/چهارمين نمايشگاه هنر جديد در ايران/ حسين خسروجردي: هنر جديد، هنر مرزگشايي و برداشتن فاصلههاي زيادي است
حسين خسرو جردي چنين ميپندارد كه هنر جديد نتيجهي حاصله از تلاشي طولاني مدت به اندازهي تاريخ هنر است.
اين هنرمند معاصر و مدرس دانشگاه در گفتوگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد، اين هنر به شكلي هنر مرزگشايي و برداشتن فاصلههاي زيادي است كه در گذشته بين هنرمند، مخاطب، زمان، مكان و ابزار وجود داشته است و دليل آن ايجاد فضا و فراغ بيشتر براي نوعي بيان احساسات، عواطف و عقايد هنرمندان معاصر است كه در شرايط فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي جديدي زندگي ميكنند.
بهزعم او، تولد، ابزار و تكنولوژي جديد نيز يكي از امكاناتي است كه در خدمت هنر قرار گرفته است تا با بهرهگيري از امكانات نوين به طرح انديشههاي خود بپردازد. برخي از ابزار و امكاناتي كه به هنر جديد مورد استفاده قرار ميگيرند سابق بر اين وجود نداشتهاند مانند كامپيوتر كه به عنوان يك ابزار نوين ميتواند امكان بيشتري براي كسب تجربيات و بيان تازهتر ايجاد كند.
وي اضافه كرد: كامپيوتر ابزار جديدي است كه تا قبل از اينكه خود را به حوزههاي هنري نزديك كند و امكاني براي خدمت به هنر باشد در حوزههاي علمي مورد كاربري قرار ميگرفت و از آنجا كه اين ابزار توانسته است راهكارهاي تازهاي را براي بهرهدهي به خلاقيتهاي هنري با آوردن نرمافزارهاي جديد ايجاد كند هنرمندان ميتوانند بهرهي خوب و مناسبي از آن ببرند. امروزه جريان همزيستي بين علم و هنر بيش از پيش گسترش يافته و جديتر شده است.
خسروجردي گفت: جهان امروز جهان استيلاي علم و هنر است و امكانات تكنولوژيك و علمي از حالت خشك و سختافزاري خارج و تبديل به نرمافزار ميشود. توليد نرمافزارها يادآور پيوستن سختافزارها و تغيير حالت دادن سختافزارها در جهت نزديك شدن به جهان احساسي، عاطفي و خلاقيتهاي هنري هنرمندان هستند.
او با تاكيد بر اينكه هنر جديد، اتفاق تاريخي بهشمار ميرود كه خشك و يكسويه نيست يادآوري كرد، همهي توسعه فرهنگ بشر امروز خالق اين هنر است، به گونهاي كه نيازش احساس و بهصورت طبيعي درك شده و برحسب نياز گسترش، قوام و توسعه يافته است و نيز به سرفصل نويني دست يافته است.
خسروجردي عنوان كرد، كامپيوتر، ويدئو و آوديو - تركيب صدا و تصوير - هريك امكانات جديدي را براي حوزهي هنر گرافيك و نقاشي بهوجود آوردهاند. اين وسايل فراتر و طبيعيتر از توان دست اين امكان را فراهم ميكنند كه در هر اندازه و ابعادي و متناسب با هر فضا و شرايطي خروجيهاي متفاوت تهيه شود. نمونهي مورد اشارهي او پرينت در ابعاد و متريالهاي مختلف بود.
اين هنرمند شركتكننده در پنجاهمين دور بينال ونيز تصريح كرد، اين هنر آشتي و برداشتن مرز بين هنرهاي تجسمي با تئاتر، تلويزيون و سينما نيز هست. ويدئو آرت، بادي آرت و پرفورمنس آرت نمونههايي از اين نوع هنر تركيبي است. مثل چيدمان كه نقاشي را از ديوار و سطح به فضا ميكشاند و نگاههاي ديگر نيز در اين هنر با نقاشي گره ميخورد، انديشه و عقايد هنرمندانه را بهعنوان پايهي كارش درنظر ميگيرد.
او گفت، اين نقاشيها مثل تنديسها و مجسمههاي چيدماني در فضا قرار ميگيرند و از آن بهرهمند ميشوند. محيط و فضا به هنرهاي تجسمي به شكلگير تعريف ميشود و معناي تازهتر و ملموستر به خود ميگيرد.
خسروجردي معتقد است، نقاشي اگر در دوران امپرسيونيستها از آتليه خارج شد و در محيط باز و فضاي حاوي نور طبيعي قرار گرفت در اين دوره نيز نقاشي و هنرهاي تجسمي در گسترهاي بهنام "زندگي" به معناي ملموس كلمه حضور مييابد و از ابزار و ادوات و امكاناتي كه در گذشته نبود با كشف استعدادها، پتانسيلها و خاصيتهايي كه در ذات تمامي پديدهها است از آن استفاده ميكنند.
وي اضافه كرد، در هنر جديد هر شيء، فضا، مكان و شرايط زماني امكان اين قابليت را دارد كه معنايي به خود بگيرد و معاني را به مخاطب منتقل كند. اين هنر به تمامي عناصر بصري كه ما به آنها به شكل يك شيء كاربردي و تزييني نگاه ميكرديم ارزش ميدهد. همچنين اين هنر يك رابطهي معنايي را با هستي برقرار ميكند.
حسين خسروجردي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا عنوان كرد، در طول تاريخ هنر هميشه فاصلهاي بين هنرمند و مخاطب اثر بوده است. مثل ايجاد سبكهاي متفاوت كه پشتوانهي نظري جدي داشتهاند و در زمان خودشان شاكلهي انواع نظريات جديد را تشكيل دادهاند، از طرف مردم درك نميشدند. ولي اين امر آهسته آهسته فرهنگ را بهدنبال خود ميكشاند و زمينههاي رشد را در امروز و بهرهبرداري در فردا را فراهم ميكند. به اين دليل كه حقانيتي ضميمه تولد هريك از اين اتفاقات كاملا طبيعي است و دوام و امكان قوام و توسعهي آن در ذات هريك از اين جريانات وجود دارد.
او در عين حال تصريح كرد، اينكه هنر جديد در حال نزديك شدن به ساير دستهبنديهاي گروهي سختافزاري، فكري، عقيدتي و جمعيتي است و از زبان آشناي تئاتر، ويدئو، كامپيوتر و فضاسازي در نزد مردم براي نزديك شدن به آنها استفاده ميكنند.
خسروجردي گفت: آشنايي، غرابت و نزديكي هنر جديد و مردم به مراتب بيشتر و نزديكتر از تولد كوبيسم است كه هنوز بسياري از هنرمندان با مباني علمي و فلسفي آن آشنا نيستند. هنرهاي جديد استفاده از زمينههايي كه در گذشته، مردم براي ظهور آنها فراهم كردهاند، گونههايي از طرح مسايل و حساسيتهاي انساني را در سيستمهاي فرهنگي اجتماعي و اقتصادي تبليغ ميكنند.
وي با يادآوري اينكه هنر جديد شكافي را كه هنرهاي سنتي بين مردم و هنرهاي تجسمي ايجاد كرده بودند، برداشته و آشتي را بين آنها برقرار كرده است، اظهار كرد، آمار استقبال از نمايشگاه هنر جددي بسيار بيشتر از نمايشگاههايي است كه براساس سنت گذشته برپا شدهاند.
او همچنين دربارهي تناسب هنر جديد ايران با كشورهاي توسعه يافته عنوان كرد، هنر جديد از منظر مخاطب يكباره وارد جامعه شده و در بين مردم قرار گرفته است ولي از ديد جرياني كه سالها از نزديك اتفاقات نوين را در تاريخ هنر نقاشي لمس ميكرده است، جديد و تازه نيست.
خسروجردي گفت، هنرمندان ايراني در مدرسههاي آموزشي خود بارقههايي از تولد اين هنر را در 60 سال پيش ميديدند و اين كار به شكلهاي مختلفي در گذشته انجام ميشده است. كانسپتچوال آرت، جرياني است كه در 40 سال پيش نيز نشانههاي خود را بروز داده است.
او چنين نتيجه گرفت كه كانسپتچوال آرت در ايران پشتوانهي 60 ساله دارد و در طول اين مدت مقدمات تولد آن فراهم ميشده و امروز دورهي شكوفايي آن در ايران بهشمار ميرود . دليل فاصلهاي كه با غرب در اين هنر پيدا كردهايم، فراهم كردن زمينههاي بروز و شكوفايي آن در اين مدت توسط هنرمندان بوده است. آثار چيدماني معنايي، به يكباره وارد ايران نشده، بلكه زمينهي آن بهصورت آهسته فراهم شده است و اكنون استقبال بينظيري از اين نمايشگاه از سوي هنرمندان صورت گرفته است.
وي گفت، اين جريان در ديد هنرمندان تجسمي غريبه نيست بلكه جريان آشنايي است و شاخههاي آشنايي دارد و همچنين باعث شده است كه بسياري از هنرمندان حوزهي سينما و تئاتر به اين جريان بپيوندند مثل عباس كيارستمي، آتيلا پسياني و همسرش در اولين دور اين نمايشگاه. حتا كساني كه در زمينهي ادبيات و شعر فعاليت كردهاند ميتوانند با هنرمندان تجسمي گره بخورند و آثار جديدي را خلق كنند.
خسروجردي يادآوري كرد، اين اتصال بين هنرمندان رشتههاي مختلف بهدليل ساده فهم بودن اين هنر است و نبايد تصور كنيم كه اين جريان، جريان پيچيدهاي است. هنر جديد آشناترين جرياني است كه زماني متولد شده كه زمينههاي بروز آن توسط مردم و تاريخ ملتها فراهم شده است. آثار بادي آرت، چيدمان، پرفورمنس آرت را به همين معنا و همين نوع پردازش در طول تاريخ خود داشتهايم. مانند بخشي از تعزيه در ايران كه حالت پرفورمنس به خود گرفته است.
بهگمان او، بسياري از شاخههاي مختلف نمايش به نوعي زمينهساز هنر جديد هستند. حتا در سينماي مينيماليستي زمينههاي تولد ويدئو آرت را ميتوان مشاهده كرد.
حسين خسروجردي به خبرنگار ايسنا گفت، موضوع داشتن نمايشگاه براي هنرمند محدوديت ايجاد ميكند، اما نبايد تصور كنيم كه هر نمايشگاهي براساس يك اصل از پيش تعيينشده بنا ميشود. چرا كه در هنر هيچ مرزي وجود ندارد و اين خود هنرمندان هستند كه ميتوانند اين مرزها را بپذيرند يا بشكنند.
به اعتقاد او، براي ما هيچ مرزبندي وجود ندارد، بسياري از كارهايي كه هنرمند به جامعه ارايه ميكند از توريها، فضاها و ديوارهاي سختي كه در جامعه تعبيه شده، ميگذرند، محدوديت عامل بازدارنده نيست، ما فقط ميتوانيم حضور پيدا نكنيم.اينگونه نمايشگاهها هم كه موضوعي را دنبال ميكند دست و بال هنرمند را نميبندند. هيچ مضمون، مفهوم، تفكر يا انديشهاي نيست كه دغدغههاي هنرمندان را درگير كند.
او تصريح كرد، مضموني كه براي اين نمايشگاه در نظر گرفته شده موضوعي است كه ذهن بسياري از هنرمندان را مشغول كرده است. اين نمايشگاه مجالي است براي ايجاد فضا براي هنرمنداني كه با اين موضوع درگير هستند و تنها براي برخي از هنرمندان كه اينگونه دغدغهها را ندارند و علاقهمند به حضور در اين نمايشگاه هستند انتخاب موضوع دست و پاگير است كه آنها هم ميتوانند شركت نكنند. موضوع زماني ميتواند عامل آزاردهندهاي باشد كه هنرمندي را به اجبار در نمايشگاه شركت بدهند و او بهخاطر داشتن موضوع سر باز زند. اما اگر اين جريانات بدون عنوان شكل بگيرد عوارضي هم خواهد داشت. اگر يك نفر وارد نمايشگاهي بشود كه هيچ هدفي را دنبال نميكند و هر هنرمندي با هدف خاص خود شركت كند مخاطب در مقابل حجم وسيع و گستردهاي از آرا، عقايد، مضامين و دغدغههاي مختلف قرار ميگيرد و ممكن است هيچ نتيجهاي نگيرد. به اين علت كه گاهي مضامين و مفاهيم در يك اثر هنري به قدري عميق هستند كه ميتوانند ذهن انسان را بهطور كامل درگير كند و اين در حالي است كه آثار ديگر نمايشگاه بايد به پرورش اين ذهنيت كمك كند تا با يك پيوستگي مضموني مخاطب را به يك نتيجه برسند و بداند مانيفست نمايشگاه چه بوده است.
خسروجردي كه تاكيد داشت ضروري بود كه نمايشگاه هنر جديد در دو بخش " آزاد و موضوعي تدارك ديده ميشد، توضيح داد، كارش در نمايشگاه چهارم هنر جديد، دو جريان فعال در دوران دفاع مقدس است. كساني كه لباس رزم به تن كردند و جنگيدند و آنهايي كه از جنبه هنر اين امر پرداختند. كار او در نمايشگاه تصويري از ناصر پلنگي با شهيد بهروز مرادي - يكي از همرزمان شهيد جهانآراست كه نشاندهندهي اين مفهوم است.
اثر او تركيبي از فتو آرت و آوديو آرت است. گفتوگوي خسروجردي با ناصر پلنگي از راديوي گلاندودي پخش ميشود و بر تابوت گلي انعكاس تصاوير روي ديوار در دو ليوان شراب زرد و سرخ تجلي پيدا كرده است.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات