به گزارش ایسنا، مراسم پایانی هفدهمین دوره جایزه جلال آل احمد با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چهارشنبه، سوم بهمنماه در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.
محسن جوادی، سرپرست معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با خوشآمدگویی به حاضران و تقدیر از دستاندرکاران گفت: ادبیات خود فرهنگ و فرهیختگی است و بستر و خاستگاه دخیلی از مسائل چون، اخلاق، خردمندی، نوع دوستی است، بنابراین پرداختن به ادبیات در صورتها و اشکال مختلف آفرینش ادبی ضامن حفظ ارزشهای انسانی و ایرانی است. ارزشهای انسانی و ایرانی در دل ادبیات رشد کرده و رمز ماندگاری فرهنگ ایرانی و حفظ هویت ماست. از همه کسانی که این هویت را حفظ میکنند، تقدیر میکنیم و گرامی میداریم که در این مسیر فعالیت میکنند.
جوادی افزود: هفدهمین دوره از جایزه جلال، فرصتی برای تقدیر و قدرشناسی از کسانی است که آفرینش ادبی دارند و باید قدردان این عزیزان باشیم.
غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان داستان و کتابخانه ملی نیز در سخنانی گفت: کتابخانههای ملی در دنیا وظیفه حفظ میراث مکتوب کشور را بر عهده دارند. کتابخانه ملی ما با سابقه بیش از ۱۰۰ سال، این وظیفه را برعهده دارد. کتابخانههای ملی و عمومی طبیعتاً بخش مهمی از آثار را در خود دارند که بخش عمده آن، آثار ادبی است، بهخصوص در کتابخانههای عمومی. بیشترین مراجعه در کتابخانه ملی و عمومی نیز به این آثار است، در واقع پرطرفدارترین آثار، کتابهای ادبی به ویژه داستان و رمان هستند.
او افزود: فناوریهای جدید، به ویژه فضای مجازی هرچند تأثراتی داشته و ممکن است عدهای بگویند، کتاب به کنار رفته است و مطالعه به سمت مطالب کوتاه رفته است اما باید بگویند کمترین تأثیر را در حوزه ادبیات داستانی شاهد هستم و هنوز پرفروشترین و پرتیراژترین آثار ادبی، در این بخش است.
امیرخانی گفت: ممکن است فلسفه توجه به ادبیات قابل درک و توجیه باشد که چرا با وجود امکانهای جدید، کتاب در حوزه ادبیات و به ویژه داستان و رمان همچنان جایگاه خود را دارد. چندی پیش متنی را از نویسنده ایرلندی میخواندم که تعریف خوبی از ادبیات داشت. این نویسنده میگوید «ادبیات بیان ساده واقعیت نیست، بلکه چیزی به واقعیت میافزاید و به ما ارائه میدهد.» با این دید، میتوان گوشهای از اهمیت ادبیات را دریافت کرد.
او سپس خاطرهای از عبدالله انوار که از دوستان صمیمی جلال آل احمد بود، تعریف کرد.
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز درباره ادبیات ملی و نسبت آن با جایزه جلا آل احمد سخن گفت. او با بیان اینکه جایزه جلال در هفده دوره برگزاری خود با فراز و فرودهایی همراه بوده است، گفت: گفت: اکنون در نقطهای هستیم که میتوانیم دیدی نسبت به گذشته جایزه داشته باشیم و همچنین تصویر تازهای نسبت به آینده جایزه داشته باشیم.
او افزود: روزگاری که این جایزه در شورای فرهنگی تصویب شد، در آییننامه جایزه آمد به منظور ارتقاء زبان فارسی، ادبیات ملی و ادبیات دینی، این جایزه تصویب میشود. در حقیقت سه چشماندازی جایزه، زبان فارسی، ادبیات ایرانی و ادبیات دینی است.
صالحی در ادامه درباره ادبیات ملی و اینکه چگونه جایزه جلال در خدمت ادبیات قرار میگیرد، اظهار کرد: طبیعی است، وقتی از ادبیات ملی سخن میگوییم، منظور انقطاع از ادبیات جهانی نیست، تضاد و تقابل با ادبیات جهانی نیست، همچنین منظور ادبیات نژادپرستانه نیست. ادبیات ملی مؤلفههایی دارد و با اوصافی شناخته میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ادبیات ملی، ادبیاتی است که در خدمت انسجام ملی، همبستگی ملی و همگرایی باید قرار بگیرد.
او ادامه داد: ویژگی دوم ادبیات ملی این است که به هویت ملی کمک کند و مانع از هضم یک ملت در جهان مدرن شود و بتواند در عین مبادله امتیازها، هویت ملی را حفظ و صیانت کند.
صالحی افزود: ویژگی سوم این است که ادبیات ملی رنگ، بو و طعم تاریخ و جغرافیای ملت را دارد، حس بومگرایی در ادبیات وجود دارد. ادبیات ملی ایران از چندهزار سال تاریخ و هزاران سال سابقه سرزمینی جغرافیایی ایران ارتزاق میکند و از آن مایه میگیرد و از آن فاصله نمیگیرد، گرتهبرداری نمیکند، میآموزد اما مقلد نمیشود.
او اضافه کرد: ویژگی چهارم ادبیات ملی این است که ادبیات ملی ادبی است که خرده فرهنگهای داخل ملت را در درون خودش قرار میدهد، خردهفرهنگها را بخشی از بافت ملی میداند و ملت را در مقابل فرهنگهای درون خودش قرار میدهد. ادبیات ملی ایرانی، ادبیاتی است که فرهنگهای اقوام و خرده فرهنگهای مذاهب، ادیان را به عنوان اجزای ملی خودش تلقی کند و با آن همراهی و همسازی میکند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: به نظر میآید جایزه جلال با توجه به این گونه مؤلفهها و مؤلفههای ادبیات ملی تأسیس شده است. جایزه جلال برای ارتقاء ادبیات ملی است.
او سپس بیان کرد: جلال آل احمد نویسنده ملی بود و میتوان با آرا او موافق بود یا منتقد پارهای از رفتار و گفتار او بود، میتوان او را پسندید یا نپسندید اما تردیدی نیست که جلال یک ادیب ملی معاصر بود، با همین مؤلفههایی که گفته شد. جلال زمانی که دید حزب توده با ملت فاصله پیدا کرده است و شاهد تظاهرات تودهایها در حمایت از شوروی در ماجرای نفت شمال بود، راه خود را از آنها جدا کرد؛ زیرا نمیتوانست با فضای ناهمگرایی ملی همخوان و همراه باشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه ویژگی ادبیات ملی و تعلق به هویت ملی در همه نگاشتههای جلال اعم از داستان و سندنگاری دیده میشود، گفت: اگر به روزنوشتهای جلال که به صورت کتاب چاپ نشده است اما در قالب یادداشتهای روزانه در روزنامه اطلاعات منتشر شده، توجه کنید میبینید چگونه به خردفرهنگها توجه داشته است. برای نوشتن از زبان تاتی، سفر میکند و به این خانه و آن خانه رفته و ۱۵۰۰ واژه تاتی را یادداشت میکند. اینها ثروت ایران است. ثروت ایران فقط نفت باقی مانده از فسیلهای تاریخی نیست، بلکه آداب و رسومی است که در اقوام، زبان وجود دارد. جلال به این موضوع توجه دارد که ارزشمندتر از نفت، تاریخی است که توسط انسانها ساخته شده است. ساخت و ساز انسانها ارزشمندتر از ساخت و ساز طبیعت است.
او خاطرنشان کرد: ادبیات ملی که جایزه جلال با این مؤلفهها و متغیرها تعریف میشود، اهمیت بسیاری دارد و توجه به آن مهم است. ادبیات است که ایران را نگه داشته است ادبیات میتواند حافظ این میراث و سنت تاریخی ایران باشد بنابراین اگر با این منظر به جایزه جلال نگاه کنیم باید ببینیم این جایزه در این شرایط و آسیب بسیاری که در منطقه و جهان وجود دارد، چطور میتواند به کمک ایران بیاید. ادبیات ایرانی افتخار گرانبهای انسانیت را در دورن خود داشته است و جهان به آن مدیون است. امیدواریم جایزه جلال را به بیشتر ایران متصل کرد؛ ایرانی که سرافراز بوده است و انشالله خواهد بود.
در ادامه این مراسم، محسن جوادی ـ سرپرست معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ، مسعود کوثری ـ دبیر علمی جشنواره ـ، ابراهیم حیدری ـ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران ـ و علی صلحجو ـ ویراستار ـ جایزه بخش جنبی ویراستاری را به «زهرا خیریه» ویراستار کتاب «کیمیای کرامت» نوشتۀ «محمد رودگر» اهدا شد.
در ادامه، مراسم تجلیل از «گلعلی بابایی» برای یک عمر مستندنگاری در حوزه دفاع مقدس و تاریخ انقلاب با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محسن جوادی، سرپرست معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
با حضو سیدعباس صالحی، مسعود کوثری، محسن جوادی، غلامرضا امیرخانی، ابراهیم حیدری و آزاده نظربلند، محسن کاظمی، برگزیدگان بخش مستندنگاری و نقد ادبی به این ترتیب معرفی شدند:
شایسته تقدیر بخش مستندنگاری
«خاک کارخانه؛ پارچههای ناتمام چیتسازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» اثر شیوا خادمی، نشر اطراف
شایسته تقدیر بخش نقد ادبی
«دیرش روایی» اثر بهمن نامور مطلق
بر این اساس، ۱۵۰ میلیون تومان به شیوا خادمی و بهمن نامور مطلق اهدا شد.
در ادامه، برگزیدگان بخش داستان بلند و رمان و داستان کوتاه با حضور سیدعباس صالحی، محسن جودی، حیدری، کوثری قاسمعلی فراست، ابراهیم حسنبیگی، نیکنام حسینیپور و غلامرضا امیرخانی تقدیر شدند.
در بخش داستان کوتاه «آن پریزاد سبز پوش» اثر صمد طاهری به عنوان برگزیده و «پرنده باز تهران» اثر ندا رسولی به عنوان شایسته تقدیر معرفی شدند.
در بخش داستان بلند و رمان نیز کتابهای «دختران قبیله جنگ» اثر جواد افهمی و «دم اسبی» نوشته رامبد خانلری به عنوان شایسته تقدیر اعلام شدند.
«سنگ اقبال» اثر مجید قیصری به عنوان برگزیده بخش داستان بلند و رمان جایزه جلال معرفی شد.
صمد طاهری و مجید قیصری جایزه ۵۰۰ میلیون تومانی جلال آل احمد را به خانه بردند.
در این مراسم، مسعود کوثری، دبیر علمی جایزه ادبی جلال آل احمد نیز بیانیه شورای علمی و داوری جایزه را خواند، که در بخشهایی از این بیانیه درباره وضعیت داستان کوتاه آمده است: «گرچه معدود مجموعههای داستان کوتاه با نگاهی ژرف به مصائب انسان امروز پرداختهاند، اغلب این آثار عاری از پشتوانهای فلسفی هستند و بیشتر گرفتار نوعی روانشناسی عامه شدهاند. خوشبختانه خلاف گذشته از شکلگرایی تقلیدی و تجربهگرایی افراطی و گرایش یکجانبه بر ایسمها، در این داستانها چندان خبری نیست.
توجه به نثر و درستنویسی در چند مجموعه داستان دیده میشود ولی همچنان بیدقتی در بیشتر آثار داستان کوتاه به چشم میآید. هرچند در برخی از آثار، توجه به تکنیکهای داستاننویسی و استفاده از آنها آشکار است اما بسیار از آثار از نپرداختن جدی به زمینههای تحول شخصیت، وحدت عناصر و تمرکز روی اجزاء داستان و تنیدن درونمایه در تار و پود داستان آسیب دیدهاند.
هنوز هم چون گذشته، نوعی فضاسازی رمانتیک در آثار دیده میشود. این امر اگرچه فاقد اشکال است با این حال همواره خطر در غلتیدن به دامن عوامزدگی و احساساتگرایی وجود دارد.
در مجموع، مجموعههای داستان کوتاه تا حدی نسبت به سالهای گذشته روندی روبه رشد داشتهاند و نویدبخش آیندهای بهتر هستند.»
در این بیانیه درباره داستان بلند و رمان نیز آمده است: «در میان آثار منتشر شده توجه به ژانرهای ادبی شناخته شده، اندک است. با اینکه استفاده از اشکال تازه در روایتی مانند داستانهای تعاملی رو به افزایش است. امید میرود شاهد خلق داستانهایی با اشکال جدید روایت باشیم.
آثار داستانی دلسوزانه و مشفقانه و بدون سوگیری سیاسی با مضامینی خواندنی معضلات و مشکلات فرهنگی مانند مهاجرت، تحریف باورها، مناسکسازی، انحراف و ترویج خرافات را هشدار میدهند، میتوانند به رشد و ارتقای اجتماعی و فرهنگی کشور یاری رسانند.»
هیأت داوران در بیانیه خود درباره مستندنگاری نیز نوشته است: «رشد مستدنگاری نه تنها برای ثبت و ضبط خاطره جمعی و مستندسازی رخدادهایی که بهسرعت دستخوش نسیان جمعی میشود، ضروری است، بلکه میتواند این گونه را به یک قالب ادبی خواندنی تبدیل کند، با این همه نکاتی در این بخش قابل توجه است.
ضعف قلم ادبی در بخش مهمی از آثار مستندنگاری چشمگیر است. اکثر این آثار متکی بر خاطرات دگرنوشت بوده و از تجربه دست اول نویسنده یا روایتگر از موضوع خالی هستند، امری که به نوبه خود از قدرت تاثیرگذاری مستند میکاهد. اغلب نویسندگان آثار مستند به سبکهای استاندارد ارجاعنویسی بیتوجه بوده و از روشهای شخصی ارجاعنویسی پیروی کردهاند.
سبک نگارش بیشتر آثار مستند توصیفی و خصلت انتقادی آنها اندک است. حال آنکه یکی از مهمترین ویژگیها آثار جلال خود انتقادی و دیگر انتقادی است.
افزایش خلاقیت و جذابیت متن و تبدیل آن به یک متن خواندنی که بتواند خواننده را با خود به جهان مستند بازسازی شده ببرد. بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.
عناصری (نظیر اسناد، عکسها و نقشهها) که در متن مستند شده و به آنها اشاره رفته است، در بسیاری از موارد فاقد مشخصههای مستند کافی در خصوص مکان و زمان و دیگر نشانهها هستند.»
هیأت داوران در بیانیه خود درباره نقد ادبی هم نوشته است: «بهرغم افزایش کمی آثار در بخش نقد ادبی نسبت به دوره گذشته کیفیت آثار نقد ادبی همچنان نیازمند ارتقای بیشتر است.
آثار نقد ادبی همچنان میان نقد ادبی نظریهایی، مرور کتاب و پژوهشهای ادبی سرگردان هستند و در دستهبندی مشخصی قرار نمیگیرند. تلاش برای بومیسازی جریان نقد و نظریه ادبی در برخی آثار شایان تقدیر است. با این همه بر این جنبه باید بیشتر تاکید ورزید و راه را برای تعامل نقد و نظریه بومی با نقد و نظریههای جهانی هموار کرد.»
در پایان بیانیه دو پیشنهاد برای جایزه توسط شورای سیاستگذاری و داوران ارائه شده است: «با توجه به گستردگی در بخش نقد ادبی و مستندنگاری لزوم بازنگری و یا تصریح در تعاریف همچنان به چشم میخورد. بخش مستندنگاری چند گونه مختلف (نظیر زندگینامهنویسی، تاریخ شفاهی، سفرنامهنویسی، خاطرهنگاشت و مستندات ادبیات پایداری) را در بر میگیرد که گهگاه اختلاف فاحشی با یکدیگر دارند که خود امر قضاوت را دشوار میسازد.
در بخش نقد ادبی نیز چند گونه متفاوت (نظریههای نقد ادبی، نظریههای ادبی، نقد ادبی با رویکردهای جامعهشناختی، روانشناختی و پژوهش ادبی) به چشم میخورد که همسنگ نیستند و کار داوری با دشواریهایی روبهرو میشود. از این رو، تصریح و تعریف بهتر این دو بخش در آئین نامه جایزه نه تنها کار داوری را تسهیل میکند بلکه مانع تضییع حق نویسندگان گرانقدر خواهد شد.
پیشنهاد دوم، جایره انتخاب مردمی جلال به منظور توجه به دیدگاهها و نیازهای مخاطبان میتوان یک بخش جدید به جایزه افزود. در سال نخست میتوان سازوکارهایی برای این بخش بهصورت جایزه جنتی تهمید کرد و در صورت قرین توفیق بودن و موافقت مسئولان امر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گامهای بعدی برای تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی را برداشت.»
انتهای پیام
نظرات