به گزارش ایسنا، «ایران» از گرفتار شدن کوهنوردان در قلهها و حوادث تلخ کوهستان گزارش میدهد
اواخر دیماه بود که خبر رسید احسان کسرایی، کوهنورد کرجی که به قصد صعود انفرادی به قله دماوند رفته بود، ناپدید شده است. او مسیر جنوبی را برای صعود انتخاب کرده بود، اما این مسیر برای او بازگشتی نداشت. به گفته رضا زارعی رئیس فدراسیون کوهنوردی، احسان یک شب در قرارگاه سوم دماوند استقرار داشت و صبح برای صعود رفت و لوازم خود را جا گذاشت. چند کوهنورد با تاریک شدن هوا او را زیر قله دیده بودند و چندین بار تذکر دادند تا برگردد؛ اما او با گفتن این جمله که منطقه را خوب میشناسد، همراه آنها برنگشت. حالا خانواده این کوهنورد باسابقه سیاهپوش شدهاند ولی هنوز مطمئن نیستند عزیزشان را از دست دادهاند. آنها نمیخواهند بپذیرند که او در برف و سرمای دماوند از دست رفته است و همچنان منتظر اخبار خوش و نشانهای از زندگی از او هستند تا به خانه بیاید. دوستان این کوهنورد هم حال خوشی ندارند و میگویند نمیدانند چه بر سر رفیق دیرینهشان آمده است.
این اولینباری نیست که کوهنوردان دل به کوه میزنند و گرفتار باد شدید، کولاک، خستگی و گرسنگی میشوند و ناقوس مرگشان در دل کوهستان نواخته میشود. برخی از آنها برای همیشه در قلههای بلند مدفون میشوند و برخی دیگر هم پیکرشان از کوهستان خارج میشود. بسیاری از آنها خودشان را کوهنورد حرفهای معرفی میکردند، درحالی که در کوهنوردی و در ادبیات کوهنوردان باسابقه اصطلاح حرفهای معنا ندارد.
اصطلاح مرگبار
مهدی عباسی یکی از عاشقان کوهستان است و سالهاست به شکل حرفهای کوهنوردی میکند. او معتقد است اصطلاح «کوهنورد حرفهای» اصطلاح درستی نیست و همین کلمه جان بسیاری از کوهنوردان را به خطر انداخته است. عباسی به «ایران» میگوید: «پسوند «حرفهای» در رشته ورزشی مختص کسی است که در آن رشته مدام فعالیت میکند و معیشت و ارتزاقش از آن راه است. مثل فوتبال، بسکتبال و والیبال، اما در کوهنوردی خیلی کاربرد ندارد.»
او با بیان اینکه باید به الگو و استانداردهای مفهومی هم توجه کرد، میگوید: «در منطقه هیمالیا افرادی هستند که در ازای دریافت مبلغی، بار کوهنوردان را میبرند، مسیرشان را هموار میکنند، چادر آنها را برپا میکنند، در تهیه غذا و آب کاملاً متخصص و کاربلد هستند تا در مواقع ریزش یخ و بهمن، کوهنوردان به قله صعود کنند و به سلامت برگردند. این مردان جوان که «شرپا» نام دارند، بسیار به تعهد اخلاقی و کاری خود پایبند هستند و نمونه کامل «کوهنورد حرفه ای» هستند.»
به گفته این کوهنورد، کوهستان قواعد خاص خودش را دارد و نمیتوان با قله دماوند یا قله توچال و حتی قلل کوچکتر به سادگی سرشاخ شد. برای صعود بخصوص در زمستان باید زبان کوهستان را بلد باشیم. شناخت قواعد، تجربه، آمادگی جسمانی، تجهیزات موردنیاز، تغذیه مناسب و مداوم، تمرین و ممارست مداوم و خوب زیرنظر مربیان و سرپرستان کوهنوردی که سالها صعود موفق داشتهاند، از الزاماتی است که بتوان در طبیعت؛ بخصوص فصل زمستان یک صعود موفق را ثبت کرد. عباسی با بیان اینکه صعود انفرادی بخصوص در زمستان از پایه کاملاً اشتباه است، میافزاید: «انسان هر اندازه هم توانایی داشته باشد، در کوهستان گاهی ناتوان میشود. در کوهستان تجربه، عملکرد و دانشی که از قبل به دست آوردهایم را باید بهکار بگیریم تا از خطر مرگ نجات پیدا کنیم.» او میافزاید: «فضای مجازی نیز در صعودهای مرگبار نقش دارد، این فضا جایی برای نمایش و شوآف شده است. تصور دیده شدن و کری خواندن برای اثبات کردن خود، از فلسفه کوهنوردی به دور است که عاقبت آن مرگ تلخ در کوهستان خواهد بود. متأسفانه برخی گروهها در فضای مجازی بزرگنمایی میکنند و کسانی که به عشق کوهنوردی در چند برنامه با آنها همراه میشوند، تصور میکنند توانایی لازم برای صعود را پیدا کردهاند، به همین دلیل برای نشان دادن و شوآف، قلهای را انتخاب میکنند که چالشها و تجارب خودش را دارد، ابزار خاص خودش را میخواهد و نیازمند رعایت فاکتورهای خاص است.»
برفی که آوار میشود
یکی از خطرات عمده و اساسی، ایجاد بهمن بهصورت عادی و توسط انسان است. کامبیز بختیاری، کوهنورد و امدادگر با بیان این جمله به «ایران» میگوید: «باید کوهنورد برف را بشناسد و بداند چند روز قبل چه شرایطی در این منطقه حاکم بوده و شدت پیمایش، شیب کوه، شدت بارش و زمان صعود را بداند. بهعنوان مثال، امروز و فردا در ارتفاعات بارش برف داریم و کوهنورد قصد دارد دو روز دیگر صعود کند. این منطقه آماده ریزش بهمن است. در شرایط عادی وقتی هوا کمی گرم میشود، بهمن لایه لایه میریزد. در شرایط غیرعادی نیز مسیری که بهمنگیر است و کوهنورد قصد تراورس دارد، خود کوهنورد باعث ریزش بهمن میشود. نمونه آن بهمن دیزین بود که چند سال پیش باعث شد بهترین کوهنوردان خودمان را از دست بدهیم.» وی در ادامه میگوید: «کسی که میخواهد در کوهستان تراورس کند، باید تا جایی که میتواند به مناطق برفی و بهمنخیز نرود، حتی جاهایی که سالهای سال بهمن نیامده است، مثل دو سال قبل در منطقه توچال بین ایستگاه ۵ به ۷ جایی که هیچکس فکر نمیکرد بهمن بیاید، اما منطقه کاملاً آماده بود. ساعت ۱۲ ظهر که هوا گرم شده بود لایه بالایی برف (بهمن پودری) ریزش کرد و یکی از کوهنوردان را با خودش به ته دره برد.»
مثلث مرگ
هواشناسی کمک زیادی به جامعه کوهنوردی میکند و بیش از ۹۰ درصد گزارشهای آنها درست و دقیق است. کارشناسان هواشناسی به دقت میتوانند برای منطقهای که مدنظر کوهنورد است، احتمال ریزش بهمن را هم گزارش دهند، ولی واقعیت این است که برخی از کوهنوردان به آن توجه نمیکنند و تصور میکنند کوهستان و شرایط آبوهوایی آن را مثل کف دست میشناسند.
به گفته بختیاری، مثلث مرگ شامل سرما، رطوبت و باد است که در زمستان اتفاق میافتد. ممکن است شخص شرایط عالی و مناسبی داشته باشد، اما با لباس خیس در دمای زیر صفر انگشتان دست و پا را از دست بدهد. کسی که میخواهد کوهنوردی را شروع کند، زمستان نباید وارد این داستان شود، چون جانش را به خطر میاندازد. علاوه بر این، دما در کوهستان و شهر متفاوت است. در ارتفاع ۶ هزار متر به بالا اختلاف دمایی در عرض چند دقیقه رخ میدهد و در ۶ دقیقه ۳۰ درجه تغییر دما قابل لمس است. درحالیکه در شهر ممکن است چند ساعت طول بکشد. کسانی که جانشان را در کوهستان از دست میدهند، صبح با هوای آفتابی راهی میشوند، اما وقتی سینهکش کوه را بالا میروند، ابر سیاه را میبینند، ولی بازهم اعتنایی نمیکنند، درحالیکه ابر سیاه به بوران وحشتناک تبدیل میشود. بیشترین خطر قبل از مفقود شدن و گیر افتادن در بهمن، سکته قلبی است که بارها اتفاق افتاده است.
صعود تلخ زمستانی
فصل زمستان برای علاقهمندان به کوهنوردی فصل ماجراجویی است، اما برای داوطلبان امداد و نجات این فصل زیبا بیشتر یادآور سختی و تلاشی است که برای نجات دیگران تحمل میکنند. حمید مساعدیان، رئیس امداد و نجات فدراسیون کوهنوردی با اشاره به اینکه امسال برف سنگینی در کشور نداشتیم و خوشبختانه حادثه جدی نیز برای کوهنوردان رخ نداده است، به «ایران» میگوید: «حوادثی که برای کوهنوردان رخ میدهد، به دلایل مختلفی بستگی دارد. اول اینکه مسیرهای کوهنوردی در زمستان با تابستان متفاوت است. عدم شناخت این مسیرها باعث ایجاد خطرات بهمن و سرمازدگی میشود. دوم اینکه بعد از دو یا سه روز بارش برف در منطقه توصیه میشود به منطقه و ارتفاعات صعود نکنند تا برف نشست کند و خطر بهمن کمتر شود. اما برخی از کوهنوردان توجه نمیکنند و صعود زمستان برفی را بسیار لذتبخش میدانند و به اشتباه در روزهای پربارش اقدام به صعود میکنند.» رئیس امداد و نجات فدراسیون کوهنوردی میافزاید: «بهمن بهاره با بهمن زمستانه فرق میکند. در ارتفاعات اشترانکوه که منطقهای خشن و برفگیر است، بهمنهای متعددی باعث مرگ بسیاری از کوهنوردان شده است. سال ۹۶ در ریزش بهمن ۹ نفر کشته شدند و سه سال قبل از آن نیز ۶ نفر و سال گذشته نیز بهمن موجب مرگ ۵ نفر شد. یا حادثه بهمن دیزین که سال ۸۸ اتفاق افتاد و به علت بیدقتی کوهنوردان، بهمن جاده شمشک به دیزین موجب مرگ ۸ نفر از آنها شد. بیدقتی برخی از کوهنوردها و عدم اطلاع از آموزش بهمنشناسی موجب بروز این حوادث ناگوار میشود.»
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات