«از حدود يك ماه پيش با تشكيل باند جديدي تصميم گرفتيم پسران نوجوان را طعمه قرار دهيم و با پرسهزني در خيابانهاي تهرانپارس، سوژه مورد نظر را شناسايي ميكرديم. پسران نوجوان با ظاهري ساده هدفمان بودند. به آنها نزديك ميشديم و به نوعي، او را متهم ميكرديم كه براي خواهرمان مزاحمت ايجاد كرده است تا سرانجام در جريان بگو مگوها، براي ثابت ادعاي خود، ما را همراهي ميكردند و به اين ترتيب با فريب طعمه از سوي يكي از اعضاء، بقيه سوار بر دو موتورسيكلت ديگر، آنها را تا پارك جنگلي لويزان تعقيب ميكرديم.»
«قرار بر اين بود تا به ظاهر سرويس مدرسه خواهر يكي از اعضاء در مقابل پارك لويزان توقف كند و موضوع مزاحمت ثابت شود، وقتي طعمه را به آنجا ميكشانديم و او متوجه نبود دختري كه ادعا كرده بوديم برايش ايجاد مزاحمت شده، ميشد قصد فرار داشت كه با نشان دادن چاقو و قرار دادن آن زير گلويش، حساب كارش را كرده و بالاجبار همراه اعضاي باند ميشد و از آنجا نقشه تعرض به اجرا درميآمد.»
«قرباني را تهديد به مرگ كرده و از او ميخواستيم فرار كند، ما نيز با چاقو به دنبالش ميدويديم و در همان هنگام نيز لباسهايمان را براي عملي كردن نقشه تجاوز بيرون ميآورديم، وقتي او روي خود را برميگرداند تا ما را ببيند با بدنهاي عريان ما مواجه ميشد، از شدت ترس و اضطراب بر خود لرزيده و با سرعت بيشتر به فرار ادامه ميداد، اما در لحظهاي او را غافلگير كرده و 4 نفري با چاقو ضرباتي را بر روي بدنش وارد كرده و لباسهايش را پاره ميكرديم، كم كم كار به جايي ميرسيد كه ديگر لباسي بر تن قرباني نبود و همانجا تعرض صورت ميگرفت.»
اينها بخشي از اعترافات ننگين باند مخوف «كفتارها» است كه دستگيري اعضاي آن طي آخرين روزهاي تير ماه 86، اگرچه موجب آرامش خاطر نسبي تعدادي از قربانيان شد، اما از سوي ديگر نگرانيها در خصوص فعاليتهاي شيطاني باندهاي سابقهدار را نيز افزايش داد.
به گزارش خبرنگار «حوادث» ايسنا، نگاهي گذرا به روند ثبت شده حوادث مجرمانه به خوبي مبين اين حقيقت است كه تعداد زيادي از جنايات در نقاط مشخصي از پايتخت رخ ميدهد كه در صورت اطلاعرساني به پليس تا زمان دستگيري، افراد زيادي قرباني برخي بيمبالاتيها ميشوند.
اقدامات مجرمانه «حاتم گرگي» كه در پرونده تاريك خود تجاوز به عنف و قتل دختر و پسري جوان در پارك «لويزان» را به ثبت رسانده است، تلنگري كوچك نسبت به فعاليت برخي مجرمان است كه نقاطي مشخص را نشانه رفتهاند. متاسفانه حتي اقدامات پليسي در برخي نقاط جرمخيز كه هر از چندگاهي به قربانگاه تبديل ميشود، نيز نتوانسته است به كلي دست مجرمان را از ادامه فعاليتهاي پليدشان كاملا كوتاه كند.
هنوز مدت زمان زيادي از ماجراي شكلگيري باند نوجوانان متعرض مرودشتي نميگذرد كه باند «كفتارها» با اقدامات هولناكتر دستگير شدند. بر اين اساس ميتوان گفت: ظهور اين باندها هرچند وقت يكبار در هر نقطهاي از كشور و يا حتي پايتخت دور از انتظار نيست.
نكته قابل توجه در اعترافات اعضاي باند «كفتارها» محل ارتكاب جنايات آنها «پارك لويزان» است! مكاني كه در دوره فرماندهي سردار طلايي يك پاسگاه پليس در آنجا افتتاح و از مجرمان پاكسازي شد و امروز باز هم محل فعاليت اعضاي باندي شد كه چندين پسر نوجوان را با ايجاد ترس و وحشت قرباني هوسهاي شيطانيشان كردند و حتي فريادهاي دلهرهآور هم به جايي نرسيد و به حضور ماموران پليس منجر نشد.
«ديگرآزاري وجه غالب رفتار متهمان است»
دكتر فربد فدايي، روانپزشك جنايي معتقد است: شيوه تعرض از سوي اين بزهكاران نشان ميدهد كه آنان از شيوههاي ديگرآزارانه فجيع براي آزار قربانيان خود استفاده كردهاند و به اين ترتيب تنها مساله لذتجويي جنسي در ميان نبوده و «ساديسم» يا «ديگرآزاري» وجه غالب رفتار آنان را تشكيل ميدهد.
وي كه با خبرنگار «حوادث» ايسنا گفتوگو ميكرد، در تحليل ريشه پيدايش اين گونه رفتارها اضافه ميكند: پژوهش كارشناسان درباره افرادي كه رفتارهاي اين چنيني از خود بروز ميدهند، بر دو نكته تاكيد دارد: «اين افراد، خود قرباني تجاوز جنسي، آزار جسمي و رواني و همچنين ديگرآزاري بودهاند و به همين دليل درصدد دوبارهسازي آن رفتارها را برميآيند.» همچنين «معمولا اين افراد كه در رده سني نوجوانان قرار ميگيرند، از طرفداران فيلمهاي سينمايي و نمايشي جنايي، پليسي و جنگي هستند كه حتي بعضا از تلويزيون نيز پخش ميشود.»
نتايج بررسيهاي صورت گرفته حاكيست: اين فيلمها، تاثير مستقيم و كاملا محرزي بر افزايش اين رفتارها در بينندگان خردسال دارد، بنابراين يكبار ديگر تقاضا ميشود كه نمايش فيلمهاي خشونتآميز جنايي و اخباري از اين دست متوقف و يا محدود شود.
وي، انتشار و پخش اخبار حوادث از تلويزيون را متفاوت از رسانههاي مكتوب ميداند و ميگويد: طبق پژوهشها، اخبار حوادث و پرخاشگري در روزنامهها نه تنها موجب افزايش جنايت نميشود بلكه بيشتر از جنبه آگاهسازي عموم مردم زمينه كاهش حوادث را فراهم ميكند.
به گزارش ايسنا، نتايج يك پژوهشي علمي از لحاظ فراواني بزهكاري كه در بند اصلاح و تربيت به انجام رسيده است، نشان ميدهد: نوجوانان بين 18 تا 20 سال بيش از 53 درصد بزهكاريها را مرتكب شدهاند و در خصوص وضعيت تحصيلي اين افراد نيز ميتوان به وجود يك رابطه معكوس ميان فراواني بزه و تحصيلات افراد بزهكار اشاره كرد.
دكتر فدايي ضمن اشاره به ميانگين سني 22 سال اعضاي باند «كفتارها» با بيان اين كه سن متوسط مجرمان طي چند سال اخير در كشور بسيار پايين آمده است، خاطرنشان ميكند: در حال حاضر بخش عمدهاي از مجرمان را نوجوانان تشكيل ميدهند كه در مقايسه با ساير كشورها موضوع بسيار نگران كنندهاي است.
وي به نقش برجسته مسايل اجتماعي بيولوژيك و روانشناختي در بروز رفتارهاي مجرمانه اشاره ميكند و به ايسنا ميگويد: بيشتر بزهكاران كودك و نوجوان در طبقه تشخيصي روانپزشكي به نام «اختلال سكوت» قرار ميگيرند كه از ويژگيهاي آن قانونشكني، پرخاشگري، فرار از مدرسه، بروز رفتارهاي زودهنگام جنسي، آزار جانوران و ... است كه اگر اين افراد، سريع شناخته و درمان شوند، امكان بهبود آنان وجود دارد، اما در صورتي كه درمان نشوند، دست كم 50 درصد آنان تبديل به شخصيتهاي ضداجتماعي ميشوند كه همان جانيان، سارقان و قانونشكنان بزرگسال هستند.
دكتر فدايي گذري به احساسات قرباني تجاوزات به عنف زده و ميگويد: معمولا بزهديدگان در پي وقوع جرايم عليه آنان، احساس تحقير، گناه و بيارزش شدن كرده و عموما اين قربانيان دچار اضطراب، افسردگي و ... شده، به طوري كه ممكن است اين احساس موجب شده اقدام به خودكشي و يا مصرف مواد مخدر كنند، بنابراين رسيدگي به وضع اين قربانيان از نظر روانپزشكي بسيار ضروري به نظر ميرسد.
وي احتمال تبديل قربانيان تجاوزات به يك متجاوز در آينده را بسيار زياد دانسته و اظهار ميكند: در اين ميان قوه قضاييه و نيروي انتظامي با شناسايي بزهكاران در جلوگيري از تكرار جرم و انجام اقدامات تاميني و درماني در مورد آنان نقش بسزايي دارند.
اين روانپزشك در خصوص زمينههاي ايجاد اين نوع بزهها با بيان اين كه مشكلات اجتماعي به بروز بزهكاريهاي متعدد منجر ميشود، خاطرنشان ميكند: يكي از عوامل عمده افزايش نگران كننده بزهكاري در تهران جمعيت فراوان است. گستردگي تهران و يك دست نبودن جمعيت آن و ورود مهاجران با فرهنگهاي متفاوت و توسعه فقر موجب ميشود كه خانوادهها و حتي مقامات مسؤول نتوانند كنترل كاملي بر رفتارهاي مجرمانه داشته باشند.
اين روانپزشك كيفري در مورد چرايي اين كه «پارك لويزان» محل انتخابي باند كفتارها براي عملي كردن نقشه شومشان بوده، به ايسنا ميگويد: متاسفانه با وجود تمامي تلاشهاي نيروي انتظامي در استقرار نيروها بايد گفت كه حضور پليس در برخي مناطق جرمخيز كمرنگ است، چرا كه اگر نيروي انتظامي در اين مناطق حضور كافي داشت زمينه وقوع چنين بزهكاريهايي فراهم نميشد.
«پارك لويزان از نظر پليس منطقهاي قرمز است»
به گزارش ايسنا، اظهارات دكتر فدايي درحاليست كه معاون عمليات پليس پايتخت دراين باره با اطمينان تاكيد ميكند: منطقه شرق تهران سه سال پيش وضعيت بسيار نامطلوبي داشت، به طوري كه افراد مسلح، آن مناطق را به پاتوق خود تبديل كرده بودند، اما با بسيج عمومي در پليس تهران و انجام عمليات گسترده زميني و هوايي تعداد زيادي از قاچاقچيان و مجرمان دستگير شدند.
سرهنگ محسن خانچرلي در گفتوگو با خبرنگار ايسنا اضافه ميكند: منطقه هم اكنون به صورت كامل تحت پوشش پليس است، با استقرار نيرو در درب ورودي پارك لويزان و سرخه حصار، ورود افراد مشكوك به اين مناطق كنترل ميشود.
البته وي منكر اين نيست كه به دليل شرايط حاكم بر فضاهاي تفريحي، نميتوان تمامي افراد را به صورت كامل كنترل كرد، اما در عين حال تصريح ميكند: پليس در همه مناطق حضور نسبي دارد.
سرهنگ خانچرلي ميگويد: ميزان وقوع جرايم در منطقه شرق تهران به دليل داشتن يك بافت ناهمگون نسبت به ساير مناطق از فراواني بيشتري برخوردار است. در اين منطقه، دو طبقه اجتماعي كاملا متفاوت سكونت دارند و به علت ناهمگوني بافت جمعيتي، برخي مجرمان از اين موقعيت استفاده سوء ميكنند و به اين ترتيب با وجود ناهنجاريهاي موجود، شرق تهران كنترل بيشتري را از سوي پليس ميطلبد.
نگاهي به حوادث اخير رخ داده در منطقه شرق تهران پس از اعلام سهميهبندي بنزين نيز بر اين مدعا صحه ميگذارد.
ظهور اشرار، آتش زدن پمپهاي بنزين، غارت فروشگاه شهروند نمونهاي از اين اقدامات مجرمانه بود كه در اين منطقه سريعتر از ساير مناطق پايتخت بروز پيدا كرد.
به گفته معاون عمليات پليس پايتخت، منطقه خاك سفيد تهرانپارس كه در سالهاي قبل مشكلات خاص خود را داشت، با وارد عمل شدن پليس پاكسازي و از محل تجمع و شكلگيري باندهاي مختلف تخليه شد و به اين ترتيب بستري كه وجود مناطقي چون خاك سفيد، پارك لويزان و بخشي از محدوده تهرانپارس زمينه بروز برخي جرايم را در آن فراهم كرده بود تا حد زيادي تحت كنترل قرار گرفت.
وي به اقدامات نيروي انتظامي براي استقرار نيروهاي پليس در پارك جنگلي لويزان اشاره و خاطرنشان ميكند: هم اكنون با فعال شدن پليس پارك و كوهستان، پاسگاه نيروي انتظامي نيز در همان منطقه راهاندازي شده است.
سرهنگ خانچرلي در پاسخ به اين كه چرا به رغم وجود پاسگاه انتظامي در اين پارك، اعضاي باند «كفتارها» آزادانه مرتكب جرم شدند، به ايسنا ميگويد: اگر اين گونه بينديشيم آنوقت بايد در تمامي اماكن به طور كامل پليس مستقر شود كه نيروي انتظامي اين بضاعت را ندارد.
مساله مهم، قرمز كردن برخي نقاط بوده كه پارك لويزان از آن جمله است و اين امكان وجود دارد در اين منطقه حادثهاي رخ دهد كه از ديد پليس به دور باشد.
به گفته وي، بخش عمدهاي از پارك لويزان صعبالعبور است كه در مقابل، بخش حاشيهاي آن تحت پوشش كلانتري 144 «جواديه» تهرانپارس قرار دارد. پليس پارك و كوهستان نيز در همان مكان فعال بوده و با توجه به حساسيت منطقه و سوابق وقوع جرم در آن، در حال حاضر وضعيت پارك لويزان مطلوبتر شده و اين در حاليست كه بر اساس گزارشات سركلانتري چهارم، طي چند ماه اخير مورد جدي در منطقه تهرانپارس در حوزه جرايم مشاهده نشده است.
معاون عمليات پليس پايتخت معتقد است: با افزايش واحدهاي گشتي و اجراي طرحهاي پاكسازي و جمعآوري معتادان رها شده و دستگيري اراذل و اوباش و همچنين استقرار واحدهاي انتظامي در ميادين و تقاطع مهم منطقه شرق تهران ميزان وقوع جرايم در اين منطقه حدود 10 درصد كاهش يافته است.
بدين ترتيب ميتوان گفت: با توجه به شرايط حاكم بر منطقه شرق تهران، ماموران پليس آمادگي مقابله با هر نوع ناهنجاري را دارند.
چرا اين اتفاق در منطقهاي همانند پارك جنگلي لويزان رخ داد؟
براي جلوگيري از وقوع جنايت و تبهكاري، مسوولان، كارشناسان و متخصصان مسايل اجتماعي همواره پيشنهادات سادهاي مانند افزايش تعداد پليس در خيابانها و مناطق جرمخيز، استفاده از دوربينهاي مداربسته، رسيدگي به وضعيت روشنايي خيابانها، تعيين مجازاتهاي سنگين، و ... ارايه ميدهند.
اين در حاليست كه برخي ناتواناييها در جلوگيري از وقوع جرم مربوط به عدم شناخت از رفتار مجرمانه به عنوان پديدهاي پيچيده است كه به طور قطع نياز به توجه بيشتر دارد.
ظهور باند «كفتارها» نمونهاي كوچك از بيتوجهي به اين نوع رفتارهاي مجرمانه است كه ادامه اين روند، هيچ نوع بازدارندگي از وقوع جرايم مشابه نخواهد داشت. اين كه چقدر توجه به مناطق كور و جرمخيز در پي تكرار اين حوادث افزايش مييابد؟ چه ميزان به روانكاوي متهمان و قربانيان تجاوز توجه ميشود؟ ... همه از نكات قابل بررسي براي جلوگيري از تكرار روزافزون جرايم فجيع است.
انتهاي پيام
نظرات