• سه‌شنبه / ۷ اسفند ۱۴۰۳ / ۱۳:۰۱
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 1403120704756
  • خبرنگار : 71573

ادیب آزادی‌خواه

ادیب آزادی‌خواه

هفتم اسفندماه سالگرد درگذشت علی‌اکبر دهخدا (۱۲۵۷-۱۳۳۴) است.

به گزارش ایسنا، کامیار عابدی در مقاله‌ای درباره علی‌اکبر دهخدا می‌نویسد: علی‌اکبر دهخدا، ادیب، شاعر و منتقد اجتماعی معاصر. در سال ۱۲۹۷ق/ ۱۲۵۷ش، در تهران، در کوچۀ قاسم علی‌خان محلّۀ سنگلج زاده شد. پدرش، خان باباخان، که مَلّاکی متوسّط از مردم قزوین بود، هنگامی که فرزند ارشدش، علی‌اکبر، نُه ساله بود، درگذشت، و مادرش، که «مَثَل اعلای مادری» بود، ناگزیر پنج فرزند خود را «در کنف تربیت خود گرفت» (دهخدا، دیوان، ص شش). دهخدا مقدّمات فارسی، عربی و درس‌های دیگر را در مکتب‌خانه‌های قدیم فراگرفت و سپس، ده سال در نزد معلّمی به نام شیخ غلامحسین بروجردی، به یادگیری صرف و نحو عربی، اصول فقه و کلام اسلامی مشغول شد. به علاوه، از محبّت‌ها و تشویق‌های روحانی تجدّدخواهِ سرشناس، شیخ هادی نجم‌آبادی، هم بهره گرفت (دهخدا، همان‌جا). پس از آن، در آزمون نخستین دورۀ «مدرسۀ سیاسی» شرکت جُست و پذیرفته شد. معلّمان این مدرسه کسانی چون میرزا حسن‌خان پیرنیا (مشیرالدّوله)، میرزا حبیب‌الله، اردشیر جی، عبدالرّزاق بغایری و دکتر مورِل فرانسوی بودند. دهخدا پس از پایان تحصیلات، برای کار در «وزارت خارجه» در نظر گرفته شد و همراه معاون‌الدّولۀ غفّاری، «وزیر مختار» ایران در کشورهای بالکان، به عنوان منشی او، به وین رفت. او اندکی بیش از دو سال را در اروپا گذراند و «بر اثر بعضی ناملایمات به ایران برگشت» (تقی‌زاده، ص ۲۹۲؛ رعدی آذرخشی، ص ۳۸۷).

پس از بازگشت دهخدا، حاج حسین‌آقا امین‌الضّرب مهدوی، که امور راه‌سازی خراسان را در مقاطعه داشت، او را به‌عنوان مترجمِ مهندسان بلژیکی این طرح استخدام کرد (دهخدا، «دو یادگار»، ص ۱۷۸ـ۱۸۳). امّا اندکی بعد، پس از امضای فرمان مشروطیت به دست مظفّرالدّین شاه، دهخدا را در هیئت تحریریۀ روزنامه صوراسرافیل می‌یابیم. این نشریه به‌کوشش میرزا قاسم‌خان تبریزی و میرزا جهانگیرخان شیرازی نشر می‌یافت. مقالات طنزآمیز و نیشداری که دهخدا با عنوان «چرند پرند» با نام مستعار «دَخو» (مخفّف دهخدا، نک: دهخدا، لغت‌نامه، ذیل «دَخو») در این روزنامه منتشر می‌کرد سبب شهرت فوق‌العادۀ آن و نویسندۀ آن شد (آرین‌پور، از نیما تا روزگار ما، ص ۱۲۹). پس از کودتای محمّدعلی شاه، بعضی از مشروطه‌خواهان از جمله میرزا جهانگیرخان اعدام شدند. گروهی از مشروطه‌خواهان هم، پس از تحصّن در سفارتخانۀ انگلیس، سرانجام تبعید شدند و دهخدا یکی از آن‌ها بود. او همراه با میرزا قاسم‌خان تبریزی و ابوالحسن پیرنیا (معاضدالسّلطنه)، ابتدا در پاریس و سپس در ایوردن (Iverdon) سوئیس کوشیدند تا روزنامۀ صوراسرافیل را در تبعید منتشر کنند. امّا تنها موفّق به نشر سه شماره از این روزنامه شدند. دهخدا، سرانجام، به استانبول رفت و سردبیری روزنامه‌ای به نام سروش را، که ناشر آثار و آرای مشروطه‌خواهان بود، برعهده گرفت. نخستین شمارۀ آن در ۱۲ جمادی‌الاخری ۱۳۲۷ق در آن شهر انتشار یافت (رضوانی، ص ۵۰۱).

با فتح تهران به دست مجاهدین، سلطنت استبدادی محمّدعلی شاه به پایان رسید. دهخدا هنوز در عثمانی بود که در انتخابات دورۀ دوم مجلس شورای ملّی، هم از تهران و هم، به‌سبب دفاعی که از مردم کرمان در مقابل حاکم آن منطقه در دورۀ نخست مشروطه کرده بود، از این منطقه به نمایندگی برگزیده شد. او، که در دورۀ نخست به دموکرات‌ها پیوستگی داشت، در دورۀ دوم مشروطه در صفِ «اعتدالیون» جای گرفت (مستوفی، ص ۲۹۰ـ۲۹۱، ۳۱۹ـ۳۲۰). با نزدیک شدن شعله‌های جنگ جهانی اوّل به مرزهای ایران و ورود نیروهای روسی به شمال ایران و نزدیک شدن آنان به پایتخت، گروهی از آزادی‌خواهان به عثمانی و گروهی دیگر به میان ایلات و عشایر رفتند. دهخدا به میان بختیاری‌ها رفت و دو سال‌ونیم در چند بخش و روستای بختیاری‌نشین سپری کرد. سپس به دعوت لطفعلی‌خان امیرمُفخّم ایلخانی و فرزندش، فتحعلی‌خان سردار معظّم، به روستایی در چهارمحال و بختیاری نزدیک شهرکرد رفت. امیرمفخّم کتابخانۀ خوبی داشت و دهخدا از آن استفاده می‌کرد (بختیار، ص ۳۲).

دهخدا پس از دورۀ دوم مجلس، از امور سیاسی کناره گرفت و به امور دیوانی پرداخت (ریاست دفتر وزارت معارف و ریاست تفتیش وزارت عدلیه)، و در آغاز دهه ۱۳۰۰ش، ریاست مدرسۀ سیاسی را برعهده گرفت. این مدرسه در سال ۱۳۰۶ش با مدرسۀ حقوق ترکیب شد و در دهۀ بعد، با تشکیل دانشگاه تهران، به دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسیِ این دانشگاه تبدیل شد. امّا در همۀ این تحوّلات، ریاست دهخدا، همچنان، تا سال ۱۳۲۰ش، که بازنشسته شد، پایدار ماند. با آنکه پس از مقالات «چرند پرند» در صوراسرافیل، برخی از نوشته‌های او در روزنامه‌هایی مانند ایران کنونی، آفتاب و شوری انتشار یافت (معین، ص ۳۸۰)، امّا او، بسیار زود، به پژوهش‌های ادبی روی آورد.

گردآوری بخش عمده‌ای از امثال و حکم (چهار جلد، تهران، ۱۳۰۸ـ۱۳۱۱ش؛ ۲۷۰۶ صفحه متن + ۱۸۰ صفحه فهرست) در ذیل سی‌هزار عنوان مَثَل، حکمت، اصطلاح، زبانزد و کنایه، ده‌هزار نظیر و برابر در عنوان‌ها و مدخل‌ها، و دوازده ‌هزار شاهد در نظم و نثرِ گویندگان و نویسندگان، از جمله مهم‌ترین فعّالیت‌های فرهنگی پس از انقلاب مشروطه است. دهخدا در راه گردآوری این کتاب از یاری برخی شاگردان و دوستان خود، از جمله غلامعلی رعدی آذرخشی بهره گرفت. صادق هدایت که خود مجموعه‌ای در حدود دویست صفحه در موضوع امثال و حکم گردآورده بود آن را در اختیار دهخدا گذارد (آرین‌پور، همان، ص ۱۳۲).

امّا مهم‌ترین اثر دهخدا لغت‌نامه (۲۲۲ بخش یا جزوه، تهران، ۱۳۱۸ـ۱۳۵۸ش) است که شامل همه واژه‌ها و تعبیرها و اصطلاح‌های فارسی و دخیل در فارسی و بخش عمده‌ای از اعلام ایرانی و غیرایرانی در نیمۀ دوم قرن بیستم است، و به عقیدۀ پژوهشگر نکته‌بینی مانند محمّد قزوینی، «شاهکاری» است که «بعد از اسلام، تاکنون برای زبان فارسی نظیر آن، بلکه چیزی که در جزو هزارم نیز شبیه آن باشد، از هیچ‌جا و هیچ‌کس سراغ داده نشده» است (نک: قزوینی، ص ۳۹۶). حتّی سال‌ها بعد نیز این اثر همچنان مورد ستایش اهل ادب و تحقیق بوده است : «کار عظیم و مردانۀ استاد دهخدا دربارۀ واژگان زبان فارسی از کارهای کارِستانی است که توفیق انجام آن را باید موهبتی برای زبان فارسی و برای بنیادگذار آن به شمار آورد. تنها امثال و حکم او کافی است که مؤلّفی را در زبان پارسی جاودانگی بخشد تا چه رسد به لغت‌نامه بزرگ او» (شفیعی کدکنی، ص ۲۳).

 علاوه بر این دو اثر بزرگ، از دهخدا اشعاری چند هم برجای مانده است. مسمّطِ «ای مرغ سحر»، که شاعر، خود، آن‌ را «وصیت‌نامۀ دوست یگانه من یا هدیه برادری بی‌وفا به‌پیشگاه آن روح اقدس اعلی» خوانده است، مشهورترین شعر اوست. امّا رثایی بودن شعر از حدِّ آن «دوست یگانه»، که میرزا جهانگیرخان شیرازی است، فراتر می‌رود و آن را به مرام‌نامۀ آرمان‌خواهان دورۀ مشروطه تبدیل می‌کند. شعر با تصویرهایی پی‌درپی از دورۀ اختناق و استبداد همراه است. امّا شاعر موقعیت زمانی شعر را به آینده انتقال می‌دهد و از منظرِ آینده به دورۀ گذرای اختناق و استبداد می‌نگرد، و برای تأکید بر این نکته از سلسله نمادهای مأنوس در فرهنگ و ادب فارسی (مانند «مرغ سحر»، «یزدان»، «اهریمن»، «بلبل»، «یوسف»، «تیه پورعمران» (=بیابانی که موسی با قوم خود مدّت چهل سال در آن سرگردان بود)، «ارض موعود»، «ارم» و «شدّاد» (نک: آرین‌پور، از صبا تا نیما، ج ۲، ص ۹۶ـ۹۷) بهره برده است.

آرین‌پور (همان، ص ۹۵) به امکان تأثیر پذیرفتن دهخدا در این منظومه از قطعه‌ای به زبان ترکی عثمانی، سرودۀ رجایی‌زادۀ اکرم‌بیک (۱۲۶۳ـ۱۳۳۱ق) اشاره کرده است. رعدی آذرخشی (ص ۳۹۹)، که با زبان ترکی عثمانی آشنایی داشته است، بااشاره به این تحقیق آرین‌پور، شعر دهخدا را از شعر شاعر عثمانی برتر یافته است. گذشته از این نکته، احیای قالب مسمّط، اثر دهخدا را به طرحی نو از اسلوبی کهن تبدیل می‌کند تاآنجاکه جلوه‌هایی از نخستین نوآوری‌ها در شعر فارسی را در آن آشکارا می‌توان یافت. این شعر، از جهت درون‌مایه، شکل و موسیقی، مورد استقبال یا توجّه برخی از شاعران دورۀ مشروطه، مانند حیدرعلی کمالی، محمّدتقی بهار، یحیی ریحان، نیما یوشیج و پروین اعتصامی واقع شد (نیما یوشیج، ص ۱۳۶، ۱۳۸، ۱۴۰). شاید تصنیف «مرغ سحر» بهار را هم، که در هنر و ادب ایران شهرتی بسزا دارد، بتوان از دایرۀ تأثیر سروده دهخدا بیرون ندانست.

شعر «ای مرغ سحر» به دورۀ نخست شاعری دهخدا مربوط است. او در این دوره، چنان‌که در «چرند پرند» او هم می‌بینیم، علاوه بر بهره‌جویی از زبان ادبی، به تعبیرهای رایج در فرهنگ مردم نیز توجّه دارد. سروده‌هایی مانند «مردود خدا رانده هر بنده آکبلای» و «خاک به سرم، بچّه به هوش آمده» (دهخدا، دیوان، ص ۱، ۴) حاصل این توجّه است. بخش عمده‌ای از این سروده‌ها مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی است. ولی اشعار دهخدا در دورۀ دوم شاعری، یعنی مراحل میانی و پایانی عمر او، صرف‌نظر از چند استثنا، از بیان مسائل اجتماعی و سیاسی دور می‌شود و بیشتر به موضوعات تعلیمی، حِکمی، عرفانی و حتّی شخصی ارتباط می‌یابد (مثلا نک: دهخدا، همان، ص ۱۲۵، ۱۲۶، ۱۸۹، ۱۹۰، ۱۹۲). بهره‌گیری او از الفاظ و تعابیر کهن فارسی و عربی در اشعار این دوره بسیار مشهود است و گروهی از آنها «در عوالمی از تقیّد و پیچیدگی زبان و اشارات مهجور فرورفته و تمامی تازگی و خودجوشی خود را از دست» داده است (منیب‌الرّحمان، ص ۱۳۲ـ۱۳۳). آرین‌پور (از نیما تا روزگار ما، ص ۱۳۳) هم بر آن است که منظومه‌های دهخدا، به سبب «ممارست او در کتب متقدّمان»، پر از «کلمات مهجور و نامأنوس و اصطلاحات کهنه و قدیمی» است و همین امر «فهم و درک آن را برای پارسی‌زبانان امروز دشوار» ساخته است. به‌نظر می‌آید که طبع دهخدا، با وجود سروده‌ای مانند «ای مرغ سحر»، که آمیزه‌ای از «تخیل و رقّت» شاعرانه (محمّد اسحاق، ص ۵۷) شناخته شده است، بیشتر متمایل به نثر است تا به نظم. او در این دوره، به روایتِ یکی از شاگردانش، می‌گفت «هر وقت می‌خواهم شعر بگویم، خنده‌ام می‌گیرد و بیشتر میل دارم مطالب خود را به نثر بنویسم» (رعدی آذرخشی، ص ۴ ۱۷). بااین‌همه، برخی ادیبان از انعکاس فرهنگ والای دهخدا در شعرهایش و سبک فخیم او با ستایش یاد کرده‌اند (زرّین‌کوب، ص ۶۵۲ـ ۶۵۳). دهخدا، خود، در اواخر عمر می‌گفت: «اگر به کار شاعری بیش می‌پرداختم، حالا شاعرَکی می‌بودم» (دهخدا، همان، ص سی ـ سی‌ویک).

دهخدا انسانی بود میهن‌دوست و ترقّی‌خواه. او، علاوه بر فعّالیت‌های سیاسی و اجتماعی دوره‌های جوانی و میانیِ عمر، در اوایل اسفند ۱۳۲۹ش «جمعیت مبارزه با بی‌سوادی» را تأسیس کرد (دهخدا، همان، ص بیست) و در سال ۱۳۳۰ش که محمّد مصدّق به قدرت رسید و مبارزه برای ملّی شدن صنعت نفت اوج گرفت، دهخدا یک‌بار دیگر به سیاست روی آورد و به حمایت از او برخاست. ولی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدّق، به کلّی از فعّالیت سیاسی کناره گرفت و بقیۀ زندگی خود را وقف لغت‌نامه کرد. با این همه شایعه‌ای بی‌اساس که پس از کودتا درباره تشکیل «شورای سلطنت» به ریاست دهخدا در غیاب شاه در بعضی از روزنامه‌ها منتشر شده بود سبب شد که، پس از بازگشت شاه به قدرت، دو بار مورد «استنطاق» مقامات نظامی واقع شود (همو، مقالات، ص ۲۹۶ـ۲۹۷).

دهخدا در هفتم اسفند ۱۳۳۴ش زندگی را بدرود گفت و در صبح روز بعد، با تشییع اهل ادب و فرهنگ، در ابن‌بابویه شهرری به خاک سپرده شد (معین، ص ۳۵۲).

مقالات دهخدا (در دو جلد) در سال‌های ۱۳۵۸ـ۱۳۶۴ش و دیوان او در سال ۱۳۶۰ش، هر دو به کوشش محمّد دبیرسیاقی، گردآوری و منتشر شده است.

منابع :آرین‌پور، یحیی، از صبا تا نیما، تهران، ۱۳۷۲ش؛ همو، از نیما تا روزگار ما، تهران، ۱۳۷۴ش؛ بختیار، مظفّر، «دهخدا در میان بختیاری‌ها»، نک: دهخدا مرغ سحر در شب تار؛ تقی‌زاده، حسن، «دهخدا»، نک: مقدّمۀ لغت‌نامه دهخدا؛ دهخدا، علی‌اکبر، «دو یادگار»، آینده، س ۸، ش ۳ـ۴، تهران، ۱۳۶۱ش؛ همو، دیوان، به‌کوشش محمّد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش؛ همو، لغت‌نامه، تهران، ۱۳۷۳ش؛ همو، مقالات، به‌کوشش محمّد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۴ش؛ دهخدا مرغ سحر در شب تار، به‌کوشش ولی‌الله درودیان، تهران، ۱۳۸۳ش؛ رضوانی، محمّداسماعیل، «سروش روم و سروش ری»، آینده، س ۵، ش ۷ـ۹، تهران، ۱۳۵۸ش؛ رعدی آذرخشی، غلامعلی، گفتارهای ادبی و اجتماعی، تهران، ۱۳۷۰ش؛ زرّین‌کوب، عبدالحسین، نقش بر آب، تهران، ۱۳۷۰ش؛ شفیعی کدکنی، محمّدرضا، «علی‌اکبر دهخدا»، نک: دهخدا مرغ سحر در شب تار؛ قزوینی، محمّد، «نامه مرحوم قزوینی»، نک: مقدّمۀ لغت‌نامه دهخدا؛ محمّد اسحاق، شعر جدید فارسی، ترجمۀ سیروس شمیسا، تهران، ۱۳۷۹ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه)، تهران، بی‌تا؛ معین، محمّد، «دهخدا»، نک: مقدّمۀ لغت‌نامه دهخدا؛ مقدّمه لغت‌نامه دهخدا، تهران، ۱۳۷۳ش؛ منیب‌الرّحمان، شعر دورۀ مشروطه، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۷۸ش؛ نیما یوشیج، ارزش احساسات، به‌کوشش ابوالقاسم جنّتی عطایی، تهران، ۱۳۳۵ش.

منبع: دانشنامۀ زبان و ادب فارسی، به‌سرپرستی اسماعیل سعادت، ج سوم، انتشارات فرهنگستان زبان وادب فارسی: ۱۳۸۸، صص ۲۳۶-۲۳۹.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha