«احمد علمشاهي» اكنون عضو كميتهي تشكيلات طيف شيراز دفتر تحكيم وحدت، فارغالتحصيل رشتهي برق دانشگاه گيلان و 26 ساله است. او بعد از جدا شدن دو طيف دفتر تحكيم وحدت، مسووليت روابط عمومي طيف شيراز را برعهده داشت و مدتي هم دبير تشكيلات اتحاديه بود.
علمشاهي معتقد است كه دفتر تحكيم وحدت از اين پس بيشتر اهميت پيدا ميكند، اما تاكيد دارد كه انجمنهاي اسلامي دانشجويا عضو اين اتحاديه بايد از صفر بازسازي شوند.
او در گفتوگو با خبرنگار ايسنا به تجربهي هشت سالهاش در عضويت تشكلهاي دانشجويي و مواضع طيف شيراز و نيز طيف علامه اشاره كرد.
ايسنا: انجمنهاي اسلامي بعد از مشخص شدن نتيجهي انتخابات بايد چه رويهاي را براي به دست آوردن جايگاه خود بين جامعهي دانشگاهي اتخاذ كنند؟
علمشاهي: انجمن اسلامي دانشجويان فصلي نيستند، بلكه جنبشي برخاسته از بطن مردم هستند كه نسبت به ديگر كانونهاي قدرت اجتماعيترند و مهمترين نقش آنها حفظ و پاسداشت سنن فرهنگي اجتماعي جامعهي ايران و تلاش آرمانخواهانه براي حفظ دو مولفهي عدالت و آزادي در سايهي دينمداري است.
انجمنهاي اسلامي بايد با پرداختن به درون و بازخواني عملكرد هشت سالهي خود در دورهي دولت اصلاحات، ساختاري جديد براي خود ايجاد كنند و دردها و اشتباهات گذشته را التيام دهند.
ايسنا: قبل از دور اول انتخابات اخير قرار بود از كانديدايي حمايت كنيد و حتي از آقاي كروبي نيز نام برده شد؛ پس چرا معرفي نكرديد؟
علمشاهي: ما هيچ وقت صريح به مصداق نپرداختيم چرا كه معتقديم وظيفهي اصلي ما بالا بردن عقلانيت سياسي جامعه و پرهيز از ورود به عرصهي سياسي، نقد عملكردها و تبيين ديدگاههاست، ولي اگر چنانچه در مقطعي وظيفهي تاريخي خود بدانيم كه از كانديداي خاصي حمايت كنيم اين كار را خواهيم كرد. در آن مقطع بين گزينههاي موجود كروبي را به لحاظ سابقهي بيشتر و نزديكتر بودن به ايدئولوژي فكريمان بهترين گزينه ميدانستيم، همچنان كه راي ميليوني وي ثابت كرد كه ما در تحليل اشتباه نكرديم.
ايسنا: يعني از اينكه رسما حمايت نكرديد، پشيمان هستيد؟
علمشاهي: در عوض مثل ساير احزاب و نخبگان مورد قهر مردم قرار نگرفتيم و پيشگامي خود را حفظ كرديم. حلاوت اين انتخابات براي ما حفظ استقلال بود و اينكه توانستيم بخش عمدهاي از آرمانخواهي خود را حفظ كنيم، چرا كه محدود شدن به يك كانديدا از طرح بسياري از ايدهها جلوگيري ميكرد. همچنين دعوت ما به حضور مردم تحليل اشتباهي نبود و اين تحريميها هستند كه بايد تاسف بخورند.
ايسنا: طيف شيراز از كانديداهاي اصلاحطلب حمايت كرد، اما ...
علمشاهي: ما معتقد نيستيم كه حفظ اصلاحطلبان ميتوانند جامعه را نجات دهد، اگر به شعارهاي همهي كانديداها نگاه كنيد، همه به حداقلهاي اصلاحطلبي و تداوم آن معتقد بودند. در حقيقت اين جامعهي ايران بود كه كانديداها را وادار كرد تا به اين شعارها تن دهند، فضايي كه خاتمي در ايجاد آن موثر بود. در اين شرايط ما نخست كروبي را پيشنهاد كرديم چرا كه را براي فضاي امروز جامعهي ايران مناسب ميدانستيم و ايدههاي وي به نيازمنديهاي جامعهي ايران نزديكي داشت، راي وي نيز اين را ثابت كرد.
اگر ميخواستيم با اين رويكرد وارد صحنه شويم ميتوانستيم نقش بيشتري براي حمايت از وي داشته باشيم ولي احتمال داشت كه به وضعيت هشت سال گذشتهي دفتر تحكيم برميگشتيم، در حالي كه امروز نيازمند اين هستيم كه وارد عرصهي مصداق نشويم و ضرورت تاريخي هم براي معرفي مصداق احساس نشد، ولي در زمان خاتمي اين يك ضرورت به حساب ميآمد.
ايسنا: پس از انتخابات فضاي فعاليت سياسي در دانشگاهها را چطور پيشبيني ميكنيد؟ منظورم در دورهي دولت آقاي احمدينژاد است.
علمشاهي: قبل از دورهي خاتمي اگر گروههاي سياسي در انزواي جدي به سر ميبردند و نااميدانه به نتيجهي انتخابات نگاه ميكردند، اما دانشجويان با حضور خود تحول سياسي ايجاد كردند و فضاي مشاركت به وجود آمد؛ البته بعد از آن با شيب نزولي اين روند مواجه شديم كه بخشي از آن به دخالت در جريان دانشجويي و برخي ديگر ناشي از نقطهي ضعف اين جريان در حضور در عرصهي سياسي بود كه ميخواستند از آن استفادهي ابزاري كنند. همچنين عدم تحقق مطالبات در بخشهايي اين جريان را منفعل و سرخورده كرد. جريان دانشجويي در انتخابات دور دوم شوراها شيب مثبتي در پيش گرفت و با شيب مثبتتر تلاش كرد تا وارد عرصهي سياسي شود. در مجلس هفتم نيز براي فراهم كردن بستر مناسب تلاش شد ولي بعد از آن با استراتژي دوري از قدرت تلاش كردند نقش خود را چه با تحريم، تشويق به شركت و تعيين مصداق ايفا كنند و غاطبهي جريان دانشجويي عملا دست از فضاي انفعال برداشت.
در آينده جريان دانشجويي در بخش عمدهاي صرف پرداختن به درون ميشود. بعد از اين شوك جدي كه به احزاب مختلف وارد شد، يكي دو سالي به خود خواهند پرداخت و دولت نيز چون يكدست شده خطري را از بابت اين جريان حس نميكند. بهتر است جريان دانشجويي نيز از تندروي گذشته دست بردارد و با پيشرفت احزاب و رشد مردم، نقش اجتماعي خود را ايفا كنند.
ايسنا: انتظار شما از رييس جمهور منتخب چيست؟
علمشاهي: انتظار جامعهي دانشگاهي علاوه بر داشتن صداقت، پاسخگو دانستن خود در مقابل مردم است كه طبيعتا بايد محقق شود. اگر محقق نشود، در نگاه مردم طرد ميشوند. در اين انتخابات آنچه بيش از همه اتفاق افتاد، اين بود كه مردم به تمام نخبهها و احزاب «نه» بزرگي گفتند و بيش از همه به رويكرد عدالت روي آورند.
همچنين يكي از نقاط منفي در 16 سال اخير اين بود كه دولت تشكلهاي دانشجويي را به عنوان يك مجموعهي مستقل نديد، برخورد منصفانهاي نيز با نقد اين مجموعه صورت نميگرفت. لذا دولت آينده بايد اين تعهد را داشته باشد كه جريان دانشجويي و نقد مشفقانهي آن را قبول كند و شانيت اين جريان را در زير مجموعههاي خود حفظ كنند و از آن استفاده ابزاري نكنند تا شاهد چندگانگي و چند پارگي تحكيم در حوزهي تصميمگيري نباشيم. در دورهي قبل از خاتمي تشكلهايي با نگاه حاكميت و در رقابت با دفتر تحكيم ايجاد شد، در دورهي خاتمي نيز كه تابع هدفش خود تحكيم بود، تلاشهايي شد تا مجموعهي انجمنها از فضاي مستقل جدا شوند و همين حفظ استقلال جنبش دانشجويي بزرگترين خواستهي ما از دولت آينده است.
ايسنا: اختلاف موضع دو طيف تحكيم در انتخابات ناشي از چه بود؟
علمشاهي: به مقطع تاريخي كه از هم جدا شدند بر ميگردد. ما در قبال نحوهي حضور و تندرويها و رانتهايي كه دچار دنيازدگي در عرصهي سياست شدند، نقدهايي بر اصلاحطلبان داشتيم و نتيجهي انتخابات اخير رياست جمهوري، سندي تاريخي بود كه مردم با هيچ كس عقد اخوت نميبندند و نگاه پدرسالارانه را شكستند. هنوز هم مانند گذشته معتقديم روشي كه برخي جريانها مثل طيف علامه در پيش ميگيرند، خودكشي سياسي است و منجر به اضمحلال جريان دانشجويي ميشود. بخش عمدهي اختلاف ما با بچههاي علامه در همين بود كه جامعهي ما توانايي حركت اصلاحطلبي را با اين سرعت ندارد. همچنين ما تلاش كرديم فاصلهي خود را با احزاب حفظ كنيم. ما با عدم معرفي كانديدا و فاصله گرفتن از احزاب نشان داديم تحليل سياسيمان درست بوده و از اين منظر از عملكرد خود پشيمان نيستيم.
ايسنا: بعضي معتقدند كه پس از انتخابات فضايي براي نزديكي طيفهاي مختلف درون انجمنهاي اسلامي دانشجويان فراهم ميشود، آيا چنين تصوري داريد؟
علمشاهي: قطعا دفتر تحكيم بعد از انتخابات رياست جمهوري كه مولفههاي بيروني دخالتها برخي صاحبان قدرت از بين برود اهميت بيشتري پيدا ميكند و از نگاه احزاب نفس راحتي ميتواند بكشد. همچنين نهادهاي مخالف تحكيم هم در اين انتخابات مشكل اصلي خود را جريان دانشجويي نميدانند. البته بعيد است همهي طيفها بخواهند يكي شوند، شاهديم كه انجمن اسلامي تنها تشكلي است كه توانمندي ايجاد جريان اجتماعي را دارد و بستر مناسبي نيز براي فعاليت دارد و از راستترين تشكلها تا ليبرالترين آنها علاقمند به ايفاي نقش در انجمن هستند! البته براي بازسازي بايد به زيرساختها توجه كنيم چرا كه تحكيم در تشكيلات دچار مشكلاتي است و طيفبنديها به شيراز و علامه ختم نميشود، اصليترين كار بازسازي انجمنها از صفر است.
ايسنا: چرا؟
علمشاهي: كار بازسازي ساختاري با توجه به تجربيات و براي جلوگيري از آسيبپذيري از بيرون است. اشتباه تاريخي تحكيم اين بود كه اصالت با فرد قرار گرفت تا جايگاه. تحكيم شيراز از نظر سياسي آمادهي تشريك مساعي با كساني است كه اساسنامه را قبول داشته باشند و به آن ملتزم هم باشند.
ايسنا: وجه مشترك انجمنهاي اسلامي عضو تحكيم چيست؟ مخالفان مشترك چطور؟
علمشاهي: فصل مشترك تمام جريانات دانشجويي در كشور ما دانشجو بودن، آرمانگرا بودن و عدم تعلق به قدرت است. انجمن اسلامي دانشجويان نيز به طور مشخص به احزاب تعلق ندارد و در اين استقلال نيز با هم مشتركند ولي ممكن است برخي ايدئولوژي فكريشان نباشد، حتي اگر اساسنامه تحكيم رعايت شود وجه مشترك بيشتري ميتوان داشت. تفكر مخالف نيز علاقمند هستند يا تحكيم وابسته به آنها باشد يا اساسا نباشد، يعني يا از ماست يا برماست.
ايسنا: برخي انتقاداتي به طيف شيراز وارد ميكنند، حتا برخي فعالان يا گروههاي سياسي شما را به رسميت نميشناسند يا به گرمي از شما استقبال نميكنند، همچنان كه به طيف علامه چنين نگاههايي وجود دارد، اين ناشي از چيست؟
علمشاهي: كساني كه تشكيل تحكيم را مخالف خود ميدانستند با آن مخالفند، همچنين برخي از اصلاحطلبان در مقاطعي به برخي از نگاهها دامن زدند. ما معتقد بوديم تندروي محكوم به شكست است و فضاي جامعه اصلاحطلبي معقول را ميپسندد. همچنين معتقد به عدم حضور خود در عرصهي عملگرايي قدرت هستيم و نبايد از آن به عنوان پلهي ترقي استفاده شود؛ كساني كه با اين ويژگي مخالف بودند، با ما مخالفت كردند. امروز با پيروزي تحليل ما در انتخابات كمتر كسي جرات ميكند بگويد تحكيم شيراز وجود ندارد يا غير واقعي است و حتي برخي به نتيجه رسيدهاند كه اصل مخالفت با طيف شيراز اشتباه بزرگي بوده، چرا كه جريان دانشجويي مستقلي بوديم، نقش حداقلي خود را حفظ كرديم، از حيثيت خود دفاع كرديم و دوام آورديم.
ايسنا: راهحل كسب وجههي سابق دفتر تحكيم وحدت چيست؟
علمشاهي: بسياري تحكيم را به عنوان يك مجموعهي دلسوز قبول دارند و جايگاه بالايي را براي آن قائل هستند ولي عملكرد غلط برخي طيفها و فاصلهي بيش از حد از مردم آن را زير سوال برد، ضعف ساختاري داشتيم.
ايسنا: چه عجب، اعترافي كرديد!
علمشاهي: اعتراف ميكنم كه ايراداتي داشتيم و بيش از حد به حوزهي سياسي پرداختيم و در حالي كه در اين مجموعه بايد نيرو تربيت كنيم ولي اين مجموعه اين قدر به بيرون پرداخت كه خودش را فراموش كرد. پرداختن به بحثهاي سطحي سياسي و نه ايدئولوژيك و فاصله گرفتن از زيرساخت خود موجب اضمحلال از درون شد، همچنين بيشتر افراد نقش رهبري ايفا كردند و تلاش ميشد از بالا به پايين اداره شود. در حقيقت اصل مجموعه فداي فرع ميشد و افراد مختلف غالبا به خاطر ايدئولوژي خود و گاهي منافع فردي مجموعه را فدا ميكردند.
اين خودمحوري قبل از سال 76 وجود نداشت، افراد مجموعه غالبا تحكيم را به عنوان كانون سياسي ملاحظه ميكنند كه بايد همگام با اعضا حركت كند. در كل بيشتر مشكلات تحكيم از درون است و اگر از درون اصلاح شود، دخالتهاي بيروني خود به خود كم ميشود.
ايسنا: گاهي برخي فعالان سياسي اصولگرا و يا نشريات منتسب به آن جناح، طيف شيراز به تعريف از طيف شيراز ميپردازند و همين شايد باعث موضعگيريهايي در داخل مجموعهي انجمنهاي اسلامي و يا بخشهايي از اصلاحطلبان نسبت به شما ميشود. موضع شما در قبال اين حمايتها چيست؟
علمشاهي: دوران اين طور نگاه كردن به نشريات گذشته؛ همه تلاش ميكنند تنها مواضع مورد دلخواه خود را كه تحكيم مطرح كرده منتشر كنند، و يا حداقل بخشي از نقدهايي را كه به ضررشان نيست مطرح كنند. نتيجهي انتخابات نشان داد كه همهي راهحلهاي اصلاحطلبان درست نبوده است، لذا بخشي از حمايت اصولگرايان از ما طبيعي است چرا كه اصلاحطلبان را نقد كرديم و آنها از نقدهاي ما استقبال كردند، چرا كه انعكاس نقد اصلاحطلب در مورد اصلاحطلب از نظر آنها مطلوبتر به نظر ميرسيد.
ايسنا: به عنوان آخرين سوال اينكه؛ به نظرم دورهي دانشجويي شما چند سالي است كه تمام شده، چه زماني در تحكيم خواهيد بود؟
علمشاهي: در دورهي انتخابات داخلي در دي ماه گذشته نيز نميخواستم كانديدا شوم. البته طبق اساسنامه تا دو سال بعد از فارغالتحصيلي ميتوان در مجموعه فعال بود. من به دليل مقطع تاريخي و حساس فعلي [انتخابات اخير رياستجمهوري] براي استفاده از تجربه و نيز حفظ استقلال مجموعه در تحكيم مانده بودم و چون توانستم تجربهي خود را منتقل كنم، ديگر ضرورتي براي حضور خود نميبينم.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا «الهه حميديكيا»، دبير خبر «علياصغر شفيعيان»
انتهاي پيام
نظرات