اشاره:
آن چه كه در پي ميآيد چهارمين بخش ازكارگاه «بررسي سياستهاي مديريت ريسك در بخش كشاورزي ايران» است كه به موضوع «بيمهي محصولات كشاورزي» اختصاص داشت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران، درچهارمين بخش ازگزارش اين كارگاه، دكترسيد ابوالفضل جواديان عضوهيأت مديرهي صندوق بيمهي محصولات كشاورزي به بيان سايرراهكارهاي موجود در زمينهي موانع وچالشهاي بيمهي كشاورزي پرداخت.
وي دراين كارگاه استفاده ازبيمهي درآمدي را بهعنوان سازوكاري نوين در برطرف كردن موانع و مشكلات بيمهي كشاورزي معرفي ميكند.
اين عضو هيات مديرهي صندوق بيمهي محصولات كشاورزي در ادامه ساير راهكارهاي موجود براي برون رفت از موانع و مشكلات بيمهاي را بيمهي عوامل توليد دركنارساير شيوههاي بيمهاي، تبديل بيمهي فردي به بيمه گروهي بيان ميكند و برتري استفاده از اين راهكار را كاهش مخاطرات اخلاقي و هزينههاي بيمهاي مي داند.
دكترجواديان در ادامهي به اين موضوع اشاره دارد كه، توسعهي مطالعات، تحقيقات و استفاده از خدمات مشاورهاي متخصصين و دانشگاهيان ميتواند راهحل مناسبي در جهت رفع موانع ومشكلات بيمهاي باشد
درپي متن كامل چهارمين بخش ازگزارش اين كارگاه بهحضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود.
مزايايي بيمه درآمد:
پوشش تمام خطرات تاثيرگزار بر قيمت و درآمد، كاهش مخاطرات اخلاقي
خبرنگار:
به باور برخي از اساتيد اقتصاد كشاورزي، با توجه به شرايط كنوني كشاورزي كشور، بهتر است كه از«بيمه درآمدي» استفاده شود، نظر شما در اين باره چيست؟
دكتر جواديان:
بيمهي درآمدي، از پيشرفتهترين سيستمهاي بيمهاي دنياست، چراكه درآمد بهعنوان آخرين حلقهي توليد، تمام عوامل تاثيرگذاربرقيمت وعملكرد محصول را تحت پوشش قرارميدهد. براي نمونه دركشورهاي پيشرفتهاي همانند كانادا درحدود 90-80 درصد پوشش بيمهاي، بيمه درآمديست. اين روش بيمهاي، دركشورهاي همسايه، ازجمله هندوستان از سال2002 به بعد رواج پيدا كرده است. دركشورما نيزازچند سال پيش، مطالعاتي درزمينهي استفاده از بيمهي درآمدي توسط دانشگاهها انجام شد. اين روش بيمهاي پس از امكان سنجي در قالب مطالعات، به شيوهي آزمايشي برروي يك محصول به مرحلهي اجرا درآمد. اميد است درسالهاي آتي اين روش دركشورتوسعه يابد.
بيمهي تضمين توليد
«بيمهي تضمين توليد» نيزدرمقايسه با «بيمهي عملكرد محصولات» ازسازوكار پيشرفتهتري برخوردار است، در روش بيمهي تضمين توليد، سطحي ازتوليد در يك منطقه گارانتي ميشود، بنابراين تمام خطراتي كه تاثيرگذاربرافت توليد تا سقف مورد نظر تحت پوشش بيمه قرار ميگيرند.
براي نمونه اگرميانگين توليد 10 سالهي گندم درمنطقهاي، 4 تن درهكتار باشد، تمام محصول گندم توليدي اين منطقه تا اين ميزان تحت پوشش بيمه قرار ميگيرند. درنتيجه اگربه هردليلي، توليد محصول منطقه از اين ميانگين كمتر شد، مابهتفاوت اين سقف توليد بهعنوان غرامت به كشاورزان پرداخت ميشود. درسال گذشته بيمهي تضمين توليد گندم ديم بهشكل آزمايشي دراستان كرمانشاه اجرا شد.
بايد به اين نكته توجه شود كه تنها تفاوت بيمهي درآمد با بيمهي تضمين توليد اين است كه دربيمهي تضمين توليد نوسانات قيمتي تحت پوشش صندوق بيمهي كشاورزي قرارنميگيرد. بهعبارت ديگر هرآنچه سقف توليد را تحت تاثير قرار ميدهد به وسيلهي بيمه جبران خواهد شد، كه تحتعنوان «بيمهي تمام خطر» معرفي ميشود. اين بيمه تمام ريسكها اعم ازعوامل قهري، غيرقهري، آفات و بيماريها را نيز تحت پوشش قرار ميدهد. اما تعهدي در قبال نوسانات قيمتي ندارد.
خبرنگار:
آيا مخاطرات اخلاقي در بيمهي درآمدي نيز همانند ساير شيوههاي بيمهاي است؟
دكتر جواديان:
مخاطرات اخلاقي به معناي تغيير رفتار كشاورز پس از خريد بيمهنامه است، به بيان ديگر كشاورز بهويژه در بيمههاي انفرادي ازمحصول خود نگهداري نكرده و عمليات كشاورزي مناسب را درارتباط با نگهداري محصول انجام نميدهد زيرا مطمئن است كه بيمه خسارات وارده بر محصولش را جبران ميكند.
لازم به توضيح است كه مخاطرات اخلاقي دربيمهي درآمدي بهشدت كاهش مييابد، چراكه مهمترين اصل موجود در روشهاي جديد بيمهاي، داشتن آمار و اطلاعات واقعي و درست است. درمنطقهاي كه تحت پوشش بيمه قرار دارد اگر حادثهاي رخ دهد، تاثير يكساني برتمام توليدكنندگان اين منطقه خواهد داشت. درحاليكه با استفاده از بيمهي عملكرد محصول، تنها ميتوان ريسكهاي خاص موثر برعملكرد محصول را تحت پوشش قرار داد، اما ريسكهاي قيمتي ناديده گرفته ميشوند. اين درحاليست كه با استفاده از بيمهي درآمد، ميتوان تمام ريسكهاي مربوط به قيمت و عملكرد محصول را تحت پوشش قرارداد.
ارائهي بيمهي عوامل توليد در كنار بيمهي محصولات
توليدات كشاورزي بايد بههمراه تمام عوامل موثر در توليد محصولات تحت پوشش بيمهاي قرارگيرند. دراينباره مي توان به بيمهي ماشين آلات و ادوات كشاورزي، بيمهي سازهها، بيمهي كانالهاي انتقال آب و آبياري تحت فشار اشاره كرد.
درحال حاضر تمام موارد نامبرده دردستوركار صندوق بيمه قراردارند تا پس از اصلاح قانون استفاده از بيمهي عوامل توليد، بتوان آنرا به عنوان يك سبد تكميلي دركنارساير سياستها درنظر گرفت.
تبديل بيمهي فردي به بيمهي گروهي يا انبوهي
مزايا و معايب آن
همانطوركه پيش از نيزاشاره شد، در نظام بيمهاي فردي، ريسك و خسارت هريك ازبيمه گزاران و واحدهاي تحت پوشش را بايد اندازهگيري كنيم. مناطق مختلف كشور داراي شرايط مشخصي هستند، بنابراين دليلي وجود ندارد كه براي هربيمهگزار، نسخهاي جداگانه تجويز شود. درحال حاضردركشورما در حدود يك ميليون و هشتصد و هفتاد هزار بيمهگزار، تحت پوشش بيمه قراردارند؛ بنابراين اگر بخواهيم براي هر يك از اين افراد نرخ بيمه و فرمول خسارت ويژهاي داشته باشيم، اين اقدام بسيار دشوار خواهد بود.
خبرنگار:
در اينجا با اين پرسش مواجه ميشويم كه، در بيمههاي گروهي چه تفاوت ميان كساني كه مديريت بالاتري دارند با افرادي كه مديريت پائينتري دارند، وجود دارد؟
دكتر جواديان:
كساني كه مديريت بالاتري را اعمال ميكنند بهطورمعمول مشمول خسارت نميشوند. همانطوركه پيش از اين نيزمطرح شد بايد درگام اول بيمههاي گروهي، كشاورزان پرريسك، متوسط ريسك و كم ريسك تفكيك، سپس نحوهي پرداخت خسارات آنها توسط بيمهگر مشخص ميشود. بنابراين ميتوان درسالهاي آينده منطقهبندي و گروهبندي را بهگونهاي انجام داد تا كشاورزان پرريسك دريك گروه و كشاورزان كم ريسك نيز درگروه ديگري قرار گيرند.درحال حاضربه دليل استفاده از سيستم بيمهي فردي، امكان انجام چنين گزينشي ميان بيمهگزاران وجود ندارد.
بيمههاي منطقهاي، مانند كلاسي است كه تمام افراد آن براساس يك معيار و استاندارد واحدي با يكديگرمقايسه ميشوند. بههمين دليل است كه تبديل بيمهي فردي به بيمهي گروهي يا منطقهاي ازجمله سياستهاي استراتژيكي اتخاذ شده دردنياست. بهكارگيري اين سيستمهاي بيمهاي دو دستاورد بسيارمهم دارد:
1. هزينههاي بيمهاي (عملياتي، اجرايي و خسارت) در مقياس كل بهشدت كاهش مييابد.
2. مخاطرات اخلاقي كاهش مييابد، چراكه اكثربيمهگزاران با انتقال اطلاعات نامتقارن به بيمهگران باعث پيدايي مشكلاتي دربخش كشاورزي ميشوند. لازم بهتوضيح است، استفاده ازاين شيوهي بيمهاي امكان بهرهگيري از بخش خصوصي را نيز فراهم ميكند.
هنگاميكه سازوكاربيمهاي تعريف شدهاي داشته باشيم و نوسانات ريسكي نيز بالا نباشد، درنتيجه بيمههاي خصوصي رغبت بيشتري براي ورود به اين سيستم خواهند داشت.
ازجمله معروفترين سبكهاي بيمهاي كه ميتوان آنرا در حوزهي بيمهي منطقهاي تعريف كرد، اصطلاح «ارزيابي خسارت براساس شاخصهاي منطقهاي» است. اين شاخص ممكن است مواردي چون تنشهاي خشكسالي، تگرگ، توفان و .... را دربرگيرد كه مبناي نرخگذاريهاي بيمهاي و ارزيابي خسارت در پرداخت غرامتها ميباشد. البته بايد بهاين نكته توجه داشت كه نرخ گذاري ريسكهاي تحت پوشش بيمه، براساس شاخص منطقهاي براي پرداخت خسارت باشد. درواقع نرخگذاري و نظام ارزيابي خسارت و پرداخت غرامت در قالب يك حوزه به شيوهاي يكسان اندازهگيري ميشود تا براي هربيمهگزار به شكل انتزاعي نسخهاي تحتعنوان نرخگذاري و برآورد خسارت درنظر گرفته شود. بنابراين با تعريف و ارائهي حدود و مرزبندي مناطق ميتوان نظام بيمهاي مناسبتري مانند جامعهي نرمال (جامعهاي كه بايد از حداقل استاندارد برخوردار باشد) را تعريف كرد. لازم بهتوضيح است درجامعهي نرمال اكثريت اعضاي آن در بخش وسط منحني قرار ميگيرند و درصد محدودي كه شرايط آنها از اكثريت جامعهي نرمال، ضعيفتراست دركنارههاي منحني قرارميگيرند. اين موضوع ازجمله ضعفهاي نظام بيمهاي گروهي يا انبوهي است؛ اما همانطوركه پيش از اين نيز مطرح شد نظام بيمهاي گروهي هزينههاي عملياتي و اجرايي را كاسته و از سوي ديگر مخاطرات اخلاقي را به شدت كاهش ميدهد. البته بايد توجه داشت كه تمام نظامهاي بيمهاي مطرح شده، نيازبه اطلاعات كامل و صحيح دارند. بهطورمعمول دركشورهايي همانند كشورما، كمبود و خلاء اطلاعاتي موجود اجراي چنين بيمههايي را با مشكل مواجه ميكند چرا كه شريان حياتي نظامهاي بيمهاي جديد، به ميزان دسترسي به اطلاعات صحيح و جامع بستگي دارد؛ نبود اطلاعات دربخشهاي مختلف كشاورزي اثرمنفي زيادي براندازهگيري ميزان خسارت واقعي ميگذارد، از سوي ديگراستفاده ازنظام بيمهي فردي دراين بخش مشكلاتي بسياري همچون اخلال ميان منابع و مصارف بيمهي كشاورزي را بههمراه خواهد داشت و از سويي نظام نرخ گذاري را مشكل تر ميكند.
بررسيها نشان ميدهد، كه كشورهاي ديگر اين مشكل را با استفاده از سيستم عكسهاي ماهوارهاي تا حد زيادي حل كرده اند.
توسعهي مطالعات، تحقيقات واستفاده ازخدمات مشاورهاي متخصصين و دانشگاهيان
صندوق بيمه بهمنظور دستيابي به اطلاعات بيشتر و بهرهگيري از تكنولوژيهاي موجود دنيا سياستهايي را در دست اقدام دارد، با توجه به اين كه اتخاذ هرسياست و راهكاري نياز به بررسي و مطالعات بيشتردارد، صندوق نيز درحوزهي مطالعات خود اين اقدامات را شروع كرده است. بنابراين اگر يك تعامل بسيار نزديك ميان موسسات تحقيقاتي وابسته به بخش كشاورزي و صندوق در زمينه شناسايي ريسك و جمعآوري اطلاعات مورد نياز انجام دهند اين موضوع منجر به تحول عظيمي در بخش كشاورزي ميشود.همچنين اگراطلاعات حاصل از تكنولوژيهاي سنجش از راه دور يا عكسهاي ماهوارهاي در اختيار صندوق بيمه محصولات كشاورزي قرارگيرد اين اطلاعات ميتواند مرجع مناسبي درامر كاشت و سياستگزاري دربخش كشاورزي باشند.
درهرحال تمام مسائل و مشكلات بخش كشاورزي را نميتوان با استفاده از سيستمهاي بيمهاي حل كرد، بلكه بيمه دركنار ماموريت اصلي خود، كه جبران خسارت است ميتواند در كاهندگي خسارت نيز نقش داشته باشد، مشروط براينكه موسسات و سازمانهاي مسوول دربخش كشاورزي بهويژه موسسات تحقيقاتي، سازمانهاي هواشناسي و دانشگاهها در كنار صندوق بيمه قرار گيرند تا دراستانداردسازي واحدهاي توليدي، اجراي طرحهاي كاهندگي خسارت، اطلاعات مورد نيازبراي محاسبات فني را دراختيار صندوق بيمه قراردهند.
بنابراين اگر براي اندازهگيري ريسك، اين سازمانها و نهادهاي نامبرده دركنار يكديگر قرارگيرند، بيمه ميتواند نقش بسيار كليدي در تضمين توليدات كشاورزي ايفا كند. اين موضوع اكنون دراكثر كشورها درحال انجام است، بهطوريكه مشاهده ميشود تعداد كشورهايي كه از سيستم بيمهي كشاورزي استفاده ميكنند وهمچنين تعداد محصولات جديد بيمهاي، همواره درحال افزايش هستند.
ادامه دارد...
گفت و گو: زهرا شعبان زاده
خبرنگار اقتصاد كشاورزي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران
نظرات