• دوشنبه / ۱ بهمن ۱۴۰۳ / ۱۹:۵۶
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 1403110100778
  • خبرنگار : 71219

تحلیل معاون نظارت و ارزشیابی سینما از فیلم‌های روز ایران

تحلیل معاون نظارت و ارزشیابی سینما از فیلم‌های روز ایران

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با بیان اینکه بیشتر فیلمنامه‌ها در دو گونه سینمای کمدی و اجتماعی می‌گنجد، گفت: سینمای کمدی درحال حاضر به سمت دوری از زندگی واقعی پیش می‌رود و سینمای اجتماعی به سمت واقعیت عریان جامعه، که در هر حالت تهی شدن از هنر بیشتر دیده می‌شود.

به گزارش ایسنا، در ادامه همایش یک روزه «سینمای ایران؛ نگاهی به آینده» در موزه سینما که از صبح دوشنبه، اول بهمن آغاز شد، پنلی با حضور مرضیه برومند، محمد بهشتی، روح‌الله حسینی و هادی خانیکی برگزار شد که محوریت آن درباره حکمرانی در سینما بود.

در این نشست تخصصی مرضیه برومند در ابتدا به نقش سینماگران در شکل گیری بحران امروز سینمای ایران اشاره کرد و گفت: من با وجود اینکه می‌دانم سهم بیشتر این بحران متعلق  به حکمران ها است ولی سینماگران را هم بی‌تقصیر نمی‌دانم و به نقش افراد بسیار معتقد هستم. شخصا قائل هستم که هر کسی باید به ارزش‌ها و بایدها و نبایدها پایبند باشد و این را به مساله سینما تعمیم می‌دهم. صاحبان اندیشه و پدیدآورنده مورد بحث من هستند نه سینماگران بدنه که آیا حاضر به دادن هزینه یا به دنبال بیرون کشیدن گلیم خود از آب هستند. دوره کوتاهی در سینما بودم و همیشه برایم سوال بود که چطور کارفرما و کارگر منافع خود را زیر یک سقف پیش می‌برند. 

وی ادامه داد: نکته مهم این است که آیا عدالت را درون خود و با همکاران خود رعایت می‌کنیم؟ بخش اعظم ماجرای این بحران برای این است که ژانرها و گونه‌های مختلف سینما را از دست دادیم. متاسفانه برداشت کلی من این است که دیگر تهیه‌کنندگان حاضر به ریسک نیستند و کسانی که فیلمساز اجتماعی بودند از حضور یک تهیه‌کننده که ریسک را بپذیرد محروم هستند. 

برومند افزود: فیلم «علت مرگ نامعلوم» بعد از چهار سال اکران شده، معتقدم این سینمادار است که اصلا چنین فیلم‌های اجتماعی را نابود می‌کند. حمایت که نباید فقط از سمت دولت باشد. آیا ما آماری داریم که چند فیلمنامه آماده ساخت داریم که فیلم‌های متفاوت و مشکل‌داری بودند که بتوانیم آن‌ها را حل کنیم؟ تهیه‌کننده هم که از سرمایه استفاده نمی‌کند و به دنبال سرمایه‌گذار است و آن‌ها هم فقط دنبال معدود سلبریتی‌ها هستند. شرایط به جایی رسیده که برای هر پروژه‌ای‌ سرمایه‌گذار می‌گوید سلبریتی بیاور. مگر چند سلبریتی داریم؟ ما کلی بازیگر دیگر داریم که کار نمی‌کنند.‌

وی ادامه داد: واقعا خجالت می‌کشم بازیگر محبوبی را که فیلم‌های درخشان داشته در نقش‌هایی ببینم که اصلا قابل تصور نیست. این سینمای کمدی نیست، سینمای سرگرم‌کننده است. حلقه مفقوده‌ای است که بازار می‌خواهد سینما و فیلم‌ها زودبازده باشند.

وی همچنین درباره انتظاراتی که از حاکمیت وجود دارد، گفت: آیا ما سینماگران حاضر شده‌ایم هزینه بدهیم و پای اعتقاد و باورهای خودمان بایستیم؟

در ادامه سید محمد بهشتی سخنانی را در ارتباط با نسبت سینما و حکمرانی مطرح کرد که مثل همیشه با ادبیاتی متفاوت و پر از استعاره و حکایت بحث خود را به نتیجه‌گیری رساند.

او ابتدا با اشاره به اینکه در متون گذشته آمده که آبادانی محصول عدل و امارت است، عدل را بودن هر چیز در جای خود و امارت را نیز ساختن معنا کرد.‌

وی سپس ادامه داد: زمانی سینما آباد می‌شود که عدل و امارت باشد. وقتی عدل نباشد همه چیز در ظلمت است و امارت کردن زمانی اتفاق می‌افتد که در روشنایی باشد.

بهشتی برای ادامه بحث خود به دو شخصیت اسطوره‌ای به نام‌های «هوشنگ» و «وِی‌گَرد» اشاره کرد و با بیان اینکه گفته می‌شود این دو همزاد هستند، اظهار کرد: هوشنگ برای برقراری عدل است و وی‌گرد برای امارت و ساختن. اگر این هوشنگ و وی‌گرد در تعادل نباشند حال سینما خراب خواهد بود.

او افزود: اگر الان سینما را در این ترازو بگذاریم باید گفت که سینما وی‌گرد ندارد و دچار هوشنگ شده است. مثلاً می‌گویند: همه سینما چند؟ ( فیلم را) فقط خودمان می‌سازیم. بعد خودمان هم می‌بینیم. برایشان مهم نیست که سینما بیننده داشته باشد یا نه. رفتار هوشنگی این است که می‌خواهیم خودکفایی کنیم ولی کشور به فرونشست می‌رسد.

این مدیر فرهنگی گفت: تا سال ۱۳۷۰ یک پیشخوان فرهنگی داشتیم و حاکمیت تصمیم میگرفت که چه چیزی نمایش دهد. یک بار مثل کشورهای سوسیالیستی همه چیز عیان بود و بی پرده، یک بار هم مثل کشورهای سرمایه‌داری در پرده و پوشش ولی از سال ۱۳۷۰ به دلیل تحولات در تکنولوژی این پیشخوان تغییر کرد و دیگر مدیریت پیشخوان فرهنگی در دوران قرنطینه وجود ندارد. مثل سینمای آمریکا که در آن هیچ نظارتی وجود ندارد و به جایش نقش و الگوی وی‌گردی بیشتر می‌شود.

وی با بیان اینکه «یک روز سینمای ما قله‌های رفیعی را فتح کرده بود ولی امروز آن اتفاق‌ها به خاطره تبدیل شده‌اند» گفت: ما در سال ۶۲ که کار را شروع کردیم چنین سرمایه‌ای نداشتیم ولی الان شرایط تغییر کرده، پس شدنی است که دوباره سینمای درخشان و جهان‌گیری داشته باشیم. این سینما زیر بمباران هم حرکت می‌کرد و الان هم می‌تواند به این شرط که ما با رفتار وی‌گردی بیشتر فعالیت کنیم.‌ رفتار وی‌گردی مثل باغبان است و رفتار هوشنگی مثل نجار. فراموش نکنیم که فیلم را فیلمساز می‌سازد. ما باید شرایطی فراهم کنیم که او فیلم خود را بسازد. خطوط قرمز هم مشخص است. نقش وی‌گرد در نقش باغبان و حامی باید فعال شود و به هیچ وجه فاعل نباشد.‌

در بخشی‌ دیگر از این پنل روح الله حسینی (معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی) سخنانی را بیان کرد با این مقدمه که با توجه به مسئولیتش حرفهایی که مطرح می‌کند سوءتفاهم ایجاد نکند.

او با اشاره به صحبت‌های بهشتی افزود: می‌دانم شرایطی هست که نمی‌شود با رویکرد هوشنگی سینما را پیش برد بخصوص آنکه سینما در سپهر فرهنگی ما قرار دارد.

 حسینی در ادامه گفت: در این دو ماهی که به سازمان آمدم متوجه سیطره دو گونه کمدی و اجتماعی بر سپهر سینمای ایران شده‌ام، یعنی ما با حجمی از فیلمنامه روبرو هستیم که به یکی از این دو گونه ربط دارد و تقریبا تمام سینمای ایران در یکی از این دو خلاصه می‌شود. من شخصا با سینمای کمدی مشکلی ندارم و آن را از ستون‌های نقد اجتماعی می.شناسم ولی سینمایی که ما الان از کمدی می‌شناسیم شک دارم که با آنچه ما در ادبیات و سینما می‌شناسیم نسبتی داشته باشد. فکر میکنم سینمای کمدی ما در حال حاضر فرمولی که انتخاب کرده دور شدن از فضای واقعی و واقعیت روز مره است و این می‌تواند بستر اقتصادی و سیاسی و اجتماعی داشته باشد. از سوی دیگر به نظر می‌رسد که سینمای اجتماعی حرکت برعکسی را طی می‌کند و به واقعیت خام و عریان جامعه خیلی نزدیک می‌شود.درواقع سینمای ایران با حرکتی تندتر به سمت عریانیِ زندگی پیش می‌رود و گویی از هنر تهی می‌شود. این تهی شدن از هنر تهی شدن از شاعرانگی، استعاره و روح زندگی ایرانی است.

او گفت: پیشنهاد می‌دهم که سینمای ایران خط تولید را جدی‌تر، بزرگ‌تر و جاندارتر پی بگیرد.

هادی خانیکی آخرین سخنران این پنل بود که بیان کرد: رسانه سینما مهم است بخاطر برقراری ارتباط چند حسی، داشتن روایت، ویژگی‌ دیداری و شنیداری و تاثیر بر مخاطب، داشتن تاثیر فرهنگی و...

او اضافه کرد: در قلمرو عمومی جامعه ایران از سال ۱۴۰۰ به بعد مساله دسترسی آسان بسیار مهم است و با ورود نمایش خانگی و VOD دسترسی، آسان‌تر هم شده است و اَشکال محلی پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه با تنوع جامعه روبرو شده‌ایم و این محتوای متنوع و فراگیر رسانه سینما با نیاز امروز جامعه سازگار و پاسخگو خواهد بود. مسئله دیگر آگاهی است و جامعه شبکه‌ای و پلتفرمی نشان می‌دهد که در آن آگاهی و آموزش به سبک قدیم نیست. چهارم مساله قدرت ترویج هنر و خلاقیت است و جامعه امروز ما بیشترین گرایش به انتخاب سبک زندگی و هنر دارد. پنجم نیز فضای اجتماعی و تعاملی‌ست و جامعه ما به رغم تمام محدودیت‌ها به سمت گفت‌وگو و تبادل نظر رفته است. از نظر حکمرانی باید نگاه کرد که نظام سیاستگذار و مجری با چه مسائلی روبروست.

این استاد دانشگاه گفت: اولین مساله تبلیغ ارزش‌هاست؛ چیزی که هر قدرت سیاسی به دنبال آن است. دومین مسئله مطالبه ارزش‌ها و هنجارهای موردقبول خود است. سوم مسئله بالا بردن آگاهی نظام حاکمیتی است. مورد بعد مسائل اجتماعی و چالش‌های موجود در آن مانند فردگرایی است. پنجمین حساسیت روی تنوع فرهنگی است که تهدیدی برای یکپارچگی تلقی می‌شود. نکته بعد مسئله توجه به نظارت‌گری و تنظیم مقررات است. حتی دغدغه‌های سیاستگذار را می‌توان به رسمیت شناخت ولی درست بیان نکردن آن می‌تواند دوگانگی ایجاد کند. 

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha