در ادامهي ميزگرد ايسنا، «بلوكات» اظهار داشت: از نظر من جنبش دانشجويي كه پيگير مطالبات دانشجويان باشد وجود دارد و الان در شرايطي هستيم كه وجود همدلي و وفاق بين تشكلها و جنبشهاي دانشجويي بايد وجود داشته باشد. پتانسيل جنبش دانشجويي بايد به سمت و سوي منافع ملي ايران راهبري شود، و چنانچه دانشجويان به غناي تئوريك خود بپردازند و خود را از لحاظ دروني تقويت كنند چه از لحاظ تشكيلاتي چه از لحاظ اجرايي، اين اهداف محقق خواهند شد.
وي افزود: يكي از عللي كه در سالهاي اخير به صورت ديگري به جنبش دانشجويي نگاه ميشود، سياسي كاري جنبش است، چنانچه برخي اعتقاد دارند كه جنبش دانشجويي پياده نظام احزاب است. به نظر من يكي از راههاي شفافسازي، نقد علمي و منصفانه به كساني است كه در بخش مديريتي قرار دارد يا قرار خواهند داشت تا اعادهي حيثيتي به بخش صدمهخوردهي جنبش شود.
به گزارش ايسنا، سپس ميرسرابي تصريح كرد: بر خلاف اعتقاد برخي، جريانات و جنبشهاي دانشجويي نه تنها در تناقض با حركت مردم نيستند بلكه با هم تطبيق دارند، چنانچه عدالتخواهي، مبارزه با فقر، فساد و تبعيض، تعويض ديد قيممآبانه و ... را در جنبشهاي دانشگاهي و جمع زيادي از نخبگان پيگيري كرده و ميكنند، البته بايد تشكلها بيشتر سازماندهي شوند و حركتهاي دولت را نقد كرده و بر آن نظارت كنند، من به شدت با ايجاد تشكلها و كانونها در دانشگاهها كه مثل قارچ رشد ميكنند، مخالفم.
زارعيان در ادامهي گفتهي ميرسرابي اظهار داشت: شايد لزومي نداشته باشد كه اساسا جنبش جديدي به وجود بيايد، جنبشهاي فعلي پتانسيل لازم را دارند اما بايد از حالت بالقوه به بالفعل تبديل شوند و يكي از بركات اين انتخابات به ويژه در مرحلهي دوم، اين بود كه ائتلافي صورت گرفت و جمع پراكندهاي را دور هم گرد آورد، از راديكالترين طيف اصلاحطلبان گرفته تا خود آقاي هاشمي.
وي ادامه داد: البته من تأكيد ميكنم بايد ديد كه دولت آينده چه رويكردي خواهد داشت و اميدواريم كه شعارهاي آقاي احمدينژاد تحقق پيدا كند و دولت آينده امكان و اجازهي برگزاري جلساتمان را به ما بدهند و مشكلاتي كه در گذشته با آنها مواجه بوديم مانند عدم صدور مجوز از سوي هيأت نظارت حل شود.
زارعيان در نقد سخنان بلوكات دربارهي تصور برخي مبني بر پياده نظام بودن دانشجويان براي احزاب، افزود: ما ديدگاههايي را دنبال ميكنيم كه با اصلاحطلبان مشترك است و ما خودمان را ملزم به پيگيري آرمانهايمان ميدانيم، كه اگر اين آرمانها با آرمانهاي برخي از احزاب مشترك باشند اين به معناي پيادهنظام بودن احزاب نيست.
عابديني نيز به دليل داشتن مشتركات فكري با زارعيان، در ادامهي سخنان وي، گفت: آنچه در جنبش امروزي مشاهده ميكنيم در اولويتهاي اصلي نه عدالتخواهي بلكه دموكراسي است، خواست اصلي جنبش، دموكراسي است و نقش اصلي جنبش دانشجويي آگاهيبخشي است. همانطور كه در دانشگاه تهران در سال گذشته با برگزاري سمينارهاي متعدد، سعي در انجام اين مهم داشتيم و چنانچه فضاي دولت آينده بسته نشود جنبش دانشجويي به هويت اصلي خود كه آگاهيبخشي و روشنگري است بازميگردد.
وي همچنين ادامه داد: من با نظر آقاي ميرسرابي دربارهي اينكه تشكلهاي جديد نبايد به وجود بيايد، مخالفم. بلكه ميگويم با اينكه تشكلهاي كنوني جوابگوي خواستهاي دانشجويان هستند اما اگر به تشكلهاي متفاوت فكري حتي غير اسلامي هم مجوز فعاليت داده شود، انجمن اسلامي ضربهي كمتر خواهد خورد، به اين دليل كه چون انجمنهاي اسلامي، به صورت دموكراتيك عمل ميكنند عدهاي كه داراي عقايد مختلفي هستند، (عدهاي از اپوزيسيون و حتي عدهاي از بسيج) وارد اين سيستم شده و در صدد دنبال كردن خواستههاي خود، ضربههاي اساسي وارد ميكنند.
ميرسرابي با بيان انتقاد خود دربارهي اين گفته، اظهار داشت: دربارهي مجوز براي فعاليت انجمنهاي غيراسلامي، چنين مسألهاي در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست كه بر خلاف ارزشهاي حاكم بر آن كشور عمل شود و چنين چيزي غيرمنطقي و غيرعقلاني و مخالف خواست مردم و آرمانهاي انقلاب است و بر خلاف گفتهي برخي كه ميگفتند اصلاحات يك پروژه نيست بلكه پروسهي برگشتناپذير است، دقيقا در مورد انقلاب اسلامي هم همين است و مردم ما در هيچ زمان از هيچ فداكارياي دريغ نكردند. جا دارد كه خارجيها بدانند و ببينند كه ما [با ديدگاههاي متفاوت] ميتوانيم در چنين فضاهايي در كنار هم بنشينيم، گفتوگو كنيم و تصميم بگيريم.
بلوكات در ادامهي ميزگرد ايسنا، گفت: با توجه به طراحي جنبش نرمافزاري با توجه به بوميت، مليت و سنت خودمان، كه بخشي ايراني و بخشي ديگر اسلامي است، بايد فرهنگ اسلامي و ايراني خود را پوشش دهيم.
وي در ادامه از مبارزه با فقر، فساد و تبعيض به عنوان نسخهي كوتاهمدت و از جنبش نرمافزاري به عنوان دواي درازمدت ياد كرد و تبلور عدالت سياسي را در كابينهي احمدينژاد دانست و افزود: بر خلاف نظر دوستان، من معتقدم كسي كه هيچ حزبي از او حمايت نكرد، وقتي بدون هيچ پشتوانهي ملي مورد اقبال قرار گرفت، اين عين آزاديخواهي است، و فكر ميكنم دانشگاهيان هم از لحاظ كيفي و هم كمي تأثير مثبت داشتند.
ميرسرابي نيز در اين باره اظهار داشت: در جامعهي ما دانشگاهيان از جايگاه بسيار والايي برخوردارند و اين يكي از عوامل مؤثر براي ايجاد همدلي و قدرت براي جريانات دانشگاهي است، يعني برخي از جريانات نظر خود را نظر همه ندانند و من با اين گفتهي برخي كه تودهي دانشگاهي مرجيت خود را از دست دادند موافق نيستم.
سپس زارعيان دربارهي مرجعيت دانشگاهيان گفت: در دانشگاه دو تشكل عمده داريم: بسيج و انجمن اسلامي، و براي بررسي اينكه نقش مرجعيت به عهدهي كداميك است بايد به پايگاه اين جنبشها نگاه كرد. متأسفانه بايد گفت كه انجمنهاي اسلامي نقش خود را در مقام مرجعيت توده، به خوبي ايفا نكردند و از نگاه به معيشت مردم غافل بودند. چنانچه اين قضايا را هرموار بررسي كنيم خواهيم ديد كه نگاه دانشگاهيان در طبقهي سوم هرم و نگاه عامه در طبقهي اول هرم است، به نظرم توده در سطح زيرين ماندهاند. بر خلاف نظر آقاي ميرسرابي من معتقدم كه مردم از ما جلوتر نرفتند بلكه ما بايد پايين بياييم و معيشت مردم را در اصول دموكراتيك تعريف كنيم.
ميرسرابي با لبخندي مزاحگونه گفت: انشاءالله پايين ميآييد و به هم ميرسيم چون ما همين پايين و در طبقهي اول هستيم، شما هم تشريف بياوريد به هم ميرسيم!
عابديني نيز خاطرنشان كرد: مرجعيت دانشگاهيان در انتخابات اخير خدشهدار شد، حرف اين است كه مردم به فكر نان شبشان هستند و سعي ما اين است كه براي مردم تبيين كنيم چنانچه دموكراسي، امنيت، سرمايهگذاري خارجي و ... نباشد اقتصاد خوب نخواهد شد، دانشگاهيان بايد اهداف خود را عينيتر كنند.
وي ادامه داد: مثلا اين طرحي كه عدهاي در ميادين شهر حضور پيدا كردند و با مردم صحبت كردند خيلي قشنگ بود، من يك بار در اين ميادين آقاي خشايار ديهمي را ديدم كه در ميدان انقلاب با يك كارگر بحث ميكرد و بسيار جذاب بود، بايد اين كارها تكرار شود تا دانشگاهيان بتوانند به عنوان مرجعيت تأثيرگذار باشند.
ادامه دارد ...
نظرات