هاجر عتیقی در گفتوگو با ایسنا و با اشاره به اینکه کتاب «دور از دریا» اولین رمان کوتاه ۱۰۰ صفحهای منتشرشده از او است، اظهار کرد: من بهصورت پراکنده مطالبی را در خصوص زندگی شخصی خود و دیگران مینوشتم تا اینکه بهصورت جدی از سال ۱۳۹۸ شروع به نوشتن کردم؛ درست زمانی که با مفهوم شرم آشنا شده بودم و دیدم که سوژهای که در ذهن من خلقشده تا چه اندازه از کودکی بار شرم را به دوش کشیده است و به دلیل سوءاستفادههای جنسی، جسمی و عاطفی که از این فرد شده است، او در بزرگسالی در یک سیکل گات (گرفتن اشتباهی تصمیمات) قرارگرفته و مدام در حال تکرار اشتباهات خود است.
وی ادامه داد: با پیشروی داستان به فکر جستجوی کودک خود آن فرد رفتم و به آن نزدیک شدم تا بتوانم جزئیات را بهتر مطرح کنم و حالا به او بگویم که من کنار تو هستم و به اتفاقاتی که در سنین مختلف کودکی برای او رخداده است، دست پیدا کنم و نزدیک شدن به کودک آن فرد بود که متن داستان را روبهجلو پیش برد و آن کودک انتخاب میکرد که من چه چیزهایی را بنویسم.
عتیقی بابیان اینکه درگذشته کتاب «میای با من دوست بشی» برای کودکان و چند نمایشنامه کوتاه که به هم پیوست داده میشد همچون «نمایشنامه خاکستری و هفتخوان» را به نگارش درآورده است، مطرح کرد: شغل من نویسندگی نیست و من کارگردان تئاتر هستم. مهمترین هدف من از نوشتن این کتاب، بیان داستانهای زندگی خودم، دیگران و کودکی بود که پیداکرده بودم و تنها دلیل من برای چاپ این نوشتهها، بیان جمله «من گفتم، حالا نوبت تواست!» بود و این گفتن، در راستای شکستن یکسری از تابوها خصوصاً درزمینه سوءاستفادههایی است که در کودکی برای ما اتفاق میافتد و حرفی در خصوص آنها نمیزنیم؛ حتی هنگام مراجعه به تراپیست، آن شرم بهاندازهای زیاد است که نمیتوانیم آن را تعریف کنیم و دوست داشتم دیگران نیز آن را بخوانند؛ ضمن اینکه تصویرسازی این کتاب توسط هادی افتخارمهر صورت گرفته است.
نویسنده کتاب «دور از دریا» توضیح داد: این کتاب هیچ ادعایی مبنی بر ادبی بودن ندارد و بهصورت حرفهای نیز دارای تکنیک ادبی نیست، ولی ارزشی که این کتاب دارد، صحبت در خصوص مواردی است که بیان آن برای بسیاری از ما دشوار بوده است و نوشتن این کتاب همچون باز شدن دری برای دیگران است. ما از این کتاب تعداد اندکی (۱۰۰ عدد) چاپ کردهایم به دلیل اینکه من قصد داشتم بازخوردها را ببینم و در صورت نیاز، در متن کتاب، اصلاحیه انجام شود.
وی افزود: افراد گوناگونی از دهه ۵۰ تا ۷۰ این کتاب را خواندهاند که به زندگی بسیاری از آنان شباهت داشته است و با آن همزادپنداری میکنند. بسیاری از افراد تصور نمیکردند که چنین سوءاستفادههایی از آنان شده است و هنگامیکه داستان از زبان فرد دیگری برای آنها بازگو میشود، با آن همزادپنداری کرده و در آن خصوص صحبت میکنند؛ درصورتیکه تا قبل از آن حرفی درباره آن مسائل مطرح نکرده بودند. لازم به ذکر است که من شماره تلفنم را برای صحبت با خوانندههای این کتاب، داخل کتاب قراردادم به این دلیل که احتمال دادم این قصه در زندگی بسیاری از افراد، تکرار شده باشد.
عتیقی در خصوص سوژه کتاب «دور از دریا»، خاطرنشان کرد: سوژه داستان مربوط به دهه ۶۰ است؛ افراد متولد دهه ۶۰، افرادی مظلوم بودند، هیچگاه حرفی نمیزدند و همیشه سکوت را به آنها آموختند و من بهعنوان یکی از افراد متولد دهه ۶۰، در این کتاب حرفهای ناگفتهام را بیان کردم.
انتهای پیام
نظرات