• سه‌شنبه / ۸ اسفند ۱۳۸۵ / ۱۰:۳۷
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 8512-03627
  • خبرنگار : 71091

«سينماي ما كجاي كار است؟» عليرضا داودنژاد و « مقدمه‌اي بر شگردشناسي دشمنان سينماي ايران»

«سينماي ما كجاي كار است؟»
عليرضا داودنژاد و « مقدمه‌اي بر شگردشناسي دشمنان سينماي ايران»
عليرضا داودنژاد كارگردان سينما امروز ـ هشتم اسفند ماه ـ متن دنباله‌داري را با عنوان «مقدمه‌اي برشگردشناسي دشمنان سينماي ايران» به خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، ارائه كرد. به گزارش ايسنا، در اين متن كه با عنوان قسمت اول مطرح شده است، آمده است: «ايران لااقل 30-40 ميليون تماشاگر بالقوه‌ي سينمايي دارد و اين يعني بازاري بزرگ و اشتهابرانگيز براي كمپاني‌هاي چند ميليتي شيفته‌ي افزايش آمار. بديهي است كشورهاي توليدكننده‌ي فيلم كه توانسته‌اند سهمي در بازار جهاني داشته باشند، به آساني از خير چنين بازاري نمي‌گذرند. آمريكا، دو سه كشور اروپايي، هند و يكي دو كشور در آسياي دور از جمله اين توليدكنندگان هستند. آنها بي‌ترديد به بازار ايران توجه دارند و بعضي قطعا براي اين ده‌ها ميليون مخاطب دندان نيز تيز كرده‌اند. آن‌چه از لحاظ حقوقي مانع سر راه آنهاست، قانون دولتي بودن واردات فيلم در ايران است. اما آن‌چه در عمل به منزله‌ي سدي در پيش روي آنها قرار گرفته، نيروي انساني خوش‌قريه، متخصص و خلاقي است كه ساليانه تا 200 فيلم ظرفيت توليد دارد. سينماي ايران در امر توليد فيلم سابقه‌اي تقريبا برابر با بزرگ‌ترين توليدكنندگان امروزي فيلم در جهان دارد و از 60-70 سال قبل تا امروز جز در سالياني معدود، هميشه سرمايه‌گذاري، توليد، توزيع و نمايش فيلم در ايران فعال بوده است. پيداست كه چنين جريان نخبه‌اي از نيروي انساني با دهها سال سابقه‌ي كار حرفه‌اي و هزاران فيلم سينمايي توليد شده، اگر قرار است يك دشمن هم داشته باشد، آن كمپاني‌هاي سينمايي رقيب است كه بعد از به زانو درآوردن سينما در مصر، عراق، سوريه و تركيه و تبديل آنها از كشورهاي مولد به بازارهاي مصرف، اينك براي بلعيدن سينماي ايران توطئه مي‌چيند و كلك سوار مي‌كند. در طول 50 سال گذشته نه فقط كشورهاي توليدكننده‌ي فيلم در خاورميانه كه بسياري كشورها در اروپا، آسيا و ساير نقاط دنيا نيز در مقابل سينماي آمريكا كم آورده‌اند و به تدريج بازارهاي خود را به محصولات هندي، چيني، و هنگ كنگي نيز واگذار مي‌نمايند.» در ادامه آمده است:«سينماي ايران نيز از آغاز دهه‌ي 60 امواج اين زلزله‌ي خانمان‌برانداز را احساس كرد و علي‌رغم مقاومت فيلمسازان تيزهوش و خلاق ايراني و بازيگران و ستارگان مشهور و محبوب از مرزهاي توليد 100 فيلم در هر سال به 10-11 فيلم در سال 56 عقب‌نشيني كرد. آن‌چه در اين مواجهه بزرگ، دست توليد داخلي را بست، سانسور بود و آن‌چه پاي فيلم خارجي را باز كرد، حاكميت مسابقه در مصرف به جاي توليد بود. در اين دوران مذلت‌بار، واردات بي در و پيكر فيلم خارجي، سينماهاي سراسر كشور را در اختيار گرفت و استوديوهاي قديمي و سابقه‌دار در توليد فيلم، يكي پس از ديگري تعطيل شدند. با همه‌ي اين احوال و حتي اگر انقلاب در ايران رخ نمي‌داد و بازار سينماي ايران نيز همچون ديگر كشورهاي منطقه به زير سلطه‌ي بلامنازع فيلم‌هاي خارجي مي‌رفت، باز سينماي ملي ما مي‌توانست به خود ببالد كه بيش از ساير كشورهاي منطقه در مقابل اين توفان مقاومت كرده و در واقع آخرين چراغ را او به دست داشته است و شايد به يمن همين مقاومت بود كه جنبش مردمي به ياري او آمد و آخرين فروغ اين چراغ خاموشي نگرفت و دوباره شعله برافروخت و نورافشاني كرد. انقراض سلطه‌ي كمپاني‌هاي وارداتي بر سالن‌هاي سينماي كشور، مقدمه‌اي براي بازگشت آنها به دامان نمايش توليد داخلي بود. نظام مبتني بر سانسور و وابستگي منقرض شد و سلطه‌ي كمپاني‌هاي پخش فيلم خارجي بر فضاي سينماي كشور به پايان رسيد.» به گزارش ايسنا، اين كارگردان سينما در ادامه آورده است:« امام (ره) در مقام پيشواي انقلاب، سينما را از مظاهر تمدن دانست و با ديدن فيلم «گاو» آن را تحسين كرد و آموزنده خواند.» داودنژاد با ابراز اينكه امام (ره) بعدها نيز در هر مناسبتهاي ديگر، ترجيح خود را نسبت به فيلم ايراني بر فيلم خارجي اعلام كرده‌اند، در ادامه آورده است: «به اين ترتيب همه‌ي شرايط براي جان گرفتن دوباره‌ي درخت سرمازده و بي‌رمق سينماي كشور مهيا شد و تاريخ سينما دوباره در ايران كليد خورد. اينك 28 سال از انقلاب گذشته است. سينماي ما كجاي كار است؟ بر آن چه گذشته؟ دوست و دشمن با او چه كرده‌اند؟ كدام منابع سرمايه به ياري سينماي ايران آمدند؟ چه سفارش‌هايي با خود آوردند؟ مناسبات توليد بر پايه‌ي كدام مباني شكل گرفت؟ مديريت نيروي انساني چه گرايشاتي را وارد سينما كرد؟ وابستگي‌ها و شايستگي‌ها چگونه با هم كنار آمدند؟ اصناف چگونه شكل گرفتند؟ بازار عرضه چگونه تعريف و نظارت شد؟ نظام سينمامداري و نمايش چه تحولاتي را از سر گذراند؟ توابع و متغيرات پيش و پس از انقلاب، چه تفاوت‌هايي كرد؟ اهداف متمايز كدام‌ها بودند؟ اصول متفاوت چگونه عمل كردند؟ اختلاف در روش‌ها چه چيزي را دنبال مي‌كرد و بسياري سوالات ديگر كه هريك مي‌توانند محل تأمل، پرسش و تحقيق باشند و سرنخي را از كلاف سردرگم اين حرفه نشان بدهند. پي‌گيري اين پرسش‌ها نه تنها ما را به شناسايي دقيق‌تري از سينماي ملي ياري مي‌رساند بلكه موجب آن مي‌شود تا افق‌هاي ديگري از مناسبات سينما و زيست محيط آن بر ما آشكار شود. سينما، هنر، علم، فن‌آوري، اقتصاد، سياست، قدرت، نظامي‌گري، جهاني‌سازي، جنبش‌هاي مقاومت، نوزايي فرهنگي و كشمكش مابين تمدن‌ها از جمله عواملي هستند كه با سرنوشت فن‌آوري، نور و صدا سر و كار دارند و تاثير ويژه‌ي خود را بر سينما يعني جنبه‌ي نرم‌افزاري اين فن‌آوري به جا گذاشته‌اند. آن‌چه در همه‌ي احوال جاي ترديد نگذاشته اين است كه با ظهور اولين عكس در لابراتوار عكاسي و برقراري اولين مكالمه از طريق تلفن، تاريخ فن‌آوري نور و صدا آغاز شد و در مسير شتابگير تكاملي خود از سينما و ماهواره و اينترنت سر درآورد و همه‌ي وجوه مناسبات انساني را در ابعاد جهاني متحول كرد.» كارگردان نياز، بچه‌هاي بد، مصائب شيرين در پايان آورده است:«نگارنده مصمم است كه در پي تحليل آن‌چه لااقل در اين 30-40 سال گذشته بر سر سينما آمده است به جايگاه تاريخي اين فن‌آوري تا دهه 80 (هجري شمسي) بپردازد و نگاهي به مديريت فرهنگي در دو دوره‌ي پيش و پس از انقلاب انداخته و با تشريح دستاوردها و توضيح فرصت‌هاي بر باد رفته در ترسيم و تنقيح چشم‌انداز سينماي ملي، خدمتي درخور بضاعت انجام داده باشد.» انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha