به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، نشست تازه «سینما رو به آینده» با عنوان «چالشهای سینمای ایران، در دولت جدید» روز شنبه ۱۰ آذرماه با حضور مسعود اطیابی، امیررضا مافی، علی ملاقلیپور به میزبانی امیر قادری و به همت سازمان سینمایی سوره برگزار شد.
امیر قادری مجری و کارشناس برنامه در ابتدای این نشست ضمن خوشامدگویی به حضار گفت: سال گذشته طی نشست هایی درباره سینمای دهه شصت و هفتاد با حضور سینماگران، مدیران و صاحب نظران آن سالها صحبت شد. اکنون قرار است شنبههای اول هر ماه درباره موضوعات روز سینما این برنامه تداوم یابد. تصمیم گرفتیم از کارشناسان مختلف سینمای ایران کمک بگیریم و چنین جلساتی را به عنوان رهنمودهایی به دولت ارائه کنیم و امیدواریم در ماههای آینده نمایندهای از دولت هم داشته باشیم. آقای موتمن هم قرار بود بین ما باشند و به دلیل ماندن در مسیر نتوانستند در این جلسه باشند.
مسعود اطیابی در ابتدای صحبتهای خود درباره چالشهای دولت جدید گفت: سینمای ایران همیشه دچار چالش است و بخش عمده سینما نباید تکلیف خود را با دولت ها مشخص کند و این مساله دور از بلوغ سیاسی است. سینما باید بدون توجه به هر تغییری راه خود را پیش ببرد و نیازمند مدیریت شدن نباشد. باید در زمینه مدیریت سینما تعادلی پیدا شود و نباید به طور کلی نقش دولت ها را حذف کرد.
وی افزود: توجه به مسائل شبه رسانهها و هجمههای گفتگومحور، دولت را تحت فشار قرار میدهد و به محض تحت فشار قرار گرفتن بازی میخورند. مثلا الان سینمای کمدی موفقیتی دارد ولی هجمه بزرگی توسط روزنامهای ایجاد میشود و پروانه ساخت از آن هجمه تاثیر میگیرد. خود من در هفت ماه گذشته ۷یا۸ فیلمنامه ارائه دادم و رد شده است. سینما باید در همه گونهها تقویت شود. پیشبینی من نسبت به آینده سینما این است که ما در آینده چیزی به نام بازیگرمحوری، کارگردان محوری نخواهیم داشت و کمپانیها محور خواهند بود.
اطیابی: سینمای اجتماعی ناامنی به مردم داده است
امیر قادری در ادامه گفت: حتی در دوران کلاسیک سینمای آمریکا هر کمپانی ویژگیهای اخلاقی خود را داشت و درباره آنها فیلم میساخت. من فکر میکنم خود نهادهایی مانند سازمان اوج، سازمان سینمایی سوره و... تبدیل به کمپانی می شوند.
اطیابی بیان کرد: این ارگانها میتوانند تبدیل به کمپانیهایی شوند که مورد وثوق مردم شده و نیازی به مجوز از دولت نداشته باشند. هرچه سینما را وادار به رقابت کنیم، در ده سال آینده با محصولاتی مواجه میشویم که متفاوت خواهند بود. اگر به جایی برسیم که دولت با نهادهای خصوصی رقابت کند، این اتفاق باعث پیشرفت ما میشود. از طرفی به نظر من سینمای اجتماعی ناامنی به مردم داده است و مردم به آن اعتماد ندارند.
در ادامه علی ملاقلی پور گفت: ایده کمپانی شدن ما را به این سمت میبرد که هر کدام از این کمپانیها باید سینما داشته باشند. چگونه است که یک فیلمی در اکران ۱۸۰ سالن و دیگری ۸۰ سالن دارد؟ به این دلیل که از قبل مشخص شده است که کدام فیلم باید بیشتر بفروشد. سازمان اوج و حوزه هنری و بخش های خصوصی شاید رشد داشته باشند اما ما باید ببینیم که سینما چه است و ما چه انتظارهایی از آن داریم. ذات سینما صنعت، هنر و رسانه است و امروزه عنصر هنر از بین رفته است. آینده سینما جدای از هنر است. تمام این عناصر کنار هم سینما میشوند. من امروزه از سینما انتظار دارم که تمام المان ها را در خودش داشته باشد و مردم را یک پله رشد دهد، ولی سینمای ما امروز مردم را ده پله عقب می اندازد.
سینمای اجتماعی هیچ صاحبی ندارد
وی افزود: آگاهانه میخواهند که سینمای اجتماعی نباشد. امروزه دیگر چه کسی سرمایهگذار یک فیلم اجتماعی میشود؟ سینمای اجتماعی هیچ صاحبی ندارد و هیچ کجا پای سرمایه گذاری آن نمی ایستند. خیلیها میخواهند ملودرام اجتماعی کار کنند ولی نمیگذارند، زیرا این سینما اندیشه دارد و باعث رشد مردم میشود.
این فیلمساز عنوان کرد: یکی از مسائل اصلی ما این است که در سینما یک ژانر حکومتی داریم و این نوع فیلمها نگاه روزنامهای دارند. کسی هم اکنون پاسخگو نیست که این فیلمها چه تاثیری داشتهاند. هالیوود هر پنج سال یک فیلم درجه یک رو میکند ولی در کشور ما باید در جشنواره فجر شش فیلم این چنینی ببینیم چون بیلان کاری مدیران است.
وی تاکید کرد: آقای ایل بیگی در تمام دولتها هستند. این افراد مگر تغییری کردند؟ این ها چه اندیشه و شهامتی داشتند و چه کسانی را به سینما آوردند؟
ملاقلیپور در ادامه گفت: با پدرم در جلسه فیلم «مجنون» بودم که آقای بهشتی به پدرم گفت چه میکنی؟ پدر گفتند چند فیلمنامه اجتماعی دارم و نشد که آنها را بسازم. بهشتی گفت ما به تو وام می دهیم برو فیلمت را بساز، اگر نفروخت ما سهیم میشویم. در آن زمان سینمای اجتماعی احیا شد و در این بین فیلم های ارزشمندی ساخته شد.
وی افزود: در دوره آقای روحانی به دیدار تابش رفتم. او گفت که سه فیلمساز زن داریم که فیلم جنگی میسازند؛ تو هم برو فیلم جنگی بساز. من معتقدم سینمای ما باید نسبتی با جامعه داشته باشد. آن موقع که رسول ملاقلیپور فیلم جنگی می ساخت، جنگ جزوی از اجتماع ما بود و آن فیلم ها درحقیقت اجتماعی بودند. تمام آن ها مساله ما بود. ما ژانر جنگی نداریم و این یک کلاهبرداری است.
قادری در ادامه گفت: تمام فیلمها هم بد نیستند. فیلم های جنگی این دوره ازجمله «موقعیت مهدی»، «مجنون» و «غریب» را نسبت به دیگر آثار بیشتر دوست داشتم.
ملاقلیپور افزود: بله. مثلا هادی حجازی فر چون باوری دارد وقتی درباره شهید باکری فیلم می سازد، فیلمش تاثیر می گذارد.
قادری گفت: بله استثنا را هم باید بگوییم.
ملاقلیپور بیان کرد: مصیبت ما رسانههای اصولگرا هستند که میگویند دولبه فیلم جنگی ساختی و بعد رفتی. اصلا مگر راه دیگری هم وجود دارد؟ این سیستم افراد را دو چهره بار میآورد.
وی گفت: هر سال در جشنواره فیلم فجر حتما چند جایزه به فیلمهایی که تیر و تفنگ دارند، داده میشود. مساله من سینمایی است که اندیشه در آن باشد.
در آینده با سینما به شکل امروزی خداحافظی میکنیم و هوش مصنوعی سینما را تغییر می دهد
در بخش دیگری از این نشست امیررضا مافی گفت: مباحث مهم و متنوعی مطرح شد و توضیح هرکدام دقایق طولانی نیاز دارد. می خواستم درباره راهکار آینده بگویم ولی شاید اولویت این باشد که صحبتهای دوستان را تکمیل کنم. در بحث کمپانی فهم من این است که در آینده با سینما به شکل امروزی خداحافظی میکنیم و هوش مصنوعی سینما را تغییر می دهد و این مساله قطعی است. وقتی هوش مصنوعی خلاق بشود، همه هنرها را تحت تاثیر قرار میدهد و هر مدیر فرهنگی باید از نظر صنفی و ماهوی به آینده سینما بپردازد. خارج از ایران خیلی مفصل درباره این مساله صحبت می شود ولی در ایران دعواهای همیشگی در جریان است.
وی افزود: من سالها مدیری بودهام که در حوزه هنری فعالت میکردم. می توانم شهادت بدهم که هیچ نهاد خارجی در این سالها با من تماس نگرفته که درباره فلان موضوع فیلم بسازید. در حوزه نقد ولی تماسهای متعددی داشتم که این حرفها را بزن و نزن. من مواجهههای سلیقه ای زیادی با آثار دیدم مثلا در انیمیشن «مسافری از گانورا» من را نقد و ضد انقلاب خطاب کردند.
قادری گفت: به هرحال حوزه هنری و سازمان اوج نسبت به گذشته سعی می کنند فضا را به سمت پاسخگویی و کمپانی شدن پیش ببرند.
مافی عنوان کرد: بدون شک ما باید برای رسیدن به این مهم شفاف شویم. هر کسی با من کار کرده است قرارداد کارش را گفتهام. آن چیزی که ما از آن آسیب می بینیم این است که همه کارهایمان در هالهای از ابهام باشد. ما حتی انتخاب رییس سازمان سینمایی را هم به صورت شفاف نگفتیم. چرا آقای زین العابدین از فارابی رفت و سرپرست تعیین شد؟ وقتی شفاف صحبت نمی کنیم و گمان می کنیم هر شفافیتی موجب سواستفاده می شود، فکر می کنیم که همیشه دست های بیرونی هستند که اثر می گذارند و دچار توهم توطئه می شویم.
وی افزود: درباره حجاب در سینما بارها گفتهام که باید به حجاب کامل قائل باشیم یا حجاب عرفی؟ در انیمیشن «مسافری از گانورا» من برای حجاب کاراکتر پزشک با چالشهای عجیبی مواجه بودم. اینکه ما مسائل جامعه مسلمانان را به آن کاراکتر نسبت بدهیم، درست نیست.
مافی گفت: ما سعی کردیم کلا فکر نکنیم و هر کس فکر میکند با آن مساله پیدا می کنیم. خیلی از مشکلات امروز محصول فکر نکردن است. ما بعضی چیزهای بدیهی را در حوزه فرهنگ انکار میکنیم و دچار فقدان عقلانیت در عرصه فرهنگ و هنر هستیم.
وی افزود: ما در سینمای ایران از فقدان عقلانیت رنج می بریم. از نداشتن یک افق و راهبرد مشخص هم رنج می بریم. آنقدر از راهبرد استفاده بد کردیم که این واژه هم مبتذل شده است. از نظر اقتصادی در سینما شفافیت نداریم. ما به عنوان نهاد حاکمیتی اجازه این را نداریم با حوزه خصوصی وارد رقابت شویم. اگر من نتوانم فیلم نافع بسازم و خانوادهها را با خودم همراه کنم، حتما باید پاسخگو باشم.
قادری گفت: فیلم نافع چیست؟
مافی: فیلم نافع چیزی است که مخاطب آن را ببیند و با فیلم همراه شود و نفع ببرد.
اطیابی در ادامه این برنامه گفت: ما ناچار هستیم در سینما به سمت کمپانی شدن برویم، چون مرجعیت مردم برای رفتن به سینما در آینده تغییر خواهد کرد. سینمای آینده منوط به اقتصاد است. مالیات ارزش افزوده از سینمای من به اندازه بودجه کل سینماست. در ۱۰ سال آینده باید سینمای خودت را طوری بسازی که بقیه را مجبور کنی تا در مسیر تو حرکت کنند. وجود من هم برای دولت منفعت دارد زیرا اگر چهار فیلم پرفروش اکران نشود، سازمان سینمایی تعطیل می شود. من تاثیر سینما بر مردم را بررسی کردم. برخی سرگرمی و خنده نیاز دارند و من این را انتخاب کردم. وقتی قرار است صبر کنید تا کشف شوید و کسی شما را بسازد، سخت اشتباه کردهاید.
وی تاکید کرد: سینمای اجتماعی خودش، خودش را از رقابت خارج کرده است. فیلم هایی که نتوانند مخاطب را جذب کنند از رده خارج می شوند.
ملاقلی پور گفت: در حوزه مدیریت می گویند که این آدم و فیلمش باید بسوزند. آقای محمد حمزهای فیلم «کاپیتان» را با حمایت فارابی تولید کرد. فارابی دستور داد که فیلمش بسوزد و درواقع فیلم ایشان را صاحب خود فیلم سوزاند. فیلم «قندون جهیزیه» در فروش خوب بود و من چند سال است که قسمت دوم آن را نوشتهام اما نمی گذارند آن را بسازم. احسان بیگلری فیلم «برادرم خسرو» را ساخت و فیلم موفقی هم بود اما دیگر نگذاشتند او فیلم بسازد. سینمای اندیشهورز به این معنا نیست که نباید گیشه داشته باشد.
اطیابی گفت: فارابی نهاد حمایتی است نه کمپانی. من برای تک تک سانسهای فیلمم جنگیدم.
ملاقلی پور عنوان کرد: کمپانی دنبال سینمای دغدغهمند نمیرود. از کمپانی فیلم «اجاره نشین ها» بیرون نمی آید.
قادری بیان کرد: آقای اطیابی شرایط عقلانی را پیشنهاد میکند و من هم در حوزه خودم برای آن تلاش میکنم. علی (ملاقلیپور ) می گوید آن شرایط ذهنی شماست. گمگشته ما این است که هنوز به موقعیتی که ترسیم می کنند، نرسیدهایم.
محمد حمزه ای، کارگردان فیلم «کاپیتان» که در جمع حضور داشت، بیان کرد: آقای مافی به نکته مهمی اشاره کردند و ما در آینده، سینمای این چنینی به شکل فیزیکی نخواهیم داشت. هرچند ما چندسال عقب تر از دنیا هستیم، ولی در آینده چیزی از سینما نخواهیم داشت. من از سینمای کوتاه آمدم و فیلم کوتاه محصول آدم هایی است که هیچ قاعده ای را نمی پذیرند.
هوش مصنوعی تغییراتی در ساختار ایجاد میکند ولی سینما از بین نمی رود
اطیابی گفت: من همین الان هم در برخی از کارهایم از هوش مصنوعی بهره گرفتم. صحبت من این است که کمپانی میتواند سوار بر هوش مصنوعی شود. بیست سال پیش در رستوران ها نیز غذای سنتی از بین رفت، ولی برگشت مردم به غذاهای سنتی شکل گرفته است. شما باید آماده هوش مصنوعی باشید. هوش مصنوعی تغییراتی در ساختار ایجاد میکند ولی سینما از بین نمی رود.
قادری گفت: من فکر میکنم هیچ پدیده اصیلی از بین نمی رود. به طور مثال هیچ کتاب الکترونیک و صوتی، جای کتاب کاغذی را نمی گیرد.
مافی بیان کرد: پس از شیوع کرونا، جریان فیلم کمدی و کودک و نوجوان شکل گرفت. فیلمی که دیدن آن روی پرده سینما ارزشمند است، میتواند گونه سوم باشد. فیلمهایی در سینما میمانند که دیدنی باشند. سینمای اجتماعی باید در قواره پرده سینما اثر تولید کند.
وی افزود: ما نگاه خوشبینانهای به هوش مصنوعی داریم مثلا بعد از دوره توسعه شبکه های اجتماعی فاعلیت انسان دچار اشکال شد. در عصر هوش مصنوعی درواقع ما به یک ماشین نامتناهی آموزش میدهیم. بدین صورت که یک روز از خواب بیدار می شوید و به هوش مصنوعی می گویید و او تمام نیازهای شما را پاسخ میدهد. دو مساله در انسان باید رشد کند؛ شهود و تخیل. سینما بعد از تحقق هوش مصنوعی برای قشر فاخر جامعه فیلم نمیسازد.
ملاقلیپور بیان کرد: مدیران ما نباید دنبال بیلان کاری باشند. در دوره سیف الله داد که میگویند دوره موفق بوده به این دلیل بوده است که او از جنس سینما بود. من به آقای خزاعی هم این مشکلات را گفتم بعد از اتفاقات سال ۱۴۰۱ تنها راهی که بتوان بدنه سینما را جمع کرد، ملودرام اجتماعی است و گفتند کسی این چیزها را نمیخواهد. این را هم بگویم آینده کاری بازیگرهای ما نباید ممنوع الکاری باشد. وقتی اندیشه نباشد، سینما نخواهیم داشت. سینما باید با اندیشه پیش برود. ما مسائل را حل نکردیم و فرار کردیم. پانته آ بهرام اکنون نیست. این آدم هنرمند است و ما باید با او دیالوگ برقرار کنیم. هنگامه قاضیانی و این همه ممنوع الکاری یعنی چه؟ به نظر من آینده سینما از طریق دولت مبهم است.
اطیابی درباره آینده سینما گفت: راه آینده سینما مقاومت است و من به شخصه آنقدر پافشاری میکنم تا پیشنهادمان را بپذیرند. با دولت نباید کاری داشت.
امیررضا مافی در پایان بیان کرد: به نظر من رائد فریدزاده باید به خودش بیاید. در شرایط پیچیدهای هستیم. ما سینمای اندیشه ورز نداریم. سینمای ما نمی داند چه میخواهد بکند. ما هنوز نمی توانیم تعریفی از زیبایی و لذت ارائه کنیم. ما اکنون باید راهکار فلسفی برای آینده سینما و برای اقتصاد سینما داشته باشیم.
سلسله نشستهای «سینما رو به آینده» با هدف واکاوی راهکارها و مشکلات پیش روی سینمای ایران به همت سازمان سینمایی سوره با میزبانی امیر قادری و با حضور صاحب نظران سینمایی و فیلمسازان از طیف های مختلف به صورت ماهانه در پردیس سینمایی آزادی برگزار میشود.
انتهای پیام
نظرات