به گزارش ایسنا، علیرضا قربانی، مهمان اولین قسمت «اکنون» که صبح سهشنبه ۶ آذر منتشر شد در ابتدای حضورش در این برنامه گفت: خیلی خوشحال هستم که برنامهای مثل «کتاب باز» مورد توجه مردم قرار گرفته و به نظرم این برنامه جزو با فخرترین آثار بوده و همه متفقالقول بر این عقیدهاند که از بهترین برنامههای چندسال اخیر است.
او در ادامه درباره علاقهاش به اشعار عاشقانه عمیق گفت: نکته دوم این است که نگاهت به شعر چقدر عمیق است یا چه شعرهایی جزو سلیقه شما است. علاوه بر شعرهایی که عاشقانگی در آن وجود دارد، گاهی دلم میخواهد که در آن نگاه اجتماعی هم وجود داشته باشد، مثل «روزگار غریب» عاشقانهها هم طبیعتاً هر چه عمیقتر و فراتر باشد را ترجیح میدهم، نه اینکه زمینی نباشد، اتفاقاً حتماً باید زمینی باشد چرا که ما بدون عشق نمیتوانیم زندگی کنیم ولی عاشقانهای که از عمق و بعد بیشتری برخوردار باشد، ماندگاریاش بیشتر است.
این خواننده همچنین از گوش دادن به سبکهای مختلف موسیقی از سراسر دنیا گفت و در بخشی از صحبتهایش با اشاره به علاقهاش به شنیدن قرائتهایی از قرآن عنوان کرد: در بسیاری از مواقع علاقهمند هستم که قرائت قرآن و صوت قاریهای مختلف، به خصوص قاریهای مصری را گوش کنم. علاوه بر این که محتوا مقدس و وحی است، ملودیپردازی و تکنیک خوانندگی آنها بسیار تاثیرگذار و تحسینبرانگیز است. گاهی در تنهایی خودم کار کسانی مثل محمد صدیق منشاوی، حسان عبدالعزیز، مصطفی اسماعیل و عبدالباسط که بسیار مشهور را گوش میکنم و بسیار حیرتزده میشوم از این که یک نفر به تنهایی ۴۰ دقیقه با ملودیها و الحان مختلف قرائت قرآن کند و انقدر هماهنگ و درست بخواند.
قربانی درباره اجرای کنسرت در تخت جمشید هم گفت: حساسیتهای زیادی برای اجرا در اماکن تاریخی وجود دارد و من باوجود اینکه میدانستم سختی زیاد است وارد این ماجرا شدم. این را گفتم که بدانیم جایی که ما تصمیم گرفتیم در آن کنسرت بگذاریم گهواره تمدن بشریت است و اینجا جاییست که برای جشنهای پادشاهی بوده است و اینطور نیست که با این صدای موسیقی آسیب ببیند. اجرا در چنین مکانهایی در همه جای دنیا رایج است.
قربانی در بخش دیگری از صحبتهایش در «اکنون» از ماجرای پیوستنش به ارکستر ملی گفت و با مرور خاطرهای از این اتفاق بیان کرد: قبل از آشنایی با جناب فخرالدینی من مدت طولانی خدمت آقای تجویدی میرسیدم و تا پیش از آشنایی با ایشان او برایم رویایی بیش نبود، چون از دوران طفولیت از ایشان مواردی مثل «سنگ خارا» و ... را شنیده بودم که با خودم مرور میکردم و گاهی فکر میکردم این آثار زمینی نیستند. بعد از مدتها تلمذ در کنار ایشان، زمانی که احساس کردند که میتوانم مفید فایده باشم، با صراحت به من گفتند که علیرضا دوست داری با ارکستر موسیقی ملی همکاری کنی؟ و من با شوق گفتم که حتماً این آرزو را داشتم و به آن علاقهمندم.
او ادامه داد: این اتفاق زمانی بود که استاد شجریان دو اجرا با ارکستر موسیقی انجام داده بودند و به دلایلی این همکاری با ارکستر قطع شده بود. در ادامه آقای تجویدی با جناب فخرالدینی تماس گرفتند و هماهنگ کردند و قرار شد در تاریخ مشخص شده سر تمرینهای ارکستر موسیقی ملی بروم. تمرینات در تالار رودکی برگزار میشد و کسی هم اجازه ورود به سالن را نداشت. آقای فخرالدینی هم خیلی روی این قضیه حساسیت داشتند به همین دلیل خیلی آرام رفتم و در ردیفهای وسط نشستم. خاطرم هست که ایشان بین تمرین چندبار عقب را نگاه کردند و احساس کردند که مزاحمی در سالن است و در آخر از من پرسیدند که شما اینجا چه کار دارید؟ من هم از هماهنگی استاد تجویدی گفتم و بعد از اجرای اول از من دعوت کردند تا روی صحنه بروم و بلافاصله دو قطعهای که نت آن را تمرین کرده بودم را بدون اینکه به سلام و معرفی برسد، با شروع نواختن، رو به ارکستر اجرا کردم و بعد باز هم بدون فاصله قطعه دوم اجرا شد که کار خیلی سختی بود. در نهایت با پایان ارکستر آن جمع حدود ۶۰ نفره طبق رسمی که هست با آرشه روی استندهای نت زدند و تشویق کردند و جناب فخرالدینی مجدداً تشویق کردند و گفتند کسی که برای اولین بار این قطعات را به این شکل اجرا میکند، حقش هست که دوبار تشویق شود و بعد از آن من خواننده سولیست شدم و تقریباً نزدیک ۱۰ سال تمام برنامههای ارکستر را اجرا کردم، اتفاقی که نتیجه آن اولین اثر ارکستر موسیقی ملی شد که کارهای آقای قخرالدینی بود.
مرور روزمرگیهای قربانی و خاطرهبازی با ترانههای افشین یداللهی نیز، بخش دیگری از موضوعاتی بودند که در طول این گفتوگو مطرح شدند.
اکنون به کارگردانی و تهیهکنندگی محمدرضا رضائیان و اجرای سروش صحت هر هفته سهشنبهها، ۸ صبح از فیلیمو منتشر میشود.
انتهای پیام
نظرات