استاددانشگاه فاتح استانبول درميزگرد ايسنا/2/: تهران بايدخواست ملي استفاده ازانرژي هستهيي رابرآورده كند ملت تركيه به شدت بااستفاده از زورعليه ايران مخالف است
استاد روابط بينالملل دانشگاه فاتح استانبول تاكيد دارد كه هيچ مانع حقوقي براي انجام فعاليتهاي هستهيي ايران وجود ندارد و اگر دستيابي به فنآوري صلحآميز هستهيي خواستهي ملت ايران باشد، حكومت جمهوري اسلامي ايران بايد اين خواسته را پيگيري و عملي نمايد.
پروفسور بولنت آراس، استاد روابط بينالملل دانشگاه فاتح استانبول با شركت در ميزگرد خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با عنوان "متغيرها در روابط تهران - آنكارا" در خصوص فعاليتهاي هستهيي كشورمان تاكيد كرد: فعاليتهاي صلح آميز هستهيي ايران از حمايت ملت ايران برخوردار و كاملا مشروع است. تنها نگراني كه در اين خصوص وجود دارد، آن است كه ايران نتوانسته باشد افكار عمومي جهان را در خصوص فعاليتهايش قانع نمايد.
اين استاد روابط بين الملل دانشگاه فاتح استانبول خاطرنشان كرد: هيچ شكي نيست كه اگر حمايت مردم و خواست ملي ايرانيان استفاده از فنآوري صلحآميز هستهيي باشد، حكومت و دولت ايران ميتواند و بايد خواست مردماش را دنبال كند. در دنياي كنوني نميتوان برخي تصميمهاي آن سوي مرزها را ناديده گرفت، در اين دنيا بسياري از عكسالعملهاي جهاني ما را محدود ميكنند.
وي افزود: نگراني شخصي من به صورت خاص و نگرانياي كه در تركيه به صورت عام در اين رابطه وجود دارد، اين است كه نكند فعاليتهاي هستهيي ايران منجر به درگيري اين كشور با اسرائيل يا آمريكا شود، چرا كه با در نظر گرفتن بحران عراق، چنين مسالهاي ميتواند مصيبتي عظيم را در پي داشته باشد.
پروفسور آراس هم چنين تاكيد كرد: همهي ما اميدواريم كه در چارچوب مذاكرات و با تلاشهاي سه كشور اروپايي و آژانس بينالمللي انرژي هستهيي و ايران، مسالهي هستهيي تهران حل شود، تركيه و ملتاش به هيچ وجه با مقابلهي نظامي با ايران موافق نيستند.
اين استاد روابط بين الملل دانشگاه فاتح استانبول با بيان اينكه درگيري بين ايران با كشوري ديگر در منطقه به زيان همگان تمام خواهد شد، اظهار داشت: اينكه ايران موشكهاي دوربرد يا حتي به فرض محال، سلاح اتمي در اختيار داشته باشد، هيچ گونه نگراني را براي تركيه ايجاد نميكند، ولي مساله چيز ديگري است، نكتهي اصلي آن است كه بهرهمند بودن ايران از اين تسليحات، تعادل و موازنهي فعلي جهان را بر هم خواهد زد.
اين استاد دانشگاه همچنين دربارهي جهان تك قطبي امروز، با اشاره به اينكه طي دوران جنگ سرد، نوعي بلاتكليفي در عرصهي بينالمللي وجود داشت، گفت: ميتوان از سال 1989 تا 11 سپتامبر 2001 را به عنوان يك دورهي آتشبس مدنظر داشت.
وي افزود: آمريكا از اواخر 1990، در پي آن برآمد تا علاوه بر اعمال حاكميت يگانهاش بر جهان، رهبري جهان تك قطبي مدنظرش را نيز بر عهده بگيرد، در سال 99 ميلادي اين امكان به وجود آمد كه پروژهي 100 سال آيندهي آمريكا مطرح شود، ولي 11 سپتامبر باعث شد كه علاوه بر توقف اينگونه برنامهها، بر همگان ثابت شود كه آتشبس امكانپذير نيست.
استاد دانشگاه فاتح استانبول ادامه داد: امانوئل والشتاين ميگويد كه نفود كشورهاي قدرتمندي كه به عنوان دولتهاي محوري محسوب ميشوند، آرام آرام بيش از دولتهاي حاشيه ميگردد؛ علاوه بر اين بحث، مباحثي چون سرچشمه گرفتن تروريسم از افغانستان و مواردي از اين قبيل، بهانههايي را براي حضور نظامي آمريكا در خاورميانه از سويي و پراكنده ساختن نظاميانش در اين منطقه از ديگر سو به دست رهبران آمريكا داد.
پروفسور آراس تاكيد كرد: در حال حاضر آمريكا از شرايط كنوني جهان، براي پيشبرد اهدافاش به سوي يك امپراطوري بزرگ جهاني كه ميتوان امپراطوري سوم رم ناميدش، سوءاستفاده ميكند؛ اين امپراطوري با زمانهاي گذشته شباهتهاي بسياري دارد، به عنوان مثال جلوهي نظامي اين امپراطوري به راحتي در جريان اشغال عراق و افغانستان مشهود بود.
وي دربارهي طرح آمريكا موسوم به «خاورميانهي بزرگ» و نظر رييس جمهور سابق كشورمان مبني بر جايگزيني طرح «خاورميانهي اسلامي» به جاي آن، گفت: پس از 11 سپتامبر، هدف سياستهاي آمريكا اين بوده كه جهان را محل امني براي اجراي سياستهايش قرار دهد، يعني آمريكاييها معتقدند كه بايد جهاني ساخته شود كه منافع ايالات متحده را تامين نمايد و پس از گذار از دوران جنگ سرد و دهههاي قبل، واقعيت امروز جهان همين است؛ حال طرحي كه در همين چارچوب بخشي از آسيا را در برميگيرد، «طرح خاورميانهي بزرگ» نام گرفته است.
اين استاد روابط بينالملل دانشگاه فاتح استانبول با بيان اين مطلب كه مشكلات اساسي امروز آمريكا به همين طرح خاورميانهي بزرگ بازميگردد، اظهار داشت: آمريكا براي رسيدن به اين استراتژي بلندمدت، يك سري پروژههاي نظامي، سياسي و فرهنگي را دنبال ميكند؛ اشغال نظامي افغانستان و عراق، بعد نظامي اين جريان بود، البته بايد خاطر نشان شود كه اولويتهاي افغانستان و عراق از مدتها پيش تعيين شده بودند.
وي در ادامه خاطر نشان كرد: طرحي كه آمريكا با جنبهي نظامي آغازش كرد، امروز به مرحلهي سياسي و فرهنگي رسيده است، ضمن آنكه آمريكا براي خشكاندن سرچشمهي ترور مورد نظر و تامين هرچه بيشتر منافعاش، روند وارد آوردن فشار به ساير كشورهاي منطقه را نيز آغاز كرده است و تمام حكومتهاي منطقهي خاورميانه نيز بايد تحت عنوان گشايشهاي سياسي و اقتصادي، روند اصلاحات مورد نظر آمريكا را در كشورشان آغاز كنند.
پروفسور آراس افزود: آمريكا مدعي است كه خواهان انجام اصلاحاتي در ابعاد مختلف در منطقه است كه ميتواند ناامنيهاي موجود را جبران كند، اما حقيقت چيز ديگري است؛ حقيقت به واقع آن است كه فشارهاي متعدد و بيشماري كه آمريكا در اين راستا وارد ميكند، موجبات عكسالعملهايي جدي و رودرروييهايي سخت را براي پروژههايش فراهم ميآورد.
اين استاد دانشگاه فاتح استانبول در ادامه تاكيد كرد: آمريكا در حالي از خاورميانهي بزرگ سخن ميگويد كه در خاورميانهي كوچك گرفتار و عاجز مانده است و تجلي عيني اين جريان در مسائل فلسطين، عراق و افغانستان كاملا مشهود است. از سويي هم امروز در شرايطي هستيم كه ضديت با آمريكا در اوج خود قرار گرفته و با اغلب طرحهاي آمريكا در جهان مخالفتهايي گسترده صورت ميگيرد. شايد به همين دلايل باشد كه آمريكا بر آن شد تا طرح «خاورميانهي بزرگ» را به «خاورميانهي توسعهيافته» تغيير دهد.
وي همچنين ادامه داد: امروز آمريكا در پي آنست تا در منطقهي خاورميانه، كشورهايي را براي حمايت از اين سياستاش گلچين نمايد و ميتوانم چنين بگويم كه تا زماني كه آمريكا براي اين طرح يا سياستاش، متفقي جدي نيابد، آن را عملي نخواهد كرد.
پروفسور آراس با اشاره به سياست تنشزدايي دولت سيد محمد خاتمي در جمهوري اسلامي ايران، گفت: در اين ميان ايران يك سياست منطقهيي را به ويژه در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي پيگيري ميكرد كه به موجب آن ضمن كاهش تنشها با همسايگانش از جمله عربستان، منطقهيي وسيع از روسيه تا خليج فارس و از اروپا تا جنوب آسيا را تحت نفود خود در ميآورد، بايد خاطرنشان شود كه به واقع اين سياست دولت خاتمي در جمهوري اسلامي ايران تا حد بالايي موفق بوده است.
اين استاد روابط بين الملل دانشگاه فاتح استانبول افزود: در همين چارچوب بود كه ايران براي كاهش معضلاتي چون مواد مخدر، تروريسم، قاچاق سلاح و يا انسان، تلاشهاي بسياري را انجام داد و امروزه هم شاهد آن هستيم كه در جاهايي هم چون تاجيكستان، ارمنستان و يا آذربايجان كه در همسايگي ايران هستند و تنشهايي در آنها بوده، همواره در پي ميانجيگري براي رفع معضلات برآمده است؛ در حقيقت ميتوان چنين گفت كه جمهوري اسلامي ايران، امروز در حل برخي مسائل بين المللي، نقشي قابل توجه دارد.
وي در ادامه اظهار داشت: در اينجا يك تضاد جالب توجه، جلب نظر ميكند و آن اينكه طراح طرحي به نام «خاورميانهي بزرگ» در مقابل ايراني قرار دارد كه در صدد حل برخي مسائل جهاني است؛ بنابراين بسياري از طرحهاي سازندهي ايران عملا مورد استفاده قرار نگرفته و عملي نميشوند.
پروفسور آراس با اشاره به طرح «گفتو گوي تمدنها»ي رئيس جمهور سابق كشورمان، گفت: ايالات متحده با هراس از نفوذ و تاثير ايران در دولت آيندهي عراق، مسائل ايران با اسرائيل و مورادي از اين قبيل، مانع فعاليتهاي مثبت ايران در نظام بينالملل ميشود و به همين دلايل به نظر ميرسد طرحي كه تحت عنوان گفتوگوي تمدنها از جانب شخص آقاي خاتمي و متفكران ايراني مطرح شده، مجال ظهور در جهان امروز را نيابد.
اين استاد دانشگاه فاتح استانبول خاطرنشان كرد: به نظر ميآيد تا زماني كه مسائل ايران در سطح بينالمللي حل و فصل نشود، راهكارهاي اين كشور با وجود اينكه بسيار هم سازنده و مفيد باشند، راه به جايي نخواهند برد.
وي در ارتباط با مسالهي گروهك تروريستي پ.ك.ك و همكاريهاي مشترك كشورمان با تركيه براي حل اين معضل، افزود: پ.ك.ك يك سازماني تروريستي است كه افراد بيگناه را هدف قرار ميدهد و امروزه به عنوان يك سازمان تبهكار مطرح است، به اعتقاد من اين سازمان، هم براي كردها و هم براي تمامي ملتهاي منطقه مضر است، ضمن آنكه فكر ميكنم براي پايداري امنيت و ثبات در اين منطقه چنين سازمانهايي بايد هرچه زودتر از ميان برداشته شوند و همكاري تهران – آنكارا در اين راستا، ميتواند بسيار موثر باشد.
پروفسور آراس افزود: اين از طبيعت تروريسم است كه باعث هرج و مرج ميشود و روابط بين دولتها را به راحتي بر هم ميزند؛ امروز پ.ك.ك ساختاري بسيار شكننده دارد، ولي به هر صورت بهانهاي براي كشورهايي است كه درصدد انجام اقدامي عليه روابط تهران و آنكارا هستند.
اين استاد روابط بينالملل دانشگاه فاتح استانبول ادامه داد: در دورهاي حد فاصل سالهاي 80 تا 90، پ.ك.ك در روابط ايران و تركيه، نقشي موثر داشت، تصور غالب در آن زمان اين بود كه يا ايران از اين گروه تروريستي حمايت ميكند و يا چشم بر روي فعاليتهاي آن ميبندد، ولي به مرور زمان بر همگان ثابت شد كه ايران به لحاظ اهداف و ايدئولوژيك هيچ تناسبي با پ.ك.ك نداشته و ندارد و حتي در دورههايي، برخي از آنها را به دولت تركيه تسليم كرده است.
وي خاطرنشان كرد: در حال حاضر در نقطهاي به سر ميبريم كه هر دو دولت ايران و تركيه هيچ شكي براي همكاري جهت نابود كردن گروه تروريستي پ.ك.ك ندارند و هر دو دولت در اين راستا با هم به پيش ميروند.
پروفسور آراس در خصوص پايگاه نظامي "اينجرليك" در تركيه و حضور نظاميان آمريكايي در همسايگي با ايران، گفت: اگر به تيرگي روابط ايران با آمريكا نيم نگاهي داشته باشيم، نگراني مردم ايران از اين پايگاه بيگانه كه در همسايگي كشورشان قرار دارد، طبيعي خواهد بود، اما فراموش نكنيم كه غير از اينجرليك، پايگاههاي مشابه ديگري هم در آسياي ميانه، قفقاز و خليج فارس وجود دارد، ضمن آنكه اينجرليك، از آن دسته پايگاههايي است كه مانورهاي نظامي آمريكا در آن بسيار محدود است و در حال حاضر هر اقدامي كه قرار باشد در آنجا صورت گيرد، بايد با اجازه و هماهنگي دولت تركيه باشد.
اين استاد روابط بينالملل دانشگاه فاتح استانبول همچنين اظهار داشت: دقت كنيد كه در جريان اشغال نظامي عراق، 80 درصد مردم تركيه با استفاده از پايگاه اينجرليك براي حمله به اين كشور مخالف بودند، لذا در 4 مارس 2003 قانوني تصويب شد كه به موجب آن اجازهي چنين اقدامي به آمريكا در اين پايگاه داده نشد و البته مسلما اگر بحث استفاده از زور عليه ايران مطرح شود، صد در صد مردم تركيه با آن مخالف خواهند بود.
وي درباره اينكه آيا اگر آمريكا لازم بداند، نميتواند بدون خواست دولت تركيه از خاك اين كشور استفاده كند؟ افزود: به نظرم اين نظر نادرست است؛ آمريكا براي حمله به عراق تمام قدرتاش را اعمال كرد تا از خاك تركيه استفاده كند، با اينكه ارتش تركيه در بعد وسيعي به آمريكا وابسته است و ارتباطات بينالمللي تركيه با اتحاديهي اروپا، ضميمهي روابط با آمريكاسـت، ولي تركيه ريسك بزرگي كرد و در اين خصوص به آمريكا «نه» گفت.
پروفسور آراس تاكيد كرد: پاسخ منفياي كه تركيه در آن برهه به آمريكا داد، ارتباط استراتژيك تركيه با آمريكا را پايان داد. ولي اين پاسخ منفي پيامي مهمي نيز در بر داشت و آن اينكه ارتباطات واشنگتن – آنكارا بايد بر حسب منافع دو جانبه باشد، چرا كه در غير اين صورت با «نه» مردم تركيه مواجه خواهد شد.
اين استاد دانشگاه فاتح استانبول، ضرب المثل «دوست دشمن ما، دشمن ماست» را مردود دانست و اظهار داشت: چه در بحث حملهي آمريكا به افغانستان و چه در اشغال نظامي عراق، هيچ يك از كشورهاي خاورميانه با توجه به روابط شان با آمريكا، موضع تركيه را اتخاذ نكردند و اين موضع چند نتيجه در بر داشت؛ نخست آنكه اين رويكرد تركيه باعث طولاني شدن جنگ عراق شد و ديگر اينكه اين رويكرد باعث شد تا بحث مشروعيت و عدم مشروعيت حملهي آمريكا به عراق مطرح شود.
وي در تحليل روابط رژيم صهيونيستي – آنكارا و تاثير آن بر روابط ايران و تركيه، ابراز عقيده كرد: در دنياي امروز بايد توجه داشته باشيم كه ديپلماسي همواره شرايطي خاص را ايجاب ميكند كه روابط تل آويو – آنكارا نيز ذيل آن روابط قابل تعريف است؛ فكر كنيد اگر ارتباطات تركيه با اسرائيل وجود نداشت،امكان تاثير گذاري بر سياستهاي تل آويو بيشتر بود يا زماني كه رابطهي مذبور وجود دارد؟
پروفسور آراس مدعي شد: دولت اردوغان انتقادات شديدي را به دولت شارون وارد كرده است كه اگر اين اعتراضات را با منش كشورهاي عربي نسبت به مسالهي اسرائيل مقايسه كنيد، به ارزش آن پي خواهيد برد. البته اين جريان چند دليل عمده دارد كه از نقاط اصلياش اين است كه اعتراضات اعراب از اسرائيل بيشتر براي بهره برداريهاي داخلي صورت ميگيرد.
اين استاد روابط بينالملل دانشگاه فاتح استانبول با اشاره به اينكه در كشورهاي عربي شكاف عميقي بين دولتها و ملتها وجود دارد، گفت: اعتراضات اين كشورها با توجه به آنچه كه ذكر شد، خيلي نميتواند موثر باشد، ولي از آنجايي كه بيش از 80 درصد مردم تركيه پشتيبان حكومتشان هستند، اعتراضات اين دولت بر اسرائيل ميتواند موثر واقع شود.
وي ضمن اشاره به ديدار اخير اردوغان با نخستوزير رژيم صهيونيستي گفت: بايد ديد كه اردوغان در اين ديدار چه مسائلي را مطرح كرده است. او به وضوح به شارون گفت كه تا زمان تاسيس يك دولت فلسطيني در اراضي اشغالي، صلح را در اين منطقه نخواهيم يافت، او تاكيد كرد كه شارون بايد از ديوار حائل دست بكشد، چرا كه در دنياي كنوني هيچ دولتي با كشيدن ديوار به دورش نميتواند امنيت مورد نظرش را تامين نمايد.
پروفسور آراس در خصوص انفجارات شرم الشيخ و لندن اظهار داشت: خيلي خلاصه بگويم كه امروزه نظم مورد نظر آمريكا در جهان به سوي رفتاري دو گانه پيش ميرود. از نظر ايالات متحده و هم پيمانانش امروز در دنيا يك سو صلح قرار داد و سوي ديگر ترور و تروريسم. مفهومي هم كه از آن تحت عنوان تروريسم بينالمللي ياد ميكنند، داراي ويژگيهايي است كه عدم عقب نشيني و نهراسيدن از ويژگيهاي بارز آن هستند.
اين استاد دانشگاه فاتح استانبول ادامه داد: از ديگر ويژگيهاي تروريسم غير قابل پيش بيني بودنش است، يعني در واقع تروريستها دشمناني پنهان هستند، ضمن آنكه عملياتهايشان با روشها و سلاحهايي خاص انجام ميگيرد. انفجارات شرم الشيخ و لندن به ما نشان داد كه ترور، امروز مرزي نميشناسد و قابليت انجام مانور جهاني را نيز داراست.
وي افزود: آنچه كه مشخص است اينكه ما در مقياس جهاني با جنگي دروني مواجهيم، در اين مقياس آمريكا و دوستانش و يا محافظان صلح، هر لحظه در معرض حملهاي جديد قرار دارند.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات