• چهارشنبه / ۲۴ مرداد ۱۳۸۶ / ۱۲:۴۲
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8605-13682
  • خبرنگار : 71091

/عملكرد شوراي صنفي نمايش / عليرضا داودنژاد: زمان شكستن انحصارهاي قدرت در سينماي ملي فرا رسيده است

/عملكرد شوراي صنفي نمايش /
عليرضا داودنژاد: 
زمان شكستن انحصارهاي قدرت در سينماي ملي فرا رسيده است

عليرضا داودنژاد درباره‌ي عملكرد شوراي صنفي نمايش با ارسالي يادداشتي تحت‌عنوان "طوطي، زغن و شوراي صنفي اكران فيلم" توضيحاتي را ارايه كرد.

اين كارگردان و تهيه‌ي كننده‌ي سينماي ايران در متني كه اختصاصا در اختيار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گذاشته است، آورده است:

«در ميان تهيه‌كنندگان سينماي ايران اشخاصي هستند كه اگر نزد آنها از دانش سينمايي حرف بزني حوصله‌شان سر مي‌رود.

در ميان تهيه كنندگان سينماي ايران افرادي پيدا مي‌شوند كه اگر با آنها از رعايت اصول حرفه‌اي و احترام به مراتب دانايي حرف بزني اخم مي‌كنند.

در ميان تهيه كنندگان سينماي ايران كساني هستند كه اگر پيش آنها از عدالت، رعايت احوال ديگران و مقررات عام المنفعه صحبت كني عصباني مي‌شوند. البته اگر شما آدم پولدار ومتنفذي باشيد آنها با نقابي از دقت و علاقه و مهرباني به حرف‌هاي شما گوش مي‌دهند و اغلب در دل از گرايش شما به علقه‌هاي فرهنگي و هنري تعجب مي‌كنند.»

داودنژاد در ادامه آورده است: «اگر شما به آنها بگوييد سينما در دنياي معاصر يك امر راهبردي است و ملتي كه از فناوري نور وصدا بي خبر باشد و نتواند تصوير وصداي خود را به گوش و چشم مردم دنيا برساند محكوم به انزوا، انفعال، تقليد و درافتادن به سراشيبي زوال بومي و ملي است، سر تكان مي‌دهند.

اگر به آنها بگوييد يك تهيه سينما بايد صاحب ذوق و قريحه باشد، موسيقي گوش بدهد، كتاب بخواند، با نقاشي وقاب بندي و عكس و گرافيك آشنا باشد، تفاوت سينما را با تئاتر بفهمد، فيلم را از فتو رمان تشخيص بدهد، از معناي صوتي و تصويري سردربياورد و خلاصه با هنر و فرهنگ اهليت داشته باشد و اگر به عنوان گوينده‌ي اين سخنان آدم متنفذ و پولداري نباشيد و در سلسله مراتب قدرت دستتان به جايي بند نباشد يا كتك مي‌خوريد و يا بايد توهين و تحقير و تمسخر و طرد از جرگه پخش كنندگان را به جان بخريد.

گفتم پخش كنندگان و منظور همان تهيه كنندگاني است كه اغلب حيطه اصلي فعاليت آنها پخش فيلم است و توانسته‌اند در ساليان اخير بازار توزيع و نمايش را يكسره به انحصار دفاتر خود درآورند.

ناسازگاري گرايش به "كمپاني سالاري" با دفاتر مستقل و يا بي‌ميلي آنها به تاسيس تعاوني‌هاي صنفي، توليدي وتوزيعي و اشتهاي سيري ناپذير اين كمپاني‌بازان به ثروت و مكنت و قدرت هرگز اجازه نداده است كه در سينماي كشور فضاي دوستي، برادري، همكاري، تعاون، كار گروهي و انديشه‌هاي عام المنفعه پابگيرد و جدي شود.

مبتلايان به اين گرايش غالبا طرفدار فضايي آميخته به رعب، تهديد، ابهام، تظاهر، دروغ و زد و بند هستند؛ چرا كه فقط در چنين فضاهايي بوده است كه توانسته‌اند ثروت بياندوزند و قدرتمند شوند و مي‌دانند كه بازگشت امنيت به سينما و فروريختن ديوارهاي بي‌اعتمادي به دوستي و راستي و درستي راه مي‌گشايد و پايبندي به قانون و ميثاق‌هاي صنفي را اجتناب ناپذير مي‌سازد.

آنها يقين دارند كه در چنان شرايطي براي عده‌اي قليل اين امكان فراهم نمي‌شود كه بخش عمده امكانات و درآمدهاي سينما را به خود اختصاص دهند و همه جا نيز خود را كارشناس و نماينده و رييس و چهره‌ي حق‌ بجانب صنفي نشان بدهند.»

به گزارش ايسنا، كارگردان مصائب شيرين نوشته است: «متاسفانه فرهنگ نوكيسه‌گي آنچنان زرق و برق‌ مال و موقعيت را در چشم آدمي بزرگ مي‌كند كه به راحتي مي‌تواند اطرافيان و همكاران خود را لگد مال كند و بي‌هيچ دغدغه‌اي از علم اخلاق و عدالت فقط به ناخويشتن خويش بيانديشد.

براي اين قبيل افراد صحبت از ديگراني كه عمري را به تجربه و پژوهش و كار خلاق گذرانده‌اند به گفتاري بيهوده مي‌ماند كه ارزش گوش دادن ندارد.

از نظر آنها كساني كه به جاي يادگيري شگردهاي دلالي و بازي با بازار قيمت‌ها به دنبال علم و هنر و فرهنگ بوده‌اند افرادي عقب مانده و كم هوش هستند كه بايد به آتش نداري و محروميت و بيكاري بسوزند.

آنها رك و پوست كنده مي‌گويند كه به دنبال چيزي صرفه‌جويي در سرمايه گذاري و افزودن بر سود مالي نيستند! براي آنها سينما صرفا يك دكان است. دكاني كه خرج و دخل و سود و زيان آن وابسته به عملياتي است كه در "شوراي صنفي اكران فيلم" صورت مي‌گيرد و همه جا جنجال‌ها و مناقشات و نمايشات آنها هدفي جز تسلط بر اين "شورا" و احاطه بر حواشي و عملكرد آن چيز ديگري را دنبال نمي‌كرده است.

آنها در پي اين بوده و هستند كه هفته‌اي يك بار كركره شوراي صنفي را بالا بزنند و فيلم‌هايي را پايين بياورند و فيلم‌هاي ديگري را بالا ببرند و "حواله نمايش" دريافت كنند.

"حواله نمايش" فيلم سندي گرانبهاست كه با آن مي‌توان گيشه‌هاي سالن نمايش را در اختيار گرفت و لحظه به لحظه بليط فروخت و پول نقد از مردم دريافت كرد.»

وي آورده است: «اگر سينما گرفتار انحصار طلبي اين عده معدود از پخش كنندگان نبود و بالطبع پرده پوشي، ابهام و عايق‌سازي اطلاعات بر سينما مسلط نشده بود، امروز به راحتي مي‌توانستيم آمار را جلوي رويمان بگذاريم و ببينيم كه مثلا در چند سال گذشته ظرفيت‌هاي نمايشي تهران و شهرستان‌ها بين چند دفتر سينمايي تقسيم شده و بهترين سالنهاي پايتخت و شهرستان‌ها در اختيار كدام يك از دفاتر پخش بوده است.

آيا واقعا در شرايطي كه بازارهاي ماهواره‌اي، تلويزيوني، ويديويي و اينترنتي كشور در تسخير محصولات فرهنگي وارداتي قرار گرفته است، ادامه غلبه اين گونه جريانات انحصاري بر سالن‌هاي سينمايي كشور ـ يعني تنها سنگرهاي باقي مانده در فضاي سمعي و بصري داخل ـ چگونه قابل توجيه است؟ چگونه قابل پذيرش است كه سرنوشت بازار سينماي كشور هم چنان در دست جرياناتي باشد كه جز به امروز و فرداي تجارت‌خانه‌هاي خود فكر نمي‌كنند و سينما را فقط عرصه‌اي مي‌پندارند كه بايد بر آن تسلط جست و از آن پول استخراج كرد و به ساير حوزه‌هاي سرمايه گذاري برد؟!

اكنون كه داعيه‌هاي باطل اين دار و دسته‌ها مبني بر نمايندگي قاطبه تهيه‌كنندگان سينماي كشور بر همگان آشكار شده است و با رسميت يافتن "فدراسيون تهيه و توزيع" فقدان پايگاه فراگير صنفي آنها بر همگان عيان گرديده است آخرين تلاش آنها چيزي جز جو سازي‌هاي كاذب براي ادامه تسلط بر گيشه‌ها، سالن‌هاي سينما و شوراي صنفي اكران نيست.»

داونژاد در ادامه‌ي اين متن يادداشت آورده است: «"شوراي صنفي اكران" يعني باغ ميوه سينما.

"شوراي صنفي اكران" يعني سفره‌اي كه دسترنج همه دست اندركاران اين حرفه در آن چيده مي‌شود.

"شوراي صنفي اكران" يعني مقري كه مي‌توان در آن صاحبان بعضي از فيلمها را به خاك سياه نشاند و عده‌اي ديگر را تنگناي شكست به اوج موفقيت رساند.

"شوراي صنفي اكران" يعني جايي كه به شقاوت يا عدالت حرفه‌اي لباس قانون پوشانده مي‌شود.

همه مناقشات و كشمكش‌هاي چند ساله‌ي دور و نزديك سينماي ايران كه عمدتا ناشي از محدوديت و عدم گسترش فاجعه بار ظرفيت بار نمايشي بوده، نهايتا در آرايش نيروهاي صنفي اكران پديدار شده است.

آنچه كه به از هم پاشيدن مجمع تهيه كنندگان اوليه‌ي فيلم ايران منجر شد، ريشه در جنگيدن براي تسخير بيشتر همين ظرفيت‌هاي نمايشي محدود داشت.

زد و بندها، تهديدها، سو استفاده دلالان از حربه تحريم بعضي سينماهاي تهران و شهرستان‌ها و بسياري اتفاقات فرسايشي اتفاق افتاده در يكي دو دهه‌ي گذشته‌ي سينما چيزي نبوده جز تلاش براي از ميان به در كردن رقيبان و كوتاه كردن دست آنها از ظرفيت‌هاي نمايشي!

آنچه "انجمن تهيه" و "توزيع" را نيز از همه پاشاند، همين جنگ گلاديتورهاي بر قاپيدن لقمه از دست يكديگر و دستيابي به فرصت‌هاي نمايشي برتر بود.

آنچه به عمر اتحاديه نيز پايان داد باز همين طمع و افزون خواني و انحصار طلبي عده‌اي از پخش كننده‌ ـ تهيه كننده‌ها بود.

امروز كه به شكرانه الهي سينماي كشور توانسته است گامي در جهت شكستن انحصار بردارد و با رسميت يافتن فدراسيون تهيه و توزيع همه گرايش‌هاي موجود در سينما توانسته‌اند به تشكلي در خور استعداد خود دست پيدا كنند، وقت باز كردن درب "شوراي صنفي اكران فيلم" و شكستن انحصار باندهاي ثروت و قدرت در سينماي ملي رسيده است.»

داونژاد با طرح اين پرسش كه «آيا آنها كه ساليان سال به بازي با سرنوشت سينماي كشور مشغول بوده‌اند و از اين راه ثروت، مكنت و شهرت اندوخته‌اند هنوز مي‌پندارند كه با استفاده از مناسبات آشكار و پنهان خود مي‌توانند يكه تازي كنند و كماكان به سازندگان واقعي سينماي كشور، فرصت تنفس و ادامه حيات ندهند.

امروز براي اولين بار در تاريخ سينماي ايران بيش از شصت فيلمساز خلاق، كاركشته ، حرفه‌اي و معتقد به فعاليت صنفي كه علاوه بر كارگرداني تجربه تهيه كنندگي بهترين آثار 30 سال گذشته را در سينماي كشور به همراه دارند، گردهم آمده‌اند تا در قالب فدراسيون تهيه كنندگان و توزيع فيلم ايران ابتكار عمل را به دست گيرند و بازارهاي تاراج شده توسط محصولات وارداتي را از آنها پس بگيرند. راه ورود فيلمهاي ايراني به بازارهاي جهاني از بازار داخلي مي‌گذرد. پاسخ به انواع سلايق چهل و پنجاه ميليون مخاطب بالقوه داخلي و كشاندن آنها از پاي ويديوهاي قاچاق و كانال‌هاي ماهواره‌اي به بازارمحصولات داخلي چشم‌اندازي است كه مجمع فيلم سازان سينماي ايران رو به سوي آن دارد. از نگاه راقم اين سطور ايجاد دگرگوني در شوراي صنفي، تحول در قواعد بازار توزيع و تعديل در نظام نمايش فيلم در صدر اولويت‌هاي مجمع و فدراسيون تهيه و توزيع فيلم ايران قرار مي‌گيرد. آنها كه خيال مي‌كنند هنوز با گل‌آلود كردن آب ميان مسئولان و اهالي سينما مي‌توانند ماهي بگيرند و به ترفندهاي نخ نماي خود ادامه دهند، بهتر است به خود بيايند و به زندگي و كار مسالمت‌آميز با زحمت كشان سينما و هنرمنداني كه عمر و جان و مال و دار و ندار خود را در راه اعتلاي سينماي كشور گذاشته‌اند رضايت بدهند !

هماي‌ گو مفكن سايه شرف هرگز

بر آن ديار كه طوطي كم از زغن باشد /حافظ/»

عليرضا دادونژاد

انتهاي پيام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha