازار افزايش ميدهد، از سويي از ديگر مشکلات نظامهاي فشرده ميتوان به استفادهي مفرط از مواد شيميائي اشاره كرد که اين امر، ماهيت نظامهاي موجود را مورد ترديد قرار مي دهد. يکي از مهمترين چالشهاي اين نظامها، زيانبار بودن استفاده از اين مواد شيميايي براي انسان، ديگر موجودات و محيط زيست است.
خانم راشل کارسون در کتاب خود «بهار خاموش» (1962)، با طرح اين ادعا که استفادهي بي رويه از مواد شيميايي کشاورزي براي حيات کرهي زمين زيانبار است توجه اذهان عمومي را به اين مسئله جلب کرد، ايشان به بررسي اثر د.د.ت بر جمعيت پرندگان پرداخت و پيش بيني کرد که در صورت تداوم کاربرد د.د.ت نسل برخي از پرندگان منقرض خواهد شد، نکتهاي که از اين مطلب درک ميشود اين است که اگر اين مواد شيميائي چنين زيانبارند که به انقراض چند گونه پرنده منجر ميشوند، پس با سلامتي انسان چه خواهند کرد؟!
کاربرد موادشيميائي با انتقادهاي خاص خود همراه و دامنهي اعتراض آن گستردهتر و شديدتر از ساير مسائل بود؛ هر چند محصولاتي که با اين موادشيميايي تغذيه
ميشوند اگر هم سمي نباشند از کيفيت غذاي پائينتري نسبت به محصولات طبيعي برخوردارند.
در راستاي چنين مشکلات گستردهي حاصل از مصرف مواد شيميايي تلاشهاي بين المللي براي کاهش اثرات آنها اوج گرفت و از سويي تغييرات گستردهاي در قانون گذاريها طي دو مقطع 1972 و 1975 بهوقوع پيوست که براساس آن کنگرهي ايالات متحد، لايحهي سال 1947 که به تصويب لايحهي فدرال حشره کش، قارچکش و جوندهکش منجر شده بود را بهطور کامل بازنگري کرد و همين بازنگري به تاسيس آژانس حفظ محيط زيست منجر شد؛ با فعاليتهاي وسيع طي سالهاي گذشته آفتکش هاي فوق العاده سمي مانند ترکيبات آرسنيک و جيوه به طور کامل از بازار خارج و يا استفاده از آنها محدود شد.
بيشتر مشکلات ناشي از کودهاي شيميايي براي محيط زيست نيز به آبشويي آنها بهويژه کودهاي نيتروژن و آلوده کردن منابع آب زير زميني مربوط ميشود؛ بنابراين در اکثر کشورها ضرورت ايجاد سيستم کشاورزي پايدار بهعنوان جايگزيني براي کاهش مشکلات سيستم رايج کشاورزي مطرح شد که خوشبختانه در دهههاي اخير توجه بسياري از سياستگذاران بخش کشاورزي را نيز به خود معطوف کرده است.
کشاورزي پايدار يک سيستم کشاورزي جامع است که چندين نظام کشاورزي را زير پوشش خود قرار مي دهد و از زير شاخههاي آن ميتوان به کشاورزي ارگانيک و کشاورزي اکولوژيک اشاره کرد که متاسفانه جايگاه چنداني در کشورما ندارند.
انتهاي پيام
تدوين: مهندس حامد منصوري
دانشجوي كارشناسي ارشد پژوهشكدهي علوم محيطي دانشگاه شهيد بهشتي
خبرنگار مهندسي كشاورزي- اكولوژي خبرگزاري دانشجويان ايران
نظرات