مراسم ترحيم قيصر امينپور روز گذشته در مسجد الجواد (ع) تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در مراسم يادبود امينپور كه ازسوي خانوادهي او و با حضور جمع زيادي از چهرههاي مختلف ادبي، فرهنگي و سياسي همراه بود، ابتدا پيام مقام معظم رهبري بهمناسبت درگذشت قيصر امينپور توسط ساعد باقري خوانده شد.
همچنين مشفق كاشاني - رييس شوراي شعر و ترانهي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي - در سخناني اظهار كرد: هنوز شرارههاي داغ درگذشت ناگهاني سيدحسن حسيني بر دل و جانمان سايه افكنده بود، كه سفر نابهنگام امينپور داغي تمامعيار را بر دلمان نهاد.
اين شاعر پيشكسوت تصريح كرد: امينپور در دوران كوتاه، اما پربار عمر خود، آثاري برجسته در زمينههاي جنگ تحميلي، انقلاب شكوهمند اسلامي ايران و همچنين مسائل اجتماعي خلق كرد و در صف اول شاعران و نويسندگان معاصر قرار گرفت.
او در ادامه تأكيد كرد: امينپور گنجينهاي ارجمند از شعر و نثر بر جاي گذاشت، كه براي نسل امروز، فردا و فرداها، هرگز تازگي خود را از دست نداده و نخواهد داد.
مشفق كاشاني همچنين يادآور شد: او وراي هنر شاعري و نويسندگي، به انسانيت و بزرگواري، زبانزد خاص و عام بود و هيچگاه دلي را نيازرد.
وي سخن خود را با بيتي از سنايي به پايان برد و سرودههايش را در سوگ امينپور خواند.
حجتالاسلام محمدرضا اشراقي - پدر همسر قيصر امينپور - نيز با بيان خاطرهاي از مراسم ازدواج امينپور با دخترش و خواندن نماز اول وقت امينپور كه چقد او را خوشحال كرده است، گفت: امينپور عزيز، نجيب، شريف و متدين بود. با همهي آن دانشي كه در دل اندوخته بود، كمحرف و ساكت بود.
اشراقي همچنين اظهار كرد: قيصر براي خانوادهي خودش نبود؛ حتا براي پدرش هم نبود؛ براي همه بود؛ براي همهي مردم ايران است.
سهيل محمودي هم كه اجراي مراسم را برعهده داشت، در سخناني گفت: در چند روز اخير در جايگاههاي گوناگون صحبتهايي شده كه تحليل خواهم كرد؛ نه از طرف خودم، بلكه از طرف خانوادهي امينپور و از طرف دوستان و كساني كه از روزي كه امينپور از دزفول به تهران آمده و از سال 56 تا لحظاتي كه از دنيا رفت، با او همنفس بودهاند. حرفهاي مهمي دارم كه با شما مطرح خواهم كرد و گلهاي هم از نامهربانيهاي زمانه خواهم داشت.
وي در ادامه گفت: نكتهاي كه بايد دربارهي زندگي امينپور دانست و او خودش مصر بود، آنها را در شعرش و رفتارش اعلام كند، ابتدا ايمانمدار بودن و ايماندار بودن و پايبندي او به آيين مسلماني است؛ چه قيصر دههي 60، چه قيصر دههي 70 و چه قيصري كه تا نيمههاي اين دهه زندگي خودش را ادامه داد. او در همهي عمر با اعتقاد و به آيين مسلماني زيست و با زلالي ايمانمدار خود، زندگياش را جلوه و جلا بخشيد. اما در روزگاري هستيم كه به تعبير خود قيصر، روزگار احتمال است و نان به روز خوردن كساني از قبل ايمان، و قيصر امينپور از اين دسته افراد نبود.
اين شاعر يادآور شد: روز تشييع قيصر كساني آمدند عكس يادگاري گرفتند و حرفهايي گفتند كه زندگي قيصر سرشار از دل پرخون از دست آنها بود. كساني در اين چند روز مصاحبههايي كردند كه امينپور روحش از آن حرفها و نسبتها خبر نداشت. امينپور مسلماني بود كه نميخواست به قدرتهايي كه مسلماني را بهانه ميكنند، حق بدهد. اين را همه ما ميدانيم.
وي همچنين خاطرنشان كرد: حتا ما، من و ساعد باقري، كه بهعنوان نيروهاي مستقل در صدا و سيما كار ميكنيم، بارها از او خواسته بوديم كه به صدا و سيما بيايد و سخني بگويد، گفته بود من همينجا بنشينم و به شما مشورت بدهم، بهتر است.
او در ادامه تصريح كرد: از اينكه كسي در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مينشست و توقع داشت كه قيصر امينپور برود و مسلماني خودش را اثبات كند، دلخون بود.
محمودي همچنين گفت: اگر پيام تسليت بزرگان نبود، خيليها ميترسيدند در مطبوعات و اطلاعيههايشان و اين طرف و آن طرف دربارهي قيصر امينپور سخن بگويند؛ چون قيصر هم ديندار بود هم آزاده. كساني كه بهنام قلم انجمن تشكيل ميدهند، حاضر نشدند در فوت كسي كه در ميان اصحاب قلم از مسلمانترها بود، اطلاعيه بدهند. كساني هم كه بهنام نويسندگان، خانه تشكيل ميدهند، چون ميدانند كه قيصر چون دينمدار بود و سرسپردهي آستان اميرالمومنين (ع)، بيتفاوت شدند.
وي در پايان يادآور شد: خيلي از اين تجليلها كه شنيديم و ديديم، يا مصادرهي قيصر به نفع قدرت بود، كه او اهلش نبود و يا طرد قيصر بهخاطر اعتقادش، و اين دو نكته را بايد در بررسي شخصيت او بدانيم.
در ادامه، ساعد باقري نيز در سخناني گفت: اين اواخر بيماري جسمي قيصر به اين منجر شده بود كه مقداري دلنازكتر هم بشود. اگر هيچگاه رنجيدگي او از نارواها در چهرهاش پديدار نميبود، اما اين اواخر معلوم بود. وقتي آخرين كنگرهي شعر جوان با وضعيت خاصي برگزار شد، پنجشنبهي آخر كه گرد هم آمديم، قيصر گفت، بياييد اعلام كنيم فعاليت دفتر شعر جوان تعليق است؛ نه فقط به سبب اينكه بودجهي لازم در اختيار گذاشته نميشود، بلكه به سبب اينكه گويي اصلاً سر تحقير است.
اين شاعر ادامه داد: اما در روز تشييع پيكر قيصر، اطلاعيهي مديركل و ايستادن و گريه كردن و مصاحبه پشت مصاحبه ما را آتش ميزد و ميگفتم اي كاش آن گفتوگوهاي چهار روز پيش را ثبت كرده بودم؛ اما قيصر عزيز آنقدر بزرگ است كه همه را ببخشد.
حجتالاسلام ياري - امام جماعت مسجد الجواد (ع) - سخنران ديگر مراسم بود و با بيان روايتي از امام هادي (ع)، از قيصر امينپور بهعنوان قيصر كلام و ادب و مظهر كامل يك معلم ياد كرد و افزود: قيصر اهل نشان دادن خود نبود و از اين جهت وقتي جايزهاي را با نامش نامگذاري كردند، مايل نبود و همچنين به اين دليل از او كمتر مصاحبه ميديديم و او اين حركتهاي خودنمايي را آفت ميدانست.
در اين مراسم كه با مديحهسرايي مداح اهل بيت (ع) و قرائت سورهي مباركهي الرحمن همراه بود، علي موسوي گرمارودي نيز به بيان خاطرهاي از امينپور پرداخت و شعري را بهياد او خواند.
يدالله مفتون اميني هم سه رباعي را كه در سوگ قيصر سروده بود و گروس عبدالملكيان نيز شعري براي حاضران خواند.
همچنين حسامالدين سراج دقايقي «نينامه»ي قيصر امينپور را به آواز خواند.
علي انساني نيز ضمن بيان سخناني كوتاه به مديحهسرايي پرداخت.
در اين مراسم چهرههايي همچون: غلامعلي حداد عادل، محمدحسين صفار هرندي، محسن رضايي، حسن حبيبي، محمدباقر قاليباف، پرويز فتاح، علي شمخاني، محسن آرمين، عباس عبدي، علي حكمت، عبدالله ناصري، هادي خانيكي، محمدجواد حقشناس، احمد بورقاني و لطفالله ميثمي، و چهرههاي ادبي، فرهنگي همچون: محمدرضا شفيعي كدكني، رضا سيدحسيني، بهاءالدين خرمشاهي، محمدعلي بهمني، عبدالجبار كاكايي، محمد سلماني، فرهاد ميرعابديني، جواد محقق، مصطفي رحماندوست، حسين آهي، رضا اميرخاني، محسن مؤمني، فاضل جمشيدي، داوود غفارزادگان، افشين علاء، مصطفي محدثي، پرويز بيگي حبيبآبادي، اميرعلي مصدق، م. مؤيد و... حضور داشتند.
انتهاي پيام
نظرات