بسياري از كارشناسان بر اين باورند كه نبود طرح جامع و ملي صنعت گردشگري، مهترين عامل براي عدم توسعهي مناسب و ناهماهنگيهاي موجود به شمار ميرود. اين در حالي است كه رييس كميتهي ميراث فرهنگي و گردشگري مجلس، از بررسي طرح جامع ملي گردشگري و ضرورت وجود اين طرح در هفته آتي خبر داده و تاكيد كرده است: با توجه به ضرورت وجود طرح جامع گردشگري، مسوولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري هفتهي آينده در كميسيون فرهنگي مجلس حضور پيدا خواهند كرد تا اين طرح مهم مورد بررسي قرار گيرد.
به گزارش خبرنگار گردشگري ايسنا، عليرغم قرار داشتن ايران در جايگاه10 كشور برتر جهان از نظر دارا بودن آثار تاريخي و جاذبههاي اكوتوريستي، سهم كشورمان از درآمد 400 ميليارد دلاري صنعت توريسم در جهان كه حداقل آن 5 تا 7 درصد اعلام شده، نه تنها اين ميزان نيست، بلكه درآمد سالانه ايران بسيار پائينتر و حدود 5 صدم درصد سهم توريسم است به طوري كه در ميان دنيا در رتبه 60 جاي گرفته است.
به اعتقاد بسياري از كارشناسان، سير صعودي ورود گردشگران به كشور ارتباط مستقيمي با ايجاد زيرساختهاي مناسب و نيز حفظ و تقويت بحث امنيت عيني و ذهني در داخل و حتي خارج دارد. در حالي كه دولت بر اساس چشم انداز 20 ساله ، بايد تا سال 2020 ميلادي20 ميليون گردشگر را به داخل كشور جذب كند،آمارها نشان دهنده اين است كه با توجه به مشكلات و موانع پيش روي، رسيدن به اين ميزان گردشگران ، قدري بلند پروازانه و آرماني به نظر ميرسد.
صنعت گردشگري كه امروزه به سومين صنعت درآمدزاي جهان تبديل شده و پس از نفت و صنايع اتومبيلسازي قرار گرفته است، نيازبه ماده اوليهاي دارد كه بتوان با استفاده از آن و سرمايهگذاري در ايجاد زير ساختهاي ضعيف كشور ، درآمد پيوسته و باثبات براي ايران فراهم كرد .
اصل مهمي كه كشورهاي اروپايي ، ايالات متحده ، چين ، مصر، هنگ كنگ ، مالزي و امارات متحده عربي براي دسترسي به اهداف ياد شده، انجام داده و از آن درآمد هنگفتي نصيب كشورشان نمودهاند، تدوين برنامهاي جامع براي گردشگري و اعلام بسيج همگاني براي توسعهي آن است. عاليترين مقامات ومسولان دولتي اين كشورها خود معترفند كه تنها با اجراي يك برنامه جامع در طول دهههاي متمادي توانستهاند تا به اين موفقيت دست پيدا كنند.
طي دهههاي گذشته براي دستيابي به يك الگو و مدل موفق از صنعت توريسم، در خصوص اجرايي ساختن راهكارهاي توسعه گردشگري در ايران فراز و نشيبهاي بسياري بوجود آمد كه از آن جمله ميتوان به تدوين و اجراي طرح جامع گردشگري، به عنوان اصليترين برنامه كاري بخش گردشگري اشاره كرد.
قرار بود اين طرح در سال اول برنامه سوم توسعه يعني سال 78 انجام شود كه در عمل شاهد بوديم كه از نيمه دوم سال 79 آغاز و در نهايت در سال 81 نيز به اتمام رسيد تا اينكه در خصوص ميزان ثمربخشي آن نيز كارشناسان با مطالعه طرح جامع جهانگردي اعلام كردند اين طرح از قابليت اجرايي بالايي برخوردار نبوده و براي بررسي آن ، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري موظف شدكميتهاي براي بازنگري و افزايش قابليت آن فعال كند كه عليرغم قرارداد منعقده ميان سازمان وقت ايرانگردي و جهانگردي به عنوان متولي گردشگري كشور و يك موسسهي مطالعاتي توريستي، بازنگري اين طرح مسكوت و سرانجام اين طرح در هالهاي از ابهام باقي ماند!
بازنويسي طرح جامع گردشگري به درخواست سازمان وقت ايرانگردي و جهانگردي و با نظارت سازمان مديريت و برنامهريزي، به گروهي از مشاوران توريسم موسسه گابين - آسيا محول شد كه با توجه به ادغام سازمانهاي ايرانگردي و جهانگردي و ميراث فرهنگي و تغييرات گستردهي مديريتي همگان پيشبيني كردند كه بازنويسي اين طرح هيچگاه عملي نخواهد شد كه با تاسف در مقام عمل نيز اين اتفاق بروز پيدا كرد.
دكتر ناصر كرمي- مدير كميته بازنويسي طرح جامع گردشگري - پيش از اين به خبرنگار ايسنا گفته بود: در اين طرح براي نخستين بار مسالهي ادغام دو سازمان ايرانگردي و جهانگردي و ميراث فرهنگي مطرح شده و تاسيس سازمان جديد نيز طبق سياستگذاريهاي اين طرح انجام گرفته است، بنابراين به نظر ميرسد كه در كاربردي بودن اين طرح هيچ شكي نباشد!.
سعيد اميريان -كارشناس گردشگري سازمان مديريت و برنامهريزي - نيز درجريان ادغام دو سازمان ايرانگردي و جهانگردي وميراث فرهنگي اعلام كرده بود: سازمان مديريت وبرنامه ريزي نقطه نظرات خود را در خصوص بازنگري طرح جامع گردشگري به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ابلاغ كرده است؛ با اين حال اقدامات اجرايي براي رفع كاستيها و نقطه نظرات كارشناسي شده به سازمان گردشگري بستگي خواهد داشت.
به گفته وي: به دليل پارهاي از مسايل موجود در طرح جامع گردشگري، بازنگري در آن ضروري بوده و اين بازنگري حتي در طرح جامعه توسعه گردشگري، در قالب سند توسعه ميراث فرهنگي و گردشگري برنامه چهارم توسعه نيز ديده شده است.
اميريان با تأكيد بر اينكه مسئولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، لزوم بازنگري در طرح جامع گردشگري را قبول دارند، گفته بود: به نظر ميرسد در شرايط كنوني مسئولان گردشگري در صدد بازنگري طرح هستند، اما عملي شدن آن بستگي به اقدامات اجرايي دارد. اگر اين بازنگري به نحو مطلوب و شايسته كه مد نظر سازمان مديريت و برنامهريزي است انجام شود، ميتواند پاسخگوي بسياري از كمبودهاي موجود در حوزهي صنعت گردشگري باشد.
با اين حال، مدتهاست كه از ادغام وحضور متوليان مختلف در عرصهي ميراث فرهنگي و گردشگري ميگذرد و باز هم خبري از تدوين طرحي جديد ويا بازنگري و باز نويسي طرح قبلي نيست،اين در حاليست كه به اذعان كارشناسان، چرخ گردشگري ايران همچنان سنگين و رخوتناك به حركت خود ادامه مي دهد. حال جاي اين پرسش خاليست كه در غياب طرح ملي، توريسم ايران تا چند سال ديگر بايد از تونل آزمون و خطا عبور كرده و هر يك از مديران گردشگري براي خود برنامهاي ارايه دهند كه با تغيير مديريتها عمر اين برنامهها در نهايت از چند سال گذر نميكند؟
ناصر كرمي:
بي سوادي مفرط در طرح ملي گردشگري مشهود بود!
طرح ملي گردشگري چهار سال صنعت توريسم كشور را تعطيل كرد
طرح ملي گردشگري ساختار نادرستي داشت و براي اجراي اين طرح، بازنويسي آن ضرورت دارد.
ناصر كرمي كه در زمان مراحل اوليه تهيه طرح ملي گردشگري، مدير تحقيقات و برنامهريزي سازمان ايرانگردي و جهانگردي بوده است، با بيان اين مطلب به خبرنگارايسنا، اظهار كرد: پس از گذشت دو ماه از زمان شروع طرح در نشستي با مسوولان سازمان ايرانگردي و جهانگردي و كارشناسان اين طرح گفته شده كه اين طرح ناپخته، غلط و بدون پايهي علمي است كه به موفقيت منجر نميشود.
وي افزود: امكان ندارد موتور توليدي بيكيفيت باشد، ولي محصول نهايي با كيفيت شود.
كرميگفت: در صنعت گردشگري كشور ازجاذبههاي توريستي و كارشناسي كه ميتوانستند در تهيهي طرح ملي گردشگري كمك كنند فهرستي وجود نداشت و حتي در حال حاضر اين اطلاعات هم چنان فهرست نشده است.
وي افزود: امكان ندارد براي صنعت گردشگري برنامهاي نوشت كه اصول و پايهاي نداشته باشد.
اين كارشناس گردشگري تصريح كرد: جريان طرح ملي گردشگري بدون اينكه خود برنامه مدوني براي انجام چنين طرحي در اختيار داشته باشند، عجولانه براي اجراي آن اقدام كردندكه حاصل آن اتلاف چهار سال وقت واعتبارات تخصيص يافته وعقب نگاه داشتن صنعت ايرانگردي وجهانگردي براي چند سال بود.
وي با اشاره به كارشناسان طرح ملي گردشگري اظهار كرد: اين كارشناسان افرادي جوان بودند كه اطلاعات و تحصيلات مرتبط با بخشهاي مورد فعاليت در طرح ملي گردشگري نداشتند.
مدير تحقيقات وبرنامه ريزي سازمان سابق ايرانگردي و جهانگردي افزود: در آن دوره كارشناسهاي بزرگ ومعتبري براي همكاري در طرح ملي گردشگري آمدند، ولي به دليل سطح پايين اين كار، تمايلي براي ادامه همكاري نشان نداده و پس از چند ماه فعاليت ،پروژه را ترك كردند.
وي با بيان اين كه ساختار طرح ملي گردشگري نادرست است؛ تصريح كرد: اين طرح در هشت جلد ارايه شد كه چهار جلد آن سفرنامه بود وبي سوادي مفرط در اين طرح نيز مشهود بود.
مدير تحقيقات وبرنامه ريزي سازمان سابق ايرانگردي و جهانگردي گفت: طرح ملي گردشگري برنامهيي فرابخشي است كه بايد از سوي سيستم بالا دستي ابلاغ شود و پيش از آن مجاب شدن سازمانهاي ديگر ضرورت دارد.
وي افزود: سازمان مديريت و برنامه ريزي پس از بررسي طرح ملي گردشگري آن را ردكرد و برنامهي ابلاغ نشد.
اين كارشناس گردشگري اظهار كرد: در دورهي جديد بازنگري طرح ملي گرشدگري عدهاي از كارمندان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري انتخاب شدند كه شايد كارشناسان قبلي نسبت به آنها در سطح بالاتري قرار داشتند.
وي گفت: طرح ملي گردشگري مصالحي را فراهم كرده كه ميتوان بر اساس آن طرح ديگري تهيه و ارايه كرد، ولي طرح موجود با توجه به مشكلات كه دارد مطلقا قابل اصلاح نيست.
كرميابراز كرد: هزينههايي كه براي تهيهي طرح ملي گردشگري صرف شد مهم نيست، بلكه تعطيلي چهارسال صنعت گردشگري به منظور ارايهي اين برنامه اهميت دارد.
وي اظهاركرد: متاسفانه در تمام 10سال گذشته صنعت جهانگردي سردرگم، آشفته و در حال درجا زدن بوده و مديران آن نيز معمولا به جاي فعاليت منسجم و موثر گزافهگويي و دوباره كاريهاي بيحاصل داشتهاند.
اين كارشناس گردشگري معتقداست: در حال حاضر نياز بنيادين صنعت جهانگردي يك برنامه ضربتي وكوتاه مدت است كه بر مبناي آن دست كم سرمايه هاي موجود فعال شده و براي مثال روند تعطيلي دفاتر خدمات مسافرتي كه از دو سال گذشته شروع شده، متوقف شود ودرصد اشغال هتل ها به حدي برسد كه سرمايهگذاران ديگر را نيز به فعاليت دراين بخش ترغيب كند.
مدير تحقيقات و برنامهريزي سازمان سابق ايرانگردي و جهانگردي اشاره كرد كه به طور اساسي برنامهريزي بلند مدت ده تا بيست ساله در تمام دنيا منسوخ شده، به ويژه درحوزههاي مرتبط با مسايل انساني كه ممكن است با فضاي سياسي متغير نيز ارتباط يابد.
كرمي در ادامه به ذكر مثالي پرداخت و افزود: در شرايطي كه پيش بيني مي شود آمريكا تا سه سال آينده حضوري پر التهاب درخاورميانه داشته باشد، چنين مولفه تاثيرگذاري را نميتوان دربرنامه درازمدت لحاظ كرد، بنابراين بهتر است كه روش منطقيتر را اتخاذ نمود و سياست گذاريهاي كلان كاملا كاربردي بوده و براي نتايج ملموس طراحي شوند و حداكثر افقي سه ساله را مورد نظر قرار داد.
اردشير اروجي:
بازنگري طرحهاي جامع يك امر بديهي و ضروري است
در برنامه جامع گردشگري فقط به 3 هزار جاذبه اشاره شده است!
اردشير اروجي معتقد است: طرح جامع گردشگري با همهي نواقصي كه كارشناسان بر آن وارد ميدانند در تدوين بسياري از سندهاي گردشگري مورد استفاه قرار گرفته و هم اكنون پس از گذشت چند سال نيازمند بازنگري مجدد است.
مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در امور آمار و برنامهريزي در با ايسنا، با اشاره به تاريخچهي تدوين برنامهي ملي گردشگري كشورمان ميگويد: از سال 1314 كه اولين نطفهي ايرانگردي در ايران شكل گرفت تا به امروز حدود 71 سال از آن ميگذرد و در طول تمامياين سالها تاكنون سه مرتبه براي تدوين طرح ملي گردشگري اقدام شده است.
وي ادامه داد: اولين برنامهي ملي گردشگري كشورمان توسط برخي از مشاوران خارجي تدوين شد كه اتفاقا به تاييد سازمان مديريت وبرنامه ريزي آن دوران نيز رسيد و در طول زمان قبل از انقلاب از آن طرح در سياستهاي نه چندان مداوم گردشگري مورد استفاده قرار گرفت.
به گفتهي اروجي، در سالهاي پس ازانقلاب و تغيير شرايط و راهبردها دست اندركاران فرهنگي و گردشگري كشورمان به اين باور رسيدند كه به دليل تفاوت نخستين طرح توريسم با بسياري از راهبردهاي اعتقادي، سياسي و فرهنگي، اين طرح، جامع گردشگري نيازمند بازنگري و بازنويسي است.
مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در امور آمار و برنامهريزي، تاكيد ميكند: دومين طرح جامع گردشگري كشورمان با عنوان " طرح جامع جهانگردي " در فاصلهي سالهاي 73 تا 76 تدوين شد كه در نهايت
كارشناسان پس از مطالعهي طرح اعلام كردندكه طرح تدوين شده بيشتر شبيه به برنامهي استراتژيك توسعه مديريت جهانگردي است و در خصوص ابعاد مختلف اين صنعت كارايي چنداني ندارد.
وي ميگويد: مقدمهي بازنگري سومين طرح جامع گردشگري با عنوان برنامهي ملي گردشگري در فاصلهي سالهاي 79 تا 81 و با مشاركت سازمان unwto و با حمايت مالي undp " دفتر برنامهي توسعهي سازمان ملل متحد "شكل گرفت.
به گفتهي اروجي در حال حاضر در اثر گذشت زمان از آن برنامه وتحولات شكل گرفته و اشكالات عديدهي برنامههاي قبلي زمينه بازنگري برنامهي ملي گردشگري مجددا از سوي كارشناسان و دست اندركاران صنعت گردشگري بيان ميشود.
مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در خصوص اشكالات وارده بر طرحهاي گردشگري گذشته خاطرنشان كرد: از جمله اشكالات وارد بر اين طرح، عدم دسترسي به آمار و اطلاعات صحيح و مناسب براي پايهريزي طرحها و برنامههاي كلان گردشگري و همچنين مساله ادغام اين سازمان در سازمان ميراث فرهنگي بود كه در برنامه هم برآن تاكيد شده بود، اما هيچ اقداميدر خصوص تدوين اطلاعات مناسب براي آن صورت نگرفته بود.
اروجي اضافه ميكند: در برنامهي جامع گردشگري فقط به سه هزار و 185 اثر و جاذبه تاريخي و گردشگري اشاره شده بود، در حالي كه بيش از يك ميليون اثر و پديده طبيعي و تاريخي و گردشگري در كشور شناسايي شده است.
مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ضعف منطقهبندي و تلفيق محورهاي گردشگري چندين استان با يكديگر، عدم توجه به امكانات و محدوديتهاي كشور در گردشگري و همچنين عدم هماهنگي با دستگاههاي اجرايي و دولتي را از ديگر اشكالات وارده بر طرح ملي گردشگري ميداند و ميگويد: سازمان مديريت و برنامه ريزي به دليل اشكالات وارده و همچنين تناقص اين طرح با طرحهاي دستگاههاي ديگر وهمچنين عدم مشاركت و هماهنگي صنوف مرتبط با گردشگري و دانشگاهيان و متخصصان، آن را نپذيرفت و پس از تغييرات اجمالي آن را پذيرفت.
اروجي تاكيد ميكند: به دليل همه اين مشكلات طرح جامع گردشگري هيچگاه فرصت اجرايي شدن پيدا نكرد، اما از بسياري از سرفصلهاي اين طرح در تدوين سندهاي مختلف صنعت گردشگري استفاده و بهره برداري كامل شده است.
وي افزود: از نكات مثبت اين طرح در تدوين سندچشم انداز 20 ساله، سندملي بخشي گردشگري سند ملي فرابخشي گردشگري، سند توسعهي استانها، سند تلفيق اسناد بخشي و فرابخشي و همچنين در تدوين سند برنامهي پنج سالهي چهارم و طرح بلند مدت آمايش سرزمين استفاده شده است.
مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مصرانه تاكيد ميكند: از برنامههاي پيشين گردشگري و جهانگردي در تدوين برنامهها و سياستهاي كلان امروز استفاده شد و بسياري از سندها به پشتوانهي همين برنامهها تهيه شدهاند.
وي ميگويد: اصل بازنگري و انعطاف پذيري برنامههاي جامع و طرحهاي ملي درتماميدنيا اصلي پذيرفته شده
است، چراكه تمامي اين برنامهها بنابر تحولات سياسي، طبيعي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي دستخوش تغيير و تحول خواهند شد و چه بسا كارايي لازم خود از دست بدهند.
اروجي تصريح ميكند: بازنگري طرحهاي جامع پديده مستمري است كه بايد مطابق متقضيات زمان به روز شده و از نقطه نشرات و كارشناساييهاي متخصصان و اساتيد بهرهي كافي ببرد.
وي معتقد است: تعريف غلطي از تدوين برنامهها جامع در كشورهاي جهان سوم رواج پيدا كرده كه تدوين برنامهها را ترسيم تماميآمالها و آرزوها ميداند، در حالي كه برنامه جامع دقيقا خلاف اين باور است و معتقد به محدود كردن آمالها و آرزوها بر اساس مقتضيات و واقعيات سازمان است.
مشاور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در پايان خاطرنشان كرد: بازنگري طرح جامع گردشگري يك امر طبيعي است كه بايد هر چه سريعتر صورت اجرايي به خود بگيرد.
مجري طرح پرديسان:
بازنگري طرح جامع گردشگري ضروري است
اعمال سلايق و ديدگاههاي انقباضي به نفع توسعه گردشگري نيست
علي اكبر تقي زاده معتقد است: كليهي طرحهاي جامع و ملي تنها در طول زماني مشخص كاربري دارند و بنابر تغييرات و گذشت زمان نيازمند بازنگري ميشوند.
اين كارشناس ميراث فرهنگي و گردشگري در گفتوگو با خبرنگار گردشگري ايسنا اظهار داشت: در كشورهاي پيشرفته معمولا طرحهاي جامع در مدت زمانهايي كوتاه و با اهدافي مشخص در آن پروسهي زماني تهيه و تدوين و اجرا ميشوند.
مجري طرح پرديسان ادامه داد: اثرگذاري بلامنازع تحولات اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي و رويكروهاي و پيشرفتهاي برنامههاي جامع در سطح جهان به گونهاي است كه هيچ كشوري حاضر نيست آيندهي خود را براي 50 سال آينده پيشبيني كند.
وي تاكيد كرد: در جوامع پيشرفته به جاي تعيين پروسههاي زماني بلند مدت براي طرحهاي جامع، اهداف و نقاط پيشرفت به صورت پلكاني و در مدت زماني كوتاه ترسيم ميشوند.
تقي زاده با بيان اين كه موضوع گردشگري در كشور ما پيش از اين در حديك تعارف بود، خاطرنشان كرد: با گذشت زمان و تغيير نگاهها، به صنعت گردشگري تماميارگانها، نهادها و بخشهاي دولتي و خصوصي به اهميت آن پي برده و بر توسعهي آن تاكيد دارند.
اين كارشناس ميراث فرهنگي و گردشگري با اشاره به طرح بازنگري برنامهي ملي گردشگري كشور گفت: طبيعتا كارشناسان و كميتهاي كه مسوول بازنگري اين طرح هستند بايد با نگاهي كامل و جامع و با توجه به كليه متقاضيان و شرايط اين كار را انجام دهند، چرا كه اعمال سلايق و ديدگاههاي انقباضي به نفع توسعهي گردشگري كشورمان نيست.
يك كارشناس گردشگري:
كارشناسان طرح ملي گردشگري حساسيت لازم را براي تهيهي يك طرح ملي نداشتند
يك كارشناس گردشگري تصريح كرد: رويكرد مشاوران خارجي در طرح ملي گردشگري كپي نبوده، بلكه كارشناسان جوان ايراني به منابع اطلاعاتي كافي براي جست و جو دسترسي نداشتند.
پيام مهستي با بيان اين كه طرح ملي گردشگري گزارش ضعيفي از لحاظ فني بود، اظهار كرد: اين طرح از مقياس كلان شروع شده بود و در 100 صفحه به راهكارهاي جزيي ختم ميشد.
وي گفت: درآن دوره همزمان با تهيهي طرح جامع گردشگري، طرح جاده ابريشم در هفت جلد را ارايه كرديم كه سال 81 به عنوان بهترين طرح تحقيقاتي سال شناخته شد، اين درحالي بود كه برخورد و حساسيت كارشناسان طرح جادهي ابريشم بيشتر از كارشناساني بود كه طرح ملي را براي صنعت گردشگري تدوين ميكردند.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: رويكرد كارشناسان طرح جادهي ابريشم در مقايسه با كارشناسان طرح ملي گردشگري فني و حساستر بود.
وي ادامه داد: مشاور خارجي همين طرح را در مالزي تهيه و اجرا كرده بود كه براي ايران نيز ارايه شد، ولي انتخاب آن گروه كارشناسان ايراني مشكل داشت.
اين مشاور طرحهاي گردشگري خاطرنشان كرد: كارشناسان تهيه كنندهي طرح ملي گردشگري بر اساس آگهي خارجي كه در روزنامههاي كثير الانتشار آن زمان چاپ شده بود، از اين موضوع مطلع شده و انتخاب شدند، در حالي كه بسياري از كارشناسان كه از لحاظ دانش زبان انلگيسي در سطح بالايي قرار نداشتند و در روزنامهها نيز دنبال كار نبودند، از موضوع انتخاب كارشناس جهت تهيه طرح جامعه گردشگري مطلع نبودند.
وي تصريح كرد: بايد ميان دو حلقهي زنجيره مشاوران خارجي و كارشناسان جوان ايراني با گروهي از كارشناسان و محققان برنامه ريز و با تجربه كه تعدادآنها نيز در كشور ا ندك نيست، تكيمل ميشد.
اين كارشناس گردشگري اظهار كرد: كارشناسان طرح ملي گردشگري در كل كشور، 30 جاذبهي بين المللي را شناسايي و انتخاب كردند، در حالي كه در طرح جاده ابريشم از مسير شرقي - غربي و حاشيهي پنج كيلومتري اين مسير يك هزار و 400 جاذبه شناسايي و در سطح بندي 300 مورد ازآنها به عنوان جاذبهي بينالمللي شناسايي و انتخاب شد.
وي افزود: شناسايي جاذبهها به مشاوران خارجي مربوط نميشود، ولي استانداردهاي بينالمللي تعيين جاذبه را تعيين ميكند.
مهستي ابراز كرد: كارشناسان جوان اين طرح، منابع اطلاعاتي زيادي براي جست و جو نداشتند، بنابر اين از منابع اطلاعاتي زمان تحصيل خود استفاده ميكردند، در حالي كه مشاوران و كارشناسان طرحهاي ديگري همچون جادهي ابريشم از اساتيد دانشگاهي و منابع مورد نظر و تاييد آنها نيز بهرهمند شدند.
وي نبود دورههاي آموزشي متعدد و نيروهاي با تجربه و متخصص براي اتصال حلقههاي مشاوران خارجي با گروه كارشناسان جوان و تغيير پي در پي مديريتها در كوتاه مدت را از جمله عواملي برشمرد كه سبب شد طرح ملي گردشگري به سرانجام نرسيد.
مهستي گفت: اين طرح در كنار معايب آن حداقل فوايدي داشت كه موجب شد كارشناسان جواني كه بر اساس آن آموزش داده شوند و درحال حاضر نيز در فعاليتهاي متعدد از تجربهي تهيه طرح ملي گردشگري استفاده كنند.
ادامه دارد...
نظرات