اشاره:
اجراي كشاورزي پايدار علاوه بر آنكه منجر به سود بخشي اقتصادي-اجتماعي ميشود، مانع از پيدايي آلودگيهاي آب و خاك شده و با حفاظت از محيط زيست از به خطر افتادن حيات گياهان، حيوانات و انسانها جلوگيري خواهد كرد. اين در حالي است كه الگوهاي كشاورزي متداول خسارتهاي جبرانناپذيري به منابع زيستي كشور وارد آورده و درصورت غفلت سياستگذاران از اصلاح سياستهاي جاري توسعهي بخش كشاورزي، پيشبيني ميشود اين روند مخرب به نحو روزافزوني ادامه يابد.
در اولين مادهي سياستهاي كلان نظام در بخش كشاورزي ميخوانيم:
ماده 1- توسعهي پايدار كشاورزي با حفاظت از منابع طبيعي پايه توليد و صيانت و توانمندسازي منابع انساني.
همچنين در مادهي 8 سياستهاي كلان نظام در بخش كشاورزي؛
مراعات معيارهاي زيست محيطي، به عنوان يكي از اهداف تخصيص يارانه هدفمند به بخش كشاورزي مورد تأكيد قرار ميگيرد.
اين نوشتار كه حاصل بررسيهاي انجام گرفته در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران است، ششمين بخش مقالهاي است كه به بررسي مفهوم كشاورزي پايدار ميپردازد.
در ويرايش نخست ششمين و آخرين بخش از مقالهي «كشاورزي پايدار» از مجموعهي متون آموزشي «مفاهيم مهندسي كشاورزي -اكولوژي» كه ويژهي خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان بخش كشاورزي تدوين شده است، در اين مقاله علاوه بر بيان اهميت اجراي كشاورزي پايدار در برطرف كردن مشكلات تغذيهاي پيشرو در آينده، به اين نكته اشاره دارد كه با استفاده از بقاياي محصولات گياهي و گياهان پوششي، رعايت كشت چند محصولي و تناوب كشت در عرصهي كشاورزي ميتوان تا حدود بسياري ميزان توليدات كشاورزي را افزايش داد و همچنين از ميزان مصرف نهادههاي خارجي همانند كود و مواد شيميايي كاست؛ از سويي اجراي اين نوع از كشاورزي ميتواند تغيير كاربري در اراضي را كاهش داده و از منابع طبيعي همانند آب و خاك حمايت و نگهداري كند.
سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي در هر حوزه را مقدمهي ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و استراتژيها و برنامهها در آن حوزه ميداند و اظهار اميدواري ميكند تحقق اين هدف، ضمن مستندسازي تاريخ فرآيند سياستگذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزههاي مختلف شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت
(rahbord.isna@gmail.com) و انتشار ديدگاهها و مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم در ارائهي عناوين جديد و يا تكميل و ويرايش هر يك از گزارشها و مقالات موجود اعلام ميكند.
در ادامه متن كامل اين مقاله به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميگردد.
*اهميت تنوع كشت*
معمولاً گياهان نسبت به موجودات زندهي ديگر داراي رشد مناسبي هستند، کشت مخلوط و استفاده از الگوي کشت صحيح مي تواند محصول و پايداري گونههاي خاص را افزايش دهد؛ استفاده دقيق از تناوب محصول، کشت همراه، کشت مجاور و کشت مخلوط ابزار هايي مهم براي افزايش سلامت و توليد بيشتر محصولات است. همچنين پرورش محصولات متنوع داراي اهميت بالايي است؛ بنابراين در پرورش و توليد پوياي گياه، توجه دقيق به محل و شرايطي که يک گياه در آن رشد ميكند، عوامل محيطي و زراعي متفاوت مانند ارتفاع از سطح دريا، شرايط جغرافيايي، نوع خاک، تاريخ کاشت و تراکم کاشت ضروري و داراي اهميت است.
*ضرورت حفظ تنوع زيستي موجود در خاك *
كشاورزان اهميت تنوع ارگانيسمهاي موجود در اكوسيستمهاي كشاورزي را درک کرده اند و به اين نتيجه رسيدهاند كه «خاك حاصلخيز خاك زنده ناميده ميشود» زيرا در آن تنوع و تعداد موجودات زنده بالاست و اين تنوع موجب حفظ چرخهي مواد معدني، ساختمان خاك و جلوگيري از شيوع آفات و بيماريها ميشود؛ گفتنيست محيط زنده و پويا، دشمنان طبيعي و حشرات گردهافشان از اصول اساسي و ضروري كشاورزي پايدار هستند.
روشهاي بهكار برده در كشاورزي مدرن همانند: نظام تككشتي، عدم رعايت تناوب، استفاده از سموم، آفت كشها و ماشينآلات سنگين موجب کاهش تنوع زيستي ميشود.
استفاده از سموم ضدعفوني كنندهي خاک در جهت کاهش آفات و امراض از روشهاي رايج در کشاورزي است؛ ترکيبات سمي طبيعي توسط گياهان خانوادهي Brasicaeae يا كلميان از جمله (كلم، شلغم و خردل) براي كشتن عوامل بيماريزاي خاك توليد ميشوند، اين ترکيبات در محيط سريع تجزيه شده و اثرات مخرب زيست محيطي کمتري دارند. كشاورزان ميتوانند بهطور متناوب با كاشتن محصولات خانوادهي براسيكا يا ديگر محصولات از جمله گندم چرخهي زندگي آفات و بيماريهاي خاك را از بين ببرند و به جاي استفاده از تركيبات شيميايي مصنوعي و مضر ترکيبات طبيعي را بهكار ببرند؛ افزايش توليد محصولات کشاورزي در هر واحد زيستي به دو برابر ميزان كنوني بهنظر مشکل مي آيد اما در ارتباط با تنوع زيستي كشورهاي پيشرفته موضوعي امكان پذير است. آبياري بيش از حد موجب محدود شدن ذخيره آب در اکوسيستمهاي آبي و همچنين تاثير منفي بر تنوع زيستي خواهد شد؛ زيرا در اين اراضي ميزان فسفر و نيتروژن خاک تحت کشت کاهش يافته در نتيجه از تنوع بيولوژيکي ميكاهد.
نيروي كار و كشاورزي پايدار
كشورهايي كه در جهت بهرهگيري از سيستم كشاورزي فشرده پايدار با نيروي كار بيشتر حركت ميكنند، منجر به پيدايي موقعيتهاي كاري و افزايش دستمزد كارگران خواهند شد، ازسويي اجراي سيستمهاي ماشيني و مدرن در كشاورزي منجر به كاهش تقاضا براي نيروي كار و همچنين افت دستمزد كارگران ميشود.
دركشاورزي پايدار و ارگانيك علاوه بر استفاده از نيروي كار بالا، حجم كار نيز بهطور مساوي در سراسر سال تقسيم مي شود، اين درحاليست كه دركشاورزي رايج، در دو فصل پاييز و بهار تقاضا براي نيروي كار بيشتر است.
تقاضاي ثابت براي نيروي كار مزاياي بسياري براي کشاورز و كارگر دارد، زيرا متدوام بودن تقاضا به معني آن است كه نيروي كار بهشيوهي كارآمدتر و اقتصاديتري در سطح مزرعه بهكار گرفته ميشوند. اين موضوع افزايش كارآيي و مشارکت اعضاي خانواده در فعاليتهاي كشاورزي را آسانتر كرده و بهعبارت ديگر تقاضاي براي كارگران تمام وقتي كه دستمزد و مزاياي آنها بهتر بوده و همچنين با آنها بهخوبي رفتار ميشود بالا ميرود.
بحران امنيت غذايي آينده و مسووليتهاي كشاورزي پايدار
در حدود 5 هزارسال گذشته شهرهاي بزرگي در مناطق جلگهاي مسطح همانند نواحي جنوبي عراق كنوني بسيار پر رونق و آباد بودند، اين شهرها با هزاران هكتار از زمينهاي حاصلخيز جو، كتان، خرما، سيب و... كه برخي از آنها با آب رودخانهها آبياري ميشدند و همچنين مراكز پرورش گلههاي گوسفند، بز و گاو بهمنظور توليد شير و گوشت بسيار بودند، كه در واقع نمونهاي از كشاورزي فشرده است كه ناپايداري آنرا اثبات ميكند.
در4هزارسال گذشته بيابانها جايگزين كشتزارها شده و شهرها خالي شدند، تاريخ نشان داده است كه تعداد زيادي ازجوامع كشاورزي مترقي، تحليل رفته و پس روي داشتهاند. زراعت در خاك فرسايش يافته يا تهي از مواد معدني باعث افزايش شوري ميشود، جمعيت جهاني بيش از 200 ميليون نفر نبود، همچنين اگر كشاورزي در يك منطقه با شكست روبرو ميشد بسياري از زمينهاي قابل كشت و زرع باقي مانده براي توليد وجود داشت.
افزايش جمعيت، مصرف سرانه و افزايش و پيشرفت بهسوي زندگي بهتر نيازمند حمايت از زمينهاي كشاورزي و افزايش توليدات غذايي است، در سراسر دنيا مفهوم كشاورزي، تلاش براي تضمين ذخاير غذايي و پيوستگي آن و برابري آن با نياز جامعه را در برداشته است.
افزايش جمعيت 6 بيليوني و رشد ماهانهي 6 ميليون نفري، بيانگر اين موضوع است كه براي بوجود آوردن امنيت غذايي در جهان حمايت از زمينهاي كشاورزي و افزايش توليدات غذايي مناسب امري ضروري و اجتناب پذير است. سازمان خوار و بار جهاني(FAO) اعلام ميكند: شمار افراد در معرض سوء تغذيه در جهان از 800 ميليون نفر کنوني به 650 ميليون نفر در طي 15 سال آينده کاهش خواهد يافت.
موفقيتهاي انقلاب سبز و مهندسي ژنتيک بر اساس توليد واريتههايي با عملکرد بالا نسبت به واريتههاي با عملکرد كنوني هستند، گفتنيست اين واريتهها نياز به آبياري، کوددهي و استفاده از آفت کشها دارند؛ اما بر اساس کشاورزي پايدار استفاده از اين سموم بايد حداقل خسارت را به محيط و اکوسيستم وارد كند.
از سوي ديگر تحقيقات نشان ميدهد که انقلاب سبز پايدار نبوده و جامعه را بيشتر نامتعادل مي کند بنابراين كشاورزان غني، رشد كرده و کشاورزان فقير، پيشرفتي نخواهند داشت؛ کشاورزي تجاري مترادف با تکنولوژي کشاورزي مدرن است، زيرا تکنولوژي مدرن منجر به تجاري کردن کشاورزي خواهد شد، در کشاورزي تجاري ميتوان برخي از محصولات را در مسافتهاي نسبتا طولاني به نقاط ديگر دنيا انتقال داد؛ در اين نوع از کشاورزي، بهرهبرداران درعمليات كشت از تکنولوژي مدرن در مقياس وسيع استفاده مي کنند بنابراين توليد بالا بوده و بخش عمدهاي از آن بهفروش ميرسد. سطوح بالايي از تکنولوژيِ مکانيکي در کشاورزي تجاري استفاده ميشود اين نوع از کشاورزي به کاهش نيروي کارگري و افزايش ماشينهاي پيشرفته نياز دارد؛ لازم به توضيح است پيش از پيدايي الگوي كشاورزي مدرن در کشاورزي سنتي از الگوهاي چند کشتي محصول، بذور محلي قابل دسترس، کودهاي آلي و ابزارآلات مرسوم استفاده ميشد. در کشاورزي مرسوم محيط تاثير بسياري دارد، براي نمونه اگر در کشاورزي سنتي باران به موقع نبارد محصول از بين خواهد رفت. مسافت در کشاورزي سنتي مانع اصلي بود و محدوديت حمل و نقل وجود داشت. کشاورزان سنتي نمي توانستند از مکانشان زياد دورتر روند، بنابراين جوامع کشاورزي سنتي سعي در خودکفايي دارند.
روياروئي با نيازهاي كنوني بدون درنظر گرفتن توانائي توليد در آينده براي فايق آمدن بر نيازهاي شخصي يكي از موارد اصلي و كليدي است كه در مفهوم پايداري مطرح است؛ اگر منابع طبيعي مانند خاك، مواد معدني و آب با نسبت مساوي از نسبتي که جايگزين مي شوند به همان اندازه مصرف شوند سيستم كشاورزي، پايدار است. همچنين پايداري وابسته به نگهداري و حفظ سطح بالايي از تنوع بهخصوص در خاك و محيط اطراف است.
هنگاميکه کشاورزي رويكردي پايدار دارد كشاورزان را درجهت نگهداري و حفظ منابع طبيعي توسعه و تطبيق خواهند داد و تنها بر اساس اين، زندگي خود و خانوادهايشان را تأمين خواهند كرد.
*شاخصهاي قابل اندازهگيري در کشاورزي پايدار*
ـ درآمد خالص واقعي مزرعه
ـ كل توليدات مزرعه
ـ تجارت كشاورزان
ـ ميانگين درآمد خالص واقعي مزرعه
ـ هزينههاي درآمد خالص واقعي بلند مدت مزرعه
ـ تعادل مواد معدني: فسفر و پتاسيم
ـ شرايط خاك: اسيدي و سديمي بودن
ـ وضعيت نظامهاي تناوبي مزارع
ـ تنوع گونههاي گياهي كشاورزي
ـ جذب آب توسط نباتات وضعيت منابع طبيعي
ـ بقاياي شيميايي در توليدات
ـ ميزان شوري
ـ شاخص طوفان و گرد و غبار
ـ تأثيرات كشاورزي در نباتات بومي اثرات محيط خارجي
ـ سطح آموزش كشاورز
ـ ميزان مشاركت در دورههاي آموزشي و حفظ منابع طبيعي
ـ انجام کارهاي کشاورزي پايدار مهارتهاي مديريتي
ـ تركيب سني نيروي كار كشاورزي
ـ دسترسي به خدمات كليدي تأثيرات اجتماعي ـ اقتصادي
*طراحي براي توسعهي کشاورزي پايدار*
دستيابي به کشاورزي پايدار امري بسيار مشكل است و کمبودهاي بسياري در اين راه وجود دارد، و بايد براي رسيدن به حداکثر سطوح تلاش کرد. زراعت طبيعي، استفاده از ضايعات شهري، افزايش استفاده از انرژي دامي، اصلاح نيروي خريد و استفاده متعادل از زمين براي کشت، جنگلکاري و چراگاه، عمران روستايي و ارتباطات جنبههايي هستند که بايد در کشاورزي پايدار مورد توجه قرار گيرند.
عواملي كه فرآيندهاي تصميم گيري فعاليتهاي بهرهبرداران را در کشاورزي پايدار کنترل ميکنند شامل عوامل فيزيکي همانند شيب زمين، عوامل اقتصادي، اجتماعي، زراعي، انتشار اطلاعات، تکنولوژي و سياستهاي دولت هستند.
كشاورزي پايدار مفهوم گستردهاي است كه شبكهي پيچيدهاي از بافتها را در بردارد، برخي از آنها شامل شرايط خاك، قابليت آب، انتخاب محصول، گياهان ريشه عميق، نياز به آفت كشها، علف كشها و كوددهي، تغييرات آب و هوائي و حفاظت از تنوع زيستي هستند.
بهمنظور دستيابي به كشاورزي پايدار بايد به تمامي موارد در پيش گفته شده توجه كرد به شيوهاي که توليد محصولات مستلزم در نظر گرفتن تأثيرات محيطي و حاصلخيزي زمين باشد. برنامهاي كه براي پيشرفت موفقيتآميز سازوكار كشاورزي پايدار در نظر گرفته ميشود بايد همراه با حضور كشاورز در تمام مراحل باشد و نبايد اين افراد به عنوان نظارهگر سيستم زراعي باشند. بيشتر مشاهدات نشان مي دهد كه استفاده از بقاياي محصول، گياهان پوششي، كشت چند محصولي و تناوب عواملي هستند كه اگر بهرهبرداران به آنها توجه كنند در آينده منجر به افزايش توليدات كشاورزي در كشور خواهد شد.
تدوين: سعيد حکمعلي پور
دانشجوي دکتراي مهندسي كشاورزي - زراعت
خبرنگار كشاورزي خبرگزاري دانشجويان ايران
نظرات