دكتر محمد خوشچهره با اشاره به حضور فرزندان چه گوارا در ايران و تجليل از آنها در يك همايش رسمي، گفت:« اگر بزرگداشت چهگوارا به عنوان فردي كه در دوران خفقان و در مبارزه با نظام سرمايهداري به پا خاسته، برگزار ميشود، واجد ارزش است؛ اما اگر از او به عنوان يك تفكر و مكتب فكري مبارزه ياد ميشود، با توجه به اصالت مكتب اسلام به عنوان مكتب آزاديبخش، چهگوارا جايگاهي قابل دفاع ندارد.»
نمايندهي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) اظهار داشت:« اگر بخواهيم چه گوارا را سمبل يك مكتب بدانيم اصلا جايگاه ندارد چون مكتب او و هم وزنش، كاسترو، يعني ماركسيسم مكتبي مبتني بر ماترياليسم ديالكتيك است.»
وي اظهار كرد:« در يك مقطعي در جنگ سرد، عموما نهضتهاي آزاديبخش با عقايد ماركسيسم مطرح ميشد و در تقابل با كاپيتاليسم كه در آن حاكميت سرمايه مطرح بود، نظام سوسياليسم يك نظام عدالتخواه بود.»
خوشچهره از چه گوارا و فيدل كاسترو به عنوان چهرهي مطرح اين مكتب در آمريكاي لاتين، به ويژه در دههي 1960 ياد كرد و افزود:« تا قبل از فروپاشي شوروي، فضاي دههي 1960، مبتني بر نفي اين افراد توسط دنياي غرب بود، ولي بعد از سقوط كمونيسم و فروپاشي شوروي، غرب چون از ترويج مكتب آنها يعني ماركسيسم نگراني نداشت، تجليل و تبليغ آنها را بلامانع دانست.»
نمايندهي مردم تهران در مجلس، با بيان اينكه در اين فضا، عكس چه گوارا گسترش زيادي يافت، تصريح كرد: « چه گوارا متعلق به يك ظرف زمانياي بوده كه چون اكنون نسبت به آن نگراني نيست، غرب نه تنها گرايش به آن را نفي نميكند بلكه بعضا تشويق نيز ميكند.»
به گفتهي وي، اين به مفهوم نفي شخصيت چه گوارا نيست چرا كه او يك شخصيت دانشجويي، آزاديخواه و مبارزي بوده كه ويژگيهاي شخصيتي او قابل توجه بوده است اما طيف كاسترو و چه گوارا گرايشهاي ماركسيستي يعني نفي خدا را داشته اند و اين با اعتقادات سياسي بسياري از مبارزان مذهبي آن مقطع، تناقض داشته است.
خوشچهره ادامه داد:« انقلاب اسلامي ايران نشان داد كه ماركسيسم تنها مكتب آزادي بخش نيست، بلكه اسلام ناب محمدي به گونهاي تحركزايي دارد كه باعث كنار زدن همهي جنبشها ميشود.»
عضو برجسته فراكسيون اصولگرايان مستقل با بيان اين نكته كه شوروي سابق پس از پيروزي انقلاب اسلامي، يكي از معاندان جمهوري اسلامي بود، افزود:« نظام جمهوري اسلامي با اصالت معنا و مكتب و راه و روشي كه داشت، جاي مكتبهاي آزاديبخش مادي و ماترياليستياي مثل سوسياليسم و كمونيسم را ميگرفت. »
به گفتهي وي، اگر هر تشكل دانشجويي با طرح چه گوارا بحث اصالت دادن به مكتب فكري چه گوارا و احياي ديدگاه ماركسيسم را مدنظر دارد، حركت او درست نيست چون مكتب او داراي اختلالات و تناقضات دروني بود و با فروپاشي نظام شوروي تاريخچهاش بسته شد، ولي اگر هر حركت دانشجويي، از مبارزان در طول تاريخ به خصوص مبارزان قرون اخير به خاطر نفس مبارزات با هدفهاي مبارزه با جرم، فقر، ستم، استعمار، استبداد و ... تجليل كند، واجد ارزش است، در اين صورت چه گوارا به عنوان چهرهاي عدالتخواه، شجاع، مردمي و چهرهي مبارزه جرم، ستم و بيعدالتي قابل طرح و حتي تجليل ميباشد.
خوشچهره عدم تفكيك بين اين دو موضوع را موجب انحراف دانست و يادآور شد:« اگر چه گوارا را مطرح ميكنيم بايد ببينيم به چه دليل او را طرح كردهايم آيا به دليل شخصيت رفتار وي و يا مكتب فكري او.»
انتهاي پيام
نظرات