محمدینژاد با افتخار از فعالیتهای خود در کرمان به ایسنا میگوید: از همان ابتدا، ما شروع به تولید نخ و شال با تراکم بسیار بالا کردیم که ۱۰۰ درصد طبیعی باشد. این محصول باید با رنگهای گیاهی و پشم کرمان خودمان تهیه میشد. در حال حاضر، تولیدات ما شامل بیش از ۵۰ رنگ گیاهی است که تمامی مراحل تولید در مجموعه خودمان انجام میشود.
پته؛ نماد بهشت کرمان
او در ادامه به اصالت و تاریخچه پته کرمان اشاره میکند و توضیح میدهد: پته کرمان نماد بهشت است. زنان کویر در گذشته روی پارچهها گلها و بوتهها را میکشیدند که هرکدام از این گلها نمادهایی معنوی و سمبلیک دارند. رنگهایی که در پته استفاده میشوند، هرکدام نامهای سنتی خاص خود را دارند. مثلا رنگ 'گلخواری' که از گل خار بیابان گرفته میشود، یا رنگ 'بیدمشکی' که از درخت بیدمشک به دست میآید.
محمدینژاد ادامه میدهد: در پته کرمان، رنگها و طراحیها نه تنها از نظر زیباییشناسی بلکه از نظر معنوی نیز ارزش زیادی دارند. مثلا رنگهایی مثل 'سبز چمنی' که بر اساس چمن طراحی شده و یا 'جوزی' که از طبیعت الهام گرفتهاند، همگی نمادهایی خاص از دنیای پیرامون هستند.
هنر و اصالت در برابر تغییرات
یکی از نکات مهمی که نجمه محمدینژاد بر آن تاکید دارد، بحث اصالت در هنر است. او با لحنی مطمئن و پر از حس مسئولیتپذیری میگوید: اصالت هنر هیچوقت زیر سوال نمیرود. از گذشتههای دور، هنرمندان خوبی در کرمان وجود داشتند که طرحهای بسیار زیبا و معناداری خلق کردهاند. اینکه گفته شود اصالت هنر از بین رفته، کاملاً نادرست است.
او با مثالهایی از حوزههای مختلف هنر ادامه میدهد: در هر رشته هنری، هنرمندان با استفاده از شیوههای مختلف، رنگبندیها و سبکهای خود کار میکنند. نباید فراموش کنیم که هنرمند، هنر خود را با دل و ذهن خود میآفریند، همانطور که یک نقاش اثر خود را خلق میکند.
تصحیح اشتباهات و باورهای غلط در میان مردم
محمدینژاد در ادامه به مشکلات و اشتباهات موجود در جامعه کرمان اشاره میکند و میگوید: متاسفانه برخی از اشتباهات و باورهای غلط در جامعه در حال گردش است. برای مثال، یکی از رایجترین اشتباهات در مورد پته این است که 'پتو رو آب انداختن' که هیچگونه سند تاریخی و علمی پشت آن نیست. این صحبتها صرفاً شایعاتی است که دهان به دهان میچرخد.
او با صراحت ادامه میدهد: ما نباید اجازه دهیم که چنین اطلاعات نادرستی به گردش درآید. چون این اشتباهات باعث سردرگمی و حتی کاهش ارزش این هنر اصیل میشود.
هنر، نماد هویت فرهنگی کرمان
پته کرمان، که همچنان در دستان هنرمندان این دیار به حیات خود ادامه میدهد، چیزی فراتر از یک هنر دستی است. این هنر، نشاندهنده هویت و تاریخ پرشکوه کرمان است. این هنرمند صنایعدستی با تاکید بر اینکه هنر یک امر ذهنی و احساسی است و هر هنرمندی سبک و شیوه خود را دارد، بر اهمیت پاسداشت این میراث فرهنگی و انتقال آن به نسلهای آینده تاکید میکند.
این پژوهشگر و هنرمند صنایعدستی، در ادامه گفتوگو با ایسنا به اشتباهات فرهنگی و باورهای غلط رایج در کرمان و تاثیر آن بر هنر پته پرداخته و تحلیل عمیقی از این موضوعات ارائه میدهد.
او در ابتدا با اشاره به ضربالمثلهای معروف و دروغین درباره پته، به یکی از مشهورترین اشتباهات در این زمینه پرداخته و به طور کامل آن را توضیح میدهد.
پته و ضربالمثل «پتهتو رو آب انداختن»
محمدینژاد ابتدا توضیح میدهد که یکی از باورهای رایج در کرمان، جملهای است که میگوید «پتهتو رو آب انداختن».
او میگوید: این عبارت ربطی به پته کرمان ندارد. در حقیقت، این مثل از زمانی به وجود آمد که مردم برای ارزیابی کیفیت پارچهها از جمله پته، آنها را به داخل آب میانداختند. اگر پارچه یا پتهای رنگ پس میداد، آن را نامرغوب میدانستند. اما این تنها یک تصور نادرست است که از گذشتههای دور به جا مانده است.
«پُدُم کرده رو آب»؛ اشتباه در تفهیم و فرهنگ مردم کرمان
او در ادامه به اصلاح این باور غلط پرداخته و توضیح میدهد که در حقیقت آنچه که مردم با عبارت «پتهتو رو آب انداختن» میشناسند، در اصل «پُدُم کرده رو آب» بوده است. این عبارت اصلاً ربطی به پته ندارد. پُدُم به معنای یک لایهی خاک یا گلی است که در گذشته در کنار آبهایی که از خانهها میگذشت، استفاده میشد. در این جریان، مردم از آب برای آبیاری درختان خود استفاده میکردند و در کنار جویها، گاهی گیاهان خشک و خس و خاشاک میریختند تا جریان آب بهتر کنترل شود. در حقیقت این مثل بیشتر به عمل دزدیدن آب از جویها و مسیرهای آبیاری اشاره دارد تا به کیفیت پتهها.
تاریخچه و واقعیت فرهنگی پشت «پُدُم کرده رو آب»
نجمه محمدینژاد سپس توضیح میدهد که این مثل در حقیقت به زمانهایی برمیگردد که کرمان با کمبود آب مواجه بوده است: در گذشته، کرمان به دلیل شرایط جغرافیایی و کمبود منابع آبی، همیشه با چالشهای آبی مواجه بود. آب برای مردم بسیار ارزشمند و مقدس بوده است و در زمانهای دور، برخی افراد شبانه با خس و خاشاک مسیر آب را به داخل باغچه یا باغ خود هدایت میکردند و فردی که در مسیر جوی آب به دنبال دلیل کاهش یا قطع آب بود، به این 'پُدُم' برمیخورد و این عمل به نوعی آب دزدی بود.
اصالت پته و تاریخچه آن
محمدینژاد با اشاره به قدمت بالای پته کرمان و تاریخ کهن این هنر، تأکید میکند که صحبتهای اشتباه درباره تاریخ پته نه تنها به ضرر این هنر است، بلکه میتواند درک صحیح از فرهنگ و تاریخ کرمان را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
پته کرمان با قدمت بسیار زیادی که دارد، نمیتوان برای آن تاریخ دقیقی تعیین کرد. پارچههایی که در موزهها نگهداری میشوند، میتوانند ۵۰۰ یا ۶۰۰ سال عمر کنند و بیش از این پودر میشوند به همین دلیل، اینکه بخواهیم برای قدمت پته تاریخگذاری کنیم، کاری غیرمنطقی است.
او با اشاره به تاریخ و فرهنگ ۴۰۰۰ ساله کرمان، یادآوری میکند که حتی در شاهنامه نیز از کرمان صحبت شده و این نشاندهنده عمق فرهنگ و تمدن این منطقه است.
قصه پته ۸ رنگ
پته کرمان، یکی از هنرهای دستی بینظیر ایران است که قدمت طولانی دارد و نماد فرهنگ غنی این منطقه محسوب میشود. اما در طی سالها، یکی از اشتباهات رایج که در میان مردم و حتی برخی از کارشناسان وجود دارد، «پته ۸ رنگ» است. این اصطلاح به اشتباه در میان برخی از مردم جا افتاده و به عنوان یکی از ویژگیهای مهم پته شناخته میشود.
هنرمند و پژوهشگر صنایع دستی، در این مورد توضیح میدهد که این باور غلط از زمان ورود رنگهای شیمیایی به بازار و انقلاب صنعتی در اروپا شکل گرفت.
در واقع، در گذشته پتههای کرمان از رنگهای گیاهی طبیعی استفاده میکردند که تنوع بسیاری داشتند. اما با ورود رنگهای شیمیایی به بازار، که از حدود ۱۲۰ سال پیش وارد صنعت رنگرزی در ایران شد، تنها تعداد محدودی از رنگها برای استفاده در پتهها در دسترس قرار گرفت.
او ادامه میدهد: در آن زمان، به دلیل سهولت استفاده و قیمت پایینتر رنگهای شیمیایی، برخی از هنرمندان برای تولید پتهها از همین رنگها استفاده میکردند. این رنگها به مرور زمان به هشت رنگ مشخص محدود شدند که از جمله آنها میتوان به رنگهای قرمز، زرد، سبز، آبی، مشکی، قهوهای، نارنجی و سفید اشاره کرد. اما این هشت رنگ هیچگاه به معنای اصالت یا تنوع اصلی پتههای کرمان نبوده و صرفاً ناشی از محدودیتهای ناشی از رنگهای شیمیایی است.
محمدینژاد معتقد است که این باور که «پته فقط باید با هشت رنگ باشد»، کاملاً نادرست است.
او میگوید: در آن زمان، چون بانوان کرمانی بیشتر در خانه مشغول به پتهدوزی بودند، هنگامی که همسرانشان از خانه خارج میشدند و از آنها میپرسیدند که آیا چیزی نیاز دارند که خریداری کنند، بانوان پاسخ میدادند: «هشت رنگ میخواهم». این پاسخ به مرور زمان تبدیل به یک اصطلاح رایج شد.
او میگوید: در واقع، پته کرمان اصالتاً تنوع رنگی بسیار بیشتری داشته است. هنرمندان قدیمی از رنگهای گیاهی طبیعی و دستساز برای رنگآمیزی پتهها استفاده میکردند و هر هنرمند بسته به سلیقه و ذوق خود، رنگها را میآفرید. این رنگها از گیاهان، میوهها و خاکهای منطقه به دست میآمدند و هر کدام معنای خاصی داشتند.
درک عمیقتر از ارزش پته و اهمیت هنر
محمدینژاد در نهایت با تأکید بر اهمیت هنر و ارزش واقعی آن میگوید: پتههای کرمان تنها یک محصول دستی نیستند، بلکه هر قطعه از آنها نمایانگر هزاران ساعت تلاش، احساس و زحمت هنرمندان است. متاسفانه امروزه در برخی از نمایشگاهها و بازارهای صنایع دستی، این هنرمندان به درستی دیده نمیشوند و برخی از آنها فقط به دنبال فروش کار خود هستند بدون اینکه ارزش واقعی هنرشان را درک کنند.
او بر این باور است که برای حفظ اصالت این هنر و ارزشمندی آن، باید شرایطی فراهم شود که هنرمندان و آثارشان در کمال احترام و با دقت به نمایش گذاشته شوند.
این هنرمند میافزاید: باید به هنرمندان واقعی اهمیت دهیم و از هنر آنها حمایت کنیم، نه اینکه فقط به فکر فروش و سودآوری باشیم. هنر در حقیقت چیزی است که باید از دل و جان آن را درک کرد.
پته کرمان، گنجینهای فرهنگی
پته کرمان نه تنها نماد هنر دستی این منطقه است، بلکه بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی کرمان به شمار میآید. با وجود چالشها و تغییرات در دنیای مدرن، پته همچنان با رنگها و طرحهای متنوع خود از گذشتههای دور تا به امروز ادامه دارد.
انتهای پیام
نظرات