یکی از رسم و رسوم کردها در نوروز برافروختن آتش است، از هفتهها پیش در دل کوههای سر به فلک کشیده و درههای سرسبز کردستان، جنب و جوشی دیگر آغاز میشود، جوانان به جمعآوری هیزم میپردازند، هر شاخه خشک، هر تکه چوب کهنه، نویدبخش شعلههای پرفروغی است که قرار است در شبهای پایانی سال، آسمان تاریک را به نور مهمانی نوروز روشن کند. با نزدیک شدن به لحظه موعود، شور و هیجان در دلهای جوانان موج میزند، مردم روستاها در تکاپوی برگزاری جشنی بزرگ سر از پا نمیشناسند، فراخوانی صادر و همە مردم از اقصی نقاط استان بە این جشن بزرگ باستانی دعوت میشوند.
درست در غروب آخرین روزهای سال، آنگاه که سایهها بلند و بلندتر میشوند و خورشید سرخفام در پشت کوهها پنهان میشود، جوانان کردستانی از دختران و پسران با مشعلهایی روشن در دست بر بلندای کوهها و تپههای سر به فلک کشیده کردستان میایستند و نوید آمدن نوروزی دیگر و سالی دیگر را سر میدهند.
با تاریکی مطلق هوا، دختران و پسران با شعلههای زرد و سرخی کە زبانه میکشند و گرما و روشنایی را به اطراف میپراکنند، بە پایین دست کوەها و تپەها بە راە میافتند، و بە دور هیزم جمع شدە میچرخند و بە ناگاە میایستند، مشعلهای فروزان را بە هیزم نزدیک و آن را شعلەور میکنند و این آغاز مراسم استقبال از نوروز در روستاهای استان کردستان است.
با شعلەور شدن آتش و زبانه کشیدن آن، زن و مرد، بزرگ و کوچک، دختر و پسر بە دور آتش حلقە زدە و در این هنگام نوازندە در سورنا میدمد و نوازندە دیگر بر دهل میکوبد و موسیقیای اصیل کردی در میانە کوەهای سربەفلک کشیدە کردستان طنین انداز میشود و شور و هیجانی بە راە میافتد کە بە آن «هەلپەرکێ کوردی» میگویند.
صدای خنده و پایکوبی در فضا میپیچد و نوای دلنشین موسیقی کردی، با ضرب آهنگ دهل و سورنا، شور و نشاط را دوچندان میکند، اینجا کردستان سرزمین شور و صدا و نواست.
صدای ساز و دهل با ریتمی تند و پرشور در فضا میپیچد و جوانان و پیران را به رقصهای محلی فرا میخواند، رقصهای کردی، با حرکات موزون و پرمعنا، روایتگر تاریخ، فرهنگ و رشادتهای این قوم کهن است.
زنان با لباسهای رنگارنگ و پرچین، که با نقش و نگارهای سنتی آراسته شدهاند، در دایرههای رقص میچرخند و زیبایی و شادابی را به نمایش میگذارند، مردان نیز با لباسهای کردی اصیل، با غرور و صلابت در این جشن شرکت میکنند و شور و نشاط را دوچندان میکنند.
آوازهای کردی، که از دل تاریخ و حماسههای این سرزمین برمیخیزند در فضا طنینانداز میشوند. این آوازها، قصههای عشق، دلاوری، مبارزه و امید را روایت میکنند و یادآور ریشههای عمیق فرهنگی و تاریخی کردها هستند.
سفره هفت سین
در کنار برافروختن آتش و رقص و پایکوبی نوروزی، چیدن سفرە هفت سین در کردستان فراتر از یک سنت بلکە رسم و آیینی است که پیوندی ناگسستنی با طبیعت، فرهنگ و باورهایی که قرنها در این سرزمین ریشه دوانده است، دارد. این سفره، نه یک چیدمان ساده، بلکه منظومهای از رنگ و عطر و معناست که از دل تاریخ و باورهای این قوم کهن سرچشمه میگیرد و هر سین دریچهای است به سوی آرزوها و امیدهای مردم این دیار در سالی که پیش رو است.
قرآن کریم یکی از نمادهای سفرە هفت سین است که با احترام در صدر سفره جای میگیرد و گویی نور هدایت را بر این آیین باستانی میتاباند و پیوند عمیق مردم کردستان با معنویت را به تصویر میکشد و آینه آن تجلیگاه پاکی و روشنایی و شمعهای فروزان، آن مشعلهای امیدی است کە نور و روشنایی را در سال جدید نوید میدهد.
سیب سرخ، آن نگین زیبایی و شادابی، با رنگ دلربایش، نوید سالی پر از طراوت و نشاط را میدهد و سرکه، آن مظهر صبر و شکیبایی یادآور ضرورت استقامت در برابر سختیها و گذر از دشواریهای زندگی و تخم مرغ رنگی نماد حیات و زندگی است.
سماق، سین دیگر هفت سین و چاشنی زندگی و سکه نشانه رونق و فراوانی است که بر سفره میدرخشد و آرزوی برکت و گشایش رزق و روزی را در دلهای امیدوار زنده میکند.
سبزه، آن قامت استوار از دل خاک سر برآورده، نوید سرسبزی و طراوت را در گوش جان میخواند. گویی زمین، در انتظار رویشی دوباره سبزهاش را به دستان پرمهر زنان کردستانی میسپارد تا نوید سالی پربار و پربرکت را به ارمغان آورد.
سنجد، میوه عشق و پیوند و نمادی برای استحکام رشتههای مهر و محبت و سیر، آن نگهبان سلامتی در کنار دیگر سینها مینشیند تا آرزوی تندرستی و دور ماندن از گزند روزگار را در دلها زنده کند.
جالب است بدانید که امروزه سفره هفتسین در بین مردم کرد باب شده است، در گذشتههای خیلی دور سفره هفت سین کردها تنها از یک آیینه بزرگ، تخم مرغ، سبزە کە کردها به آن «سەمەنی» میگویند، تنگ ماهی قرمز، قرآن و شیرینی محلی تشکیل میشد، بعدها و در گذر زمان هفت سین کامل و سکه، سرکه، سنجد، سیر، سیب و سماق نیز به این چیدمان اضافه شد.
جەژنانە نوروزی؛ سخاوتی از جنس مردم کردستان
در آستانه نوروز، آن هنگام که طبیعت ردای سبز بر تن میکند و نوای دلانگیز بهار در گوش جان میپیچد، در دیار کردستان، رسم دیرینهای جان میگیرد که جلوهای از سخاوت، مهربانی و پیوندهای عمیق اجتماعی را به نمایش میگذارد، رسمی زیبا و سخاوتمندانە بە نام «جەژنانە».
تصور کنید در کوچههای پرپیچ و خم روستاهای کردستان یا در محلههای باصفای شهرهای این دیار کودکان با چشمانی پر از شوق و لبخندهایی از جنس شکوفههای بهاری به در خانهها میروند، اینان، نویدآوران نوروزند، قاصدانی کوچک که با صدای شادمانهشان آمدن بهار و جشن باستانی را مژده میدهند.
در این روزهای فرخنده بزرگترها با دلی گشاده و دستانی پر از مهر به استقبال این فرشتگان کوچک میروند و جەژنانە نه تنها هدیهای کوچک و نمادین که نشانهای از همدلی، احترام به کودکان و پاسداشت سنتهای کهن است.
جەژنانه نوروزی کردستانیها، میتواند سکهای کوچک، خوراکی خوشمزه یا هر چیز دیگری باشد که دلها را شاد و لحظههایی سرشار از صمیمیت و شادی را بە ارمغان میآورد.
جەژنانە، در واقع پلی است میان نسلها، که مهر و محبت را از بزرگترها به کودکان منتقل میکند و پیوندهای اجتماعی را مستحکمتر میسازد و این رسم یادآور و نماد اهمیت کودکان در فرهنگ کردی است.
در گذشته و در روز عید مردان کرد جیب شلوار خود را پر از گندم برشتە و برنج بودادە، گردو و کشمش میکردند و در مسیر گذر خود از کوچە پس کوچەهای روستا به هر بچهای کە میرسیدند، مشتی از تنقلات نام برده را به آنان میدادند.
شال انداختن، فرهنگی فراموششده در کردستان
در شب عید نوروز، یکی از رسوم دیرینه در روستاهای کردستان آویختن شال از روزنهها یا لب بام خانهها است این مراسم پس از پایان آتشبازی شب عید آغاز میشود و در آن کودکان و جوانان روستا در گروههای کوچک جمع میشوند و به صورت ناشناس به پشت بام مردم روستا میرفتند.
از هر دسته یک نفر، شالی را که بر لباس کُردی خود دارد و به آن «شال» یا «پشتوێن» گفتە میشود باز کرده و با خواندن «هه لاوه و مه لاوه، کورتان ببی به زاوا، شتیکمان بو بخهنه ناو تاوا» از لب بام یا «باینجە» خانهها پایین میفرستاد و در معماری قدیم روستاها، باینجە روزنهای بوده که بر سقف خانهها تعبیه میشده است.
صاحبخانە به محض دیدن شال آویزان شده مشتی کشمش، مشتی گندم بودادە، یک یا چند جوراب، چند عدد گردو و شکلات را در شال میپیچد و جوانان شال را بالا میکشند و حالا نوبت بە خانە دیگری است.
عید نوروز در روستاهای کردستان؛ دیداری ساده، صمیمی و یادآور
در گذشته، در روستاهای کردستان، رسم دید و بازدید به شکل امروزی مرسوم نبوده است، فضای کوچک و صمیمی روستا این امکان را فراهم میکرد که اهالی به طور طبیعی در طول روز با یکدیگر دیدار کنند و احوال هم را جویا شوند.
در روزهای عید نوروز، مردان روستا با جیبهایی پر از خرما، نقل، گندم برشته، گردو و دیگر شیرینیها به استقبال کودکان میرفتند، هر کودکی که در مسیرشان قرار میگرفت سهمی از این خوراکیهای خوشمزه را به عنوان «نوروزانه» دریافت میکرد که این سنت ساده و دلنشین، شادی و نشاط عید را در دل کودکان دوچندان میکرد.
دیداری با رفتگان در روزهای آخر سال
اما در روز عید، یک سنت دیگر نیز در این مناطق رواج داشت که ریشه در احترام به درگذشتگان و یادآوری خاطرات عزیزان داشت، در این روز، اهالی روستا به دیدن خانوادههایی میرفتند که در سال گذشته یکی از اعضایشان را از دست داده بودند. آنها با حضور در منزل این خانوادهها، فاتحهای برای شادی روح درگذشته قرائت میکردند و با ابراز همدردی، تسلی خاطر بازماندگان را فراهم میآوردند.
پس از این دیدارها، همگی به سمت قبرستان روستا حرکت میکردند تا با حضور بر مزار عزیزان از دست رفته، یاد و خاطره آنها را گرامی بدارند.
این رسوم ساده و در عین حال عمیق نشاندهنده پیوندهای محکم اجتماعی و احترام به سنتها در روستاهای کردستان در ایام نوروز است، دیدارهای بیتکلف و یادآوری عزیزان از دست رفته، روح معنوی خاصی به این جشن باستانی میبخشید.
خوانچە بردن؛ رسمی ماندگار از مردم کردستان
در کردستان، آیین «غنچه برون» یکی از زیباترین و پرمعناترین رسوم پیش از نوروز است که به نوعروسان اختصاص دارد و نمادی از آغاز زندگی مشترک و شکوفایی آنها در فصل بهار است.
در آستانه نوروز و در میان شور و نشاطی که فضای کردستان را فرا میگیرد، رسم دیرینه و زیبای غنچه برون برای نوعروسان، جلوهای ویژه و پرمعنا دارد. این آیین، که به معنای بیرون آوردن غنچه یا شکوفایی است، نمادی از آغاز زندگی مشترک و شکوفایی تازهعروس در فصل بهار است.
چند روز پیش از فرا رسیدن سال نو، خانواده داماد با تدارک هدایا و شیرینیهای مخصوص، به خانه عروس میروند. این دیدار که معمولاً با حضور اعضای نزدیک دو خانواده برگزار میشود، فضایی صمیمی و پر از مهر و محبت دارد.
در این مراسم، هدایایی که معمولاً شامل لباسهای نو، طلا و زیورآلات و همچنین وسایل مورد نیاز عروس برای زندگی جدید است، به او تقدیم میشود. این هدایا، نشان از احترام و قدردانی خانواده داماد از عروس و آرزوی خوشبختی برای او دارد.
مراسم غنچه برون فرصتی برای تحکیم پیوندهای خانوادگی و ابراز محبت و احترام بین دو خانواده است. این رسم زیبا، نشاندهنده اهمیت جایگاه عروس در خانواده و جامعه کردی است و با استقبال از او در زندگی جدید، آرزوی خوشبختی و سعادت را برای او به همراه دارد.
انتهای پیام
نظرات