/گزارش/ سايههاي درماندگي بر ميراث فرهنگي و گردشگري آذربايجان غربي و ... مسؤولان بيپاسخ
روزي كه سيدحسين مرعشي از مجلس شوراي اسلامي به سازمان جديدالتاسيسي كه تمام آرزوهاي چندين و چند ساله بخشهاي ميراث فرهنگي و گردشگري را در خود جمع كرده بود رفت، كمتر كسي انتظار داشت كه اين سازمان با توجه به سياستهاي جاري كشور در اين بخش و روال مالوف و مانوس در انتصابها و مشكلات ريشهيي موجود، بتواند اقدامات خارقالعادهاي را در ساماندهي اوضاع انجام دهد.
به گزارش بخش ميراث فرهنگي دفتر آذربايجان غربي خبرگزاري دانشجويان ايران، اوضاع آشفته ميراث فرهنگي و گردشگري استانهايي مانند آذربايجان غربي، بهواسطه همه مشكلات يادشده و جنگ هشت ساله نه تنها با تاسيس سازمان جديد رفع نشد، نه بر تعداد گردشگران افزود، نه در جهت پاسداري از ميراث فرهنگي اقدام شايستهاي انجام شد.
زماني كه محمد اشتري ـ معاون استاندار در زمان دولت هاشمي رفسنجاني ـ از بنياد ايران شناسي به اداره كل جديد رفت و بهروز عمراني را از اداره ميراث فرهنگي و اصغر هاديفر را از اداره ايرانگردي و جهانگردي بيرون راند، شاهد تحولاتي در اين دو عرصه بودهايم كه بايد ديد از جنبه مثبت چقدر قابل ارزيابي است.
حال ديگر كارشناسان ميراث فرهنگي كه در گزارشهاي قبلي ايسنا فرياد برميآوردند كه در بازسازي مسجد سردار اروميه هيچكدام از اصول مرمت آثار تاريخي رعايت نشده است يا هيچ كارشناسي بر روند بازسازي اصولي آثار باقي مانده تپه حسنلو نظارت ندارد و يا در بازسازي بازار اروميه قواعد و ضوابط احياي آثار تاريخي رعايت نشده و بسياري از موارد ديگر، امروز از ”عدم تضعيف مدير كل” سخن ميگويند.
با اين اوضاع و احوال حتما ديگر از غارت تپههاي اروميه، بوكان، نقده، خوي، سلماس و ماكو خبري نيست!
ديگر پروژههاي عمراني خنجر بر فرق آثار تاريخي وارد نميكند و نه تپهاي زير سدها مدفون ميشود، نه خط آهني تپهاي را تخريب ميكند و نه شركتي راهسازي تيشه به ريشه ميراث فرهنگي ميزند!
ديگر غمخواران ميراث فرهنگي آذربايجان غربي سر آرام بر بالش نرم ميگذارند؛ چراكه حتا در صورت تخريب آثار باستاني مطالعات كامل مردمشناسي و عملياتهاي ويژه نجات صورت ميگيرد! ديگر افتتاح موزهها چندين باره به تعويق نميافتد و علاوه بر آنكه در نقده، مياندوآب، مهاباد و ماكو و خوي موزه داريم، در اروميه افتتاح موزههاي اديان، جنگ، طلب و مردمشناسي را شاهد خواهيم بود!
ديگر همه اصول در ساخت و سازها رعايت ميشود و نيروي انتظامي، شهرداري اروميه و لشگر 64 مجاب ميشوند كه ساختمانهاي در اختيارشان اثر تاريخي است و بايد بهاي بيشتري به آنها بدهند! مدرسه هدايت دانشكده هنر و معماري ميشود و مقبره شمس زيارتگاه عاشقان مولانا و رقص سماع، حال ديگر فوج فوج گردشگر وارد آذربايجان غربي ميشود؛ تا پاي آوازهاي عاشيقهاي آذربايجان بنشينند و ضمن بازديد از موزههاي اروميه، سري هم به تخت سليمان بزنند!
ديگر اولين دانشكده طب ايران خيالش راحت ميشود كه در فهرست آثار ملي ايران ثبت ميشود و شمعهاي غمگين زيرزمينش نفسهاي راحتي خواهند كشيد!
ديگر روي تپههاي باستاني بوكان ساخت و ساز غيرمجاز صورت نميگيرد و خيال قره كليسا براي اختصاص اعتبار كافي جهت تكميل عمليات مرمت راحت ميشود!
حالا ديگر خيال علاقهمندان راحت باشد؛ چراكه آنقدر موزه و فضاي نمايش در اختيار داريم كه مجبور نيستيم از 11 هزار قلم شيء تاريخي بخش كوچكي از آنرا در معرض نمايش عمومي ببينيم!
ديگر در انبار موزه اروميه بهخاطر فقدان مواد نگهدارنده و محافظ آثار تاريخي در معرض نابودي قرار نميگيرد و آثار آرزو نميكنند كه اي كاش هرگز از زير خاك بيرون نميآمدند!
ديگر هتلها و مهمانپذيرها مجبور نخواهند بود كه براي تامين هزينههاي جاري، دربستي در اختيار دانشگاه قرار بگيرند؛ تا خوابگاه دانشجويي شوند؛ آنقدر گردشگر به استان وارد ميشود كه ضمن شكوفايي و رونق اقتصادي منطقه، استان به صدور صنعت توريسم خود ميانديشد!
حالا ديگر ورودي اروميه از صنف آهن قراضه فروشان پاك شده و دروازه ورود به كشور و پل ايران و اروپا به برجهاي زيبا و تقاطعهاي چندين طبقه آراسته شده و مكانهاي ديدني هم مملو از گردشگران است و زير پاي همه اين افتخارات نام سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ميدرخشد!
طيف قابل توجهي از معاونان و مديركلهاي رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري هنوز در مرحله آشنايي با سازمان هستند و پاسخگوي بسياري از سؤالات بيشمار مطرح شده نيستند؛ درحاليكه تنها حدود 9 ماه تا پايان عمر كاري دولت جاري فرصت باقي است.
گويا تجربه آزمون و خطا در اين حوزه نيز وارد شده و به قيمت هزينههاي سنگيني بر بسياري از دستآوردها و چشمپوشي از بسياري ديگر از دستاوردهاي بالقوه در حال تكرار است.
مديركل جديد ممنوعالملاقات است و جواب پرسشها را فردا ـ فردايي كه از روز انتصابش فرا نرسيده است ـ خواهد داد. معاونانش هم اوضاع را گل و بلبلي تعريف كرده و به علت فقدان مجوز مصاحبه، حرفي نميزنند. برخي كارشناسان نيز رنگ عوض كرده و حاضرند به پاسداري از مديران جديد، بر ميراثي كه مطالعاتشان براي حفاظت از آن است، چشم بپوشانند.
راستي از پيگيري مراحل ثبت عاشيقي آذربايجان در فهرست آثار جهاني چه خبر؟ البته مگر از وقتي تخت سليمان در اين فهرست ثبت شد چه گلي به سر استان زده شده است؟
امروزه آنچه كه بر آثار تاريخي ميگذرد، يك بيتوجهي محض است و آنچه كه در اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري نيز ميگذرد، كمتر نشاني از توجه دارد.
البته كه اوضاع گردشگري هم چندان مناسب نيست؛ چراغهاي خاموش هتلهاي استان و ناتواني دستاندركاران در به معرض قرار دادن جاذبههاي بكر طبيعي و تاريخي تا آنجا گسترد شده كه گويا كمتر كسي انديشه سفر به آذربايجان غربي را در سر ميپروراند و اگر هم به اجبار محل گذر و عبورش از اين استان باشد، آيا ترجيح ميدهد كه حتا شبي را در اين استان سپري كند؟
به نظر ميرسد اعتقاد به اهميت آثار تاريخي و نقش ويژه آن در جذب گردشگر هنوز در نزد برخي از مسؤولان جا نيافتاده و شعارهاي رنگين حمايت از ميراث كهن اسير دست سلايق و سياستها و تفسير به رايها شده است.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات