این شاعر، نویسنده و پژوهشگر در جُستاری بر کتاب مستطاب «آسمانمعرفت»؛ مجموعهمقالات در گرامیداشت استاد سیّد عبدالله انوار به کوشش غلامرضا امیرخانی که برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:
«إنّ آثارنا تَدلّ عَلینا
فَانظروا بَعدنا إلی الآثار [۱]
دکتر غلامرضا امیرخانی، محقّق، نسخهپژوه و سندشناس معاصر که مقالات و کتابهای بسیاری در کارنامۀ خود دارد، در «آسمان معرفت» (مجموعهمقالات در گرامیداشت استاد سیّد عبدالله انوار: ۱۸ مرداد ۱۳۰۳ ـ ۱۸ اسفند ۱۴۰۱) با استناد به اسناد و روایتهای اساتید ممتاز و مُبرّز و جمعی از تلامیذ استاد، شناختی جامع و مستوفا از زندگی و شخصیّت این عالم بیبدیل، به عنوان یکی از مهمترین سرآمدان فضل سدۀ اخیر، به دست داده است. مردی که بهحق متّصف به جامع علوم معقول و منقول بود و میتوان او را با التفات به احاطه و اشراف کمنظیرش بر معارفی چون فلسفه، منطق، ریاضی، تاریخ، جغرافیا، موسیقی، ادبیات عرب، فقه، ترجمه، تصحیح، فهرستنویسی و نسخهشناسی «بحرالعلوم» یا به تعبیر دقیق دکتر توفیق سبحانی، «اقیانوس معرفت» [۲] نامید.
از این لحاظ، انوار همچون بسیاری از آشنایان این مسیر یا به عبارتی، مسیل، به همان بحر بیپایاب و بیپایانی متصّل بود که دینوری (۲۱۲/۲۱۳ ـ۲۸۲/۲۸۳ هـ. ق)، حیّان (۱۰۳/۱۰۴ـ ح. ۲۰۰ هـ. ق)، خوارزمی (۱۸۵ ـ ۲۳۳ هـ. ق)، رازی (۲۵۱ـ ۳۱۳ هـ. ق)، فارابی (۲۵۹ـ ۳۳۹ هـ. ق)، ابن سینا (۳۷۰ ـ ۴۲۸ هـ. ق)، ابوریحان (۳۶۲ ـ بعد از ۴۴۲ هـ. ق)، نظامالملک (۴۰۸ـ ۴۸۵ هـ. ق)، خیّام (۴۴۰آـ۵۱۷ هـ. ق)، غزالی (۴۵۰ـ ۵۰۵ هـ. ق)، خازنی (سدۀ پنجم و ششم هـ. ق)، عینالقضات (۴۹۲ ـ ۵۲۵ هـ. ق)، خواجه نصیر (۵۹۷ ـ ۶۷۲ هـ. ق)، قطبالدّین شیرازی (۶۳۳ـ ۷۱۰ هـ. ق.)، شیخ بهایی (۹۵۳-۱۰۳۰ هـ. ق) و تنی چند از دیگر اقطاب و اوتاد این مُلک، در آن غور کرده و موفّق به صید مرواریدهایی شده بودند که هنوز از پسِ سدهها و اعصار، بر تارک علم و هنر میدرخشد و همچنان در کار تلألو و تابندگی است. انوار از تبار این نیکمردان بود و از نتاج و نژاد مردی که قریب هزارهای پیش، وقتی بر مرکب چوبین نشست، رودکی، در رثایش سرود:
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش [۳]
در واقع نسب معرفتی و مراتب «هنر و فضل و دین و کمالِ» [۴] سیّد عبدالله انوار، به چنین دانشمندانی میرسد، بهویژه که ایشان فصلی مُشبَع از عمر گرانمایۀ خود را به ترجمه و تصحیح متون این دانشمندان یا شرح و ذیلنگاری بر رسائل این افاضل، صرف کرده و بدین نحو، نقشی اثرگذار در احیای فکر و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی داشته است. البته قرابت خونی انوار، خود حاکی از چنین سلسلهنسبی است؛ پدرش، سیّد یعقوب انوار اردکانی شیرازی (۱۲۵۳-۱۳۳۱ هـ. ش)، ملقّب به صدرالعلماء، نمایندۀ مجلس شورای ملّی بود: «از آزادیخواهان صدر مشروطه و از مدرّسان حوزههای علمیّه که تبارش با چند واسطه، به سیّد نعمتالله جزایری [۱۰۵۰-۱۱۱۲ هـ. ق.]، فقیه مشتهر عصر صفوی میرسید و نام خانوادگیاش نیز برگرفته از کتاب انوار نعمانیه [۵] است.» [۶]
سیّد نعمتالله جزایری فقیه، محدّث و ادیب امامی و سرسلسلۀ خاندان سادات جزایری بود که نسبش به امام موسی کاظم (ع) میرسید. [۷] سیّد نعمتالله از جمله علمایی بود که در تألیف بحارالانوار (که آن را، صرفنظر از انتقادهای جدی به پارهای از مفاهیم و مستنداتش [۸]، دائرة المعارف شیعۀ امامیۀ اثنی عشریه نامیدهاند [۹]، یا چنانکه شاهرخ مسکوب میگوید در حیات معنوی و مادی اکثریّت مردم ایران اثری ذینفوذ داشته [۱۰])، با مؤلّف این اثر، محمّدباقر مجلسی، که مجتبی مینوی وی را عالم بزرگ شیعه مینامد [۱۱]، همکاری کرد. [۱۲]
انوار قریب بیست سال رئیس بخش نسخ خطی کتابخانه ملّی ایران بود و در این مسیر، مصدر آثار پژوهشی فراوانی شد که از آن میان تألیف و تدوین مجلّداتی از فهارس نسخ خطی فارسی و عربی، در جوار ترجمه، تصحیح و تعلیقنگاری متونی چون الشِّفاء [۱۳] (در ۲۲ مجلّد)، ترجمۀ شرح الاشارات و التنبیهات [۱۴]، تعلیق بر دانشنامۀ علایی [۱۵]، ترجمۀ مقاصدالفلاسفه [۱۶]، ترجمه و شرح منطق الملخص [۱۷]، شرح موسیقی الکبیر [۱۸]، شرح متافیزیک [۱۹]، ترجمۀ تطوّر حیات [۲۰]، ترجمۀ جستارهای فلسفی [۲۱]، تعلیقنگاری بر اساسالاقتباس [۲۲]، شرح و تعلیق بر درّة التاج لغرة الدَباج [۲۳]، جهانگشای نادری [۲۴] و... به او جایگاه معتنابه و مهمّی در میان رجال و معاریف معاصر بخشیده است.
غلامرضا امیرخانی، در کتاب مستطاب خود، تصویری جامع از این چهرۀ شاخص و بهراستی، ذینفوذ، در دسترس مخاطبان مخطوطات و رسائل خطی و نیز مصحّحان و مترجمان نهاده است. چهرهای که شناخت زوایا و خبایای وی میتواند مسیر پژوهشگران را در وصول به معارف معطوف به متون کهن و حصولِ بعضاً احوال و اقوال طیفی از آثار و مآثر معاصرین هموارتر کند. اگرچه انوار به تصریح مؤلّف دانشور این اثر، و به گواهی مشی و شیوۀ تعیّش، بیزار از بازارِ نام و کامجوییهای شایعِ بایعانی بود که همواره در طیّ تاریخ، به اقتضای اظهار و عرضۀ بهاصطلاح، طالحان و صالحان، متاع خویش نمودهاند [۲۵] و عنداللزوم و علیالرّویه همچنان مینمایند و یحتمل، الی یوم القیامه. غافل از آنکه فیالواقع:
جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اکسیر میکنند [۲۶]
غلامرضا امیرخانی برای توصیف این ویژگی استاد انوار، از لسانالغیب استعانت جُسته است:
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است [۲۷]
آسمان معرفت، در پاییز ۱۴۰۳، در ۱۳۶۶ صفحه و در دو مجلّد از سوی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی ایران به چاپ رسیده است. پایانبخش کتاب، تصاویر و اسنادی است که با التفات به زندگی نود و هشت سالۀ استاد میتوانست بسیار پربرگوبارتر باشد که احتمالاً ملاحظات و محذورات هزینههای چاپ در زمانۀ حاضر و بهطبع، تأثیر گزاف آن بر بهای کتاب، مانع از چنین بلندپروازیهایی دستکم در زمینۀ انتشار اسناد و عکسهایی شده است که باید حتّیالمقدور نفیس و رنگی به زیور طبع آراسته شود. البته میتوان در موارد خاص، با اتّخاذ تصمیمات و تمهیدات ویژه، دستکم در پیوند با کتابهایی نظیر آسمان معرفت این مشکل را برطرف کرد.
جلد نخست کتاب به سه فصل تقسیم شده که بخشی از آن به جُستارها و مقالاتی اختصاص دارد که دربارۀ انوار به رشتۀ تحریر درآمده: سیّد محمود مرعشی، فریبا افکاری، نادره جلالی، نصرالله حدادی، توفیق سبحانی، بیژن شکرریز و... از جمله پژوهشگرانی هستند که به انوارِ فضیلت و معرفت این نسخهپژوه شاخص در حوزههای پژوهش و روششناختی استاد در فهرستنگاری پرداختهاند.
دکتر غلامرضا امیرخانی فصل دوم مجلّد آسمان معرفت را به منتخبی از نخبهنگریهای انوار در حوزۀ زبدهنگاریهای معارف و علوم اختصاص داده است و مقولاتی از دانش و بینشِ معقول و منقول استاد را ذیل این بهاصطلاح، لبابالالباب گرد آورده و در معرض درک و دید مخاطبان نهاده است. «ریاضیات: علمی که آن را موضوع مشخّصی نیست»، «زندهیاد ایرج افشار و کاربرگه نسخۀ خطّی»، «غرب خیابان لالهزار»، «نظریات ملاصدرا در حرکت جوهری و وجود ذهنی» و «مصاحبه با سیّد عبدالله انوار» منتخب این نخبهنگری و زبدهنگاری است که سرنخهایی را برای مراجعه به دیگر مراجع و منشآت ذیقیمت استاد به دست میدهد.
فصل سوم جلد نخست آسمان معرفت و مجلّد دوم این کتاب به مقالات اهدایی اختصاص دارد که منباب ادب، دأبی نیکو در یادنامهها و جشننامههاست؛ مقالاتی که در شش مقولۀ «فلسفه»، «فقه»، «تهرانشناسی»، «قاجاریه»، «نسخههای خطّی» و «تاریخ و ادب معاصر» به ساحت استاد تقدیم شدهاند و حاصل ترجمه یا نگارش و ترقیم پژوهشگرانی نظیر محمّدحسین ساکت، شهین اعوانی، علی اوجبی، نجفقلی حبیبی، احمد مسجدجامعی، رامین یلفانی، سیّد علی آل داود، ناصرالدّین پروین، رسول جعفریان، سیّد محمود ساداتبیدگلی، علیاشرف صادقی، بابر امینوف، محمّد دهقانی، امید طیّبزاده، کاوه بیات، عبدالرّضا موسوی طبری و... است.
پایانبخش کتاب نیز به تصاویر و اسناد اختصاص دارد که پیشتر از آن یاد شد.
در مجموع کتابی است منقّح و مهذّب و از منظری تمهیدیّۀ قابل تحمیدی است برای مقالات و مکتوبات دیگری که حالات و مقامات علمی و ادبی استاد سیّد عبدالله انوار را با ذیل و شروح بیشتری بنمایاند. به ویژه از آن جهت که بهرشتۀتدوینکشیدن این مرواریدها یا به عبارت بهتر، بهگردشدرآوردن منظومهای چنین گهربار، حاصل تجربهای پُربهاست که کارنامۀ دکتر غلامرضا امیرخانی حاکی از چنین فطنت و خبرتی است. به مؤلّف فرزانه و فاضل این کتاب درود میفرستم، با استظهار به چنین دعا و درودی:
بمانَد سالها این نظم و ترتیب
ز ما هر ذرّه خاک افتاده جایی
غرض نقشیست کز ما بازماند
که هستی را نمیبینم بقایی
مگر صاحبدلی روزی به رحمت
کند در کار درویشان دعایی[۲۸]
منابع:
[۱]. کشف الاسرار و عدّة الابرار، معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری، ابوالفضل رشیدالدّین میبدی، به سعی و تصحیح علیاصغر حکمت، ج. ۹، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۲، ص. ۳۴۴. ترجمۀ بیت: « این است آثار ما که بر ما دلالت میکند / بعد از ما نیز به آثار بنگرید».
[۲]. «در سوگ استاد عبدالله انوار» توفیق سبحانی، به نقل از: آسمان معرفت، مجموعهمقالات در گرامیداشت سیّد عبدالله انوار، ج. ۱، بهکوشش غلامرضا امیرخانی، تهران، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملّی جمهوری اسلامی ایران، ۱۴۰۳، ص. ۵۰.
[۳]. دیوان رودکی سمرقندی، بر اساس نسخۀ سعید نفیسی، ی. براگینسکی، تهران، نگاه، ۱۳۷۶، ص. ۹۴. بیتی از قصیدهای است که رودکی در رثای شهید بلخی [ابوالحسن شهید بن حسین جهودانکی بلخی: ؟-۳۲۵ هـ. ق.] سروده است.
[۴]. هنر باید و فضل و دین و کمال
که گاه آید و گه رود جاه و مال
کلیات سعدی، به تصحیح محمّدعلی فروغی، تهران، بروخیم، ۱۳۲۰، ص. ۱۷۵.
[۵]. الأنوار النعمانیة، الاحادیث الشیعیة، تألیف سیّد نعمتالله جزائری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ هـ. ق.) است. این اثر به زبان عربی، شرح احوال و اطوار انسان، پیش از تولّد، از تولّد تا وفات و پس از مرگ و درنهایت عالم آخرت را بیان میکند. الأنوار النعمانیة، نخستین بار در ۱۲۷۱ در تهران چاپ سنگی شد. (ر.ک: «مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی»، خانبابا مشار، بیجا، بینا، ۱۳۴۰-۱۳۴۴، ج ۶، ستون ۶۲۹.) این کتاب در سال ۱۴۲۹ هـ. ق. نیز در ۴ مجلّد از سوی انتشارات دارالقاری بیروت به چاپ رسیده است. ترجمهای از این اثر، به فرمان محمّدعلی میرزا قاجار از سوی سیّد عبدالرحمان و ابوتراب کرمانشاهانی، در ۲۲ رمضان ۱۲۲۶، صورت گرفته است. ر.ک: «فهرست میکروفیلمهای کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران»، محمّدتقی دانشپژوه، ج. ۱، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۸، ج. ۱، ص۴۹.
[۶]. برای اطّلاع بیشتر، ر.ک: «زندگینامۀ استاد سیّد عبدالله انوار»، احسانالله شکراللهی، مجلّۀ پیام بهارستان، ش. ۶۵، آبان ۱۳۸۵، ص. ۴-۵.
[۷]. سیّد عبدالله موسوی جزائری تستری (۱۱۰۴/۱۱۱۲/۱۱۱۴ (؟)-۱۱۷۳ هـ. ق.) در الاجازة الکبیرة، ذیل «المجیز»، سلسلهنسب او را چنین ذکر کرده است: «السّید نعمة الله ابن عبدالله بن محمّد بن الحسین بن أحمد بن محمود بن غیاثالدّین بن مجدالدّین بن نورالدّین بن سعدالدّین بن عیسی بن موسی بن عبدالله ابن الامام موسی الکاظم بن الامام جعفر الصادق بن الامام محمّد الباقر بن الامام علی زین العابدین بن الامام الحسین سیّدالشهداء بن الامام أامیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیهم الصلاة و السّلام.» ر.ک: الاجازة الکبیرة، السیّد عبدالله الموسوی الجزائری التِستَری، مِن اَعلامِ القَرنِ الثّانی عَشَر، مع مقدّمه: آیتالله العظمی المرعشی النّجفی، تحقیق: الشیخ محمّد السمامی الحائری، اشراف: الدکتور السّید محمود المرعشی، قم، کتابخانۀ عمومی حضرت آیتالله العظمی المرعشی النجفی العامه، ۱۴۰۹ هـ. ق.، ص. ۲۲.
[۸]. ر.ک: کشفالاسرار، سیّد روحالله خمینی، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، ۱۳۲۳، صص. ۳۱۹-۳۲۱؛ و: مهر تابان، یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه: عالم ربّانی علامه سیّد محمّدحسین طباطبایی تبریزی، آیتالله سیّد محمّدحسین حسینی طهرانی، مشهد، نور ملکوت قرآن، ۱۴۲۵ هـ. ق.، صص. ۵۶-۶۱.
[۹]. ر.ک: سبکشناسی یا تاریخ تطوّر نثر فارسی، محمّدتقی بهار (ملکالشّعراء)، تهران، پرستو و امیرکبیر، ۱۳۴۹، صص. ۳۰۳-۳۰۴.
[۱۰]. ر.ک: هویّت ایرانی و زبان فارسی، شاهرخ مسکوب، تهران، فرزان روز، ۱۳۷۹، ص ۱۶۲-۱۶۳.
[۱۱]. «موش و گربۀ مجلسی»، مجتبی مینوی، یغما، سال هشتم، ش. دوم، اردیبهشت ۱۳۳۴، صص. ۴۹.
[۱۲]. ر.ک: تحفة العالم، ذیل التحّفه، میر عبداللطیف خان شوشتری، به اهتمام صمد موحّد، تهران، طهوری، ۱۳۶۳، ج. ۱، ص. ۱۰۰؛ و : الاجازة الکبیرة، سیّد عبدالله موسوی جزائری تستری، پیشین، ص. ۷۳.
[۱۳]. اثر ابوعلی سینا (۳۷۰-۴۲۸ هـ. ق.)
[۱۴]. اثر خواجه نصیرالدّین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ هـ. ق.)
[۱۵]. اثر ابوعلی سینا
[۱۶]. اثر ابی حامد محمّد بن محمّد الغزالی ملقب به امام محمّد غزالی (۴۵۰-۵۰۵ هـ. ق.)
[۱۷]. اثر ابوعبدالله محمّد بن عمر بن حسین بن حسن تَیْمیِّ بَکْریِّ طبرستانی رازی، مشهور به امام فخر رازی (۵۴۴-۶۰۶ هـ. ق.)
[۱۸]. اثر ابونصر محمّد بن محمّد فارابی (۲۵۹-۳۳۹ هـ. ق.)
[۱۹]. اثر ارسطو (۳۲۲-۳۸۴ ق. م.)
[۲۰]. اثر هنری برگسون (Henri Bergson: ۱۸۵۹-۱۹۴۱)
[۲۱]. اثر لودویگ ویتگنشتاین (Ludwig Wittgenstein: ۱۸۸۹-۱۹۵۱)
[۲۲]. اثر خواجه نصیرالدّین طوسی
[۲۳]. اثر قطبالدّین محمود بن مسعود بن مصلح کازرونی (۶۳۳-۷۱۰ هـ. ق.)
[۲۴]. اثر میرزا مهدی خان منشی استرآبادی (؟- ح. ۱۱۷۵-۱۱۸۰ هـ. ق.)
[۲۵]. طالح و صالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
حافظ، به سعی سایه [امیرهوشنگ ابتهاج]، تهران، کارنامه، ۱۳۸۵، ص. ۳۰۳.
[۲۶]. همان کتاب، ص. ۲۷۳.
[۲۷]. همان کتاب، ص. ۱۲۵.
[۲۸]. کلیّات سعدی، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، از روی نسخۀ تصحیحشدۀ انجمن ادب فارس و یک نسخۀ خطّی معتبر و قدیمی منحصر، بهکوشش مظاهر مصفّا، تهران، روزنه، ۱۳۸۳، ص. ۸.
انتهای پیام
نظرات