• شنبه / ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ / ۱۷:۱۳
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1403121107720
  • خبرنگار : 71091

برای «بی‌ سر وصدا» و سرنوشت مبهم اکرانش

برای «بی‌ سر وصدا» و سرنوشت مبهم اکرانش

«بپذیریم سینمای اجتماعی یا به مفهوم دقیقه کلمه؛ فیلم‌هایی با رویکرد اجتماعی قابل حذف، نهادینه نیستند چون نیاز این جامعه، این مردم و این سینما هستند. دور یا نزدیک؛ مخاطب این آثار را می بیند و در نهایت مردم و تاریخ؛ بهترین قاضی برای سنجش عیار و ماندگاری اثر هنری هستند.»

به گزارش ایسنا، فیلم سینمایی «بی‌سر وصدا» به کارگردانی مجیدرضا مصطفوی که پیش‌بینی می‌شد در بخش نمایش‌های ویژه جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید اما اکران نشد، روز گذشته ۱۰ اسفند ماه در یک نمایش تک سانس بصورت خصوصی برای اهالی رسانه و منتقدان به نمایش درآمد.

برای «بی‌ سر وصدا» و سرنوشت مبهم اکرانش

سحر عصرآزاد پس از نمایش این فیلم یادداشتی را بطور اختصاصی در اختیار ایسنا گذاشت که در آن آمده است:

«چرا سینمای اجتماعی "بی‌سر و صدا" شد؟

چه کسی فکرش را می کرد در تنگنایی که سینمای ایران از کمبود تنوع در ژانر و گونه رنج می بُرد و برگ برنده آن در داخل و خارج و حتی گیشه؛ فیلم هایی با رویکرد اجتماعی در کنار کمدی‌های گاه و بیگاه با کیفیت‌های مختلف بود، به یکباره سایه سیاه حذفِ معنادار بر سر فیلم‌های اجتماعی بیفتد و ... تمام.

به این ترتیب بود که در سیر نزولی قابل تحلیل سینمای ایران؛ از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ فیلم‌هایی با رویکرد اجتماعی، بدون یک دلیل و استدلال شفاف و منطقی؛ البته با هزاران دلیل سلیقه‌ای و طرح و توطئه‌های اقلیت پسند در محاق قرار گرفتند.

طبعاً فیلمنامه‌های این چنینی از چرخه مجوز ساخت، تولید و اکران خارج شدند و سینما به قبضه کمدی هایی درآمد که با هدف جذب مخاطب حداکثری، کیفیت را با کمیت تاخت زدند و حاصل این تصمیم عامدانه؛ حاکمیت کمدی های سهل الوصول بر گیشه کاذب اکران های طولانی مدت یا به عبارتی (اکران های ابدی) شد!

این چنین بود که طی عملیاتی زیرپوستی و بدون سر و صدا؛ سینمای اجتماعی سر به نیست شد و تولیداتش به حداقل رسید. اگر به صفر نرسید تنها به دلیل معدود پروژه‌هایی با رویکرد اجتماعی بود که در اختیار خودی ها قرار گرفت تا تنوع ژانر به شکل حداقلی رعایت شده و البته در آمارسازی ها نمونه ای برای استناد موجود باشد.

یکی از فیلم هایی که در روند این حذفِ خاموش از دالان تاریک بی سرانجامی سردرآورد؛ "بی سر و صدای مجیدرضا مصطفوی است. فیلمی که هنوز هم در پیچ و خم سرنوشتی مبهم سرگردان و سازندگانش در تلاش برای گشایش مسیر اکران و بازگشت سرمایه بخش خصوصی هستند.

مصطفوی سومین فیلمش را همچون "انارهای نارس" و "آستیگمات" بر اساس فیلمنامه‌ای ساخته که حاصل همکاری مشترک او با نویسنده ای دیگر است. مهیار حمیدیان و مصطفوی "بی سر و صدا" را بر محور یک خط داستانی با حضور کاراکترهایی حاشیه نشین پیش می برند که درام زندگی روزمره آنها در جغرافیایی تازه با شغل و مناسباتی متفاوت؛ متأثر از بحران های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و خانوادگی بسط یافته و دامنه ای پرالتهاب پیدا می کند.

التهابی به مثابه هُرم آتش پنهان زیر پوسته درام، روابط و هر یک از کاراکترها که تعمیم پذیری دارد و بدون بزرگ‌نمایی و اغراق به تدریج بر جهان فیلم حکمفرما می‌شود. در عین حال یک خط داستانی مکمل به موازات خط اصلی طراحی شده که در اتمسفری بکر (برای سینمای ایران)؛ یک سیرک و روابط و مناسبات حاکم بر آن می گذرد و بحران عاطفی را در نوجوانی و بلوغ مورد بازشناسایی قرار می دهد.

دغدغه مندی که مصطفوی در "آستیگمات" نیز به گونه‌ای صریح و گزنده با آسیب شناسی روابط درونی چند خانواده به آن پرداخت و این بار خوانشی تازه از این جنسِ متمایز عشق دارد که به آن حال و هوایی متفاوت با سرانجامی غافلگیرانه می‌دهد.

نقش آفرینی غافلگیرانه پیمان معادی در کنار بازی متفاوت مهران غفوریان و هانیه توسلی؛ بخصوص حضور تأثیرگذار محمد شاکریِ نوجوان در کنار نقش های خاص فرشته حسینی و مهدی حسینی نیا از نکات قابل تأملی هستند که قطعاً زمان ساخت فیلم (که چند سالی از آن می گذرد) شگفتی سازی بیشتری از امروز داشتند.

همانطور که تجربه‌گرایی مصطفوی و چالشی که در سومین فیلم برای خود ایجاد کرده، با دیده نشدن و ماندن در محاق خاموشی بی سر و صدا؛ به واسطه دیده نشدن در زمان خود، آسیب های غیر قابل انکاری بر مسیر رشد این فیلمساز برجای خواهد گذاشت.

همچنانکه بسیاری دیگر از فیلمسازان خوش آتیه سینمای ایران با همین حربه/ ضربه کاری، حذف و ناپیدا و از آینده این سینما دریغ شدند؛ مثل سرنوشتی که برای "کارت پرواز" و مهدی رحمانی رقم خورد.

"بی سر و صدا" فیلمی خوش ساخت با دغدغه مندی اجتماعی از فیلمساز خوش فکری است که در این سرزمین زیست می کند. او نبض جامعه خود و مردمانی را که دیده نمی شوند، در دست گرفته و مورد آسیب شناسی دراماتیک قرار داده تا همان چشم و گوش شنوایی باشد که همه ما باید باشیم.

بپذیریم سینمای اجتماعی یا به مفهوم دقیقه کلمه؛ فیلم‌هایی با رویکرد اجتماعی قابل حذف نهادینه نیستند چون نیاز این جامعه، این مردم و این سینما هستند. دور یا نزدیک؛ مخاطب این آثار را می بیند و در نهایت مردم و تاریخ؛ بهترین قاضی برای سنجش عیار و ماندگاری اثر هنری هستند.»

این فیلم به قلم مشترک مهیار حمیدیان و مجیدرضا مصطفوی و با بازی پیمان معادی، مهران غفوریان، هانیه توسلی، فرشته حسینی، مهدی حسینی نیا، مسعود کرامتی، محمد شاکری، عباس ایمانی، محمود موسوی، شیرین ضابطیان، امیر جنانی، صفر محمدی و زنده یاد حاتم مشمولی ساخته شده است.
.

برای «بی‌ سر وصدا» و سرنوشت مبهم اکرانش

انتهای پیام 
 

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha