• دوشنبه / ۱۹ آذر ۱۳۸۶ / ۱۶:۲۸
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8609-11404
  • خبرنگار : 71219

در دومين روز گردهمايي سالانه‌ي باستان‌شناسان، كاوش‌هاي تپه‌هاي باستاني كلورز و نادرتپه تشريح شدند

در دومين روز گردهمايي سالانه‌ي باستان‌شناسان،
كاوش‌هاي تپه‌هاي باستاني كلورز و نادرتپه تشريح شدند
دومين روز نهمين گردهمايي سالانه‌ي باستان‌شناسي ايران در موزه‌ي ملي برگزار شد. به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در بخشي از نشست امروز (19 آذرماه) كه به رياست سيف‌الله كامبخش و مهرداد ملك‌زاده برگزار شد، محمدرضا خلعتبري و كريم عليزاده گزارش‌هايي را از كاوش‌هاي خود در محوطه‌هاي تپه‌ي باستاني كلورز و نادرتپه‌ سي ارايه كردند. در ابتداي اين بخش، محمدرضا خلعتبري به ارايه‌ي گزارش كاوش‌هاي باستان‌شناختي در تپه‌ي باستاني كلورز با موضوع نهشته‌هاي معماري عصر آهن گيلان پرداخت. وي با بيان اين‌كه كارهاي پژوهشي تاكنون بيشتر در محوطه‌هاي ديلمان، سفيدرود و رودبار متمركز بوده‌اند و هنوز بخش‌هاي وسيعي از اين سرزمين و جنوب، جنوب شرقي و شمال غربي استان دست‌نخورده باقي مانده‌اند، توضيح داد: محوطه‌ي كاوش‌شده چهار هكتار مساحت و 29 متر ارتفاع دارد كه بخش فوقاني تپه به‌صورت فلات‌گونه است و بخشي از آن نيز براثر زلزله از ميان رفته است. با اين‌حال با توجه به اين‌كه در گذشته، مالكيت اين محوطه در اختيار رييس ساواك استان گيلان بود و اكنون مالكيت از آن سلب شده و در اختيار دولت است، امكان انجام كارهاي پژوهشي راحت‌تر بود. اين باستان‌شناس با اشاره به اين‌كه تپه‌ي باستاني كلورز خود يك تپه‌ي طبيعي است كه در بخش فوقاني آن لايه‌هاي استقراري شكل گرفته‌اند، گفت: آثاري كه در اينجا به‌دست آمده‌اند، از باارزش‌ترين آثار شناسايي‌شده در استان گيلان هستند، بويژه آثار معماري خشتي برجسته‌ي آن. در اين محوطه، چهار ترانشه باز كرديم كه در ترانشه‌ي نخست شاهد يك سالن بزرگ بوديم كه در قسمتي از آن، اجاقي قرار داشت كه هنوز خاكستر و ذغال در آن ديده مي‌شد. در كنار اين سالن نيز سالن مشابه ديگري بود كه در دوره‌هاي بعد تقسيم شده بود. خلعتبري با تاكيد بر اين‌كه به‌دليل نفيس بودن اين محوطه از همان زمان كاوش، كار حفاظت نيز انجام مي‌شد، بيان كرد: آنچه در اين معماري اهميت داشت، وجود حدود دو متر از باقي‌مانده‌ي ديواري بود كه آثار خشت و ملات گل در آن به‌وضوح ديده مي‌شدند و نشان مي‌داد كه اين اثر تا زماني متمادي برپا بوده و سپس تخريب و متروك شده است. همچنين تنورهايي نيز به‌دست آمده‌ كه در مجموعه استفاده هر روزه داشته‌اند. وي با افزودن اين مطلب كه مجموعه‌اي از سفالينه‌ها و آثار زيادي از استخوان‌هاي حيواني نيز پيدا شده‌اند، ادامه داد: تمام ابزار سنگي پيداشده، از داخل اتاق‌ها به‌دست آمده‌اند كه نشان مي‌دهد، در زمان خود كاربرد داشته‌اند و حتا اكنون در بعضي از روستاهاي اطراف نيز برخي از آن‌ها استفاده مي‌شوند. با اين‌حال براي تعيين دوره‌ي دقيق اين ابزارها بايد بررسي اساسي انجام شود. به گزارش ايسنا، كريم عليزاده نيز درباره‌ي كاوش‌هاي خود در نادرتپه سي توضيح داد: سه سال پيش پس از بررسي دشت مغان متوجه شديم كه بسياري از آثار آنجا را نمي‌شناسيم و مقايسه‌ي سفالي نيز كمكي نمي‌كند. به همين دليل، اين فكر ايجاد شد كه اين منطقه توالي سفالي خاص خود را مي‌خواهد و يكي از محوطه‌هايي كه تصميم به بررسي آن گرفتيم، محوطه‌ي نادرتپه‌ سي بود. به گفته‌ي او، اين محوطه پيش از اين توسط باستان‌شناسان ديگر بررسي شده بود كه البته ابتدا در سال 1346 توسط كامبخش شناسايي شد. عليزاده افزود: اين تپه، 25 متر ارتفاع و سه‌ونيم هكتار وسعت دارد كه با احتساب آسيب‌هايي كه به آن وارده شده‌اند، احتمالا وسعت اوليه‌ي آن پنج هكتار بوده است. همچنين اين تپه داخل يك پاسگاه مرزباني قرار دارد كه همين مساله سبب شده است، تپه سالم بماند و تقريبا حفاري غير مجازي در آن انجام نشود. اين باستان‌شناسي در گزارش خود بيان كرد: در بالاي اين تپه، يك معماري از آثار پهلوي اول است كه پس از يك متر حفاري در آن، با يك حصار خشتي برخورد كرديم و با توجه به قوسي كه دارد، به‌نظر مي‌رسد، با آثار يك برجك مواجه باشيم. همچنين در ادامه‌ي حفاري‌ها، حصارهايي از دوره‌هاي ساساني و اشكاني به‌دست آمدند؛ ولي پس از دوره‌ي اشكاني متاسفانه با يك خلاء بزرگ روبه‌رو شديم، زيرا در زير اين لايه تا چند متر، ديگر لايه‌هاي استقراري و معماري نديديم. در ابتدا تصور مي‌كرديم كه اين خاك غير فرهنگي است. البته سفال‌هاي اسلامي به‌دست آمدند و به‌نظر رسيد، شايد در اين دوره، افراد كوچ‌رو دوره‌ي اسلامي سطح تپه را پوشانده‌اند و در واقع لايه‌هاي قديمي‌تر در عمق بيشتري قرار دارند. وي در ادامه درباره‌ي آثار پيداشده‌ي مربوط به مرحله‌ي دوم فرهنگ كورا ارس، گفت: شكل‌گيري اين فرهنگ با بحث‌هايي روبه‌روست و همچنان درباره‌ي آن مطالعات انجام مي‌شود، زيرا چگونگي شكل گرفتن و پايان آن مشخص نيست. اين فرهنگ از شرق تركيه و جنوب قفقاز شكل‌ گرفته و در مرحله‌ي دوم خود، توسعه‌ي عجيبي پيدا كرده است. البته يك نمونه از اين فرهنگ در كشور ايران نيز به نام يانيك وجود دارد، ولي با اين‌حال، اواخر آن‌را نمي‌دانيم و مشخص نيست كه چگونه به‌پايان رسيده است. عليزاده همچنين در بخش ديگري از گزارش خود به آثار سوختگي و يك ‌لايه‌ي عظيم خاك كه قرمز شده بود، اشاره كرد و افزود: قلعه‌ي بزرگي از دوره‌ي اشكاني نيز وجود داشت كه قابل توجه بود، بويژه اين‌كه اين منطقه در دوره‌ي اشكاني اهميت زيادي داشته و شرايط نظامي در آنجا حاكم بوده است. البته وجود اين قلعه در دوره‌ي ساساني نيز با صلابت ادامه داشته، ولي پس از آن با از ميان رفتن حكومت و حمايت‌هاي آن، شرايط پيشين را نداشته است. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha