آيتالله محمدرضا توسلي، مسوول دفتر حضرت امام خميني(ره)، با بيان اينكه شناخت از انقلاب اسلامي مستلزم شناخت افكار و انديشه حضرت امام (ره) است، تاكيد كرد:«امام (ره) را آنگونه كه بوده، بايد شناساند؛ ايشان را از راه نوشتههايي كه در وصيت نامه سياسي-الهياش به يادگارمانده و ازطريق كساني كه از ابتداي انقلاب با حضرت امام(ره) بودهاند و اطلاعات كافي داشتند، بايد شناخت، زيرا ممكن است امروز افرادي كه اصلا با ايشان ارتباط هم نداشتند ادعا كنند و نظراتي راجع به امام(ره) ارايه دهند.»
تاثيرات عميق مديريت حضرت امام (ره) فقط مربوط به پس از انقلاب نيست
مسوول دفتر حضرت امام(ره) در آستانه بيستونهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي در گفتوگو با خبرنگار سرويس تاريخ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين مطلب، يادآور شد:« در قانون اساسي در اصول 109 و 5 شرايطي براي رهبري برشمرده شده است. در اصل 5 قانون اساسي آمده است؛ در زمان غيبت ولي عصر(عج) امامت و ولايت امر با فقيه عادل، مجتهد، با تقوا، مدبر و مدير است. در اصل 109 قانون اساسي نيز كه در آن شرايط و صفات رهبري ذكرشده است؛ گذشته از علم و تقوا؛ بينش صحيح، تدبير، شجاعت و مديريت را از شرايط و صفات رهبري بر ميشمرد و پس از ارتحال حضرت امام (ره) خبرگان رهبري بر مبناي همين شرايط حضرت آيتالله خامنهاي را انتخاب كردند.»
اين عضو مجمع روحانيون مبارز با تاكيد براينكه « مديريت حضرت امام (ره) يكي از مسائلي بود كه توانست انقلاب را به پيروزي برساند» و « تاثيرات عميق مديريت حضرت امام (ره) فقط مربوط به پس از انقلاب نيست» خاطرنشان كرد:« مدتهاي مديد تبليغات كرده بودند كه اصلا اسلام و دين به سياست ربطي ندارد و روحانيت حق دخالت در سياست را ندارند. حوزههاي علميه و مساجد و روحانيون با سياست ارتباط نداشتند، اما افكار امام (ره)غير از اين بود. ايشان معتقد بودند سياست و مسايل سياسي اسلام بيشتر از مسايل عبادي آن مطرح است، اما حكومتهاي ظلم و جوري كه بر كشورهاي اسلامي حاكم بودند، همواره تبليغ ميكردند كه اصلا دين ربطي به سياست ندارد،درحالي كه اسلام براي اداره جامعه برنامه دارد، سياستش مربوط به تدبير و اداره كردن جامعه است، لذا امام (ره) همواره در فكر اين مساله بودند.»
وي خاطرنشان كرد:« در زمان رضاخان هم امام (ره) از مسايل آگاه بودند و منتظر وقت بودند تا بتوانند در فرصتي حقيقت اسلام و واقع آن را براي مردم بيان كنند. ابتداي شروع نهضت حضرت امام (ره) پس از فوت مرحوم آيتالله العظمي بروجردي، مرجع تقليد مسلمين، بود. امام (ره) از همان وقت اطلاع پيدا كردند كه محمد رضا شاه نقشههاي شومي دارد و ميخواهد اسلام را از بين ببرد. لذا امام (ره) بر مبناي همان بينش صحيحي كه راجع به اسلام داشتند، نهضتشان را از همان جا با مديريت صحيح شروع كردند. در شرايطي كه حوزهي علميه قم اصلا مساله سياست را خلاف شئون روحانيت ميدانست. به ياد دارم اگر طلبهاي گاهي روزنامه ميخواند مطرود ميشد و ميگفتند فلاني روزنامه خوانده است!! در اين محيط اجتماعي و فكري بود كه امام (ره) قيام كردند. اقدامات ايشان به گونهاي بود كه همهي مراجع وادارشدند وارد مساله سياست شوند.»
نظر امام (ره) اين بود كه افكار و سليقههاي مختلف را بايد با هم جمع كرد
توسلي ادامه داد:« اولين جلسهاي كه تشكيل شد با مراجع تقليد قم بود. در همان جلسه اول 9 نفر از بزرگان حوزه نهضت را شروع كردند. اين مديريت صحيح امام (ره) بود كه تعيين كرد از چه راهي بايد وارد شد. نظر امام (ره) اين بود كه افكار و سليقههاي مختلف را بايد با هم جمع كرد. سليقهها مختلف است، لذا پس از پيروزي انقلاب، امام (ره) متوجه بود كه يكي از راههاي نگهداري اين انقلاب حفظ نيروها با سلايق مختلف است. انقلابي كه نگهداري آن بالاتر از بوجود آوردنش است و با اين مشكلات بايد مديريت صحيح انجام گيرد. يكي از بينشهاي مديريتي امام (ره) اين بود كه دراين جامعهاي كه انقلاب كردهاند، سلايق مختلفي وجود دارد. امام (ره) هيچ جمعي را در انقلاب طرد نكردند.»
امام(ره) و انشعاب در جامعه روحانيت مبارز
وي همچنين دربيان خاطرات خود از اين شيوه مديريتي امام(ره) با اشاره به وقايع مقطع انشعاب مجمع روحانيون مبارز از جامعه روحانيت، گفت:« جامعه روحانيت مبارز متشكل از بسياري از بزرگان انقلاب بود، اما سلايق مختلفي در آن وجود داشت. حتي در سال 66 بعضي از بزرگان مثل آيتالله موسوي خوئينيها با امام (ره) ملاقات و عنوان كردند كه در روحانيت بالاخره سليقه هاي مختلفي وجود دارد. عدهاي بنا دارند تشكيلات جدايي از روحانيت ايجاد كنند، زيرا سليقهها متفاوت است و افكارشان با هم سازگار نيست. ابتدا نامهاي به امام(ره) نوشتند. امام (ره)اين موضوع را تاييد كردند. حضرت امام(ره) در جواب نامهشان نوشتند:" روحانيون مبارز تهران، سير قضيه به همين صورتي است كه در نامه آوردهايد. انشعاب تشكيلاتي براي اظهار عقيده مستقل و ايجاد تشكيلات جديد به معناي اختلاف نيست. اختلاف در آن زماني است كه خداي نكرده هر كس براي پيشبرد نظرات خود به ديگران پرخاش كند كه به حمدالله با شناختي كه من از روحانيون دست اندر كار انقلاب دارم چنين كاري صورت نخواهد گرفت."»
توسلي اضافه كرد:« امام(ره) در ادامه آن نامه آوردند كه من براي شما و همه كساني كه دلشان براي اسلام عزيز ميتپد دعا ميكنم و توفيق آقايان را از خداوند متعال خواستارم. از اينجا ميفهميم كه در مشي امام (ره) تنها يك گروه خاصي وجود نداشت. وقتي ميبيند سلايق مختلف، افكار و انديشههاي مختلف وجود دارد، ميگويد بايد انديشهها مختلف باشد. اصلا رشد جامعه به اين است كه افكار مختلف در ميان جامعه باشد. لذا ميبينيم كه امام (ره) بر آنچه كه سال 67 و در تشكيلات مجمع روحانيون مبارز انجام شد، صحه گذاشتند. گروههاي مختلف كه راه و افكارشان را راه و افكار امام(ره) تشخيص دادند و هميشه هم دنباله رو خط امام(ره) بودند در قالب مجمع روحانيون مبارز تلاش مي كردند كه انديشههاي امام (ره) را به مردم برسانند.»
به بركت روش و مشي امام(ره) پختگي در تشكيلات و نظام پيدا كرديم
توسلي ادامه داد: « مهندس ميرحسين موسوي كه پس از انقلاب مسئوليت نخست وزيري را برعهده داشتند، يادداشتهايي از مديريت امام(ره) دارند. ايشان ميگويند نكتهي برجسته و بارز امام(ره) در مديريت، بسط حوزهي تصميمگيري و دخالت نكردن در اموري كه مطابق نهادهاي بوجود آمده بايد كساني ديگر انجام ميدادند، بود. ايشان گفتند ما به بركت اين روش و مشي امام(ره) پختگي در تشكيلات و نظام پيدا كرديم. مقصود ايشان اين است كه امام (ره) ميگفتند كارهايي كه مربوط به هر نهادي است بايد درهمان نهاد انجام شود و نبايد در كارهايي كه مربوط به آنها نيست، دخالت كنند.اين يكي از اصول مديريتي برجسته حضرت امام بود كه مهندس موسوي تاكيد مي كنند كه به بركت اين روش و مشي امام(ره) پختگي در تشكيلات و نظام پيدا كرديم. امام(ره) با دادن اقتدار و عدم دخالت در غير موارد ضرورت و نظارت دقيق، به نيروها رشد مي دادند و آنها را پخته ميكردند.»
انقلابيون امروز و مردم بايد وصيتنامهي امام(ره) را بخوانند
وي با بيان اينكه امام(ره) تاكيد داشتند هر كس كه كاري به او محول شده است بايد فقط در آن كار وارد شود، گفت:« امام(ره) پايهگذار سپاه پاسداران و بسيج بودند و همه مي دانند كه چقدر به آنها احترام ميگذاشتند. انقلابيون امروز و مردم بايد وصيتنامهي امام(ره) را بخوانند تا بدانند برنامهي امام(ره) چه بوده است و چگونه عمل ميكرده است. امام(ره) اين وصيتنامه را به يادگار گذاشت. ايشان در وصيت نامه شان ميفرمايند " وصيت اكيد من به قواي مسلح آن است كه همانطور كه در مقررات نظام عدم دخول نظامي در احزاب و گروهها و جبهههاست، به آن عمل نمايند و قواي مسلح مطلقا چه نظامي و انتظامي و پاسدار و بسيج و غير اينها در هيچ حزب و گروهي وارد نشوند و خود را از بازيهاي سياسي دور نگه دارند.»
توسلي ادامه داد:« با اينكه امام (ره) ميگويند سياست ما عين ديانت ماست، اما بر اين امر هم تاكيد مي كنند كه قواي مسلح بايد در امر سياست دخالت نكنند و در اين صورت ميتوانند قدرت نظامي خود را حفظ و از اختلاف درون گروهي مصون باشند . به فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع كنند، چون انقلاب از آن همه ملت و حفظ آن به همگان واجب است. دولت، ملت و شوراي دفاع و مجلس شوراي اسلامي وظيفهي شرعي و ميهني دارند كه اگر قواي مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد بر خلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملي انجام دهند يا در احزاب وارد شوند كه بياشكال به تباهي كشيده ميشوند از قدم اول با آنان مخالفت كنند.»
امام (ره) از دخالت در وظايف دستگاهها ابا داشتند
وي افزود: « مهندس موسوي ذكر ميكنند كه دخالتهاي امام (ره) در كارهاي دولت هميشه در موارد استراتژيك بود و ايشان از دخالت در وظايف دستگاهها ابا داشتند. ايشان ميگويد مراجعاتي كه هميشه به دفتر امام(ره) ميشد از طريق دستگاههاي ذيربط و مسوول آن به جريان انداخته ميشد. حتي امام(ره) به اعضا دفتر خود فرمودند حق دخالت در كارها را نداريد و اگر كسي نامهاي و مسالهاي داشت به دستگاه مربوطه ارجاع دهيد. در آن دستگاه هيچ كس حق دخالت نداشت.»
مسوول دفتر حضرت امام (ره) در ادامه گفت وگو با ايسنا به نقل از مهندس موسوي اظهار داشت:« ايشان ميگويد من نديدم دفتر امام (ره)خود را درگير وظايف دولتي كند. حتي به ياد ندارم در مورد انتصاب يك فرد به يك پست يا بركناري او دخالت كنند. جز در يك مورد كه آن هم استثنايي بود. آقاي موسوي ميگويد امام(ره) در باب وزارت اطلاعات به من فرمود هر كسي را كه براي وزارت اطلاعات پيشنهاد كرديد با من هم مشورت كنيد اما خود امام (ره) حتي دخالت نميكردند.به نظرمن اينگونه بود كه امام(ره) توانستند اين انقلاب را نگهداري كند و به ما تحويل دهند و تاكيد داشتند حفظ اين انقلاب هم از اهم واجبات است يعني حفظ اين انقلاب از نماز، روزه و حج واجبتر است. اين انقلابي است كه با خون عدهاي از عزيزاني كه شهيد شدند پيروز شد. بايد ديد رويه امام چگونه بوده است و چه دستور داده است.»
وي با تاكيد بر اينكه امام(ره) هيچ گاه با حذف يك گروه در انقلاب موافق نبودند، خاطر نشان كرد:« ايشان كساني كه در خط انقلاب بودند، ولو اينكه مخالف با امام (ره) بودند را به شرطي كه دست به اسلحه نبرده بودند، براي انقلاب نگه ميداشتند. ايشان بر اين باور بودند كه اين به دستور اميرالمومنين(ع) است و نامه ايشان به مالك اشتر بايد براي افراد در حكومت عبرت شود. حضرت وقتي به مالكاشتر نامه مي نويسند و او را به عنوان حاكم مصر مشخص ميكند تاكيد مي كنند كه مواظب باشد رحمت و محبتش شامل حال همه مردم شود و عنوان مي كند كه تو در كشوري وارد ميشوي كه درآن دو صنف هستند يا متدين هستند يا اينكه انسان هستند. هر دو داراي حق خود هستند.»
امام (ره) همه را زير چتر انقلاب نگه ميداشتند
اين عضو مجمع روحانيون مبارز افزود:« مشي امام(ره) اين بود كه براي اينكه گروهها از انقلاب نبرند، همه را در زير چتر انقلاب نگه ميداشت.ايشان ميگفت فكر نكنيد كه ما نبايد انتقاد پذير باشيم؛ نبايد گمان كنيم كه هر چه ميگوييم و ميكنيم كسي را حق اشكال بر آن نيست، بلكه تخطئه موجب رشد انسانها و هديهاي الهي است. نظر امام(ره) اين بود كه اين ملتي كه انقلاب كرده است انقلابش نبايد به گونهاي باشد كه به فرمايش مرحوم شهيد مطهري فرزندان خود را بخورد و به گونهاي شود كه يكباره ببينند آن كساني كه در انقلاب و جبههها بودند و جانباز شدهاند، مورد بياعتنايي واقع شوند.»
وي با اشاره به قرارگرفتن درآستانه انتخابات با انتقاد از برخي ردصلاحيت هاي انجام شده گفت:« بايد ديد چه كسي آنها را رد كرده است. براي آدم بسيار غصه ناك است كه ببينيم افرادي كه در زماني از مخلصين امام(ره) بودند، با عنوان عدم التزام به اسلام رد صلاحيت شوند. امروز برخي افرادي كه در نجف و قم با امام (ره) همراه بودهاند و تا آخرين لحظات حيات ايشان در كنار او بودند، متاسفانه با عنوان عدم التزام به اسلام ردصلاحيت شده اند. نميدانم برخي چگونه ميخواهند جواب بدهند. اسلام به آبروي مسلمانان بسياراهميت داده است. پيغمبر اسلام رو به كعبه ميايستاد و ميفرمود چقدر شان تو بالاست اي خانه! بعد امام ميفرمايند كه مومن از تو بالاتر است. آبروي مومن بالاتر است. اينها را بايد مراعات كرد. اينها همان وسايل نگهداري و حفظ انقلاب اسلامي است.»
رييس دفتر حضرت امام خميني (ره) در ادامه گفتوگو با ايسنا تاكيد كرد: « امام(ره) كساني را كه به انقلاب اعتقاد داشتند و با انقلاب بودند را رد نميكردند. يادم است اگر يك فرد انقلابي در انتخاباتي راي نميآورد، بلافاصله امام(ره) پست ديگري به او ميداد. امام(ره) تعادل را حفظ و همواره ملاحظه گروههاي مختلفي كه در انقلاب بودند و زحمت ميكشيدند را ميكردند.»
وي در ادامه يادآور شد: « در مقطع جنگ كه كشور از سوي بيگانگان مورد تهديد قرار گرفته بود امام(ره) بر مساله وحدت تاكيد داشتند. ايشان ميفرمود اگر وحدتتان را حفظ كنيد، انقلابتان محفوظ است. بترسيد از روزي كه اختلاف بينتان واقع شود و حمايت مردم را از دست بدهيد. بارها تاكيد كردند مواظب باشيد مردم را از دست ندهيد. انقلاب ما انقلاب مردمي است اگر مردم را از خودتان دور كرديد بدانيد كه خطري براي انقلاب است.»
توسلي همچنين با يادآوري اهميت مسايل سياست خارجي از منظر امام راحل اضافه كرد: « آقاي مهندس موسوي در خاطراتشان ميگويد كه در ابتدايي كه من به وزارت خارجه منتقل شدم بحث حضور در سازمان ملل مطرح شد. اين اولين حضور ايران در سازمان ملل بود. من اين بحث را با امام(ره) مطرح كردم كه آيا اجازه ميدهيد ما به آنجا برويم يا نه؟! امام فرمودند من با اصلش موافق هستم. اما شما پيش بيني كردهايد كه آيا اجازه ميدهند شما در آنجا صحبت كنيد. من كمي توضيح دادم و گفتم ظاهر امر نشان ميدهد كه بتوانيم كاري انجام دهيم. فرمودند شما فكر كردهايد كه اگر پشت تريبون برويد بايستيد و يك بار بلندگو را خاموش كنند باعث مي شود شما را تحقير كنند. اين نكته براي من تكان دهنده بود كه امام(ره) تا اين اندازه مقيد است كه اگر يكي از مسوولان نظام به خارج از كشور رفت، تحقير نشود. چراكه اگر تحقير شود نظام تحقير شده است. اگر وزير خارجهاي تحقير شود نظام تحقير شده است.»
وي يادآور شد:« امام(ره) فرمودند كه مردم را نگه داريد. مردم خيلي جلوتر از ما هستند ما عقب آنها ميرويم. بايد مواظب باشيد اگر ميخواهيد موفق شويد هميشه مواظب باشيد كه مردم را از دست ندهيد. مردم براي امام خيلي اهميت داشتند و به خصوص هميشه اتحاد و وحدت بين تمام نيروها را ميخواستند.»
امام (ره) حفظ آبروي انقلابيون را واجب ميدانستند
اين عضو مجمع روحانيون مبارز تصريح كرد:« امام(ره) به اختلاف سلايق قائل بودند، اما ميفرمودند كه اختلاف به معناي اين نيست كه به يكديگر بپرند يا كساني كه در انقلاب بودهاند و براي آن زحمت كشيدهاند به خاطر اينكه جزو يك گروه نيستند مورد اتهام و بيمهري قرار بگيرند. امام(ره) از اين مسايل خيلي ناراحت بودند و لذا در زمان ايشان سعي ميكردند تعادل حفظ شود. امام (ره) حفظ آبروي انقلابيون را واجب ميدانست و حتي حاضر نميشدند كه يك امام جمعه را عزل كنند. مگر اينكه خودش استعفا ميداد. براي اينكه ميگفت او در آنجا آبرو پيدا كرده است و من هيچ گاه حاضر نيستم آبروي يك مسلمان را ببرم.»
وي ادامه داد:« علي رغم اختلاف نظراتي كه امام(ره) با برخي از مراجع به لحاظ فقهي و بينشي داشتند، نظرات مجتهدين را براي خودشان حجت ميدانست وبه آنها پرخاش نميكردند. يادم است افرادي بودند كه به لحاظ فقهي نظراتشان با امام(ره) مخالف بود، اما امام (ره) گاهي به من ميفرمودند كه راجع به مساله رويت هلال ماه از آنجا بپرسم و ببينم براي آنها رويت ماه ثابت شده است يا نه. وقتي در قم بوديم، امام(ره) به افراد بيروني خود ميفرمودند اگر كسي به مراجع تقليد اهانت كند ولايتش قطع شده است. امام(ره) مواظب بود افرادي كه در بيروني ايشان هستند نسبت به فقها و مراجع ديگر صحبتي نكنند. با افرادي كه ذهن ساده اي داشتند و حتي درجريان انقلاب شركت نكرده بودند وقتي از وضع نا مناسب زندگي آنها اطلاع پيدا ميكردند، به من ميفرمودند كه به فلان كس بگوييد ماهي 50 هزار تومان به خانهي آن روحاني پيرمرد ببرند. ايشان افراد اينگونه را هم حفظ ميكردند.»
توسلي تاكيد كرد: « از آنجا كه امام (ره) رهبري بودند كه صداقتشان را به مردم ثابت كرده بودند و مردم هم به او اعتقاد عميق داشتند و او را راستگو ميدانستند. امام(ره) توانست كاري كند كه همه مردم و اقشار مختلف از بازاري و كشاورز هم در انقلاب شريك شوند و ميفرمود اين مردم انقلاب كردند و صاحب انقلاب هستند من كارهاي نيستم. امام(ره) با بيانات لطيف خودشان توانستند مردم را زير يك پرچم جمع كنند و انقلاب را به پيروزي برسانند.»
توسلي افزود: « من خود در مقطع جنگ پيام آور امام (ره)بودم كه حاج احمد آقا به من نوشت امام (ره)فرمودند نزد جامعه مدرسين و يكي از احزاب و مجلس شوراي اسلامي پيام امام(ره) را برسانيد كه تضعيف دولت جايز نيست. ايشان گفته بودند كه مشكلات زياد است بكوشيد كه مشكلات را از طريق سالم رفع كنيد مشكلات زياد است و به اين زودي هم دفع نميشود. بايد صبر كرد و مهلت داد. به خصوص ايشان از آقاي مهندس موسوي تجليل كردند و گفتند تعويض ايشان امكان ندارد، بايد آقايان خودشان بنشينند نظرات خود را مطرح كنند و ايشان نظرش هميشه اين بود كه همه با هم باشند و از راه مسالمت آميز مسايل حل شود.»
امام(ره) تاكيد داشتند كه بايد دربيت ايشان افراد بيطرف باشند
وي گفت: « امام(ره) تاكيد داشتند كه بايد دربيت من افراد بيطرف باشند. بني صدر، قبل ازعزل، با امام(ره) ملاقات هايي داشت. امام(ره) اطلاع پيدا كردند كه بعضي از افراد دفتر و اعضاي سپاه كه مسووليت حفاظت بيت را داشتند با بياعتنايي با او برخورد كردند. وقتي امام(ره) از اين موضوع اطلاع پيدا كردند خطاب به تمام اعضا دفتر فرمودند كه تمام افراد بايد بيطرف باشند و جانب گروه خاصي را نگيرند. به هيچ كس نبايد توهين شود. آقايان اگر نميتوانند اينگونه عمل كنند شرعا موظف هستند از بيت خارج شوند. بني صدر كه امام(ره) او را ميشناخت اما چون هنوز رييس جمهور بود يادم هست وقتي به اينجا ميآمد گاهي اوقات برادران سپاه يا بعضي از افراد دفتر به او بياعتنايي ميكردند، كه ظاهرا به امام(ره) منتقل كرده بود. امام(ره) بلافاصله به اعضاي دفتر دستور دادند كه به هيچ كس حق اهانت نداريد.»
توسلي ادامه داد: « آقاي مهندس موسوي ميگويند كه امام(ره) به ايشان فرمودند كه فكر ميكنم اصل جاوداني براي همه سياستمداراني باشد كه ميخواهند صادقانه عمل كنند، فرمودند كاري نكنيد كه نتوانيد به مردم توضيح دهيد اصل آن است كه ما مردم را داشته باشيم. اگر هر كاري ميكنيم بايد به گونهاي باشد كه بتوانيم به مردم جواب دهيم. اما ايشان ميفرمودند كه گاهي كه براي امام(ره) وجوهات را به شكل ارز ميآوردند. بازار آزاد با بانك اختلاف قيمت فاحشي داشت. حتي از امام سوال كردند كه آيا ميتوانيم ارزهايي كه براي وجوهات براي شما ميآوردند در بازار آزاد بفروشيم. يادم است كه امام(ره) فرمودند از آقاي نخست وزير بپرسيد اگر ايشان موافقت كرد ميتوانيد ارز را در بازار آزاد به نفع سهم امام بفروشيد.»
شجاعت و تدبير از اصول مديريتي امام(ره) بود
وي با بيان اينكه شجاعت و تدبير يكي ديگر از اصول مديريتي امام(ره) بوده است، گفت: « يكي ديگر از شرايط و صفات رهبري كه در اصول 109 و 5 قانون اساسي آمده، تدبير و شجاعت است. مفهوم آن به فكر كردن به آخر كار و نظر كردن به آن است. قبول قطعنامه و آتشبس از طرف حضرت امام (ره) در سال 67 و در آن بحبوحه تدبير و شجاعت معظمله را به منصه ظهور رسانيد. چرا كه شجاعت هميشه به معناي ايستادن و مقاومت در مقابل دشمن و نهراسيدن از آن نيست، گاهي شجاعت اقتضاي عكس آن را دارد، كه فرد بر اساس آن براي رضاي خدا و مصلحت از ايده و تصميم قبلي خود چشم بپوشد.»
توسلي درادامه با قرائت بخش هايي ازبيانات حضرت امام(ره) در مورد پذيرش قطعنامه گفت: « حضرت امام (ره) در اين باره ميفرمايند كه حقيقتا مسالهي بسيار تلخ و ناگواري براي همه خصوصا براي من بود، تا چند روز قبل معتقد به همان شيوه و دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در آن ميديدم، اما به واسطهي حوادث و عواملي كه از ذكر آن خودداي ميكنم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلحت نظام و انقلاب ميدانم و خدا مى داند كه اگر نبود انگيزه اى كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قربانى شود هرگز راضى به اين عمل نمى بودم و مرگ و شهادت برايم گواراتر بود. اين مساله براي من از زهر كشندهتر است ولي راضي به رضاي خدايم و براي رضايت او اين جرعه را نوشيدم. فرزندان انقلابي ام! بدانيد كه لحظه لحظهي عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما ميگذرد و ميدانم كه به شما سخت ميگذرد ولي مگر به پدر پير شما سخت نميگذرد؟ ولي تحمل كنيد كه خدا با صابرين است.»
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: حميده صفامنش
انتهاي پيام
نظرات