چهارمين دوسالانهي نقاشي جهان اسلام در تداوم همه بينالهاي ديگريست كه در ايران برگزار ميشوند؛ حتا دوسالانههايي همچون مجسمه و نقاشي تهران كه به جهان اسلام ارتباطي ندارند، در تداوم همان فكر اوليه است. فرمول و قالب كلي دارد: فراخوان داده نمونهها ميآيند؛ از عدهاي كارشناس، متخصص و استاد دانشگاه دعوت كرده و آنها از خيل عظيم آثار رسيده تعدادي را بر اساس فضا و مكان انتخاب ميكنند. آثار را بهنمايش گذاشته و همايشي هم در جوارش برگزار ميشود. در انتها نيز مجموعهي سخنرانيهاي همايش در مجموعهاي چاپ ميكنند.
اينها گفتههاي آيدين آغداشلو است كه دربارهي چهارمين دوسالانهي نقاشي جهان اسلام در گفتوگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد.
قالب تكراري دوسالانهها در ايران
اين كارشناس و منتقد هنري با اشاره به اينكه اين قالب مشخص بهطور دايم تكرار ميشود، اظهار كرد: بر اساس اين قالب كه جامعترين و نهاييترين نوع اين برنامهريزي و تفكر بهشمار ميرود، ممكن است به نتيجه برسيم دوسالانهي نقاشي جهان اسلام، وسيعترين، پربارترين و پرنمونهترين بينالي است كه تا بهحال در ايران برگزار شده است.
وي افزود: با چنين شرايطي، بينندههاي نمايشگاه با برنامهي دايمي مواجهاند كه نمونههاي آنرا بسيار زياد ديدهاند و تنها بايد اميدوار باشند كه نمونههايي كه عرضه ميشود، انشاالله نمونههاي بهتري از هنرمندان جوانتر كه در اين چند سال به ثمر رسيدهاند، باشند.
به اعتقاد آغداشلو اين برنامهريزي حكم شانس و تصادف دارد كه هربار بايد اميدوار بود كه اتفاق تازهاي نه از حيث برپايي نمايشگاه كه از حيث نوع و جنس شركت كنندهها بيافتد كه نمونههاي بهتري ببينيم كه در آن شرايط نيز اين نمونههاي بهتر هم به كار هيات انتخاب برميگردد.
وي اذعان داشت چنانچه در مقابل هر هيات انتخابي 10 هزار اثر بگذاريد، بعد از مدتي ميبرّند، مگر چقدر ميتوانند انصاف، دقت و يا بذل توجه عميق را در تمام اين هزارها اثر حفظ كنند.
وي در عين حال با تصريح بر اينكه دوسالانهي چهارم نقاشي جهان اسلام، پر و پيمانتر و عظيمتر از نمايشگاههاي هميشگي بوده تاكيد كرد: اين نمايشگاهها ميتوانند به تعداد زياد و شايد هرچه گستردهتر و وسيعتر عرضه شوند، اما ضروري است تاثير آن بررسي شود، كار بسيار مفيدي است با صرف نيروي فراوان، زحمت ميكشند؛ اما بهنظرم بعد از برنامهريزي بهوجود آوردن فضاي كافي براي نمايشگاههاي بسيار بزرگ و طراحي بينالهاي متعدد كه دايما ناظرشان هستيم، حال درست است كه ببينيم هدف اصلي چيست؛ اين هدف اصلي اگر دقيقتر تعريف شود، شايد راهگشا باشد. درغير اينصورت هر ساله، دو يا سه نمايشگاه بسيار عظيم برپا خواهد شد كه كمابيش همان كارها را بهصورت فراخوان كنار هم عرضه خواهند كرد. بهراستي نميدانم تاثير اين موضوع در سالهاي آينده چقدر مفيد خواهد بود.
آغداشلو عنوان كرد: كيفيت و محتوا، بخش اساسي طراحي و برنامهريزي اهداف يك نمايشگاه است.
كمبودهاي عرصهي تجسمي و راهاندازي موزهي دايمي
وي با يادآوري اينكه در حال حاضر دو كمبود در عرضهي هنرهاي تجسمي معاصر كشور داريم، اظهار كرد: مهمترين كمبودي كه از پيش از انقلاب تاكنون همچنان وجود داشته و دارد، نداشتن موزهي هنرهاي معاصري است كه مجموعهي ثابتي را از سير تحول نقاشي ايران در طول يكصد سال اخير بهمعرض نمايش بگذارد. در موزههاي عمدهي دنيا كه هنرهاي معاصر را عرضه ميكنند، حركت هنر مدرن را در طول قرن بيستم مرحله به مرحله ميتوان پيگيري كرد.
بهگمان اين كارشناس بينالمللي آثار هنري، اين موزه قاعدتا بايد گنجينهي ثابتي داشته باشد كه با تغييراتي هر از چندگاه، حركت نقاشي ايراني را در طول يكصد سال اخير به طرف مدرنيسم و سبكها و شيوههاي گوناگوني كه در آن بهوجود آمد در مجموعه ثابت خود معرفي كند.
او گفت كه وقتي قرار بوده موزهي هنرهاي معاصر تهران تاسيس شود، همين نظر را به مسوولان وقت منتقل كرده است.
به اعتقاد آغداشلو مجموعهي صبا بهطور حتم ظرفيت چنين حركتي را دارد و كافي است كه اين برنامهريزي را جزو اهداف خود در نظر بگيرد. تا بهحال كه توانستهاند از امكانات مختلف و حتا محدودي استفاده كند و چنين مجموعه عظيمي را بهوجود آورد.
او اضافه كرد: فرهنگستان هنر و حتا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارشاد هم ميتواند چنين كاري بكند و موزهي هنرهاي معاصر تهران كه بيشتر فعاليت خود را مخصوصا در دورهي اخير براي بهنمايش درآوردن هنر متعهد و فعال سالهاي بعد از انقلاب اختصاص داده، ميتواند كارش را ادامه دهد. اما موزه مفيد و مناسبي طراحي شود تا مجموعهي ثابتي را از هنر يكصد سال اخير ايران، از زمان كمالالملك و شاگردانش تا دههي 80 در خود جاي دهد و مجموعهي ثابت خود در نظر بگيرد و بهطور طبيعي هرچند يكبار به عنوان گزينش بهتر برخي از نمونهها را تغيير دهد. همين موزه در عين حال ميتواند نمايشگاههايي براي تدوين تاريخ هنرهاي تجسمي معاصر ايران بگذارد.
وي توضيح داد: اينگونه ميتوانيم بفهميم كه چه داشته و چه كردهايم؛ اكنون تحت هيچ شرايطي با چنين مجموعهاي سر و كار نداريم و نميتوانيم به آن رجوع كنيم. همهي نمايشگاههاي موقت با همهي تاثير و نفوذي كه دارند، بعد از مدتي از ياد ميروند و قابل رجوع دايمي نيستند. هيچ كتابي هم بهطور مطلق وجود ندارد كه تاريخ يكصد ساله هنرهاي تجسمي ايران را حكايت كند. چگونه است كه متوجه اين كمبود عميق نميشوند.
نتيجهي هشت سال برپايي نمايشگاه جهان اسلام!
نكته دوم مورد اشاره اين منتقد هنري اين است كه نمايشگاههاي بزرگ و عظيمي از اين نوع نيازمند آن است كه در عرضه، برنامهريزي شود.
وي افزود: ضروري است شيوهها، سبكها و مكتبهاي مختلفي كه هنر جغرافياي اطراف ما و جهان اسلام مثلا در اين نمايشگاه دارد، به گونهاي طرحي شوند كه عملكرد، ويژگيها و اختصاصات هر كدام از اين گروهبنديها مشخص شوند. بنابراين مساله انتخابكننده و طراح بخشهاي مختلف نمايشگاه اهميت زيادي پيدا ميكند. اگر همهي آثار در كنار هم و در يك سالن عظيم قرار گيرند، بيننده سردرگم ميشود.
آغداشلو گفت: فراواني نقاشيها هميشه امتياز نيست، بلكه برگزيده و چكيدهي آثاري كه عرضه و انتخاب ميشود، اهميت دارد.
او اضافه كرد: هر بينندهاي از مردم عادي تا مخاطب فني و حرفهيي پس از آنكه تعداد زيادي از آثار را ميبيند، ديگر قادر به ادامه نيست و اساسا ديگر نميبيند و بيشتر، كارهايي كه در ورودي نمايشگاه يا سالنهاي اوليه است، ديده ميشوند.
دبير دور جاري دوسالانهي نقاشي معاصر تهران همچنين تصريح كرد: هنوز در كنار اين همه سعي و نيروي عظيمي كه براي برگزاري نمايشگاه هنر جهان اسلام صرف شده، بهعنوان بيننده علاقمند نميدانيم كه تعريف ما از هنر معاصر جهان اسلام چيست؟ مشتركاتش چيست؟ وجوه افتراق و اختلافش كجاست؟ اين آثار را كنار هم ميبينيم، بدون آنكه نتيجهگيري علمي و نقادانهاي صورت بگيرد كه بدانيم بهواقع در سرزمينهاي جهان اسلام مشتركاتي داريم؟ اگر داريم در چه حوزهاي است؟ آيا ميخواهيم پراكندگي اينها را نشان دهيم؟ آيا در فرهنگ اسلامي ريشه دارند؟
او گفت: استنتاج و بررسي نتيجهگيرانه در انتهاي اين بينالهاي متعدد هنوز جمعبندي نشده است.
وي با اذعان بر اينكه كه اين امر بر عهد مسوولان برگزاري نمايشگاه نيست، چنين عنوان كرد اين نمايشگاه و نمايشگاههاي نظير اين، مواد اوليه لازم را براي بررسي اين استنتاجها فراهم ميكنند، اما آن بررسيها به اندازهي كافي صورت نگرفته است.
آغداشلو اين مساله را سهم منتقدان، اهل تحقيق، نويسندگان و مطبوعات دانست كه بتوانند بهشايستگي بهجا آورند.
بهگمان وي، اگر اين كار بهدرستي انجام شود، آن وقت در بينالهاي بعدي شاهد تكرار بينالهاي قبلي نخواهيم شد و شايد در گزينش به چند و چون ديگرتر و تازهتري توجه شود.
كاتالوگ نفيس اما عاري از تعارف، حاصل نمايشگاهي عظيم
آغداشلو افزود: معمولا حاصل دوسالانهها هم كتابها و كاتالوگهايي اتفاقا بسيار نفيس است كه مقدمههاي بسيار تعارفآميز دارند و از نقد و بررسي دقيق و حتا جاهايي بيرودربايستي و خشن عارياند.
بهگمان او بهتر است در كنار آلبومهايي كه از اين نمايشگاههاي يا نمونههايي كه برنده شدهاند و يا كتابي كه براي همايشهايي از اين دست درميآيند، مجموعهاي منتشر كنند كه بدون تعارف وضعيت را دربارهي اين دوسالانهي خاص يا هر دوسالانهي ديگري بررسي كند. ابايي نداشته باشند از اينكه در جايي رهنمودهايي منتشر كنند كه با طرح اوليهشان مغايرت داشته يا نفي كرده است.
وي همچنين عنوان كرد: شايد در برنامهريزي دانشگاهها بشود تجديد نظر كرد و رشتههايي را براي بحثهاي نظري هنرهاي تجسمي اختصاص داد تا در عين حال نسل جديدي از منتقدان باسواد و در عين حال بدون تعارف و ملاحظهگري بهوجود بيايد. به نسل جوان بسيار اعتقاد دارم آدمهاي پركاري دارد، لازم است حمايت و توجه شوند.
آغداشلو به ايسنا گفت: شايد پيشنهادي كه براي دوسالانهي نقاشي تهران داده بودم كه بر اساس سبك و شيوهي گوناگون تقسيمبندي شود و انتخابكنندهها نوع خودشان را انتخاب كنند، اتفاق تازهتري بيافتد. در غير اين صورت همين است.
جاي خالي دوسالانهي نقاشي معاصر تهران
به گمان او، برگزاركنندگان چهارمين دوسالانهي نقاشي جهان اسلام احتمالا به اين هدف رسيدهاند كه جاي خالي دوسالانهي نقاشي معاصر تهران را پركنند. چرا كه تعداد كارها بسيار زياد است و كارهايي هست كه ارتباطي به جهان اسلام به جز جغرافياي آن ندارد. جوان ايراني كه كاري را براي بينال تهران ميفرستد همان را به دوسالانهي جهان اسلام هم ميفرستد.
آيدين آغداشلو در پايان گفت: بسياري از هنرجويان من در هر دو، هر سه و هر چهار دوسالانهاي كه برگزار شود، در داخل و خارج شركت ميكنند چرا كه ملاك انتخاب تفاوتي نميكند و كيفيت خاصي را كه شامل هويت جهان اسلامي باشد، مورد نظر هيات داوران نيست. نقاشان جوان بسيار پيشتازي ديده ميشوند كه فرقي نميكند كارشان را در بينال سائوپلو بگذارند يا بنگلادش؛ از هنرمندان قديمي گرفته تا جوانان پيشرو و پيشتاز همين كار را ميكنند.
انتهاي پيام
نظرات