«تاريخچهي شفاهي سينما و تلويزيون “كودك” از زبان فرشته طائرپور» (بخش نخست)
همزمان با هجدهمين جشنوارهي فيلم كودك اصفهان، طي مراسمي از فرشته طائرپور تهيه كننده فيلمهاي سينمايي و مجموعههاي تلويزيوني سمندون، گلنار، مدرسهي مادر بزرگها، خاله قورباغه، ماهي، سال تحويل، ناگفتهها، تك خوان، آرزوهاي كوچك و .... تقدير ميشود.
به همين بهانه، بخش تحقيق و گزارش هنري خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) طي گفتوگويي تفصيلي با طائرپور، تاريخچهي شفاهي سينما و تلويزيون كودك را در شكل گرفتن اصطلاح “سينماي كودك“ جويا شد.
طائرپور دربارهي شروع كار هنري خود، به ايسنا گفت: من در خانوادهاي باز و در عين حال پايبند به اصول اخلاقي و مذهبي بزرگ شدم. در آن زمان ما اجازهي ديدن فيلمفارسيهاي آن زمان را نداشتيم و من علي رغم موفقيت چشمگير در كنكور راديو و تلويزيون، اجازه شركت يافتن در آن را نيافتم.
بعدها با شروع نظام جديد دبستان، راهنمايي، دبيرستان، به عنوان مربي دورهي راهنمايي شروع به تدريس كردم و دو سال هم به عنوان برنامه نويس كامپيوتر كار كردم ولي با تولد فرزندم كار را كنار گذاشتم.
طائرپور ادامه داد: در آن زمان هم چندان پيگير برنامههاي تلويزيون نبودم و فقط به عنوان يك مادر همراه فرزندانم برنامهها را نگاه مي كردم ولي بعد از انقلاب فضا و تعابير كاملا تغيير يافت و ديگر سينما مفهوم سينماي قبل از انقلاب را نداشت بلكه يك عرصه فرهنگي شده بود كه كاركردن در آن تفاخر داشت. بعد از انقلاب در سال 58 از من دعوت شد تا به عنوان يك نويسنده در راه اندازي مجدد مجلهي “زن روز“ كار كنم. شاخصترين خاطرهي من در آن دوران هم، جريان نامهنگاري با اوريانا نالاچي بود. در واقع در خصوص مطلب توهين آميزي كه فالاچي دربارهي امام(ره) نوشته بود ما هم طي نامهاي سرگشاده به او پاسخ داديم و پس يك روز ديديم كه از سفارت ايتاليا مسوولين با عذرخواهي آمدند و جوابيهي فالاچي را هم آوردند و گويا براي اولين بار بود كه فالاچي به يك نامه جواب ميداد. ما دوباره آن نامه را چاپ كرديم و باز هم جوابيهاي فرستاديم.
در آن نامهاي كه فالاچي براي من فرستاد، يك جمله بود كه من همواره در طول اين همه سال كار حرفهاي با خودم حمل كردم و از افراد زياد ديگري هم عين آن جمله را شنيدم. فالاچي در آن نامه به من گفته بود كه “تو يك مردي كه پشت يك زن خودت را پنهان كردهاي”.
بعد از فعاليت روزنامهنگاري، حدود ده سال به عنوان مسوول ويرايش كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كار كردم و هم زمان دورهي ادبيات كودك و نوجوان را در ژاپن گذراندم از طرفي به عنوان نويسنده، مشاور و كم كم برنامه ساز، در شبكههاي يك و دو تلويزيون كار كردم.
طائرپور در ادامه، دربارهي ورود حرفهاي به عرصهي سينماي كودك گفت: كار من در حوزهي سينماي كودك از زماني به صورت جدي شروع شد كه قرار شد اساسا سينماي كودك در ايران راه اندازي شود و ما به عنوان تنها دفتر تخصصي كودك در بخش خصوصي در طراحي اين كار دعوت شديم.
قبل از انقلاب، فيلمهاي پراكندهاي در كانون ساخته ميشد كه يا براي كودك بود و يا دربارهي كودك بود و فيلمسازان بزرگي هم در آن ژانر كارهاي خوبي كردند، ولي سينماي كودك با آن تعريف واقعي خود وجود نداشت اما اين اتفاق با “شهر موشها”، تحقق يافت.
تهيه كنندهي “شهرموشها” بنياد فارابي بود كه با وجود تيزرهاي قبلي اين مجموعه مخاطبان خود را پيدا كرده بود و با ساخت يك فيلم سينمايي، بهترين كار را در ان زمان انجام داد.
طائرپور اضافه كرد: وقتي قرار شد كه سينماي كودك راه اندازي شود، فقط چند فيلم هنري وجود داشت كه آنها نيز از همان نوع فيلمهاي كانوني بود و هيچ تفريحي را به عنوان سينماي كودك در مخاطبين خاص خود ايجاد نميكرد.
پس ما تصميم به طراحي اين فيلمها گرفتيم كه يكي فيلم “ماهي“ بود كه از همان دسته فيلمهاي هنري و جدي بود و در كنار آن ساختن فيلم گلنار را آغاز كرديم.
ساخت اين فيلم در اوج ناباوري بود، چون همهي دستاندركاران معتقد بودند كه اين فيلم جواب نميدهد ولي ما خودمان مطمئن بوديم كه اين اتفاق مهم ميافتد.
در واقع در آن سالها جذابترين برنامهها، محصولات تلويزيون بود، لذا ما ميدانستيم كه اين تجربه در سينما هم جواب ميدهد.
طائرپور ادامه داد: همزمان با ساخت گلنار، دو فيلم “هي جو” و “افق” هم قرار بود اكران شود و خوب يادم است كه آقاي ضيا هاشمي كه آن زمان مسوول پخش دفتر ما بود، از بين اين سه فيلم كمترين امتياز را به گلنار داد و معتقد بود كه فيلم افق پرفروشترين فيلم ميشود، ولي من همان زمان به شوخي بهايشان گفتم كه فيلم پرفروش امسال “گلنار” است.
اين اتفاق خوشبختانه افتاد و پشت آن اتفاقات حيرت انگيز ديگري هم به وقوع پيوست. با موفقيت “گلنار” مديران سينمايي كه روزي حاضر نبودند اين فيلم را اكران كنند، آن روز، پشت دفتر ما در صف گرفتن اجازهي اكران بودند و خود آنها معتقد بودند كه بعد از سالهاي انقلاب اسلامي، اين اولين فيلمي است كه جلوي آن صف تشكيل ميشود.
طائرپور در ادامه با اشاره به استقبال زياد مخاطبين از گلنار گفت: آمار تماشاچيان و فعال شدن چرخهي توليد فيلم كودك، باعث شد تا ما فيلمهاي ديگري تهيه كنيم و از طرفي، دفاتر خصوصي و ديگر كارگردانان را نيز تشويق كنيم و به آنها اين شجاعت را بدهيم كه وارد حيطهي توليد فيلم كودك شوند.
خوشبختانه، اين كار تا چند سال، خوب جواب داد تا اينكه در عرصهي توليدات يكسري سهل انگاري و اسان پسندي باب شد و از طرفي، مصادف با دورهاي شد كه حمايت از فيلمهاي كودك بين اكران منتفي شد.
مجموعهي اين عوامل از رونق اين كار، كاست و ما وارد مرحلهاي شديم كه به ركود كامل رسيديم. اين به كما رفتن سينماي كودك تا سال 77 ادامه داشت و در آن سال ما همراه آقايان داد، محمدي و ... تصميم گرفتيم تا اين اصطلاح را دوباره احيا كنيم.
علي رغم نگرانيهايي كه بابت بازگشت سرمايه و شكست كارها بود، من مجددا دو فيلم “پسر مريم” را به عنوان يك فيلم هنري - ارزشي و فيلم “يكي بود و يكي نبود” را با شاخصهاي فيلم كودك ساختم.
طائرپور تصريح كرد: از “يكي بود - يكي نبود” خيلي خوب استقبال ميشد ولي نه به حد كافي،چون آن زمان بحث جنگهاي گلادياتوري بر سر اكران، در سينماهاي ما وجود داشت و با وجود اينكه اين فيلم روزي دو ميليون فروش داشت، ولي از اكران برداشته شد.
در اين دوره متاسفانه هيچ نوع حمايتي از سينماي كودك نميشد، از طرفي يكي از مشكلات بزرگ ما در اين خصوص بحث نيم بها بودن بليط فيلمهاي كودك بود و آن فيلم هم در آن زمان درگير همين لطمهها شد.
در اين سال، من به اين نتيجه رسيدم كه در حال حاضر نبايد فيلم كودك توليد كرد، چون مثل شيري است كه در كارخانهاي توليد ميشود ولي پاكتي نيست كه در آن ريخته شود. از طرفي با تمام وعده وعيدهايي كه آموزش و پرورش و ديگر مسوولين داده بودند، هيچ اتفاقي نميافتاد و ما همچنان در جا ميزديم، پس من به طور جدي تصميم گرفتم ديگر در اين حوزه كار نكنم چون به لحاظ رواني آزار ميديدم.
وقتي فيلم خوبي ساخته ميشد، حتي سالن مناسبي هم براي اكران وجود نداشت و از طرفي به لحاظ اقتصادي همچنان به صرفه نبود، پس كار در اين حيطه را كنار گذاشتم.
طائرپور در ادامه، با اشاره به ديگر كارگردانان و تهيه كنندگاني كه هم زمان در عرصهي سينماي كودك فعاليت داشتد گفت: در اين سالها، افرادي كه براي بچهها فيلم ميساختتند دو دسته بودند، يك دسته افرادي بودند كه كاملا پيدا بود كه عاشق اين كار هستند و توليد فيلم كودك را به عنوان يك مقولهي كاملا جدي نگاه ميكنند و طبيعتا توان ايجاد ارتباط با اين گروه سني را نيز داشتد.
دسته دوم افرادي بودند كه فكرميكردند فيلم ساختن براي كودكان سادهتر و آزادتر است. اينها در واقع با يك نوع محاسبه وارد اين حرفه شده بود و لطمهي آنها به سينماي كودك كمتر از لطمهاي نبود كه مسوولين زدند.
اين افراد، كم كم از سينماي جدي كودك به يك لباس، عروسك، يك مشت شعر رنگي و قصه ساده رسيدند و كاملا پيدا بود كه اين فيلمها با ساده انگاشتن اين سينما ساخته ميشود. تمام اين كارها در حالي بود كه رشد ما در عرصه فيلمهاي جدي و فرهنگي كودكان خيلي بيشتر از محبوبيت فيلمهاي تفريحي كودك بود، چون آن دسته از فيلمها در واقع به يك نوع شلخته سازي رسيده بود.
طاهرپور با اظهار تاسف از وجود چنين افراد فرصت طلبي، به ايسنا گفت: وقتي يك فيلم كودك با شناسنامهي حقيقي خودش ساخته ميشود هميشه در جامعهي ما جواب داده است مثلا ما در كل تاريخ سينماي ايران، پديدهاي مثل “كلاه قرمزي” نداشتهايم.
همين قدر كه يك عروسك كه نه چندان زيباست و نه كارهاي محيرالعقولي انجام ميدهد، براي كودك ما جذاب است و به عنوان يك عضو خانواده درآمده است كافي است.
وقتي اين فيلم ساخته ميشود، بزرگ و كوچك حاضر هشتند كه آن را ببيند و اين مسئله همان جادوي سينماي كودك است، كه اگر مسوولين ما متوجه بودند، ميتوانستند امروز ميليون كودك را حداقل سالي چند بارشاد كنند.
طائرپور با تاكيد بر پخش تيزرهاي تلويزيوني مجموعه كلاه قرمزي و موفقيت چشمگير آن گفت: اين اتفاقي كه امروز دربارهي كلاه قرمزي افتاد اگر در مورد بسياري از كارهاي كودك كه شايد به لحاظ ساختاري خيلي محكمتر هم بودند، ميافتاد، يقينا سينماهاي ما اينقدر بيرونق نبودند، وليكن متاسفانه هميشه بين سينما و تلويزيون ما يك افتراقي وجود داشته و آنها به اين فكر نميكردند كه ميتوانند حامي و پركنندهي حفرههاي همديگر باشند، بلكه همواره به عنوان يك رقيب به هم نگاه ميكنند و اين اتفاق در وهلهي اول به مخاطبين فيلم كودك لطمه ميزند.
تمام اين مشكلات در حالي است كه تهيه كنندگان و كارگردانان ما كاري نميتوانند انجام دهند چون اين تصميمات و فكرها درجايي گرفته ميشود كه كميت را معيار اصلي انتخاب ميداند و همين قدر كه چند كانال تلويزيوني اين برنامهها را پخش كنند كافي است.
طائرپور در ادامه، با اشاره به ديگر مشكلات درعرصهي سينماي كودك گفت: يكي از مهمترين مشكلات ما، كه تا امروز هم چندان به آن توجه نشده است، بسته بندي غلط روي فيلمهاي كودكان است. اين بسته بندي شامل اكران تبليغات غلط تلويزيوني، راه يافتن غلط آن به رسانههاي تصويري، آگهيها اول و وسط فيلم، جلدهاي وحشتناك و ... است.
اين بسته بندي قرار است بينند را جذب كند و بعد از آن براي او قابل دسترس باشد در حاليكه ما حتي در ظاهر هر فيلمي كه ساخته ميشود هم مشكل داريم.
ما حتي خيلي از اتفاقات سياسي را نميتوانيم خوب بسته بندي كنيم و ما در زمينهي تبليغ چيزهايي كه ميتواند موفقيت توليد كننده، پخش كننده و مصرف كننده را فراهم كند، كوتاهي كردهايم.
طائرپور ادامه داد: در حوزهي فيلم كودك، متاسفانه ما كمتر مجال چنين كاري را پيدا كردهايم، شايد يك رمان در مورد فيلم گلنار اين كار شروع شد، ولي خيلي زود هم، از ياد رفت و بعدها با كلاه قرمزي دوباره اين اتفاق افتاد ولي بدون برنامهريزي و به صورت اتفاقي، طوري كه تعدادي آدم فرصت طلب با استفاده از محبوبيت اين عروسك اجازهي تبليغ هر چيزي را به خودشان دادند.
در كشورهاي خارجي، ماهها قبل از اكران يك فيلم يا كارتون انواع و اقسام پوسترها، تيزرهاي تلويزيوني، پشت صحنهها، كاستهاي آواز و ... ساخته ميشود و زماني كه اين فيلم اكران ميشود، يك زمينهي ذهني قبلي در مخاطبان وجود داشته پس كار هم جواب ميدهد، در حاليكه در مورد هيچ فيلمي ما اين كار را نداشتهايم، حتي وقتي كه ما هنگام اكران فيلم گلنار تصميم گرفتيم يكسري كارهاي تبليغي را بين مردم پخش كنيم، صاحبان سينماها به ما ميخنديدند.
طائرپور با اظهار تاسف از برخورد غلط مسوولان و مردم با هر چيز تازهاي گفت: تجربهي هر كار تازهاي در اين كشور، احتياج به يك آدم پوست كلفت و شجاع دارد. در حاليكه همه نشستهاند تا اين ابتكار در كار يك نفر جواب دهد و بعد هم آنها مشابه آن كار را با كيفيت پايينتر تقليد كنند.
بخش خصوصي، اين ايدهپروريها را دارد ولي بنيهي چنين فعاليتهايي را ندارد در حاليكه بخش دولتي با داشتن بنيه، حوصلهي انجام چنين كارهايي را ندارد.
از طرفي مديران قوي و شجاعي كه بيايند و ريسك انجام چنين كارهايي را بكنند، ما تا به امروز كمتر داشتهايم. لذا احتياج جدي هست تا بحث بسته بندي سينماي كودك مجددا احيا شود.
وي ادامه داد: مشكل ديگر ما بحث اكران فيلم در سينماي مناسب است ما فيلم يكي بود - يكي نبود را نتوانستيم در يك سينماي مناسب و خوب اكران كنيم، در حاليكه اين بحث درخصوص سنيماي كودك خيلي حساس است.
و اگر خانوادهاي امكان ديدن فيلم در سالن مناسب را نداشته باشد، به راحتي نميرود و منتظر گرفتن كپي غيرقانوني اين فيلم يا ديدن آن از تلويزيون ميشود.
طائرپور تصريح كرد: آن دوره، ما سعي كرديم تا بحث سالنهاي خاص فيلم كودك را راه اندازي كنيم ولي تنها موفق شديم پنج سينماي مرده را كه در مناطق تجاري تهران بودند، به عنوان سالنهاي ثابت راه اندازي كنيم و شش سينما را به عنوان بخشي كه در تابستان به ما ميپيوندد به صورت موقت به كار اندازيم اين سالنها فقط مجاز بودند كه فيلمهاي كودك را پخش كنند و خوشبختانه بعد از مدتي هم كار آنها رونق پيدا كرد.
در واقع اجراي چنين طرحهاي تلفيقي هميشه جواب ميدهد و فقط احتياج به كمي همت، قدرت و پشتوانه توليد دارد.
حتي در يك دورهاي من به شخصه سراغ طرح سينما سازي رفتم و تعدادي سالن سينماي كوچك را با ظرفيت 180 نفر در داخل پاركها و ... طراحي كردم اين طرح شش ماهه راه اندازي ميشد و ميخواستم شش سالن در تهران و 10 سالن در شهرستانها راه اندازي كنم ولي با وجود استقبالي كه شد، مثل خيلي از كارهاي ديگر انجام نشد، چون مسوولين از حجم چنين كاري ترسيدند و من هم كه مطمئن بودم هيچ روزنهي اميدي به تحقق اين طرح نيست، آن را كنار گذاشتم.
طائرپور در خصوص رقابت سينما و تلويزيون كودك در ايران، با توجه به سيل پخش برنامههاي تلويزيوني خارجي به ايسنا گفت: در اوايل انقلاب كه همه معتقد به كار كارشناسي بودند، پخش برخي از برنامههايي كه امروز در تلويزيون مشاهده ميكنيم ممنوع بود.
اين خشونت، شخصيتپردازي و پرخاشگري (كه متاسفانه روي توليدات داخلي هم اثر گذاشته است) امروزه خيلي ديده ميشود.
در اين سالها كمتر برنامهي تلويزيوني خوبي براي كودكان ساخته شده است هر چند رنگ و لعاب بهتري به برخي از كارهاي قبلي دارد ولي به لحاظ محتوايي كار زيادي انجام ندادهاند و اگر فيلمسازي يك فيلم خوب هم بسازد، در مقابل اينهمه توليدات بد گم ميشود.
اين در حالي است كه تلويزيون ما، حداقل سي ميليون مخاطب دارد و از اين ميان بيست ميليون كودكان ما هستند پس ما چگونه چنين رقمي را قابل رقابت با يك توليد خوب داخلي ميدانيم.
طائرپور ادامه داد: اگر تلويزين ما به جاي معرفي پشت صحنه ي فيلمهاي خارجي و ... همين دقت را به سينماي ايراني اختصاص دهد، شايد خيلي از مشكلات ما حل شود.
امروز كودكان ما با قهرمانان فيلمهاي خارجي بيشتر آشنا هستند تا قهرمانان ايراني، حتي ما مجال ساخته شدن چنين قهرماناني رانيز نداشتهايم در حاليكه بسياري از مجموعههاي تلويزيوني ما قابليت اين قهرمان سازي را داشتهاند.
طائرپور با اظهار اميدواري از فعاليت مديريت فعلي سينما گفت: مديريت فعلي سينما، برنامههاي خود را جهت احياي دوباره سينماي كودك اعلام كرده است و اولين نشانهي اين كار، به كار گرفته شدن آدمهايي است كه در اين حيطه به صورت جدي مشغول هستند . از طرفي سينماي كودك را كه در اين سالها بيشتر در سايه بود، را به جديت گرفته است و اگر چنين اتفاقي حتي براي يك يا دو سال هم بيافتد باز غنيمت است و جشنواره امسال فيلم كودك اصفهان، نشان دهندهي اين خواهد بود كه اين وعدهها و ادعاها، چقدر عملي شده است!
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات