حسین شیخیان که هدایت شبکه رادیو و تلویزیونهای اینترنتی سحاب را بر عهده دارد در گفت و گویی با ایسنا درباره فعالیتهای شبکه سحاب و نقش رسانههای پلتفرمی در ایجاد تصویر درست از ایران در فضای بین الملل توضیحاتی ارائه کرد.
مدیر شبکه سحاب معاونت برون مرزی صداوسیما ابتدا در پاسخ به اینکه آیا در عصر پلتفرمها، رسانههای سنتی محکوم به زوال هستند یا امکان همزیستی وجود دارد؟ خاطرنشان کرد: رسانههای سنتی در حال از دست دادن جایگاه انحصاری خود هستند اما این به معنای مرگ آنها نیست. در واقع، ما شاهد یک تغییر بنیادین در مدل مصرف محتوا هستیم. دیگر بحث تلویزیون در مقابل اینترنت نیست، بلکه مسئله اصلی «مدیریت محتوا در اکوسیستم رسانهای» است. رسانههایی که صرفاً به فرستندههای رادیویی و تلویزیونی متکی بمانند، به تدریج به حاشیه رانده خواهند شد.
او ادامه داد: اما اگر این رسانهها بتوانند در پلتفرمهای آنلاین نیز حضور مؤثر داشته باشند، همچنان میتوانند نقشآفرین باشند. برای مثال، بیبیسی و الجزیره بهطور همزمان در تلویزیون، وبسایت، شبکههای اجتماعی و پادکست فعالیت میکنند. کلید موفقیت، ایجاد یک استراتژی محتوایی چندلایه و متناسب با رفتار مخاطب است.
رسانههای سنتی در حال از دست دادن جایگاه انحصاری خود هستند اما این به معنای مرگ آنها نیست. در واقع، ما شاهد یک تغییر بنیادین در مدل مصرف محتوا هستیموی در واکنش به این دیدگاه که بسیاری از کشورها از رسانههای دیجیتال برای قدرت نرم استفاده میکنند، در پاسخ به این پرسش ایران چگونه میتواند در این رقابت مؤثر باشد؟ عنوان کرد: قدرت نرم در دنیای رسانههای دیجیتال، بیش از آنکه بر تبلیغات رسمی متکی باشد، بر روایتسازی و بازآفرینی هویت ملی استوار است. رسانههایی مانند نتفلیکس، HBO و دیزنی نقش مهمی در تغییر ذهنیت مردم نسبت به تاریخ، فرهنگ و حتی سیاست ایفا میکنند. در ایران نیز رسانهها نباید صرفاً به بازتاب اخبار روزمره بسنده کنند، بلکه باید هویتسازی رسانهای را در اولویت قرار دهند. به عنوان مثال روایت ایران از نوآوریهای علمی و فناوری میتواند تصویری مدرن و پویا از کشور ارائه دهد. بازتعریف سینمای ایران در عرصه بینالمللی میتواند تأثیرگذاری فرهنگی ایران را افزایش دهد.
او در تکمیل همین بحث اظهار کرد: پرداختن به مسائل منطقهای و بینالمللی از منظر ایرانی، بدون شعارزدگی و با استناد به واقعیتهای تاریخی، میتواند اعتبار رسانههای ایرانی را تقویت کند. در نهایت، رقابت رسانهای در عرصه دیجیتال دیگر صرفاً درباره «دولتها» نیست، بلکه برندهای رسانهای خصوصی و مستقل نیز میتوانند نقش مهمی در شکلدهی به قدرت نرم ایفا کنند. ایران نیازمند ایجاد و حمایت از چنین برندهایی است.
شیخیان سپس درباره اینکه چرا پلتفرمهای ایرانی نتوانستهاند به جایگاهی مشابه با نمونههای بینالمللی دست یابند؟ اینگونه گفت: یکی از مشکلات اصلی پلتفرمهای ایرانی، مدلهای اقتصادی و تجربه کاربری نامناسب است. موفقیت یک پلتفرم دیجیتال وابسته به عوامل مختلفی است که عبارتند از: ۱-فناوری پیشرفته و مقیاسپذیری: اگر پلتفرمهای داخلی نتوانند تجربهای مشابه با نمونههای بینالمللی ارائه دهند، کاربران بهراحتی جذب رقبای خارجی میشوند. ۲ـاعتمادسازی: برخی کاربران داخلی احساس میکنند که دادههای آنها در پلتفرمهای بومی امنیت ندارد. بدون شفافسازی و ارائه تضمینهای عملی، امکان جذب کاربران دشوار خواهد بود. ۳-بازار رقابتی و مدل درآمدی جذاب: بسیاری از پلتفرمهای ایرانی بهدلیل وابستگی به حمایتهای دولتی، نتوانستهاند مدلهای تجاری پایداری ایجاد کنند. تا زمانی که این چالشها حل نشوند، پلتفرمهای ایرانی نمیتوانند جایگزینی جدی برای پلتفرمهای جهانی باشند. راهحل آن، سرمایهگذاری در تجربه کاربری، شفافیت دادهها، و ایجاد مدلهای درآمدی پویا و رقابتی است.
رقابت رسانهای در عرصه دیجیتال دیگر صرفاً درباره «دولتها» نیست، بلکه برندهای رسانهای خصوصی و مستقل نیز میتوانند نقش مهمی در شکلدهی به قدرت نرم ایفا کنند. ایران نیازمند ایجاد و حمایت از چنین برندهایی استوی در پاسخ به اینکه آیا ورود ایران به حوزه تولید محتوا در سطح بینالمللی میتواند موفق باشد؟ اظهار کرد: ایران ظرفیتهای بالایی برای تولید محتوا دارد اما مشکل اصلی آن نداشتن استراتژی رسانهای واحد و منسجم است. بسیاری از رسانههای جهانی مانند نتفلیکس و اسپاتیفای، مدلهای تجاری خود را بر اساس «تحلیل رفتار مخاطب» توسعه دادهاند. اگر ایران بخواهد در این رقابت جهانی جایگاهی بهدست آورد، باید توسعه دادهمحور رسانهای را جدی بگیرد و بر اساس تحلیل دقیق نیازهای مخاطبان، محتوا تولید کند و نظریه «پلتفرم بهعنوان رسانه» را بپذیرد و بهجای نگاه سنتی به رسانه، بستری برای تولید و انتشار محتوای کاربرمحور فراهم کند.
شیخیان اضافه کرد: همچنین از نخبگان رسانهای و فرهنگی ایرانی در سراسر جهان استفاده کند تا بتواند محتوایی جذاب و تأثیرگذار برای مخاطبان بینالمللی تولید کند. در حال حاضر، برخی از مستندسازان، فیلمسازان و نویسندگان ایرانی موفق شدهاند توجه مخاطبان بینالمللی را جلب کنند. این مسیر باید با حمایت راهبردی و استفاده از فناوریهای نوین رسانهای تقویت شود.
![رسانههای ایران چگونه میتوانند در فضای بینالملل قدرتمند حاضر شوند؟](https://cdn.isna.ir/d/2025/02/08/3/63348880.jpg?ts=1738964659597)
او در ادامه همین بحث درباره اینکه به نظر شما چطور میتوان پلتفرمهای جهانی را به ابزار تأثیرگذاری رسانهای ایران تبدیل کرد؟ توضیح داد: در شرایطی که پلتفرمهای جهانی تحت تأثیر سیاستهای غربی قرار دارند، ایران نمیتواند صرفاً منتظر تغییر سیاستهای آنها بماند. به جای این رویکرد منفعلانه، سه مسیر موازی باید دنبال شود: اول آنکه حضور قدرتمند در پلتفرمهای موجود باید جدی گرفته شود. ایران باید فعالترین و حرفهایترین تیمهای رسانهای را برای کار با الگوریتمهای یوتیوب، اینستاگرام، توییتر و تیکتاک تشکیل دهد.
مدیر شبکه سحاب معاونت برون مرزی صداوسیما تاکید کرد: رقابت رسانهای در این پلتفرمها به کیفیت و استراتژی بستگی دارد. دوم آنکه توسعه ابزارهای کمکی را در دستور کار قرار دهیم. ایران باید فناوریهای مکملی نظیر ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید خودکار محتوا، مترجمهای آنلاین، ویدئوکستهای هوشمند و تبلیغات هدفمند را توسعه دهد. همچنین تقویت شبکههای جایگزین و همکاریهای رسانهای مستقل و همکاری با رسانههای همسو میتواند به افزایش دامنه نفوذ رسانهای ایران کمک کند.
شیخیان در پاسخ به اینکه شبکه سحاب چه جایگاهی در چشمانداز رسانهای آینده ایران دارد و چگونه میتواند به یک بازیگر تأثیرگذار در فضای دیجیتال جهانی تبدیل شود؟ خاطرنشان کرد: شبکه سحاب نهتنها یک رسانه، بلکه یک پروژه راهبردی برای آینده رسانههای دیجیتال ایران است. این شبکه با تمرکز بر روایت ایران در ۲۷ زبان زنده دنیا و بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین رسانهای، در صورت توجه و سرمایه گذاری روی این عرصه میتواند جایگاه ایران را در نبرد روایتها تقویت کند.
وی ادامه داد: چشمانداز سحاب، حرکت در دو محور اساسی است: راه اندازی تلویزیون های اینترنتی متکی بر پلتفرم بهگونهای که محتوا به شکل یکپارچه در آن در دسترس مخاطبان باشد. دوم افزایش تأثیرگذاری در افکار عمومی جهانی با تکیه بر تولید محتوای جذاب و چندرسانهای که بتواند جایگاه ایران را در ذهن مخاطبان جهانی بازتعریف کند. به نظر بنده در آینده، اگر سحاب بتواند اکوسیستم رسانهای خود را گسترش دهد و تعامل مؤثری با رسانههای بینالمللی برقرار کند، این شبکه میتواند به یک بازیگر کلیدی در جنگ روایتهای جهانی تبدیل شود.
حضور قدرتمند در پلتفرمهای موجود باید جدی گرفته شود. ایران باید فعالترین و حرفهایترین تیمهای رسانهای را برای کار با الگوریتمهای یوتیوب، اینستاگرام، توییتر و تیکتاک تشکیل دهداو در توضیح اینکه آینده رسانههای ایرانی در فضای دیجیتال چگونه خواهد بود؟ اینگونه عنوان کرد: آینده رسانههای ایرانی به میزان توانایی در ایجاد «شبکههای روایی» بستگی دارد. برای موفقیت در این مسیر، چند نکته کلیدی باید مورد توجه قرار گیرد باید از نگاه بومی به رسانههای دیجیتال فراتر برویم. رقابت رسانهای امروز، یک بازی جهانی است و نباید صرفاً به بازار داخلی توجه داشت. مدلهای اقتصادی رسانهای را باید متحول کنیم. بدون یک مدل اقتصادی پایدار، رسانهها نمیتوانند در رقابت باقی بمانند. همچنین به دانش و مهارتهای جدید رسانهای مجهز شویم. واقعیت آن است که استفاده از ابزارهای جدید، مثل واقعیت افزوده و محتوای تعاملی، میتواند رسانههای ایرانی را به سطح جهانی ارتقاء دهد. و مهم تر از همه ساختارهای سازمانی را بازتعریف کنیم. باور کنیم که رسانههای موفق جهانی، ساختارهای چابک و غیرمتمرکز دارند. رسانههای ایرانی نیز باید از بوروکراسی سنتی فاصله بگیرند.
شیخیان در پایان اظهار کرد: در آخر باید تاکید کنم که آینده رسانهای ایران وابسته به درک دقیق از قواعد بازی دیجیتال است. اگر رسانههای ایرانی بتوانند روایتهای جذاب، مبتنی بر تحلیل داده و با کیفیت بالا تولید کنند، بدون شک میتوانند به رقبای قدرتمندی در فضای بینالمللی تبدیل شوند.
انتهای پیام
نظرات