گفتوگو با مجيد وارث كارگردان فيلم «گزارشگر» ماجراي شب حيرتانگيز ملبورن
مجيد وارث حدود 18 سال است كه در استراليا زندگي ميكند. كساني كه او را ميشناسند صداي گرمش را روي گزارشهاي فوتبال هرگز از ياد نميبرند. او پس از اينكه از ايران رفت در استراليا كارگرداني سينما خواند و به فيلمسازي مشغول شد. «گزارشگر» فيلم است كه او از ماجراي صعود ايران به جام جهاني 98 فرانسه ساخته است. اين فيلم در روز اول نخستين جشنواره فيلمهاي ورزشي به نمايش در آمد.
آقاي وارث جرقه فيلم گزارشگر چگونه خورد؟
ماجراي فيلم هماني است كه ميبينيد. آمدن من به ايران و همراه شدن با تيم ملي در بازيهايش ـ اما اصلا فكر ساختن فيلم نبودم تا اينكه در قطر و در بازي آخر مقدماتي جام جهاني باختيم. آن باخت تاثير منفي روي من گذاشت. فكر ساختن فيلمي درباره بازيهاي مقدماتي و بازيهاي تيم ملي درست پس از اينكه تيم به ملبورن شب بي نظيري بود. در آنجا براي گزارش بازي از سوي راديو ايران دعوت به همكاري شدم و اين همكاري را به فال نيك گرفتم. چون پس از چهارده سال براي نخسين بار از سوي يك رسانه ملي از ايران دعوت به كار شدم.
البته شما چند بار براي شبكه سوم سيما گزارشهايي روي مسابقات فوتبال داشتيد؟
بله من متناوبا و هر وقت دعوت به كار شدم با كمال ميل پذيرفتم. اما بازي ايران استراليا نخستين باري بود كه به شكل مستقيم گزارش ميكردم.
شما در «گزارشگر» به بهانه فوتبال گشتي در اجتماع و جامعه ايران زديد. چگونه به فيلمسازي به اين شكل رسيديد؟
ورزش بيش از هر چيز يك پديده اجتماعي است و هميشه براي من وسيله حركتي بوده است. دغدغه من هميشه ايران بوده است. براي همين هم مردم ايران در همه حال ذهنم را به خود مشغول كردهاند. حتي الان پس از 18 سال دلم براي تك تك ايرانيان ميتپد و هر جا باشم دلم با ايران است.
اين حالت دقيقا در فيلم مشخص است. به نكته درستي اشاره كرديد. من ميتوانستم براي فيلم موسيقي متن بسازم. اما اين موسيقي اي كه در فيلم ميشنويد موسيقي است كه من هميشه به آن گوش ميدادم، چه بهاران خجسته باد، چه قيصر و چه موسيقيهاي ديگر. با فيلم، شما حركت آدمي را ميبينيد كه عاشق فوتبال است. فوتبال وسيله حركتي اين فيلم است. پرسه در اجتماع هم دقيقا به همين منظور است و گرنه من بسياري از بچههاي تيم ملي را نديده بودم. عزيزي، دايي، باقري كه به آنها بسيار نزديك شدم و آنها را مثل بچه خود فرض كردم. من هيچگاه خودم را از ايران جدا ندانستهام. براي همين در فيلم ميبينيد وقتي به استراليا برگشتم از خانهام به عنوان اقامتگاه ياد كردم.
آقاي وارث سوژه جديدي براي فيلمساز در ذهن نداريد؟
چرا سوژهاي هست كه قصد دارم آن را كار كنم. مقداري از كار هم پيش رفته است. عنوانش را گذاشتهام «جام جهاني بدون ايران».
اگر حرف ديگري مانده بفرماييد؟
حرف خاصي ندارم. ايراني هر جا باشد قلبش براي ايران ميتپد. اين نگاه من در سراسر فيلم بود.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات