يك مدرس دانشگاه اظهار داشت: اثرهاي منفي گردشگري در بخشهاي مختلفي قابل دستهبندياند و مهمترين دلنگراني دستاندركاران دربارهي توسعهي لجامگسيختهي گردشگري، اثرهاي بسيار زيانباري است كه بر مسايل زيستمحيطي ميگذارد.
اسرافيل شفيعزاده در گفتوگو با خبرنگار بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيان كرد: سلسله مطالعاتي در كشورهاي توسعهيافته در حوزهي مسايل زيستمحيطي انجام ميشوند كه به آنها ظرفيتسنجي گفته ميشود و برنامهريزان حوزهي گردشگري را بر آن ميكند تا مطالعه كنند كه بيشترين ظرفيت پذيرش گردشگر در مناطق مختلف اكوتوريستي كشور چه ميزان است. سپس براساس حد معيني از توانايي كه براي پذيرش مشخص ميشود، مقرراتي را ميگذراند كه بيشتر از آن حد، كساني وارد نشوند و اثرهاي زيستمحيطي و اثرهاي منفي آنرا تشديد نكنند.
وي ادامه داد: اين سياستها در كشورهاي مختلف به مرحلهي اجرا درآمدهاند و اينطور نيست كه دولتها بدون مطالعه و برنامهريزي، پذيراي طيف وسيعي از گردشگران بينالمللي باشند و اجازه دهند گردشگران بدون كنترل به عرصههاي طبيعي وارد شوند.
او گفت: عرصههاي طبيعي بسيار آسيبپذيرند و اين آسيبپذيري ميطلبد كه برنامهريزان حوزهي گردشگري، بويژه در حوزهي توسعهي اكوتوريسم به اتخاذ سياستهايي دست بزنند كه ورود گردشگران به اين مناطق سبب آسيب جدي نشود.
شفيعزاده توضيح داد: در عرصهي جنگلي، اينطور نيست كه همهي پهنهي جنگل در اختيار گردشگران باشد و آنها بدون ملاحظه، به تمام عرصهها بتوانند وارد شوند؛ بلكه در آن كشورها از اصولي پيروي و مسيرهاي عبور را مشخص و ايستگاهها را معين ميكنند و گروههاي گردشگر در اين مسيرها تردد ميكنند. عبور از اين مسيرها بهمراتب خطرهاي كمتري را ايجاد ميكند و به گونههاي طبيعي و گياهي كمتر آسيب وارد ميشود.
وي اظهار كرد: در عين حال، برنامههاي آموزشي را تدارك ميبينند كه هدف آنها اطلاعرساني به بازديدكنندگان است و آنها در عرصههاي طبيعي به گونههاي كمياب و نادر آسيب نميرسانند و محيط را آلوده نميكنند. همچنين در ارتباط با مسايل مديريت زباله، به آنها آموزش داده ميشود كه حتيالمقدور آسيبي را به محيطهاي مورد بازديد نزنند.
او ادامه داد: اگر قرار باشد، چيزي بهعنوان توريسم انبوه را بدون برنامه و بهصورت لجامگسيخته به عرصههاي طبيعي وارد كنيم، با بحرانهاي زيستمحيطي مواجهه خواهيم شد. در اين شرايط، بهتر است كه چنين توسعهاي اصلا بهوجود نيايد، يعني توسعهي گردشگري كه به بهاي نابودي منابع طبيعي باشد، مطلقا به نفع كشور نيست و بهتر است كه چنين توسعهاي پيگيري نشود.
وي بيان كرد: آن مدل از توسعهي گردشگري پايدار مد نظر است كه در تضاد با منابع زيستمحيطي كشور در درازمدت نباشد و آگاهيهاي عمومي و سطح فرهنگ جامعه را در مواجه با پديدههاي زيستمحيطي افزايش دهد و به اين ترتيب، زمينهي تحول و شكوفايي را فراهم آورد.
اين كارشناس حوزهي گردشگري تأكيد كرد: اگر صنعت گردشگري بهدرستي مديريت نشود، آثار زيانباري را در حوزهي اجتماعي و فرهنگي بهوجود ميآورد. از جملهي اين آثار زيانبار اجتماعي، حضور پرتراكم گردشگران در مناطق گردشگري است.
او افزود: نمونهي اين مسأله را در ايام نوروز ميتوان ديد كه مناطقي مانند ماسوله و ابيانه با ظرفيت اندك، پذيراي صدها و هزاران خودرو نميتوانند باشند و وجود آنها به محيط بومي آسيب ميزند و تأمين نيازهاي اوليهي ساكنان را با مشكل روبهرو ميكند. نانواييها شلوغ ميشوند، مسيرهاي عبور و مرور پرتراكم ميشوند و ساكنان ترجيح ميدهند كه چنين گردشگري در اين مقاصد وجود نداشته باشد. در واقع، اگر گردشگري سبب شود كه زندگي عادي مردم مختل شود، مطلوب جامعهي ميزبان نخواهد بود.
وي اظهار كرد: اگر ظرفيتسنجي نشود، برنامهي سفر مديريت نشود و مديريت گردشگري آثار منفي آنرا به حداقل كاهش ندهد، تضادهايي بهوجود ميآيند كه از توسعهي سازمانيافتهي گردشگري مانع ميشوند.
مدرس دانشگاه جامع علمي ـ كاربردي بيان كرد: توسعهي گردشگري در ايران هماهنگ با روند توسعهي گردشگري جهاني نيست. كشورهايي كه توسعهي گردشگري متوسطي دارند، بايد خود را با روند توسعهي گردشگري جهاني هماهنگ كنند. بنابراين توسعهي گردشگري به مفهوم واقعي آن، زماني در كشور محقق ميشود كه به حساسيتهايي كه در فرآيند توسعهي گردشگري لازم است، توجه شود. البته يك بعد آن به مسايل زيستمحيطي و خدماتي كه گردشگران بايد دريافت كنند، بازميگردد.
وي گفت: كساني مسؤوليتهاي نظارت و كنترل را در اين زمينه برعهده دارند و بايد با اعمال نظارت و كنترل دايمي، زمينهي لازم را براي ارتقاي كيفي بهوجود آورند تا حلقه و زنجيرهي تكامليافتهتري براي ارايهي خدمات به گردشگران بهوجود آيد و چرخهي اقتصادي نيز شكل گيريد و شبكهي توزيع بهوجود آيد. اين شبكهي توزيع بهشكل كاملا نظامدار و هماهنگشدهاي روند ارايهي خدمات مطلوب را به گردشگران پديد ميآورد و اثرهاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ناشي از توسعهي گردشگري بهشكل كاملا مطلوبي در كشور متبلور ميشود. اكنون چنين نظمي در فرآيند توسعهي گردشگري وجود ندارد.
شفيعزاده تأكيد كرد: برداشتهاي سازمانهاي مسؤول در مقولهي توسعهي گردشگري به تغيير و تحول نياز دارد و بايد نگاه جهانيتري به مقولهي توسعهي گردشگري داشته باشند. همچنين بايد از تجربههاي بينالمللي و دانش و تكنولوژي موجود بهرهي لازم را بگيريم. در عصري كه عصر انفجار و اطلاعات نامگذاري شده است، متأسفانه ما از فنآوري اطلاعات براي توسعهي گردشگري استفاده نميكنيم!
او در پايان اضافه كرد: ما از كارآفريني كه زمينهي تحول را در حوزهي گردشگري ميتواند بهوجود آورد، بيبهرهايم. كساني كه دستاندركار و سياستگذارند، چون درك عميقي از روند جهاني توسعهي گردشگري ندارند، طبيعتا سياستهايي كه وضع ميكنند، چه بسا در مرحلهي اجرايي شدن نيز ما را در مسير جبران عقبافتادگيها از جامعهي جهاني ياري نكنند. به همين جهت، روند توسعهي گردشگري در ايران، روند اميدواركنندهاي نيست و اين وضعيتي است كه ما در آن گرفتار هستيم.
انتهاي پيام
نظرات